آقا فرید چون می بینم کارشناسهایی مثل آنی و فرشته مهربان هستند و اومدن و گفتنی ها رو گفتن دیگه زیاد پست نمی زنم تا تاپیکتو شلوغ نکنم. ولی ازاینکه می بینم خیلی خوب داری پیش می ری خیلی خوشحالم و هر روز بهت سر میزنم. :72:
نمایش نسخه قابل چاپ
آقا فرید چون می بینم کارشناسهایی مثل آنی و فرشته مهربان هستند و اومدن و گفتنی ها رو گفتن دیگه زیاد پست نمی زنم تا تاپیکتو شلوغ نکنم. ولی ازاینکه می بینم خیلی خوب داری پیش می ری خیلی خوشحالم و هر روز بهت سر میزنم. :72:
سلام.
فرشته ی مهربون تشخیص شما درست بود.من لی لی رو دوس نداشتم خودمو دوس داشتم.خودخواه بودم.خودمو صاحبو مالکش میدونستم.ادعای عشق میکردم اما راهشو بلد نبودم.البته لی لی هم اشتباهات داشته.اما اول خودمو میسازم بعد با همراهی همسرم زندگیمونو میسازیم.
الان با لیلی تلفنی صحبت کردم.دقیقا زمانی که جدل بین فریدوقازان بود لی لی تماس گرف(بدموقعه بود)قازان میخاس گوشیو برداره اما نذاشتم.گفتم بره دنباله کارش ودس از سرم برداره.باخودم تصمیم گرفتم ایندفه باهاش بهتروصمیمیتر صحبت کنم.متاسفانه بعضی جاها قازان همه چیوخراب کرد.و الان احساسه خوبی ندارم.
ل=سلام.
ف=سلام عزیزم.خوبی؟
ل=(باصدایه بلند)شوهررررررررررررررررر رررررررررخوبی؟(دوستاش زدن زیره خنده.قازان فعال شد)
ف=خوبم گلم.چه خبرا؟(احساس میکنم رانده دوم شرو شده ومیخاد بره رواعصابم تاامتحانم کنه)
ل=هیچی گشتیم خوردیم خندیدیم.سواحله زیبا جات خالی.غزاله میخاد باهات صحبت کنه گوشی...
ف=(غزاله:دختری25 ساله بسیار بسیار افاده ای از دماغ فیل افتاده که هر سال طرح تعویض بوی فرنده فرسوده رودارن ودرواقع سرکرده ی بیکله هاست.)واستا نه.من میخام باخودت صحبت کنم نه با اون قذافی(بلانصبته قذافی که بسیار بسیار زیباتره)
ل=اااااااااااااافرید(باخند ه)
غ=الو(با عشوه ی..... الله اکبر)فرید الو
ف=(فرید؟دقت نکردیدفرید گفتا.نه اقایی نه چیزی.انگار بسرخالشم)الو بله؟
غ=الوفریدجان سلام خوبی؟
ف=(جانم؟؟؟؟؟!به من میگه فرید جان سریع یه نقشه کشیدم.)الو خانوم.خانوم.الوخانوم.(صداش میومد انقدگفتم خانم تا بفهمه با من صمیمی نشه)
غ=الو اقافرید(ایول قازان!بعضی جاها کارش درسته ما یه تیمیم!)
ف=(قازان فعال بود اخه هرچی بداموزیه از این قذافی میگیره.ومن ازچشمه این بی کله میبینم.)سلام خانوم قذاف...(به خدا کاره قازان نبود ازدهنم برید!!!)منظورم غزالس.خوبید؟شنیدم دماغتونو عمل کردیدباید با کمبوت وساندیس میومدیم بیمارستان متاسفانه دیر مطلع شدیم!
غ=(بلافاصله کنایمو باکنایه جواب داد)سلام قازا..اوه ببخشیدفرید خان.جاتون خالیه.(تیکه رو که انداخت داشتید؟)بله بینیمو بهزاد نمیبسندید عمل کردم.
ف=اقا بهزاد واقعا بیسلیقس.واقعا مشکلی نداشتا(منظورم این بود انقدبی سلیقس که کلا به شما بیشنهاد دادن!!)اخی بس اقا رسول چی شدن؟ترکتون کردن؟!!(اینا قازانه اما انصافا دمش گرم.بگو بگو خوب میگیا)
غ=لیاقت نداش.من ولش کردم.هیشکی لیاقته مارو نداره منو لی لیرو(بازم تیکه)از من خدافظ
ف=(کم اورد ناراحت شد)لی لی جون
ل=چی گفتی ناراحت شد؟بیخیالش.راستی هفته ی بعد متاسفانه میام خونه به خاطر کلاس.
ف=نههههههههههههههه(حول شدم به خدا)کی؟چرا؟یعنی باشه.چقدخوب!!!
ل=واقعا که هیچ وخ درکم نمیکنی ازت بدم میاد
ف=چرا چی شد اخه؟کی میای؟(خاستم جم کنم خرابکاریمو)
ل=من میخام ازت جدا شم.توفقط به خودت فکر میکنی.
ف=(خاستم ارومش کنم)واست 1چیزی خریدم.
ل=کادوتو نمیخام.نقشتو خوندم.میخای بهت شک کنم بیام خونه تا دوباره روزاز نو روزی از نو؟
ف(وای خدا کاش این مخو صرفه دانشگاهو درسش میکرد)بلافاصله گفتم نه عزیزم تا هر وقت دوس داری بمون اما بهم زنگ بزن ومواظبه خودتم باش.سعی کن خوش بگذرونی عزیزم.
ل=بس متکا...بیخیال تو بهم خیانت نمیکنی نه؟تازه کی بهتر ازمن!کی اصلن به قازانی مثه تو نگاه میکنه(بادوستاش خندیدن)
ف=(بازم گفت بازم.قازان فعال شد)لی لی بس کن دیگه.کاری نکن ....
ل=ها چی؟میخای بزنیم؟برو بابا.تو عوض نمیشی.
ف=الووووو
قط کرد.بد شد.شکست تو رانده دوم
امان از دست این قازان خان که کارارو خراب میکنه :311:
شما باید بتونی کنترلش کنی و وقتی فعال شد میدونو براش خالی نکنی .نباید با غزاله حرف میزدید که بعد بخواید بگید ایول قازان اینجا میدونه تو هست . بهش می گفتید من صحبتم با خانومم تمام نشده بود میشه لطف کنید گوشی رو به خانومم بدید .
اما اون حول شدگی که گفتین: نه کی میای...! .
نیازی نبود برای جمع کردنش دروغ بگین یا بحثو عوض کنین اونم وقتی میدونین که لیلی دستتونو میخونه .
هر وقت همچین چیزی پیش اومد خیلی راحت بگین که منظور بدی نداشتم تو برداشت بد کردی . اما تو جمع کردنش موفق بودی اما آخرش قازان کارو خراب کرد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
عیب نداره داش فرید، ما انتظار نداریم تو یه شبه بشی یه آقا فرید دیگه، همین دو روز اخیر اینهمه پیشرفت کردی خودش خوبه واقعا، خودتو سرزنش نکن، ناامیدی هم نداریم، فقط اشتباهاتو پیدا کن و سعی کن هر دفعه کمتر به قازان خان مهلت بدی کاراتو خراب کنه . :72:
قرار نيست كه از اين اتفاقات نيفته هيچ كس نتوانسته به كل قازان درونش رو كنترل و سركوب كنه كه تو بتوني اما چون در مسير كنترل رفتار و احساس و عمل هستي خيلي نمود پيدا مي كنه .
از اشتباه كردن نترس .
دوستانش هم سر جمع زنگ زده بودند كه ترا بسنجند و..... در شرايط فعلي به غير از خود ليلي با كس ديگر صحبت نكن و وارد بازي هاي آنها نشو .
عملا در زندگي تو وليلي دو تا بازي جريان دارد كه بين شما تكرار ميشه . گاهي تو به او تي پا مي زني و گاهي او به تو . از بازي كردن و وارد بازي اينچنيني شدن خود داري كن .لازمه ي بازي نكردن حضور هر لحظه ي خودت در جايگاه آگاهي مسير گفتگو ست كه خودت بهتر از هر كسي مي دوني ته اش به كجا ختم ميشه .
http://www.hamdardi.net/thread-9560.html
در ضمن يادت باشه كه به جا و به موقع بايد نوازشش كني - تائيدش كني . تشويقش كني .آن هم از نوع خوبي كه واقعا نياز به بازي راه انداختن نباشه با حرفهاي منفي و بد به خدمت هم نرسيد .
من جاي ليلي بودم همون روز دادخواست طلاق مي دادم...شما متاسفانه هيچي از رفتار با يه زن بلد نيستي....واااااااقعا براي ليلي متاسفام....معلومه كه دختره مي ترسه با شما تنها باشه شما تعادل روحي ندارين....براي چي دست روش بلند كردين؟افسوس وصد افسوس كه ....:300:نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
شما به شدت بد بين و شكاك هستيد!!بهتره با يه مشاور يا روانشناس صحبت كنيد تا بيماريتون برطرف بشه!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
چه طور دلتون مياد با يه دختر بيست ساله مثل برده ها رفتار كنيد؟چه طور روتون ميشه بهش بگيد دوستت دارم؟انتظار داري باور كنه عاشقشي؟شما قطعا بايد تحت درمان باشي:300:
سلام آقا فريد .نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
ليلي گفت مياد چون دلش ميخواست اينو بشنوه :
واي عزيزم چه خوب . خيلي دلم واست تنگ شده ....... ( و يك عالمه حرف عاشقانه )
اگه ميگفتي اونم ديگه به دوستاش اجازه نميداد راجع به تو نظر بدن و بهت تيكه بندازن .
ولي قازان خان نذاشت اينو بگي .
پس يادت نره :
قازان چو بيرون رود ليلي درآيد
ليلي محبوب ما از سفر آيد
اقا فريد گل
خوشحالم كه داري خودت را ميسازي پيشرفتت چشمگيره ادامه بده برات دعا ميكنم :323:
ليلي طلاق نمي خواد، محبت مي خواد! آخه مهندس خودت قضاوت كن! كسي كه مي خواد طلاق بگيره نگران اينه كه زير سر شوهرش متكا باشه؟!
اقا فريد ميشه بگين چند ساله زير يه سقفين ؟ چقدر نامزد موندين
متشكرم
سلام.
دیدید خرابکاریمو؟اما فرید خسته نمیشه.به قوله سرافراز واس خودم مهندسیم این چه رفتاریه من دارم اخه؟(البته قازان داره)
باییز خزان=ازدواج سنتی بود.البته قرارشد3 ماه رفتو امدکنیموبعد از شناخت با اطلاعه خانواده هامحرم شیم.انقد عاشقه هم شدیم که دوس داشتیم سریع عقد کنیم.اقا ما محرم شدیم رفتیم اتاق برایه صحبت ومثلا شناخته بیشتر.تا درو بستن برید بغلم کردو بوسید!(واه واه دخترایه امروزی چقد هولن!)
نیکا=عجب شعری سرودیدا.میترسم قازان چو بیرون رود قذافی دراید!!
سانا=ایشون به من دروغ گفته بود.رفتارم 100 درصد اشتباه بود و قول دادم خودمو بسازم.ضمنا احساس میکنم بارانویید دارم.تمامیه تست ها وعلایمشو دارم.تو درمان بارانویید هم اطرافیان به خصوص همسر ادم باید خیلی مراعات کنه هرچند خودم هم باید تلاشم رو کنم وخوشبین باشم.(لیلی به جایه مراعات منو به شک میندازه)
تصمیم گرفتم تماس بگیرم ازدلش دربیارم.
انی=الان که من نمیخام وارده بازی باهاش بشم وبیشتر دوس دارم کنار هم باشیم تا مقابلودشمن هم چیکار کنم؟دایم داره امتحانم میکنه.دایم احساساتم وعقایدمو له میکنه ونقطه ضعفامو حساسیتامورعایت نمیکنه.میدونه از قذافی متنفرم میدونه بوششو دوس ندارم و.....انقد میخام تحمل کنم تا بفهمه دارم عوض میشم میخام بفهمه واسش هرکار میکنم.(انصافا قازان ساخته شده واسه قذافی!!!!نه لی لی)
ریشه ی تمامه بدبینیهامو بیدا کردم.(مادرم برادرم اطرافیانم بدرم و.....)
.بدرم با مادرم تفاهم ندارن دایم درگیری وکتکاری دارن.(تو خانواده ی ما رسم نیس زنا بی اجازه ی شوهر اقدامی کنن.)واما برادرم.26 سالشه اما شکسته شده به خاطره خیانت همسرش(خانومشو توبدترین شرایط با...)فجیع بود.اما چون عاشقش بود طلاقش ندادو بخشید.(برادرم میگه خانومه من این همه متدین بود ومطیع این شد..حالا تو با این وضع...بی غیرت)5 انگشت با هم برابر نیس اقایه قازان.
1 ساعت دیگه باهاش تماس میگیرم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
فريد وقتي تو مديريت درستي بر روي احساسات و افكار و اعمالت به شكل همه جانبه داشته باشي لي لي هم متوجه مي شه اين وسط خيلي چيزها تغيير كرده .
اما در مورد قذاقي ببين فريد
آدمها را قضاوت نكن به قازان اجازه نده خوب و بد بكنه . اين حرف به معني تائيد قذاقي نيست به جوهر وجوديش توجه كن مي بيني كه از تنفرت نسبت به او هم كم ميشه وقتي كه از حساسيتت كم بشه خودت آرام تري حتي در مقابل لي لي و رابطه اش با قذاقي . به مرور خواهي ديد بدون اينكه لاز م باشه كسي را قضاوت كني و واكنشي نشان بدهي از رابطه ي لي لي هم با دوستانش كم ميشه و جذب تو ميشه . ببين لي لي با قذاقي به چي دست پيدا مي كنه كه حاضره او را براي دوستي انتخاب كنه در وجود قذاقي چه جذابيتي وجود دارد ؟ به اين چيزها فكر كن و جوابش را پيدا كن و برايش راه حل پيدا كن .
نبايد اجازه بدي با هر بايدونبايد ذهني كليدت بخوره و عصباني - متنفر - خشمگين بشي و از يك جاي ديگه دل پر داشته باشي جاي ديگه خالي كني و به لي لي گير بدي .
اين چيزها در رابطه با روابط انسان ها ظرافت داره . تو سهم خودت را از هر يك از اين آدمها ببين و روي همه ي آنها كار كن . مي بيني كه زندگي ات فوق العاده زيبا تر خواهد شد و خودت نفس راحتي مي كشي و از آرامش دروني تو ديگران هم صاحب آرامش مي شوند .
سلام.
با لیلی صحبت کردم.
ف:سلام لیلی قط نکن باید حرف بزنیم
ل:سلام.داشتم بهت فک میکردم.میخام حرف بزنم تو گوش کنی.داد نزنیا.بزاریه بارم من حرفامو بگم.
ف:جان بگو خانومم.
ل:تا حالا نتونستم حرفه دلم وواقعیتهارو بگم.اما الان ازت دورم وراحت حرفامو میگم.تاحالا شده بری انباری جعبه های میوه رو نگاه کنی؟توش پره کتابه.من خریدم.خوندم.انچه زنا باید بدونن.انچه مردا باید بدونن.راز خوشبختی.احترام.روشهای همسر داری.حریم.جدل.رازهای جنسیوهوارتاکوفتوزهره ماره دیگه.همه رو حفظم.واسه چی خریدم واسه کی؟چرا عاشقم شدی وهستی؟چون خوندمت چون مطالعت کردم.تورودنیاتووجنستو.سکوت تومیخونم.حرف نزده منظورتو گرفتم.به دکوراسیونه خونه توجه کردی؟اگه یه طرف ماهواره داریم طرفه دیگه به خاطره تو جانماز مهر وتسبیح هس.یعنی چی؟ یعنی به تو احترام میزارم.به عقایدت.هرچند خودم قبولش ندارم.با مادروخاهرت که هردو محجبه هستنومنو دوس ندارنو قبولم ندارن میرم نماز جمعه وچادر سرم میکنم.بهش اعتقاد ندارم اما احترام میذارم.برادرتو خانوادت کنایه بهم میزنن امامن هیچ وقت نمیگم قطعه رابطه چون خانوادتن.
اما تو؟اصلا من کافر.من خیار میپرستم.اتیش میپرستم.توهم به اندازه ای که من احترام میذارم احترام میذاری؟حریممو رعایت میکنی؟غیر از اینه تو جمع افکارمو عقایدمو مسخره میکنی؟برادره من اقایه من سروره من دینم عقایدم شخصیه.خودمو دوس داشته باش.تو هم غزاله رو قبول نداری درسته؟منم خانوادتو.ایا کاره تو خودخاهی نیس که میگی چون من غزاله رو دوس ندارم پس توهم باهاش نگرد؟
فرید کی زندگیی مثه ما داره؟بزار اول ازت تعریف کنم.حرفایی رو که به دلایلی هرگز نشد بهت بگم.تو پولداری.ما خونه داریم 2 تا ماشین.تو زیبا وخوشتیپی(زدم رو اسپیکر داشتم بشگن میزدمو بالا پایین میپریدم)مهربونوباشخصیت.مدی ر عاملی.تحصیل کرده(اخ جون اخ جون)هر دختری با یه لبخندت عاشقت میشه.(من چقد خوشبختم!!)من....من....من دوست داشتم.اره داشتم اما دیگه...اینو همه میدونن.اما تو نفهمیدی.زدی تو سرم.هی گفتی نکن نکن نکن.احترام گذاشتی به عقایدم؟حرفامو فهمیدی؟حالا از خودم تعریف کنم.تحصیلات زیبایی اخلاق اجتماعی بودن پر انرزی.هیچی واست کم نذاشتم.هر مردی ارزویه داشتنه منو میکنه.(انصافا راس میگه)ارایش میکردم واسه کی؟چقدر زدی تو ذوقم هی گفتی مامانم مامانم برادرم بابام خوششون نمیاد نکن.ناراحت نشیا داداشت انقد زد تو سره خانومش که اونم......همینو میخای؟چرا دایم ایمیلا وموبایلمو چک میکنی؟کی میفهمی ازدواج 1پیمانه محکمه که به این راحتی نمیشه بهش پشت کرد.(اخی)چرا میخای عوضم کنی؟اگه یه اتاق به سلیقه ی منه یه اتاقم به سلیقه ی تو هستش.چرا نمیتونی تو هم .....
بزار تیکه ککلمه هاتو بهت بگم:بزارتو موهاتو.اونو نپوش.برو تو.نکن.نخند جدی باش.دیدنت.نری بیرون.فقط با من.
کی تحمل میکنه؟من با تو برابرم.من بچه نیستم.بیشتر از تو میدونم.مگه بچم که غزاله روم تاثیر بذاره؟تو بچه ای.که هنوز راحتو نمیدونی.نمیدونی چی میخای چی نمیخای.
بابام اسم واسم گذاشت.بابابزرگمو اجدادم فامیلی انتخاب کردن.اما من خودم راهمو انتخاب میکنم.فک کن به حرفام.
اومدم مسافرت.خوشحال شدم گذاشتی.یعنی دوس داری تغییر کنی اما تو رودربایسی موندی.
فرید به خدا موندم.هیچی از اون فریده اولیه نمونده.فریده مقتدر فریده گل.حالا شده یه قول.(گریه میکرد)فرید نمیتونم دوست داشته باشم.لطفا طلاقم بده.به نفعه هردومونه.
ف:لیلی؟گریه نکن عزیزم.بمیرم که مثه خر نفهمیدمت.(گریه کردم)بهم فرصت بده.
ل:نه فرید.برو دنباله یکی دیگه.من برنمیگردم.(گریه میکردفشارم افتاد نشستم)
ف:دارم میام اونجا
ل:خدافظ
چیکار کنم؟قط کرد.خاموشه گوشیش.بادوستش در ارتباطم به صورته مخفی.گف حالش خوب نیس.
ممنون كه زنگ زديد. عجب فشاري بهش واردي كرديدا! گناه داره بنده خدا! طلاق نمي خواد نگران نباش! محبت مي خواد. برو سراغش. دلشو بدست بيار ولي نه با التماس و اينا... يجوري كاملا قاطع كه انگار راه ديگه اي جز درك ليلي وجود نداره. نذار فكر كنه فيلم بازي مي كني بذار متوجه بشه واقعا واقعا مي خواي دلشو بدست بياري.
جدا دختر تيزيه. مي دونه كي حرفشو بزنه. فهميده داريد تغيير مي كنيد. گفته تا تنور داغه بچسبونم :310:
فرید،لیلی بهت اعتماد نداره که با وجود این تغییر رفتارت بازم ازت طلاق می خواد.اینم به خاطر اینه که تو مکالماتتون حرف و
دلت یکی نبود آنی خانم م بهش اشاره کرد.لیلی فکر می کنه این تغییرات برای اینکه برش گردونی بعدش روز از نو روزی از نو.
لزومی نداره بری کیش!
داری باز میشی فرید قدیم ها!
میتونی از این فرصت سو استفاده کنی و بهش بگی: برای همین بود بود که نمیخواستم توی این اوضاع باهات تلفنی صحبت کنم که دلخوری پیش نیاد! حرفهایی رو که زدی بیشترش رو من هم قبول دارم و درکت میکنم. اما پشت تلفن نمیشه مسائل مهم زندگی رو حل کرد عزیزم! سفرت رو تموم کن برگرد بیا با هم می شینیم مثل دوتا آدم عاقل و بالغ حرف میزنیم. هر تصمیمی هم که بر همین اساس گرفتیم اگر قرار بر طلاق شد منظقی می پذیریم اگر هم قرار بر زندگی شد که باهم راجع بهش برنامه ریزی میکنیم.
حالا بنا بر اوضاع میتونی یه خورده کم و زیاد یا اینور اونورش هم بکنی این حرفها رو.
تا حالا اینجوری باهم حرف نزده بودیم.حرفاش به نظرم کاملا منطقیه.کتاباشو دیدم.کلی کتاب.اعتراف میکنم زنا واقعا بیچیده اند!!!!!!!!!!!!!
نه نمیرم کیش.صبر میکنم.تا وقتی که خودش بخادوبرگرده.یاسا جان تنها موردی که منو لی لی توش تفاهم داریم همین قذافی بودنه غذالس!!(البته بینه بن لادنو قذافی دو به شک بودیما!!)شوخی بود چشم دیگه نمیگم قذافی
تقریبا مطمعنم دوسم داره وفقط میخاد بهش احترام بزارمو قبولش کنم.همین.(چه حسه خوبی بود وقتی ازم تعریف کرد با اینکه چند ساعت از تماسش گذشته هنوز رو ابرام)[/code]
به نظر شما حرفاش منطقیه؟لطفا احساسی جواب ندید.
آقا تو رو خدا اين قدر به اين دختربنده خدا (غزاله) نگين قذافي :302:
لقب گذاشتن رو ديگران درست نيست. :302:
به نظر من كه حرفاش منطقيه. باز هم تصميم با خودت!نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
سلام آقا فریدنقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
درست متوجه شدی . تمام اینا میتونه در بدبینی و بددلی و شکاک بودن شما تاثیر گذار باشه .
با خودت مبارزه کن و این بدبینی و شکاکی رو از بین ببر هروقت میاد سراغت حرفا و رفتارای لیلی رو با خودت مرور کن و خوشبین باش و دنبال سندهای پایبندی لیلی بگرد .
همین الان فهمیدی که چقدر لیلی دنبال حفظ زندگیش بوده ، مطالعه کرده و...........
متوجه خوبیات بوده و هست
این لیلی آدمی نیست که بخواد خیانت کنه .
خیلی خوبه که این مکالمه پیش اومده و حرفای دلشو زده .
از این فرصت بهترین بهره رو ببر و بهش بفهمون که درکش کردی . خودتم متوجه اشتباهاتت شدی .
بهش بگو که میخوای بشی همون فرید مقتدر همون فرید گل که لیلی دوسش داشت . بهش بگو اونوقت میتونی دوسم داشته باشی . پس به جای اینکه بگی طلاق کمکم کن ، همراهیم کن تا بشم فریدی که تو دوستش داشتی .
بله آقا فرید حرفاش منطقیه .
احترام ، عزت ، ارزش ، شخصیت ، بهادادن و متوجه خوبی های طرف مقابل بودن و اونو مهم دونستن .........
تمام اینا چیزیه که هر کدوم از شما بهش نیاز دارید . خودتو ببین لیلی از خوبیهات بهت گفته و با نوع حرف زدنش بهت ارزش و شخصیت داده و....
نتیجش اینه که الان تو ابرا هستی . این دقیقا همون حسی هست که تو هم باید به لیلی بدی . مگر اون مهم ترین شخص و با ارزش ترین شخص زندگیت نیست مگه خوبی هاش رو نمیدونی پس به زبون بیار بهش احترام بده ، شخصیت بده ، ارزش بده ، بزرگش کن و بچه نبینش ، بگو که چقدر برات مهمه ، بهش بکن و نکن نگو ، بهش گیر نده ... فقط خوبیاشو ببین و بگو .......
آزارش نده ، خشمتو و هیجانات منفیت رو کنترل کن .
اینا اون چیزاییه که لیلی نیاز داره و زندگی مشترکتون رو درست میکنه .
از خودش بخواه که کمکت کنه بگو میخوای تغییر کنی و میتونی این کار رو بکنی .
آقا فرید دیدید دو روز نشده چقدر زندگیت تغییر کرد؟ پس تو این راه مصمم تر شو. اقا فرید زندگیت و زنت نیاز به احترام، آرامش و عشق متعادل داره. نه عشقی که توش فحاشی، شک، مالکیت و کتک باشه، عین یه زلزله هشت ریشتری.
فرید شما زندگیتون از بس زلزله دیده هر دوتاتون خسته شدید. به ویژه لی لی خانوم. چون هم سنش کمه و هم حساس تره و زنه. بیشتر زلزله ها هم از طرف قازان خان بوده. این همه کتاب خونده مطمئن باش همه راه های این کتابم امتحان کرده شما متوجه نشدی. یادته گفتی من اینجا دارم خودمو درمان می کنم لی لی داره با دوستاش بد تر هم میشه؟ دیدی برادر من؟ یه زمانی هم لیلی خودشو درمون می کرده شما روحتون خبر نداشته
خوب حرفهای لی لی رو میشه به فال نیک گرفت. اعتراف کرده خیلی دوستت داره و در واقع با گفتن طلاق خواسته تو بهش تعهد بدی که زندگیتون دیگه مثل قبل نمیشه و شما کارهای قبلی رو نمی کنید.
آقا فرید یه چیزی رو بگم بهتون؟ هیچوقت نترس که اگه زنتو آزاد بذاری ( البته در حد معقول ها ، زنتون هم باید بدونه ازدواج کرده و محدودیت هایی در حل متعادل داره ) بره دنبال خلاف، یه سر به تاپیک من بزن، ببین شوهر من چجوریه، همه جوره هم می تونم برم دنبال خلاف روحش هم خبر دار نشه، ولی این کارو نمی کنم چون شخصیتم اجازه نمی ده، چون تو وجودم نیست
اگر هم تو وجود زنی همچین چیزی باشه هزار تاهم براش مامور بذاری کار خودشو می کنه باور کن
آقا فرید من به درست شدن زندگی شما امیدوارم. الان نرو کیش، هیجان زده نشو و آروم و متین و سنگین برخورد کن، بهش بگو باشه عزیزم تو حالا مسافرتی این چند روزو خوش باش، اومدی با هم صحبت می کنیم، پشت تلفن نمیشه ( همونطور که دوستان هم گفتن )
تا اون بیاد یه سر هم برو مشاوره که بیشتر کمکت کنه تا واسه برگشتنش و حرفهای احتمالیش آماده آماده باشی
بعد که اومد یه سری خواسته های منطقی رو تو مطرح کن، مثلا بگو تو شهر می تونی با دوستات بری بیرون ولی قبول کن که هر مردی باشه دوست نداره زنش تنهایی با دوستاش بره مسافرت، یا هر چی ، حرفهای اونم بشنو و بهش بگو که تصمیم گرفتی تو کارهات تجدید نظر کنی، فقط تغییر که یه روزه نمیشه، یه کم صبر داشته باشه و کمکت کنه که تو هم خودتو اصلاح کنی...
ناراحت نباش همه چی درست میشه، توفقط به این راه ادامه بده:104:
آقا فرید تا حالا پستی براتون نذاشته بودم؛ اما تاپیکت رو دنبال می کردم. می خواستم بگم یه زن به همون اندازه ای که به عشق و محبت احتیاج داره به احترام هم نیاز داره! و شاید حتی احترام براش ارزش بیشتری هم داشته باشه! آخه! احترام نذاشتن رو نمیشه براش جایگزین پیدا کردن؛ اما دوست نداشتن و محبت نکردن رو میشه براش توجیحی پیدا کرد! مثلا اگه بهش نگی دوست دارم، شاید به این موضوع فکر کنه که حتما کاری کردم که از دستم ناراحته و بهم این کلمه رو امروز نگفت. اما یه زن و شوهر حتی توی بدترین شرایط هم دلشون میخواد که طرفشون بهشون احترام بذاره؛ فقط به این دلیل که هر کدوم یه انسان هستند قبل از اینکه تعهدی نسبت به همدیگه داشته باشن!:72:
و نکته ی بعدی اینه که الان شما با درست عمل کردن می تونید به لیلی ثابت کنید که دارید تغییر می کنید!:72:
سلام به اقا فريد
اقا فريد از مكالمتون خوشحال شدم ديدي با كمي تغيير ليلي باهات راحت شد ه و تونست حرفهاي دلش را بهت بزنه سعي كن بدبيني ات را كنار بزاري ( البته به شما هم حق ميدم چون خانم برادرت منحرف بوده شما هم از اول واسه ليلي سخت گرفتين كه مثل زندگيه اونا نباشه غافل از اينكه ليلي عاشقته و دوستت داره و براي بهبود زندگيتون چقدر وقت گذاشته و كتاب خونده )
سعي كن بهش محبت كني خانمها عاشق محبتند اگه ليلي از محبت سيراب بشه دليلي نداره كه به سمت مرداي ديگه كشيده بشه
اگه توجه كني اكثر خانمهايي كه به سمت خلاف كشيده ميشند به خاطر كم توجهي شوهراشون بوده
اقا فريد گل در حال حاضر شما براي تغيير شخصيتتان رل بازي ميكنين اما سعي كن اين فريدي كه رل بازي ميكنه اقا فريد واقعي و هميشگي باشه
اقا فريد ببين لازم نيست زياد زور بزني فقط با كاراي كوچيك ميتوني كلي دلش را بدس بياري مثلا يه مثال كوچيك از خودم ميزنم
همسر من تو مهمونيها هميشه پيشم ميشينه غذاي منو اون واسم ميكشه اين برام خيلي خوشاينده چون تو جمع منو بيشتر تحويل ميگيره و من حال ميكنم
موفق باشي دوست من
یه نکته طی این مدت که تو تالار گشتم بیدا کردم.تابیک سابینا و حرفه شما باییز خزانوچند تابیک دیگه.خانمها ابرازه علاقه تو جمع یا مورده توجه بودن از طرف همسر در هر حالت چه خیابون چه بیابون چه تو جمع بسیار بسیار حساسن.وبارها گلایه کردن(کاری که لیلی هم میکنه)اما چرا هیچ وقت درک نکردید اینکار برایه یه اقایی که هیچی از زندگی مشترک از دنیایه بیچیده ی شما از فکرا ورویاهاتون نمیدونه سخته.چرا ببخشیدا مستقیم نمیگید؟چرا لقمه رو دوره سر میبیچونید؟وقتی میگید بیا یعنی نیا.وقتی میگید باشه یعنی نباشه(خودمم متوجه نشدم چی گفتم)این همون معنایه نازه؟
راستش مطالبه زیادی رو این چند روزه خوندم.خانمها احساس میکنن اقایون باید(تاکیید میکنم باید)افکارشون رو نگفته بدونن.
لیلی هم بسیار دوس داره تو جمع بهش ابراز علاقه کنم بی توجه به اینکه اون جمع کاریه یا خانوادگیه یا دوستانس(فک میکنم این واسه ی خانم ها بسیار مهمه)به نظر خودم ابراز علاقه بیشتر باید تو رفتارو کردار باشه واینجور کارا ببخشیدا لوسو بی معناس.(مثلا فک کنید من نزده همکارانم بخام دسته خانمم رو بگیرم یا ....اصلا معنی نداره)البته بحثه زز نیستا.اما هرچیزی جاومکانی دارد.
راستش امروز راجع به ناز کردنو حرفاورفتارهای واقعی که دقیقا برعکسشو میگه اما ته دلش چیزه دیگس متمرکز شدم.راستش خیلی از لیلی عقبم.اون وارده دنیایه من شده اما من هنوزاوله کارم.یه خورده سخته(هم کار میکنم هم دارم وارده دنیایه خانوما میشم هم لیلی ترکم کرده وتنهام هم باید کلی مقاله وکتاب بخونم وفقط چند روز وقت دارم)یه همکار دارم که میگه هر وقت تونستی رو اب راه بری اتیش قورت بدی بشته گوشتو ببینی یا رو ابرا بخابی اونوخت میتونی زنارم بشناسی!!
امیدوارم با مثالها وتجربیات شما این مباحثو بهتر درک کنم.
با تشکر فرید
سلام آقا فرید
این درسته که میگید خانومها به توجه کلامی و غیر کلامی آقایون بسیار حساسند و خوب دوست دارن واسه همسرشون ناز کنن و همسرشون نازشونو بکشه
اولا درمورد شخص من تاپیک منو کامل بخونین می فهمین که کلا مشکلات من خیلی گسترده و عمیقه و با زندگی شما خیلی فرق داره
ثانیا من شونصد بار به همسرم گفتم این حرفها رو ولی کو گوش شنوا
درسته ما خانومها بعضی جاها مرتکب این خطا می شیم که دوست داریم شوهرمون یه جاهایی فکر ما رو بخونه، ولی خوب به مرور زمان و با زندگی مشترک فک کنم آروم آروم این چیزا جا میافته و شما به مرور یاد میگیرید که انتظارات خانومتون ازتون چی هست
توجه کردن و توجه خواستن این شکلی نیست که ما انتظار داشته باشیم شوهرمون جلوی همکارش قربون صدقه مون بره و یا جلوی مادرش ابراز احساسات شدید مثل در آغوش گرفتن و ... نشون بده
ما خودمون میدونیم هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
ابراز احساسات جلوی یه همکار میتونه یه تحسین کوچولو یا یه توجه ظریف باشه : مثلا به همکارتون بگید ( تو جمعی که خانوم همکارتون هم هست البته ) یه روز تشریف بیارین خونه ما لیلی قرمه سبزی هاش حرف نداره!
یا مثلا بگید : لی لی یه چایی دیگه سفارش بدم برات؟ لیلی خسته نشدی عزیزم؟ یا مثلا موقع راه رفتن خانومها مقدمن رو رعایت کنی و سرتو نندازی پایین راهتو بگیری بری با دومتر فاصله، دستشو نگیر ولی سعی کن همگام باهاش راه بری
یا مثلا تو جمع فامیل توجه داشته باشید که خانومتون کجا نشسته هر دم یک بار بهش سری بزنید و بگید : چیزی لازم نداری؟ غذاتو خوردی؟
ببین دراین حد
وقتی هم که خونه خودتون هستید یا باهم دوتایی خب اونموقع شدت بیشتری بگیره
نیاز نداره شاعر باشید یا نویسنده، همینطور با حرکاتتون و رفتارتون و گاها مثلا وقتی تلفن میزنید کیش آخر مکالمه بگید: عزیزم هوای دل ما رو هم داشته باشه که برات تنگ شده
اینها زن رو از این رو به اون رو می کنه ، ابراز احساسات درست در حد نه زیاد که تبدیل به لوس بازی و چاپلوسی بشه و نه در حد کم!
به اینها میگن مهارت های کلامی
شما لازم نیست که خیلی باهوش و دانشمند باشید که بفهمید زنی چی می خواد، باور کن ما پیچیده نیستیم ، شما دو تا کتاب خوب درمورد تفاوت های زن و مرد بخونید خیلی راحت نقشه ذهن یه زن دستتون میاد
مگه لیلی رو دوست نداری؟
خوب پس دست به کار شو:72:
به هرحال یه سری صفات به طور ذاتی در خانومها هست.مثه نیاز به توجه.جهت اطلاع خودم یادگیری خودم.کسبه تجربه از شما ها وصرفا سوال بود.چه مثالهایه خوبی زدید.بارها شده که سر همین مباحث که مثال زدید ازم رنجیده.ممنونم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
ممنون میشم کتابایی رو که گفتید چند نمونه نام ببرید.(کتابایی که به فرهنگ وعرفو خصوصیاته اخلاقی رفتاری بانوانه ایرانی بخوره)
تمامیه لینکهای کودک درون وکنترل گری و....مطالعه کردم.راهکارهایی که داده شده امتحان کردمودایم تمرینشون میکنم.تنها نگرانیم خاموش بودنه گوشیه لیلی.البته با دوستش در ارتباطم.که ایشونم میگه حاله خوبی نداره.(نه غزاله)
فک نمیکنید بهتره برش گردونم تا باهم درمان شیم؟باهم بسازیم؟(راستش بدرو مادرش هم فشار میارن بهم)
فريد جان
همين كه رفتار اخلاقي و انساني و سالم را ياد بگيري همه جا به كارت مياد والبته با رعايت حد اعتدال . افراط و تفريط بلاي روابط است .
درست است كه زنان روحيه ي لطيفي دارند و نكته سنج و جز نگر هستند اما اين دليل نيست كه مردي چنين روحيه اي نداشته باشد . بستگي دارد كه فرد ، چه زن و چه مرد ، بخش مردانه و يا زنانه ي وجودش فعال تر باشه .
كلا تو هر آنچه كه بر خود نمي پسندي بر زنت هم مپسند و اگر روزي آن را پسنديدي ديگر جاي گله از واكنشهايش نمي تواني بكني . فكر كن كه خودت جاي ليلي هستي و يكي درست همين رفتارهايي كه تو مي كني با تو بكند . حالت به هم نمي ريزد از اينكه تا اين حد تو وتوانايي هايت ناديده گرفته مي شود و....
از ديد من بهتر است كه تو در كنار مطالعاتي كه در سايت داري در گوگل هم سرچ كن و با توجه به منابع قابل اعتماد مباحث مورد نيازت را سرچ كن .
در همين سايت از توقعات زنان مي تواني آگاه شوي و ياد بگيري كه چه چيزي همسرت را ناراحت يا شاد مي كند .
و البته خواندن اين چند كتاب را هم بهت پيشنهاد مي دهم .
كتاب هفت عادت مردمان موثر
و
17 اصل كار تيمي
بله گوگل رو سرچ کردم البته برایه مشکله بارانوییدی.مطالبه خوبی هم داشت واستفاده کردم.تالار هم تابیک هایه بسیار بسیار خوبی داشت وچون تجربی بودن وهرکس حرفه دله خودشو زده بود.مطلبه جدیده کودکه درونو هم مطالعه کردم نتایجش خیلی برام جالب بود.باتمامه وجود کودکمو ناراحتیاشو درک میکنم.
راستش این تمامه لیستیه که تا اینجا از توقعات بانوان به دستگیرم شده=
1ابراز علاقه وتوجه(جایی خوندم که اگه متوجه تغییره ظاهری چه میدونم رنگه مو نحوه ی ارایش چاقی لاغری نحوه ی بوشش و... نشیم احساس عدم علاقه و عدم مقبولیتودلشکسته میشن)(بس به خاطره همین بود صب موهاش یه رنگ بود شب یه رنگه دیگه!!انقد رنگوارنگ کرده بود که تشخیصه تغییرش واسم سخت بود.چقد حرص خورده تفلک!!)
2مبحثه زیبای سوربریزینگو کادو(سالگردا تولده خودش باباش مامانش همسادش همسادمون خلاصه همه وهمه البته قیمتش مهم نیس زحمت ووقتی که واسه خریدش یا ساختش میکنیم مهمه.باید بدونن دوسشون داریم)(خوده من از اون دسته هستم که سرو تهشو با ادکلنی چیزی هم میارم.)
3احترام وامنیت.(تو این زمینه مشکله اساسی دارم.)
4رمانتیک بودن در عینه حال مرد بودن مقتدر بودن.(1کتاب خریدم کارهایه عاشقانه ورمانتیک مخصوصه اقایان.اما هر صفحه شو میخونم تهوعم میگیره چقدر جلف چقدر لوس.!!!بابا زنایه قدیم میبختن میشستن بچه بزرگ میکردن فرش گلدوزیو.....اوف انتظاره رقصه تانگو تو نوره مهتابم نداشتن!!)
5اقاخانومت اومد اشتباهشو با گریه تو بغلت گفت نزن تو سرش.نگو گفته بودم اشتباه میکنی نگو خاک تو سرت نگودیگه کاری به تو نمیسبارم نگوزنا یه تختشون کمه(این اصطلاحو شخصا زیاد به کار میبرم)وقتی زنی مشکلشو گفت راهکار نمیخاد انتقاد نمیخاد.1شونه واسه گریه یه گوش واسه همدردی میخاد.(اینو واقعا نمیدونستم)
6مسایل جنسی.فقط میگم که فقط خودت نیسی به ایالتم برس(سانسورینگ)
گزینه ی 7و8و................درانتظاره خانومای محترم بسم ا....
ببخشید اگر یه زن یه مرد فقط بشوره و بسابه و به قول شما این لوس بازیا رو نکنن فرقش با یه کلفت چیه؟نقل قول:
رمانتیک بودن در عینه حال مرد بودن مقتدر بودن.(1کتاب خریدم کارهایه عاشقانه ورمانتیک مخصوصه اقایان.اما هر صفحه شو میخونم تهوعم میگیره چقدر جلف چقدر لوس.!!!بابا زنایه قدیم میبختن میشستن بچه بزرگ میکردن فرش گلدوزیو.....اوف انتظاره رقصه تانگو تو نوره مهتابم نداشتن!!)
ظاهرن شما به تغییراتی که در پیش گرفتی هیچ عقیده ای نداری فقط می خوای یه چیزی رو به دست بیاری بعدش برگردی
سرجای اولت.http://content.sweetim.com/sim/cpie/...s/000203F4.gif
سلام خیلی خوشحالم که پیشرفتتونو میبینم حالا که بقیه رو به ما سپردید پس یا علی شروع میکنیم :
7) بابت زحمت هایی که واستون میکشه ازش تشکر کنید مثلا :
ارایش میکنه ، موهاشو رنگ میکنه ، لباس خوشگل میپوشه ، غذا میپزه ، خونه رو مرتب میکنه ، لباساتونو اتو میکنه و... . در پایان شما در اغوش بگیریدش ببوسیدش و ازش تشکر کنید.
یا اینکه حتما حتما وقتی تغییری در او دیدید مثلا ارایش ، رنگ مو و ... بهش بگید : " خوشگل بودی خوشگل ترم شدی خیلی بهت میاد چقدر این ارایشتو یا این رنگ موتو دوست دارم."
8) یه زمان هایی خانوم ها از کار خونه خسته میشن یا هر از چند گاهی دوست دارن همسرشون از سر کار که اومد بگه امروز میخوام ببرمت یه جایی بهت خوش بگذره عزیزم :"خانوما سوار ماشین کنی ببری یه جایی که دوست داره یا تا حالا نرفته یا یه رستوران و غذایی رو که دوست داره سفارش بده و با جملات عاشقانه و محبت اون شبو تبدیل به یه شب رویاییواسه خانوم کنه که اگه با یه شاخه گلم همراه بشه که چه بهتر:72:
توصیه میکنم به تاپیک " خاطرات قشنگ و عاشقانه ی من و همسرم " یه سری بزنید خانوما تقریبا همه ی چیزایی رو که از همسرشون انتظار دارن اونجا به شکل خاطره گفتن میتونید استفاده کنید.
سلام اقا فريد گل
اقا فريد مثالهاي سابينا حرف نداشت همه زنا دوس دارند مرداشون تو جمع تحويلشون بگيره ولي نه ديگه تا اون حد كه به شخصيت خودش لطمه كنه و همه بهش بگن از زن كم نيستي ها
يه مثال هم من ميزنم گاهي اوقات تو كارهاي خونه كمكش كن مثلا تو جمع كردن سفره شايد بردن 2 تا از وسايل سفره به اشپز خونه 30 ثانيه طول نكشه اما واسه ما يه دنيا ارزش داره يا بعد غذا ازش تشكر كن يا اومدي خونه بگو به به چه بوي خوبي عزيزم امروز واسم چي پختي و..
يا خودت هميشه واسش پول تو جيبي بده منتظر نباش اون ازت درخواس كنه
گاهي اوقات يه شاخه گل واسش بخر
فريد ميدونم وقتت كمه اما تو را خدا حتما حتما اين كتاب را بخر و بخون قيمتشم حول و حوش 5 هزاره مردان مريخي زنان ونوسي (چگونه روابط زناشويي خود را بهبود بخشيم ) نوشته دكتر جان گري
يه مثال ازش ميزنم تا بدوني كتابي نيست كه واست تهوع بياره
زن : واي سرم درد ميكنه
مرد : يخچال استامينوفن هست يكي بخور خوب ميشي
تو اين كتاب نوشته مردان هميشه دنبال راهكارهاي منطقي هستند دنبال پيدا كردن راه حلند اما زنا اينو نميخواند زن انتظار داشت به جاي اينكه شوهرش بهش پيشنهاد خوردن استامينوفن را ميداد بهش ميگفت چرا عزيزم بميرم[b] برات زياد درد ميكنه
يا به زنا ميگه وقتي شوهرتون يه كاري را ميكنه مثلا تعمير تلفن و.. اگه بلد نباشه بهش نگيد زنگ بزنم داداشم بياد درس كنه يا نگيد اگه فلاني بود تا حالا درس كرده بود در اين صورت شخصيت مرد را له ميكنيم و...
فريد حتما بخون باشه قول بده كه ميخوني به خدا خيلي تاثير داره
به خدا اونجا از دنياي زنان و مردان تا دلت بخواد نوشته
موفق باشي اقا مهندس
اقا فريد نميدونم چرا همش تصور ميكنم ليلي شما مثل بازيگر گلشيفته فراهاني است هر موقع از ليلي حرف ميزنين تصوير گلشيفته تو ذهنم مجسم ميشه فك ميكنم اخلاقش شبيه اونه
منى که من از خود ساختهام، آمال من است ،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى
تو هم، میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه
مهاتما گاندی
سلام.
متاسفانه یا خوشبختانه این چند روز داره واسم تندوتند میگذره ومن هنوز امادگی لازمو بیدا نکردم.کارهم سنگین شده ویه سری مسایل(واسه ابجیم خاستگار اومده روم به دیفار:163:)اجازه ی مطالعه رو ازم گرفته.با چندتا از زوجایه موفق بحثوگفتگو کردم.
با لیلی تماسی نداشتم.اما بدرش تماس گرفت وگفت باهاش حرف زده وازش خاسته سریع برگرده(یه کم خجالت کشیدم الان باباش فک میکنه مواظبه دخترش نیستم.)احتمالا 1شنبه برگرده:227::227::227::227::227::227:.
شیوا خانوم مرسی.شعراتو چسبوندم به در یخچال.دایم با خودم زمزمه میکنم.
باییزه خزان کتابو خوندم البته سرسری.محشرترین کتابی بود که خوندمش.
فرهنگ عزیز شوخی بود فقط.ضمنا اون شکلک عینه قذافیه.مو نمیزنه باهاش.البته ببخشید قرار بود توهین نکنم بهش.
هم خوشحالم هم استرس دارم.من برم دنبالش یا باباش بره؟یا اصلا نرم؟
به نظر من اگر قرار شد كسي بره فرودگاه دنبالش آن يه نفر بايد شما باشي . مطمئن باش دوستان و پدرش به حد نياز با او حرف زده اند . اگر با پدرش بري دنبالش كه نور الانور است . بگذار حمايت و همدلي و همبستگي و انسجام را از هر دو شما دريافت كنه .
زنگ بزن از پدر لي لي خواهش كن با هم برويد دنبال او .
نگران نباش پدرش همچين فكري نمي كنه . او يك مرد است و مي تواند اين شرايط را بفهمه . هر چند كه بچه اش را دوست دارد و خوشبختي او و تو ارزوي وي خواهد بود .
سعي كن رفتارت مثل يك مرد باشه نه يك آقا بالا سر . رفتاري دوستانه و محترمانه .
يادت نره براش گل هم بخري و ببري فرودگاه و جلوي دوستاش و باباش بهش بده و بهش بگو خوش آمدي عزيزم .
این تاپیک به دلیل انحراف از اصل موضوع ( پستهای حاشیه ای حذف گردید ) قفل می شود .
جناب فرید لطفاً تاپیکی دیگر باز کرده و متناسب با محتوا ، عنوان را انتخاب بفرمایید و به نکاتی که در ذیل خواهد آمد برای دریافت ادامه راهنمایی توجه فرمایید .
دوستان عزیز !
هم مدیر همدردی و هم بقیه مدیران با همکاری کارشناسان ، توجه کافی را نسبت به تاپیکهایی که جعلی و به قصد آسیب زدن به تالار باشد را دارند و تا کنون هم مواردی اگر بوده پیش از متوجه شدن شما در موردشون اقدام شده . در خصوص این تاپیک هم حضور کارشناسان را داشته ایم و هم بنده به عنوان کارشناس و مدیر این تاپیک را زیر نظر داشته ام . لذا حتی اگر فرض بعضی از دوستان مبنی بر داستان سرایی درست هم باشد ( که ذهن خوانی و بدون اطمینان نباید چنین نسبتی داد ) بنا به دلایل زیر نیاز ندیده ایم متوقف کنیم تاپیک را :
1 - آسیبی متوجه تالار همدردی و یا مراجعین و باز دید کنندگان از این طریق مشاهده و ملاحظه نگردیده .
2 - بر فرض صحت مدعا ، باز هم موضوع و مسئله مطرح شده مبتلابه بسیاری از زوجین هست که به گونه های مختلف رخ می نماید و مراجعین زیادی هم مسئله اصلی مطرح شده در این تاپیک را داشته اند که به شکل خاص خود آنها بوده و نوع بیانشان متفاوت بوده است . توجه ما به اصل مسئله و مسائل درون مشکل مطرح شده و جریان آن است که در این تاپیک نکات قابل توجهی دارد که می تواند برای دیگران درس آموز باشد . ( لطفاً پست بنده در این تاپیک را مطالعه فرمایید . آیا آنچه به عنوان ریشه مطرح شده برای خیلی ها مطرح نیست و آیا جز این است که این تحلیل و نظر بر ریشه ، از محتوای تاپیک دریافت شده ؟ )
3 - نوع بیان و یا شلوغی و شوخ طبعی و .... بیان کردن مسئله از سوی مراجع می تواند پوششی باشد تا ما را دچار خطا کند یا خطایی که به صورت قضاوتی ناروا مطرح شد یا جذب نوع گفتار و شیرینی کلام مراجع تاپیک شدن و به حاشیه رفتن واز اصل مسئله و جدیت در رابطه با آن غافل شدن ( تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره مطالعه شود )
4 - در هر موقعیتی دوستان در رابطه با تاپیکی ، احتمالی اینچنین می دهند که مایلند مطرح نمایند فقط از طریق دکمه گزارش حق چنین کاری را دارند نه اینکه در تاپیکها انحراف ایجاد کنند و با مراجع مقابله کنند . لذا از این به بعد نه تنها اینگونه پستها ( که باید از طریق گزارش با مدیران مطرح گردد نه به صورت پستی در تاپیک )حذف می شود بلکه ارسال کننده پست مشمول دریافت اخطار خواهد شد .
.
جناب فرید !
1 - لطفاً در تاپیک جدید ، بطور جدی و کاملاً در جهت دریافت راهنمایی ( نه ذکر ماوقع بین شما و همسرتان و .... ) عمل کنید
2 - از عجله نویسی و شوخ طبعی غیر لازم ( که در این تاپیک باعث انحراف توجه مراجعین از اصل مسئله و تبدیل تاپیک به یک تاپیک فان شده بود ) بپرهیزید . لازم به ذکر است عدم رعایت این گوشزد ، پستهای شما را مشمول ویرایش یا حذف و یا حتی قفل تاپیک می کند ( تالار همدردی در مسیر مشاوره دادن جدی عمل می کند و روندی که شما در پیش گرفتید آفت کار ماست و لذا ناچاریم آفت زدایی کنیم )
3 - لطفاً در پستهایتان اصل مسائل را منطبق بر نیاز به راهنمایی بیان فرمایید .
4 - در موقعیتهایی که به مطالعه می پردازید و روی مورادی از کتابها یاتاپیکهایی که مطالعه می کنید نقد و بحث دارید ، می توانید در رابطه با آن تاپیکی در انجمن آزاد ایجاد کرده و بحث و نقد کنید . از ایجاد بحث در تاپیکتان که صرفاً جهتش مشاوره ای است بپرهیزید ( پستهای اینچنین نیز حذف می شوند )
پاورقی
=====
انتظار دارم دوستان در تاپیک جدید جدی و مثل همیشه فعال و متفکر راهنمایی دهند . و هرجا پستی را مشاهده کردند که به نکات مطرح شده در این پست توجه ننموده بود از طریق دکمه گزارش به ما اطلاع رسانی فرمایید تا اقدام کنیم .
در نهایت از دوستانی که در خصوص انحراف تاپیک حساس شدند و گزارش ارسال کردند صمیمانه تشکر می کنم و امید دارم باز هم شاهد توجهاتشون در رابطه با تاپیکها و پستهایی که مطالعه می کنند باشیم و به موقع گزارشاتشان را دریافت داریم . دستان شما بازوان نامریی مدیران را به گرمی فشرده و صمیمانه قدر دانی می نماییم .
با تشکر
.