اموختم پدر مادر هر کسی به من می گوید باید گوش کن احترام بگذارم هر کار پدر مادر می گوید باید انجام دهم موفق وشاد باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
اموختم پدر مادر هر کسی به من می گوید باید گوش کن احترام بگذارم هر کار پدر مادر می گوید باید انجام دهم موفق وشاد باشید
نمی دونم این جملات رو قبلا دوستان گذاشتند یا نه.
اگر هم گذاشته باشند به خوندن مجددش می ارزه.!
آموخته ام که:
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند.
3. از حسود دوري کنم چون حتي اگر دنيا را هم به او تقديم کنم باز هم از من بيزار خواهد بود.
4. تنهايي را به بودن در جمعي که به آن تعلق ندارم ترجيح دهم.
آموخته ام ....
كه نياموخته هايم زياد هست و وقت براي آموختن كم، بايد قدري عجله كنم.
آموخته ام که
باید با دیگران همانگونه رفتار کنم که دوست دارم با من رفتار کنند .
فرمایش امیرمومنان علی علیه السلام
التماس به خدا شجاعت است
اگر بر آورده شود رحمت است
اگر بر آورده نشود حکمت است
التماس به خلق خدا ذلت است
اگر بر آورده شود منت است
اگر بر آورده نشودخفت است
آموخته ام که
درختان بارور خم می شوند و مردان بزرگ متواضع میگردند، اما شاخه های خشک و مردم نادان می شکنند وخم نمی شوند.
در زندگی فهمیده ام که ...
· فهمیده ام که بزرگترین چالش زندگی این است که تصمیم بگیری مهم ترین چیز در زندگی کدام است و سپس سایر چیز ها را فراموش کنی.
· فهمیده ام که ساده ترین کارها نیز می تواند با معنی باشد اگر آن را با روحیه و نیت درست به انجام برسانی.
· فهمیده ام که بدترین رنج ها، مشاهده رنج دیگران است.
· فهمیده ام که اگر به دنبال خوش بختی باشی، خوش تختی از دست تو فرار می کند. اما اگر به دنبال خانواده، بر آوردن نیازهای دیگران، کار خودت، ملاقات افراد جدید و خوب بودن باشی، خوش بختی به سراغ تو خواهد آمد.
· فهمیده ام که آدم ها به آن اندازه خوش بخت می شوند که اراده کرده باشند.
· فهمیده ام که لذت بردن از موفقیت ایرادی ندارد ولی نباید آن را در بست باور کرد.
· فهمیده ام که تجربه کردن شگفتی زندگی در چشمان یک کودک، لذت بخش ترین حس زندگی است.
· فهمیده ام که زندگی یک مرد دارای چهار دوران است: زمانی که به بابانوئل اعتقاد دارد، زمانی که به بابانوئل اعتقاد ندارد، زمانی که نقش بابانوئل را بازی می کند و زمانی که قیافه اش مثل بابانوئل می شود.
· فهمیده ام که فراموش کردن خطا و به خاطر سپردن لطف دیگران هر دو به یک اندازه مهم هستند.
· فهمیده ام که وقتی از افرادی که دوستشان دارید جدا می شوید، بهتر است آخرین کلماتتان محبت آمیز باشد چرا که ممکن است این آخرین باری باشد که آن ها را می بینید.
· فهمیده ام که درک راه درست به مراتب نیاز به خلاقیت بیشتری دارد تا تشخیص را نادرست.
· فهمیده ام که جایگاه و موقعیت را می توان خرید ولی احترام را باید کسب کرد.
· فهمیده ام که اکثر مردم در برابر تغییر مقاومت می کنند و این در حالی است که تنها راه پیشرفت، تغییر است
فهميده ام كه...
واسه ساختن يه خونه؛
چند تا مهندس لازمه ؛ چند تا معمار؛ يه عالمه كارگر؛يه عالمه مصالح ؛ يه عالمه سرمايه ؛ كلي طرح و سليقه و ...و حداقل يك سال وقت!
اما ...
واسه خراب كردن يه خونه؛
فقط 2 تا عمله لازمه و حداكثر 2 روز وقت!
سلام
آموخته ام و تجربه کرده ام، که وقتی پس از تلاشی با تدبر، امور را به آن یگانه حکیم واگذار می کنم، به هر صورت که پیش میرود، در کامم جز شهد آرامش و رشد ریخته نمی شود. و این مرا تقویت می کند، که همواره رها و آزاد از تعلقات شخصی خود مسائل را پیگیری کنم.
خدایا شکرت
سلام
آموخته ام که : باد با چراغ خاموش کاری ندارد .
آموخته ام که : به چیزی که دل ندارد ، نباید دل بست .
آموخته ام که : خوشبختی ، جستن آن است نه پیدا کردن آن .
آموخته ام که : عشق مرکب حرکت است ، نه مقصد حرکت .
آموخته ام که : چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهند .
آموخته ام که : موفقیت یک تعبیر دارد ( باور داشتن موفقیت) .
آموخته ام که : این عشق است که زخمها را شفا می دهد ، نه زمان .
آموخته ام که : مهم بودن خوب است ، ولی خوب بودن از آن مهمتر
آموخته ام که : گاهی مهربان بودن ، بسیار مهمتر از درست بودن است .
آموخته ام که : تنها کسی مرا شاد می کند که می گوید تو مرا شاد کردی .
آموخته ام که : اگر در ابتدا موفق نشدم ، با شیوه ای جدیدتر دوباره بکوشم .
آموخته ام که : تنها اتفاقات کوچک زندگی است که زندگی را تماشایی می کند .
آموخته ام که : باید شکرگزار باشیم که خدا هر آنچه ما می طلبیم ، به ما نمی دهد .
آموخته ام که : هر گز نباید به هدیه ای که از طرف کودکی داده می شود ، نه گفت .
آموخته ام که : هر چه زمان کمتری داشته باشیم ، کارهای بیشتری انجام می دهیم .
آموخته ام که : همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمکش نیستم ، دعا کنم .
آموخته ام که
همواره به دنبال آن باشم که در همه چیز - حتی در بدترین ها - آن چه را که قابل ستایش و تمجید است ، یافته و به نقاط مثبت بیش از نقاط منفی ارج بگذارم.
آموخته ام که قبل از اعتماد به دانسته هایم آنها رابیازمایم
آموخته ام که زود در مورد آ دما قضاوت نکنم
در زندگی فهمیدم اصلا به اون چیزایی که دوست داری نمی رسه مسائلی برات پیش می یاد که اصلا فکرشو هم نمی کردی....................... فهمیدم که ادم فوق العاده بد شانسی هستم که حتی برای نفس کشیدن هم باید تلاش کنم .................................... خیلی زندگی بده با من نمی سازه .......اه
سلام دانا
اينقدر خودتو نباز من هم خيلي وقتها فكر كردم به آخر خط رسيدم و دلم مي خواست به اين دنيا پا نگذاشته بودم ولي زمانه همش در حال تغيير است سعي كن اميد داشته باشي روزگار تغيير مي كند البته اگر صبر داشته باشي و تسليم نشي و بيشتر وبيشتر تلاش كني .
هميشه خورشيد بعد از سياهي كامل شب طلوع مي كند و آن لحظه اي كه فكر مي كني روشنايي وجود ندارد آفتاب سراغت مياد.
سلام دانا
حالت چطوره ؟
اميدوار باش.
قديمي ها به قسمت و حكمت و اين حرفها بيشتر اعتقاد دارن. توصيه مي كنم تو هم به اين چيزها اعتقاد داشته باشي.
تازه مگه چي شده؟
دنيا همون دنياست و تو همون دانا كه بايد باشي. مگه قراره توي دنيا اتفاق خاصي بيفته؟ اين كه چيزي رو بدست نياري، بد نيست. اين كه چيزي رو از دست بدي بده ولي با اينحال غصه خوردن نداره كه.
يه كمي بي خيالي هم بد نيست. سعي كن زيادي فكر نكني. چون به نتيجه هاي بد مي رسي.
در زندگی فهمیدم که فقط رویهخودم حساب کنم.
فهمیدم باید خودمو دوست داشته باشم به خودم احترام بذارم
فهمیدم هر بار که شکست بخورم بازم می تونم از اول شروع کنم
فهمیدم گذشت بهترین چیره
فهمیدم سکوت کنم
فهمیدم همیشه می تونم چیزیای جدیدی یاد بگیرم
فهمیدم هیچ کس به اندازه من قدرتمند نیست و قدرت هر کار را دارم
فهمیدم زندگی ارزش حسرت خوردن رو نداره
در زندگی فهمیده ام که برای رسیدن به اون چیزهایی که برایم اهیمت داره تلاش کنم تا به سادگی آنها را از دست ندهم .
فهمیده ام که با محبت کردن حتی سخت ترین دلها نرم می شود
در زندگی فهمیده ام که هیچ کس مسئول خوش بخت کردن من نیست و این کار خودم است
فهمیده ام که دنیا دار مکافات است از هر دست که بدهی از همان دست پس می گیری
در زندگي فهميده ام كه هر چقدر بيشتر براي بدست آوردنش دست و پا بزني، بيشتر فرو مي روي.
در زندگي فهميده ام كه اگر زياد در زندگي فرو بروي، غرق خواهي شد و راه نجاتي نخواهي داشت.
در زندگی فهمیدم این چیزی که ما بهش میگیم زندگی ارزش یک سری کاراو حرفارو نداره.
فهمیدم که هر چی میرم جلوتر کمتر می دونم و می فهمم.
فهمیدم آدما خاکستریند و هیچکس ایده آل کامل نیست حتی یک دوست صمیمی
فهمیدم فقط به خودم تکیه کنم و از دیگران هیچ انتظاری نداشته باشم و.....
آموخته ام که
بی هراس از مردمانی که شبیه من نیستند ، از عشق سرشــــــــــــار شوم و آنرا نثار دنیا کنم ؛ که نحوه رفتار دیگران با من « شیوه آنان » است و ... نحوه ای که من رفتار میکنم « منحصر به من » !
آموخته ام که درباره چیزی که سر در نمی یارم حرفی نزنم و تو کاری که سررشته ندارم دخالت نکنم
آموخته ام که : به انسان ها مانند سکوي پرتاب نگاه نکنم.
آموخته ام که : هرگاه که ترسيده ام ، شکست خورده ام.
آموخته ام که : غرور انسان ها را هرگز نشکنم.
آموخته ام که : انسان هاي بزرگ هم اشتباه مي کنند.
آموخته ام كه : اگر مايلم پيام عشق را بشنوم ، خود نيز بايستي آن را ارسال كنم.
آموخته ام که : زندگي را از طبيعت بياموزم ، مثل ابر با كرامت باشم . چون بيد متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت، مثل صنوبر ، صبور ، مثل بلوط مقاوم ،مثل خورشيد با سخاوت و مثل رود ، روان.
آموخته ام که: تنها نیازی که مرا کامل می کند نیاز به خداست.
آموخته ام که: در همه لحظات ودر هر شرایطی به خدا اطمینان داشته باشم.
آموخته ام که: دوست خوب مانند الماس است.
آموخته ام که: گاهی کوچک ترها بیشتر از بزرگترها می دانند.
آموخته ام که: خدا همیشه همراه من است.
آموخته ام که: وقتی ناامید می شوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت می شود وعاشقانه انتظار می کشد که به رحمت او بار دیگر امیدوار شوم.
آموخته ام که: اگر راجع به چیزی نمی دانم با شهامت بگویم نمی دانم.
آموخته ام که: قبل از رسیدن به هر هدفی باید ظرفیت وفرهنگ آن را در خود پرورش داد.
آموخته ام که: اولین شرط رسیدن به هدف،علاقه است.
آموخته ام که: انسان بزرگ در اندوه آنچه ندارد فرو نمي رود،بلكه از آن چه دارد لذت مي برد.
آموخته ام كه: اگر نمي توانم ستاره باشم،لزومي ندارد ابر باشم.
آموخته ام كه: ايمان يعني خواستن بدون انصراف و توكل بدون انقطاع.
آموخته ام که: وظيفه سبب مي شود تا كارها را به خوبي انجام دهم ،اما عشق كمك مي كند تا آن را به زيبايي انجام دهم.
آموخته ام که: آينده مكاني نيست كه به آن جا ميروم بلكه جايي ست كه خود آن را به وجود مي آوريم.
آموخته ام که: هميشه آخرين كار من،بهترين كارم باشد،پس جا براي بهتر شدن هميشه باز است.
آموخته ام که: زندگي فعلي من حاصل تمام انتخاب هايي است كه داشته ام ولي اين بدان معني نيست كه نمي توانم از خود تصوير جديدي رسم كنم.
آموخته ام که: هنگام مواجهه با كاري سخت،طوري عمل كنم كه انگار شكست غير ممكن است.
آموخته ام که: هميشه باباور هايم زندگي كنم و انگيزه هايم را شعله ور نگاه دارم.
آموخته ام که: هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.
آموخته ام که: زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.
آموخته ام که: فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام که: لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
آموخته ام که: همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
آموخته ام که: کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.
من در زندگی فهمیده ام که : ...آن زمان که بايد دوست بداريم کوتاهي ميکنيم
....آن زمان که دوستمان دارند لجبازی ميکنيم
... و بعد ...
براي آنچه از دست رفته آه ميکشيم .
آموخته ام :
آموخته ام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست.
آموخته ام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود.
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.
آموخته ام ... که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد.
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت.
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم.
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی.
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است.
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند.
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد.
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.
سلام هیچکس نمیخاد چیزی به این جمله ها اضافه کنه؟
چرا؟
.آموخته ام ... که در این دنیا هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه جای عشق واقعی (خدا) رو بگیره.
آموخته ام ... که همه کارهایم رو برای رضای او انجام دهم، نه رضای دیگران
آموخته ام ... که چگونه با دیدن رفتار ناشایست دیگران رفتار خودم رو اصلاح کنم.
آموخته ام ... که خدا همیشه با صابران است.
آموخته ام ... که مهربانی با ارزشترین هدیه از جانب خدا به بندگانش است.
آموخته ام ... که راز دار حقیقی فقط کسی است که کلید قلبش رو که مخزن اسرار دیگران کرده ، فراموش کنه که کجا گذاشته .
آموخته ام ... که همیشه به روی سختیهای زندگی باید لبخند بزنم.
آموخته ام... که با شادیهای زندگی نباید مغرور شوم و خودم را فراموش کنم.
آموخته ام... که در هر مقام و جایگاهی که هستم باید کارم رو درست و بدون نقص انجام دهم، حتی اگر یک نظافتچی باشم.
آموخته ام... که احترام به همنوع و همه انسانها(پیر- جوان- کودک- زن و مرد) در واقع احترام به خودمه.
آموخته ام... که در غم و شادیهای دیگران باید شریک بود.
و...
آموخته ام ... که در برابر همه مصائب و مشکلات صبر پیشه کنم و میدان را زود خالی نکنم.
فهمیدم تو دنیا به هیچکس و هیچ چیز دل نبندم ولی بازم ادم نمیشم بعد از دو روز یادم میره دوباره روز از نو روزی ازنو ولی همین که فهمیدم کلی ارزش داره
اموخته ام که فقط کافی نیست که دیگران ما را ببخشند گاهی باید یاد بگیریم که خودمان را ببخشیم
اموخته ام که دو انسان می توانند به یک چیز مشابه نگاه کنند اما چیزی کاملا متفاوت را ببینند.
اموخته ام که ...
اموخته ام ازاستاد تجربه دانش یا د بگیرم موفق وشاد باشید
حالا كه رفته مي فهمهم جاش خاليه :
تو محل كار با توجه به اينكه خيلي از همكارام ازم خوششون ميومد ولي جرات نداشتن بهم ابراز علاقه كنن چون با همه ي آقايون بدون استثناء جدي برخورد مي كردم . ولي بعد از گذشتن يك سال يكي از همكارام كه خيلي براش احترام قائل بودم و خانوادده بسيار خوبي هم داشت به من ابراز علاقه كرد:43: و ازم خواست كه بيشتر با هم آشنا بشيم ، من قبول نكردم ازش خواستم از طريق خانوادش اقدام كنه راستش رو بخواين اصلا بهش اطمينان نداشتم چون فقط در حد يك همكار ميشناختمش ...
گذشت و دوباره خوات كه روپيشنهادش فكر كنم ...............من هم روي حرف اول پافشاري كردم . بهم گفت : قول مي دم پشيمون نشين .
تا اينكه من كوتاه اومدم . چند وقتي با هم در ارتباط بوديم . ولي از خيلي از رفتار هاي من دلخور مي شد همه اينها بخاطر اطمينان كم من نسبت به اون بود . تا اينكه از اينكه من مسئله آشنايي مون رو به يكي از همكارام گفتم ناراحت شد !!!!!!!!با من دعواي بدي كرد از اونجا كه اين رفتارش برام غير قابل تحمل بود تصميم گرفتم فراموشش كنم ولي بازم بخاطر عذر خواهي هاش بخشيدمش ولي اين بين مسائلي كه بوجود اومد رابطه مون رو خرا ب كرد ..............همش بهم ميگفت تو بچه اي !!!!!!!
وقتي بهم گفت ما به درد هم نميخوريم مخالفت نكردم فقط بهش اس ام اس زدم گفتم خداحافظ مي دونم خيلي با هاش لجبازي كردم ولي سر كار ديگه راحت نيستم تازه دارم ميفهمم كه دوستش داشتم .:302:
آموخته ام که:
:16: تنهایی بهتراز با هرکس بودن است.(این جمله رو خیلی دوست دارم)!
:16:خانواده ای از دوستان و آشناها تشکیل بدم(مثل همدردی)با اونا امیدها-آرزوها-ناراحتی ها و شادیهایمان را شریک شوم!
:16:هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرم و هر نوع کمکی را که قادرم به این افراد ارائه دهم و از آنان دریغ نکنم.
:16:چیزهاییکه بلد نیست یادبگیرم(چون من برای یادگرفتن به این کره ی خاکی اومدم)
:16: استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایم را با دیگران تقسیم کنم ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودم برمی گرده.
:16:ببخشم و فراموش کنم(چون هرکسی ممکنه اشتباه کنه.باید بهش فرصت جبران داد)....
:72:((ازتون تشکر میکنم آقای سنگتراشان بابت این تاپیک فوق العادتون)....:72:
ممنون ستاره ( ANDIYA) عزیز :72:
آموخته ام که:با مردم نرمش داشته باشم، اخلاق و گفتارم نرم باشد از خشونت اخلاقی و خشونت در گفتار پرهیز کنم.
آموخته ام که: خود را با فضایل اخلاقی اسلام آراسته و از رذایل اخلاقی پیراسته گردانم.
آموخته ام :کسیکه از اخلاق خوب بیبهره باشد از انسانیت واقعی بهرهای ندارد.
و آموخته ام که: خوشخو خویش بیگانگان باشد و بدخو بیگانه خویش.
....
خداوند انسان را به اوج میرساند و در یک لحظه او را چنان خورد میکند که انگار هیچ گاه وجود نداشته است .....
و سپس قدرتی به وی میدهد تا از جا برخیزد و از نوع شروع کند.
در این ماه آموختم که............. بهترین دعا سکوت است.
اموخته ام که
تنهایی فقط مخصوص خداست و هر کس هر چقدر هم تنها باشه خدا رو داره
اموخته ام که
اموخته هایم هر چقدر هم که زیتد باشه در برابره اموخته های جهان کمه
اموخته ام که
از هر کس که چیزی اموختم ازش تشکر کنم
از تون ممنونم که اموخته ها تون رو در اختیار من گذاشتید
خیلی ارومم کرد
آموخته ام که ...
همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت
آموخته ام که...
برای زندگی فکر کنم ولی غصه نخورم
آموخته ام که.....
نعمتهای خود را بشمارم نه محرومیتها را
آموخته ام که ....
زنده بودن را به بیداری بگذرانم چرا که سالها به اجبار خواهم خفت
آموخته ام که....
هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
آموخته ام که .....
زندگی چه کوتاه وچه بلند کمال آن وابسته به چیزی است که به خاطر آن صرف گشته
آموخته ام که .....
نامم را پدرم انتخاب کرد نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم ولی را ه زندگی ام را خود انتخاب کنم