محسن عزیز
ما به اصفهانیهای عزیز خدائی نکرده جسارت نکردیم(قراره باهاشون فامیل بشیم دیگه:311:) ولی خوب قبول کنین یه کم شما سخت میگیرین:327:
نمایش نسخه قابل چاپ
محسن عزیز
ما به اصفهانیهای عزیز خدائی نکرده جسارت نکردیم(قراره باهاشون فامیل بشیم دیگه:311:) ولی خوب قبول کنین یه کم شما سخت میگیرین:327:
سارا جان من كه سخت گير نيستم:163:
ولي اره قبول دارم اصفهاني ها عادت دارن كه مو را از ماست بكشن بيرون
ولي غصه نخور هر كاري كه بكني اخرش اونا ايراد خودشونا پيدا ميكنن:227:
پس راحت باش و خودتا برا ايرادات اماده كن:311:
سلام خان بختیاری
من فکر میکنم که به شما خیلی بدهکارم
باید بگم مهریه تا موقعی که همه چی روبراهه هیچ ارزشی نداره ( شاید فقط از نظر روانی جهت پشتوانه و دلگرمی زن ) ، وقتی که اوضاء از حالت عادی خارج میشه اگه شما حاضر به ادامه زندگی نباشید که مطمعننا بازم مهریه ارزشی نداره ( با هر مبلغی ) ، اگه شوهر مایل به ادامه زندگی نباشه اونموقست که شما میتونید روی مهریه بعنوان رفع نیاز مالی خودتون حساب کنید . حتی میتونید با از دست دادن عشق و زنگی تون دیگه براتون مهم نباشه و اونو ببخشید . پس همه اینا بستگی به روحیه شما و وضعیت مالی و میزان استقلال مالی شما در آینده داره .
با همه این تفاسیر من به خواهر خودم این پیشنهادو میدم که با در نظر گرفتن موارد بالا یه چیزی که نه بالا باشه و نه پایین در نظر بگیرید . پیشاپیش براتون آرزوی موفقیت میکنم .
مرسی داداش نیما:311::43:
ما اینجا همه تو تالار به راهنمائی ودلگرمی وهمدردی هم نیاز داریم ممنون
ما مجردا که اول راهیم بزار زندگی متاهلی شروع کنیم هی ازت سوال میکنیم:311:
ولی تو این مدت که این تاپیک بازبوده خیلی نظرات خوب داده شده و شنیده شده خصوصاآیدین عزیز
که با کلیات حرفاش واقعا موافقم ولی عقل وشرایط الان حکم میکنه با نظر شما وفرهنگ عزیز بیشتر موافق باشم که مهریه باید یه حد متعادل باشه که اونم باز به فرهنگ سطح مادیات خانواده بستگی داره ولی اون چیزی که واقعا دلم میخواد اینه که نظر آیدین عزیز اجرا بشه(البته شایدماجوونای الان باید شروع کنیم به فرهنگ سازی این قضیه:307:)
سارا جان امیدوارم ازدواج خوبی داشته باشید.
من سالها اصفهان زندگی کردم و دوستا اصفهانی زیادی دارم. به اصفهانیها برنخوره اما اونا واقعا زرنگند طوری که من میگم فقط عروس اصفهانی از پس مادرشوهر اصفهانی(به قول خودشون خارسو) برمیاد. طبق تجربه من تو اصفهان رسم اینه که حتی تو جهیزیه از کپسول گاز (که باید پر یاشه و گرنه طعنه به عروس میزنن،باتوجه به وجود گازشهری) نمیگزرن اما مهریه هم خیلی بالاست،کمترین مهریه بین دوستا من: 1دانگ از خانه پدر داماد، 3دانگ خانه خود داماد، 1دانگ باغ پدر داماد، 770 سکه و نصف دارایی ها.(من یکی که واقعا مخم سوت کشید) اگه قراره رسمی اجرا شه پس همه رسمها اجرا شه.
[quote=DR_BINGO]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
دکتر بینگو عزیز جواب من به این سوال شما اینه که من دوست دارم برا زندگیم بجنگم با تمام توانم . اگه مشکلی تو زندگیم پیش بیاد که زندگیم رو داره به نابودی میکشه میخام بجنگم و تلاش در حل مشکل کنم نه همسرم مهرمو بده و زود طلاق و هیچ فرصتی به من داده نشه که بخوام تصمیمی بگیرم که آیا این زندگی رو میخام یا نه، در اصل با مهریه کم حق انتخاب کامل از من گرفته میشه.
ترجیح میدم همسرم مدتی نقش بازی کنه تا بتونیم بعد از آرام شدن دعواها تصمیمی برای جدایی بگیریم نه در اوج ناراحتی و دعوا. من با توجه به روحیه خودم میگم که اگه روزی از زندگیم ناامید بشم و مطمئن شم که همه جور تلاشی برای بهبود رابطه کردم اما فایده نداشت و عشق کامل از بین رفته مهرم رو حلال میکنم و طلاق.
در حقیقت من مهریه رو مثل ی طلاق توافقی میدونم جایی که هردو به طلاق راضی باشند اونقدر که لازمه به زن برا ادامه زندگیش داده میشه و باقی بخشیده میشه. اما اگه یکی از 2طرف ناراضی باشه مهریه فقط بهانه ای برای عقب افتادن جریان طلاق میشه. البته این دیدگاه منه.
حالا من ی سوال دارم که دوست دارم دیدگاه دوستان رو در این زمینه بدونم. وقتی پسری با دیدگاه مهریه 14 سکه، دختری رو خوب بشناسه و همه جوره اونو قبول داره و مطمئنه که مادیات برای دختر کمترین اهمیت رو داره، حالا بنابه هر دلیل (که دلایل مهریه بالا زیاد گفته شده) دختر یه مهریه متوسط نه بالا (500 سکه) رو بگه، پسر بهتره قبول کنه یا ازدواج رو بیخیال شه؟و اگر پسر ازدواج رو بیخیال شد چه فکری میشه درباره این کارش کرد؟نمیشه گفت آدم یک دنده ای که از همه خوبیهای دختر بخاطر مهریه و عقاید سرسختانش گذشته؟
:303:
جواب شما کاملا روشنه خانم نازنین
فقط یه لطفی بکنید پست هارا کامل بخونید ! من خودم یه عادت دارم وقتی میخوام در تاپیکی نظری بدم میشینم تمام پست های اون رو میخونم تا خدایی نکرده رو اعصاب و روان بحث کنندگان رژه نرم!! D:
البته شوخی کردم ... منظورم این هست که به سوال شما بصورت غیر مستقیم جواب داده شده
ازدواج مسئولیت پذیری هست و این با قبول مهریه ای که توان پرداخت اون وجود نداره منافات داره!
نازنین عزیزمرسی ازراهنمائیت :46:
راستش خواهرم قراره بره اصفهان وواقعا ازحالازرنگ بازیهاشون رو درآوردن:311:
ممنون ازهمه دوستان عزیز که تو این تاپیک نظر دادن خصوصا آیدین عزیز:72:
من به این نتیجه رسیدم که مهریه باتجمل گرائی پیش میره هرچه تو جامعه ما تجمل گرائی بالا میره مبلغ مهریه هم بالا میره چشم وهم چشمی هم دوست تجمل گرائی
آیا به نظرتون اگه بخوایم کاری بکنیم که این فرهنگ اشتباه اصلا ح بشه باید چکارکنیم فقط کافیه مثلا من مهریه رو پائین تعیین کنم یا به قول آیدین عزیز شرایط ضمن عقد رو جایگزین کنیم؟یا ...
سلام مجدد به خانم بختیاری
این خوبه که شما و خیلی دیگه از دوستان در مورد مهریه اطلاعات خوبی نصیبتون شد ، روند رشد میزان مهریه تو جامعه ما مسیر خودشو طی میکنه تا وقتیکه در سطح کلی و با یه پشتکار جدی از طرف مسئولین جامعه ( دولتی و مذهبی ) فرهنگ سازی بشه ، یعنی با یک نف یا چند نفر این فرهنگ تغییری نمیکنه . شما هم سعی کنید با توجه به روحیات و شرایط مالی و مادی و میزان شناختتون از اون خانواده در حد معمول و بینابین تعیین کنید تا بتونین از این مسئله عبور کنین و به مراحل بعدی کارتون فکر کنید . بازم براتون آرزوی موفقیت میکنم
من سالها اصفهان زندگی کردم و دوستا اصفهانی زیادی دارم. به اصفهانیها برنخوره اما اونا واقعا زرنگند طوری که من میگم فقط عروس اصفهانی از پس مادرشوهر اصفهانی(به قول خودشون خارسو) برمیاد. طبق تجربه من تو اصفهان رسم اینه که حتی تو جهیزیه از کپسول گاز (که باید پر یاشه و گرنه طعنه به عروس میزنن،باتوجه به وجود گازشهری) نمیگزرن اما مهریه هم خیلی بالاست،کمترین مهریه بین دوستا من: 1دانگ از خانه پدر داماد، 3دانگ خانه خود داماد، 1دانگ باغ پدر داماد، 770 سکه و نصف دارایی ها.(من یکی که واقعا مخم سوت کشید) اگه قراره رسمی اجرا شه پس همه رسمها اجرا شه.
نازنين جان ،شما كجاي اصفهان زندگي ميكرديد؟
1دانگ خانه پدر داماد؟؟؟ اره خونه تو اصفهان مهر ميكنن ولي به خدا من يكي خونه پدر داماد را نديديم
1دانگ باغ پدر داماد؟مگه همه دامادها باباشون باغ داره؟اصلا مگه چند درصد مردم اصفهان باغ دارن؟
در مورد نصف دارايي ها هم چيزي نگم بهتره،چون تو اصفهان كه هيچي من تا حالا تو كل ايران هم نه ديدم نه شنيدم كه نصف دارايي را مهر كنن
فكر كنم شما زيادي بالا شهر رفتيد كه اين چيزا را ديديد
اين وسط هاي شهر كه از اين خبرا نيست
محسن عزیز
ناراحت نشوشرمنده ما قصدنداریم تو این تاپیک خدائی نکرده به اصفهانیهای عزیز جسارتی کنیم:203:
خوب اینا همه تفاوت فرهنگه البته یه سری زرنگی ها که خودت هم تایید کردی هست که تو این شرایط سخت اقتصادی واقعا فشار میاره به خانواده ها:305:
شرط انتقال نصف دارایی به زوجهنقل قول:
نوشته اصلی توسط mohsenn
محسن جان الان خیلی از قشر اگاه جامعه بجای مهر 2000 سکه ای ! میان این این شرایط رو میزارن
البته این شرط مثل قانون طلاق در کشورمان در صورتی اجرا میشه که مرد درخواست طلاق بده
در مهریه هم به همین صورت
حالا اگر زن حق طلاق رو هم داشته باشه فکر کنم در این قانون هم تاثیر داره( مطمئن نیستم)
محسن جان گفتی بالای شهر زیاد رفتی! اخه برادر من بالا شهریا پول دارن 2000 تا سکه مهر می کنن! یه ادم فقیر مثل ما بیاد 2000تا سکه مهر کنه داره تاثیر فقر در افکارشو نشون میده!
ای کاش بجای مهریه برای 2000 تا سکه از یک کلمه دیگه استفاده میشد!
من وقتی اسم مهریه میاد یاد هدیه معقول و قابل پرداخت در فردای روز عروسی ، عشق و خدا میفتم نه 2000 تا سکه!
در هر صورت از بحث با شما بسیار خوشحال شدم
همتون رو بخدا میسپارم
یا علی:72:
آقای آیدین عزیز خیلی خیلی ممنون ازنظرات خوبتون
من امیدوارم که هنوز به تاپیکهای من سربزنین وبدونین حرفاتون فکر برانگیزه وامیدوارم روزی برسه که فرهنگ ما به اون چیزی که تو دین مبین اسلام هست نزدیک ونزدیک تربشه:72::72:
خانم بختیاری سلام
من امروز خیلی خیلی حالم بده
از شما و دوستای دیگه تون خواهش میکنم با مطالعه تاپیک من منو راهنمایی کنند
اوضاء روحیم خیلی خیلی بده ، الان بتون احتیاج دارم .
عنوان تاپیک من " نمیدونم چه راهی رو انتخاب کنم، بازم سعی کنم ؟ " nima2
آیدین عزیز از جوابتون ممنون. اما من تمام پست ها رو کامل حتی 2بار خوندم .به این تاپیک اومدم چون این مسئله دغدغه شدید این روزهای من شده.هدفم از پرسیدن مستقیم این سوال داستان دوستم بود که جوابی که قانعم کنه تو پستا براش پیدا نکردم. دوستم با خاستگارش که 1سال همدیگه رو میشناختن و هیچ مشکلی نداشتند، درآستانه نامزدی بودند، پدر پسر مهریه 500 سکه را پیشنهاد داد که خانواده دختر قبول کردند، اما خود پسر این مهرو قبول نکرد. پسری که ادعای عشق میکرد براحتی نامزدی رو سر مهر بهم زد. دختر شکه شد و آشفته موند بین خانوادش که میگن پسر برا تو ارزشی قائل نیست وگرنه اینجور نمیکرد و پسر که حاضر نبود کوتاه بیاد و کمکی به این دختر پریشان کنه. آیا تو این مورد عشق ارزش نداشت که پسر کوتاه بیاد؟ تغییر عقیده پدر و مادری که سنی ازشون گذشته براحتی امکان پذیر نیست آیا فرهنگ سازی ارزش این همه عذاب رو که این دو جوون تحمل کردند داشت و جدایی به این سختی داشتند؟(من به چشم خودم اشکهای اون پسر رو به خاطر دختر دیدم و میگفت بهتر از او محاله پیدا کنم اما باز ذهنه حسابگرش نامزدی رو بهم زد)نقل قول:
نوشته اصلی توسط eng.aydin
البته نمیدونم شاید چون این قضیه بدجور آشفتم کرده، قدرت قضاوت درست رو در این مورد ندارم.
محسن عزیز متاسفم اگه ناراحتتون کردم منظورم این نبود که همه اصفهانیها این مدلند،مسلما خانواده های مختلف رسوم مختلف دارند و قصدی جز گفتن تجربه ها و دیده هام بین دوستهام نداشتم. حقیقت اینه من نزدیک 7-8 سال اصفهان دانشجو بودم و همچنین سرکار میرفتم از بس که تمام اصفهانیهای اطرافم پولدار بودند(البته به خاطر تلاششون واقعا حقشونه و نوش جونشون)به این نتیجه رسیدم اکثریت قریب به اتفاق اهالی اصفهان سرمایه دارند :104:
و حالا که توی این بحث اومدم میخواستم بگم من مهریه ای که برا خودم در نظر گرفتم اینه : حق طلاق نه با من و نه همسرم، کاملا باید به صورت توافقی و رضایت دو طرف باشد. حق فرزند، حق خروج از کشور، حق کار. تمام دارایی ها نصف به نصف (البته اگه تا بعد حق جدیدی یادم نیاد:227:). همچنین 36500 شاخه گل رز به نشان عشق هر روز بیا ما (100 سال زندگی، سالی 365 روز و روزی یک شاخه گل رز).
البته این پست من را یک پیوست ساده در نظر بگیرید. اخرین پستم هست
باید بگم این پسر کاملا منطقی و درست فکر کرده اند. 500 سکه به عبارتی می شود 250 میلیون تومان
این پسر هم توان پرداخت نداشته و کار بسیار عاقلانه ای انجام داده
ادم نباید زیر بار کاری بره که غیر منطقی هست
منطق نقطه مقابل عشق نیست! اشتباه نکنید
عشقی که بدون منطق باشه عشق نیست! بلکه هوس هست... این پسر هم گویا عاشق حقیقی بوده...
خلاصه دختر خانم به خاطر باور های غلط و کج فهمی ها از مهریه این فرصت مناسب رو از دست داده...
البته این قضاوت من ممکن هست اشتباه باشه
مهریه یک هدیه هست نه یک اهرم ، نه یک فشار
اگر نیازی به اهرم باشد اهرم های بسیار کارامد تری وجود دارد! مثل نصف دارایی
( تکرار می کنم در دین اسلام مرد به عدالت دعوت میشه و زن به پاک دامنی، در اینصورت واقعا نیازی به این همه قانون سفت و سخت هست؟ نمی گوییم اینطور باشیم چون واقعا با این وضعیت اجتماعی سخت هست ولی باور کنید مدل اسلامی زندگی کردن خوشبختی محض هست ... ولی..)
این نوع اهرم رد خور و تخفیف ندارد! بعبارتی نقد نقد هست!! ببخشید کمی رک حرف زدم
بایید علی گونه و فاطمه گونه زندگی کنیم... باور کند ارزشش را دارد:72:
یا علی
نه سارا جان من اصلا ناراحت نميشمنقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
اولا اين كه يه عده اي از اصفهاني ها اينجوري هستن دليل نميشه كه همه همينجوري باشن
در ثاني اگه همه هم اينجوري باشن بازم ربطي به من نداره(چون حداقل خودم فكر ميكنم كه نيستم)
شما هم راحت باشيد و نظرتون رابگيد من اصلا ناراحت نميشم خيالتون راحت باشه
(البته بگم من درسته اصفهان زندگي ميكنم خيلي وقته ولي اصليتم ماله اطراف اصفهانه)
در مورد اين كه اين سخت گيري ها فشار مياره،صد در صد موافقم چون كمتر كسي فعلا ميتونه جهيزيه انچناني به دخترش بده با اين وضعيت بد اقتصادي
و خوب اين يه اخلاق بديه كه تو اصفهان متاسفانه حساسيت رو جهيزيه بيش از حده
نازنين جان يه بار ديگه هم ميگم من ناراحت نميشم
ما اصلا اينجا هستيم كه تجربياتمون را باهم به اشتراك بذاريم
وشما هم حتما ميخواهيد به سارا خانم كمك كنيد از راه به اشتراك گذاشتن تجربياتون
پس مطمئن باشيد من اصلا ناراحت نميشم
در مورد اون دوستتون بايد بگم كه شايد خود من اگه بودم قبول ميكردم و ازدواج ميكردم
ولي بخواهيم نگاه كنيم من از روي احساسات اين تصميم را ميگرفتم ولي اون پسر از روي عقل و منطق تصميم گرفته
حالا اين كه كدوم درست تره نميدونم!؟
ولي ميشه از يه ديد ديگه هم نگاه كرد
چرا شما فقط انتظار داريد پسر كوتاه بياد؟چرا دوست شما هم كمي كوتاه نيومد؟چرا سعي نكرد خانوادش را متقاعد كنه كه مهريه كمتري بگيرن تا اين ازدواج سر بگيره؟
به نظر من بهتر بود دو طرف كمي بيشتر فكر ميكردن و به هم فرصت ميدادن و سر يه مهريه معقول تر به توافق ميرسيدن
ولي بازم به نظر من نميشه گفت اون پسر كار اشتباهي كرده
خانم بختیاری سلام
من مطمئنم با شناختی که تو این چند روز از شما پیدا کردم خودتون با درک همه شرایط و پارامترایی که در بالا عنوان شد بهترین تصمیمو تو این زمینه میگیرید و از اینکه از همین الان در مورد همه مسائل زندگیتون مشورت میکنید خیلی خیلی خوشحالم ، راه درستی رو انتخاب کردین . امیدوارم اون مرد خوشبخت قدر شمارو بدونه
میدونم که شما دیگه عضو دائمی این سایت هستید ( احتمالا منهم همینطور ) . امیدوارم منم مشکلم حل بشه تا با این تجربیاتی که تا حالا پیدا کردم تا هرموقع که بتونم تو این سایت دوستان خوبمو راهنمایی کنم .
مرسی نیمای عزیز:72:
این لطف شمارومیرسونه ان شالله مشکل شما هم حل بشه وبتونیم به هم کمک کنیم :72:
سلام خانم بختیاری
از اونجایی که میدونم خوشحال میشین میخوام امروز یه خبر خوب از پیشرفت تو رابطمون بتون بدم
یه سر به تاپیکم بزنید تا براتون توضیح بدم
سلام دوستان
راستش مشكل امروز منم به همين موضوع مربوط ميشه
در حين تعريف كردن ماجرام و پرسيدن سوالم نظر خودم روهم ميگم
چندماهي هست كه با پسري آشنا شدم
توو اين مدت بخاطر درگيريهاموون زياد راجع به ازدواجمون صحبت نكرده بوديم
تا اينكه امروز من راجع به سوالي كه دوستم راجع به مهريه گفته بود صحبت كردم و بعد يه كم گپ زدنهاي ديگه خواستيم راجع به شرايط و علايقمون توو ازدواج باهم صحبت كنيم كه وسطاي صحبتاموون يه دفعه گفت ميدووني مهرت چقد خواهد بود؟
از سوالش جا خوردم..مگه قرار بود اون تعيين كنه؟!؟! بهش گفتم نه
گفت حداكثر100تا
منم كه هميشه ميخواستم با ايمان خالص با كسي ازدواج كنم پس ميزان مهريه برام مهم نبود از نظرم مهر و علاقه اي كه به همسرم خواهم داشت رو اونم بايد با مهرو محبت خودش نشوون ميداد نه اينكه بخواد نقدا حساب كنه
دوست نداشتم اگه خدايي نكرده به مشكلي برميخورديم سريع به اين فكر كنيم كه قيمت سكه الان چنده!!
پيش خودم ميگفتم حتما ادمي كه انتخاب ميكنم منو ساپورت مالي ميكنه كه اگه خدايي نكرده براش اتفاقي افتاد اسير نشم
اينجاهم سريع به همه اون چيزا فكر كردمو گفتم 100تا؟
گفت زياده؟خب 14تا
منم گفتم خووبه(چون هميشه از نظرم ايده آل مهريه كم بوود بنظرم عشقمو اينجوري هم نشوون ميدادم هميشه ميگفتم 72تا عاليه چون امام حسين رو هم خيلي دوست داشتم)پس گفتم آره خووبه
هيجوقت فكر نميكردم به اين نظرم شك كنم اما الان بخاطر طرز رفتارش...
راستش از طرز صحبت كردنش و جوريكه موضوع رو مطرح كرده بود خوشم نيومد
مگه داشت چي رو معامله ميكرد كه اينقد محكم حرف ميزدو نميخواست كوچكترين مخالفتي كنم؟
يعني ارزش من واسش همينقدر بود؟؟
اون بين حرفاش يه بار گفت كه مهريه كم ميخواي پس منم ميخوام كه زنم بشي
راستش از حرفايي كه بينمون ردوبدل شد راضي نيستم اما غرورم اجازه نميده كه بخوام راجع بهش حرف بزنم
چيكار كنم؟
من نظرمو راجع به ميزان مهريه گفتم حالا شما نظرتونو راجع به برخورد او جواب من و طرز فكرم بگيد
نميدوونم او راجع به مهريه و اينكه چرا بايد كم يا زياد باشه چي فكر ميكنه؟نميدوونم اگه اون جاي من بود چه جوري فكر ميكرد به علاقش چقد اهميت ميداد؟
ولي من مطمئنم كه اگه من جاي او بوودم اينطوري رفتار نميكردم
و يه چيز ديگه رو هم بگم كه اون اهل تبريزه و ميدوونيد كه اونجا مردسالاريه
نميدوونم مهريه خواهرش چقدره؟مرد سالاريشوون كه ديگه تا اين حد نيست
عزیزم بهتر بود همون موقع نظر خودت رو اعلام می کردی البته با احترام. منظورم مقدار مهریه نیست بلکه اینکه به نظر شما مهریه جق زنه و مقدارش رو زن تعیین می کنه و مرد هم اگر موافق یا مخالف بود، موافقت یا مخالفتش رو اعلام می کنه.
سعی کن نظراتت رو به طور واضح قبل از ازدواج بیان کنی و با ابهام پیش نری. البته نظراتی که فکر می کنی صحیح هست و البته با حفظ احترام. اینطوری اون اقا هم نظراتشون رو به طور واضح می گن و شما از همدیگر شناخت بیشتر و بهتری پیدا می کنید.
براساس تجربه: سعی کن از رفتار و عقاید یک پسر تبریزی حتماً شناخت درستی داشته باشی، مثلاً اگر مغرور بود بعداً نگو چرا :305:
سارا جان مهریه باید بر اساس توافق دو خانواده تعیین بشه.البته بهتره که شما و اقای داماد این مسئله رو به عهده بزرگترها بزارید و خودتون در مجلس در این مورد صحبت نکنید.مهریه باید بر اساس شان و عرف خانوادگی دختر تعین شود.البته قراردادن مهریه های سنگین-ناخواسته ارزشگذاری دختر رو تو ذهن خانواده داماد تداعی میکنه و این اصلا قشنگ نیست.و اگر در توان خانواده پسر هست بهتر است ملک یا زمین را به عنوان مهریه تعیین کنید.
برایت ارزوی خوشبختی دارم