صحیح : عیالوارنقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
صحیح :توجیهاتنقل قول:
نوشته اصلی توسط ...
نمایش نسخه قابل چاپ
صحیح : عیالوارنقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
صحیح :توجیهاتنقل قول:
نوشته اصلی توسط ...
صحیح : توجیهنقل قول:
نوشته اصلی توسط .....
نکنه واقعا توجیح درست باشه :311:
اینقدر با "ح" نوشته میشه که ....
گمونم چند سال دیگه بشه یه غلط مصطلح
صحیح :لایزالنقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
تزریق صحیحهنقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
:311:
(متاسفانه دیگه نمی شد ویرایش کنم)
راستی هدر دادن وقت درسته یا حدر دادن وقت؟
هدر دادن وقت.
سلام،
یک بحثی هست که خیلی پیچیده است و می شود خیلی راجع به آن حرف زد. منظورم بحث تفاوت زبان نوشتاری و گفتاری ما است. فارسی محاوره ای تفاوت های زیادی با فارسی نوشتاری دارد. حالا اینکه این چرا اینطوری هست موضوع بحث من نیست.
ولی ما در همدردی (یا کلاً در تمام اینترنت) فارسی کتابی را هم به همان فارسی محاوره ای تبدیل کرده ایم.
آیا این کار به نظر شما صحیح است؟
اوایل دوست داشتم در تاپیکها کتابی بنویسم، ولی متوجه شدم اکثراً محاوره ای می نویسند. اگر کسی کتابی بنویسد، شاید بقیه فکر کنند لفظ قلم حرف می زند یا می خواهد کلاس بگذارد! :311:
از طرفی فارسی کتابی زیاد صمیمی نیست و زیادی محترمانه و خشک به نظر می رسد!
ولی بعضی مواقع هنگام نوشتن فارسی محاوره ای کلمات عجیبی به وجود می آیند! مثلاً دلمه!
این کلمه را به 2 تلفظ مختلف می شود خواند.
دُلمه، دِلَمه (دلم است)! :)
باید فارسی محاوره ای را تصحیح می کردیم.
می ترسم فارسی نوشتاری هم کم کم تبدیل به همان فارسی محاوره ای شود.
شما در این رابطه چه نظری دارید؟
با سلام
وقتی محاوره ای صحبت می کنیم کلاممان دلچسب و خودمونی می شود و در آن تاپیک مراجعان بیشتر لذت می برند.
اما یک مشکل مهم به وجود می آید:
گفته می شود که اینترنت قبرستان بزرگی از اطلاعات و حتی اطلاعات گرانبهاست. و فقط بخش کوچکی از آن به واسطه موتورهای جستجو گر از این قبرها بیرون است و مورد بهره برداری کاربران قرار می گیرد.
از آنجا که در جستجوها اکثر کاربران از کلمات کتابی استفاده می کنند. اگر ما جملات محاوره ای به کار بگیریم در واقع با دست خودمان مطالبمان را دفن کرده ایم. و کسی از طریق موتورهای جستجو نمی تواند به مفاهیم ما دست پیدا کند.
لذا توصیه اکید دارم مخصوصا در تاپیک های محتوایی و مشاوره ای و مقالات از جملات و کلمات کتابی استفاده کنید و مخصوصا کلمات کلیدی را حتی از نظر املایی صحیح تایپ بفرمایید.
ماحصل = نتیجهنقل قول:
یکی از ماه عسل های عادی قضیه هست...
حامد جان
بحث اینجاست که میشه فارسی محاوره ای رو هم درست نوشت ، نمیشه که یه کلمه تو فارسی محاوره ای درست باشه و تو فارسی کتابی غلط.
مثل توجیه ، که تو فارسی محاوره ای بخوایم بنویسیم "توجیح" ، یا مرهم که بسیار دیده شده "مرحم" نوشته میشه.
تو فارسی محاوره ای بیشتر افعال هستش که خودمونی میشه وگرنه اصل کلمات که عوض نمیشن.
حالا بخاطر اینکه خارج از موضوع پستی نزده باشم ،
ننویسیم : گرگ باران دیده
صحیح: گرگ بالان دیده
بالان یعنی تله ، دام
مقازه صحیح است.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
در ضمن واژه مقازه از فرانسوی گرفته شده. در زبان فرانسوی به مقازه می گویند magasin.
مطمئنی؟ من فکر میکنم همون مغازه درست باشه ها!!
راست می گی!
فرشته مهربان پست قبلی من (و همینطور این پست) رو پاک کن لطفاً!!!!!
:311:
تقصیر گوگله!!!
شک کردم که مغازه هست یا مقازه.
دیدم تو گوگل مغازه که می دم سایت های عربی میاد.
مقازه که search کردم، کلی سایت فارسی اومد!!
فکر کردم مقازه درسته :311:
اینو خیلی جاها دیدم. تقریباً غلط رایج شده:
مطمعن غلطهنقل قول:
اگر از بابت مخالفتشون مطمعن بودی...
مطمئن درسته
اگر اجاز ه بدين من در اين مورد نظرمو بدم. البته بنده اصولا زيادي اظهار نظر مي فرمايم :311: حتي وقتي سوادم نميرسه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
اگر يادم باشه و درست بگم، نزديك تر شدن سبك كتابي به محاوره اي داستانها و كتابهاي زمان خودش (فكر كنم دوران مشروطه) رو براي افراد جذاب تر كرد و از اين نظر فوايدي هم داشت و باعث پيشرفت فرهنگي مردم شد.
زبان محاوره اي قابل تغيير نيست. يعني نمي تونيد مردم رو مجبور كنيد كتابي حرف بزنند و اين كار اصولا كار درستي نيست چون زبان محاوره راحت تر تلفظ ميشه.
بنابراين نويسندگان نوشتار رو به محاوره نزديكتر ميكنند تا با مردم انس بيشتري بگيرند :104:
در اين تالار هم عموما چنين تفكري غالبه يعني نزديكي و صميميت بيشتر. :43:
و براي همين از زبان محاوره استفاده ميشه و فكر نكنم كار نادرستي باشه. چون خللي در زبان كتابي بوجود نمياره كمااينكه در دوران مشروطه چنين اتفاقي نيفتاد اما نكته اي كه آقاي مدير فرمودند بسيار ظريف بود . :72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
درستش قورباغه هست.نقل قول:
سوسک، مار، غورباقه
صحیح :مطلقهنقل قول:
نوشته اصلی توسط ...
اصلاح میکنم: وفق پیدا میکنن.نقل قول:
آدما با شرایطشون وقف پیدا میکنن.
قائلینقل قول:
اگر براش ارزش قاعلی
طرد شدننقل قول:
ترد شدن از طرف پدر و مادر
راجع بهنقل قول:
نوشته اصلی توسط ... pid='169827' dateline='1316776480'
صحیح :فارغنقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
صحیح :توجیه ....
پی نوشت: نوشتن توجیح واقعا هیچ توجیهی نداره
قسر در رفتننقل قول:
نوشته اصلی توسط ... pid='175806' dateline='1320498005'
به معناي با زیرکی از انجام کاری خودداری کردن
که معنای واقعی این عبارت چندان جالب نیست و بهتره به جای این ضرب الامثل از عبارات زیر استفاده کرد
شانه خالی کردن
و یا از زیر کاری در رفتن
البته در پست مذکور بسیار به جا استفاده شده ;)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
صحیح : غر غر
محضرنقل قول:
هر وقت خواستی بری محذر
صحیح : عرق ملینقل قول:
نوشته اصلی توسط ....
قسی القلب ، قسی از قساوت
=مرا در کنار خانوادم دوست داشته باشه.نقل قول:
من دوست دارم همسرم تنها مرا نه،مرا در کنار خانواده ای که زحمت مرا کشیده اند قبول کنند و دوست داشته باشند.
=مرا جدا از خانوادم دوست داشته باشه.نقل قول:
من دوست دارم همسرم تنها مرا،نه مرا در کنار خانواده ای که زحمت مرا کشیده اند قبول کنند و دوست داشته باشند.
با یک ویرگول از یک جمله دو معنی متضاد بیرون اومد.سعی کنید از نشانه گذاری به موقع و به جا استفاده کنید تا خواننده
دچار ابهام نشه.
علكي --- الكينقل قول:
نوشته اصلی توسط pid='195721' dateline='1330104424'
اصلن --- اصلا
اصلن-اصلاًنقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
نوبهنقل قول:
نوشته اصلی توسط . . . pid='196717' dateline='1330541411'
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ...' pid='205485' dateline='1335622755'
استثنا
دَست مریزادنقل قول:
دست مریضاد
دَست مریزاد یک فعل دعایی است . هر گاه از دست کسی کاری زیبا نمایان شود ؛ بدو گویند : " دست مریزاد " .مریزاد از مصدر ریختن است . فعل دعا با افزودن الف به ماقبل آخر فعل مضارع ساده ساخته می شود . مانند خدایش رحمت کناد . خدا او را بیامرزاد .
پس دست مریزاد یعنی دست تو نریزد . منظور این است که دست تو دچار بیماری نشود به گونه ای که با گرفتار شدن به بیماری دچار لرزش شوی و چیزها از دستت بریزد (بیفتد )
اول و آخر این جمله را در کنار هم آورده اند و شده است { دست مریزاد }.
فرهنگ دهخدا:
دست مریزاد. [ دَ م َ ] (جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ، صوت مرکب ) دعائی است در حالت تحسین شخصی را که از دست او کاری نمایان برآید. کلمه ٔ تحسین باشد استادان پیشه ور و ارباب صنایع را. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). مریزاد دست . دست مریزد.
منبع
سلام به دوستان عزیز وگرامی
من نظرم اینه که همه اینهایی که عرض کردید به (لهجه) هم مربوط میشه.
هستند کسانی که مثال به بیماری وبا میگن واوا همونجوری که زبونشون میگه رو مینویسند.
به درست وغلطش کاری ندارند چون از بچه گی این گونه صحبت کردند.
نمیدونم قبول داریند که اگر کسی تحصیلات شو کنار بگذاره به قول معروف سوادش نم میکشه.
نمیشه گفت اونی که فوق ایسانس هست اصلا اشتباه تایپی نداره.
هستند کسانی که سواد ابتدایی دارند ولی زبان خارجی از دانشجو ها بهتره هست. بدون کلاس رفتند فقط با تمرین.
پس نتیجه میگیریم اگر تمیرین نباشه نا خواسته سواد از یاد میره و توجه ای به تایپ نمیکنند که درست است یا خیر.
و هستند کسانی که میخواهند مفهوم رو به طرف مقابل برسونند دیگر با درست یا غلط کاری ندارند.
پدر بزرگ جان
اومدی نسازی ها !
حالا اونائیش که مربوط به لهجس رو بی خیال میشیم (فقط برا شما ها) به خاطر سن و سالتون:227:.
اما دیگه "غیبت" رو که نمیشه "غیبط" بنویسیم ، خدائیش با "ط" یه جوریش هم میشه ، نوشتنش هم که سخت تره
اصلا بذار ببینم شما چه اصراری دارید بر غلط نوشتن؟ چرا نمی خوای فارسی رو پاس کنیم؟
ممنون از نتیجه گیریتون ، و دقیقا بخاطر همین نم و رطوبته :227: که این تاپیک رو باز کردیم ، بازم سر بزن :104:
دوستان عزیز
جداً در تایپ درست و املاء صحیح مطالب دقت کنید چون باعث اخلال در سرچ موتورهای جستجو گر در یافتن مطلب هست . بخصوص در راهنماییها
لطفاً از الفاظ عامیانه و لهجه محلی در راهنمایی دادن استفاده نکنید که باعث عدم یافت شدن راهنماییهای مفید از طریق موتورهای جستجوگر می شود .
بهتر هست که قبل از ارسال قطعی مطلب یک بار به دقت آنرا بررسی نماییم و اشکالات تایپی ، املایی و دستور زبانی را برطرف نموده و سپس ارسال نماییم
فعال بودن این تاپیک خود آموزشی برای تقویت املاء و آشنایی با اصطلاحات و رفع اشکالات دستوری هست .
.
صحیح: مقولهنقل قول:
...عشق یه معقوله هیجان انگیزه و در هنگام...
تکاپو - صبر - سعادت - ضمنآ - عامل
تحمل - صحیح - گلایه - برگزار - هیجانات
تلافی - راهتو - حاضر - مراحل - اعمال
توصیه - اهمیت - مسائلی - خرسند - وسیله
تصمیم - لااقل - علاقه - لحظات - بعضآ
تلاش - منتقل - شرایط - بپذیر - غصه
تقاضا - غر زدن - عقاید - عملی کردن - قسم
تخیل - وهله اول - شیوه - موفق - علت
تعجب - انتظار - معنی - روابط - واقعی
تذکر - ضربه - قطعا - غلط - مرتبط
تسلط - جایگزین - اثبات - روند - پیشکسوت
توضیح - متاهل - طی - عبارت - موضوع
توصیه - مطمئنا - شکیبایی - متهم - ذلال
تفکرات - مسئولیت -سهم من - بعبارتی - متا سفانه
توسط - عهده - از صمیم - اخیرآ - مراحل
ببخشید به چشمم خورد، نتونستم فقط تشکر بزنم و برم.
اولی رو که نفهمیدم چیه.:162:نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
در جمله بفرمایید تا مشخص بشه چه کلمه ایه.
دومی هم زلال درسته (البته اگه منظورتون مثلاً آب زلال هست.)
:72:
ممنونم دختر مهربون
شما درست میگید آب زلال این درسته .
و منظور از کلمه (راهتو) این است راهتو درست نمیری
اینجوری هم میشه نوشت راه تو .
اگر اشتباهه شما درستش رو بگید .تشکر
متوجه شدم.نقل قول:
و منظور از کلمه (راهتو) این است راهتو درست نمیری
اینجوری هم میشه نوشت راه تو .
اگه بنویسید: راه تو یه ترکیب دیگه میشه. (یعنی راهی که برای تو است)
اما همون راهتو یا راهت رو یا راهت را درستن. (یعنی همون راهت را)
ببخشیدا. شدم لاک غلط گیر:72: