RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فانوس80
ثنا جان مشکل من اینه که اساسا هیچ پسری مورد قبول پدر من نیست یا کسی که مورد قبول ایشونه برای من مقبول نیست پس به این نتیجه رسیدم که یه بار و برای همیشه منتظر رضایت پدرم نمونم و خودم تصمیم بگیرم و انتخاب کنم.
به شما و نقاب باید بگم که هراسی مبنی بر این که فردا همسرم مورد پذیرش خانوادم باشه ندارم. چون خانواده من و به خصوص پدرم فقط تا قبل از ازدواج سعی در اعمال نظر دارند و به محض این که خطبه عقد خونده شد من و همسرم رو با تمامی اشکالاتمون با آغوش باز میپذیرند. این تجربه ای که در مورد خواهر و برادرم که قبلا ازدواج کردند دیدم
---------------------------------------------------------------------
سلام...
دوست عزیز،
چرا این همه عجله؟!
شما در مورد ایشون هنوز تردید دارین و دو هفته هم به عقدتون مونده؟
این تصمیم کل زندگی شمارو تحت تاثیر قرار میده و شما میخواید در عرضه دو هفته از از تردید به یقین برسید؟
این تصمیم، قراره ۵۰ ساله آینده زندگی شمارو تحت تاثیر قرار بده...به نظرتون یک جمع بندی دو هفتهای برای اعمال یک تصمیم نیم قرنی کافیه؟
به نظر من، دلیل اصلی ازدواج شما با ایشون در حال حاضر اینه که ایشون مورد پسنده پدرتون نیستن...به عبارت دیگه شما مشخصه خاصی در ایشون ندیدین که باعث بشه شما بهش علاقه فوقالعاده ایی پیدا کنین یا ...تنها مشخصه ایشون در حال حاضر این هست، که اول از همه، انتخاب پدر شما نیستن، و دوم، شرایط شروع یک زندگی رو دارن!!! که البته این هم تنها از نظر مادی بهش واقف هسی...نه از نظر روحی...
که تردیدتون هم از اینجا نشات میگیره....
بله، خانواده شما به هر ترتیب شما رو میپذیرن، چون راه دیگری ندارن،
شما فرزندشون هستی و با توجه به علاقشون به شما، راهی جز پذیرش شما با آغوش باز ندارن...
اما، واقعیت اینه که شما باید با این آقا زندگی کنین، نه خانواده شما...
----------------------------------------------------------------------------------------
دوستان بر موضوع علاقه من به ایشون تاکید کردند. در واقع این مشکل من نیست. من نمیدونم این درسته یا نه ولی احساس علاقه من به طرف مقابل هیچ وقت یکی از معیارهای مهم برای ازدواجم نبوده. همین که فرد با اصلی ترین معیارهام هماهنگ بوده و احساسم بهش بد نبوده برام کافی بوده. فکر می کنم عشق و محبت با شروع زندگی مشترک ایجاد میشه. آدم هایی رو دیدم که حتی با حسی از تنفر با هم ازدواج کردند ولی بعدش عاشق هم شدند.
---------------------------------------------------------------------
اینکه ایشون با معیارهای شما هماهنگی دارن چیزی رو ثابت نمیکنه، چرا که ما نمیدونیم معیارهای شما دقیقا چی بودن،
آیا منطقی بودن؟ و اصلا آیا واقعا این آقا این معیار هارو دارن؟ آیا شناخته شما از ایشون کامل بوده؟
عشق بعد از ازدواج رو بعضی بهش معتقدن بعضی نیستن...
اما همه به این معتقدن، حتی کسانی که به عشق بعد از ازدواج معتقدن، بر این باورند که حداقل علاقه ایی باید وجود داشته باشه....
دوست عزیز ، ما اینجا در مورد استثنائات صحبت نمیکنیم...
اگر شما از این استثنائات نبودین چه میکنین؟
اگر این علاقه که میگین، با توجه به سردی نسبی که به ایشون دارین، بهبود پیدا نکرد و روز به روز کمتر شد، چه خواهید کرد؟
یک عمر بدون علاقه با ایشون زندگی میکنین، و خودتون و ایشون رو عذاب میدین؟ یا جدا میشین؟ آیا جرأت جدا شدن رو دارین، با توجه به اینکه برا رسیدن به این آقا بر خلاف نظر خانواده عمل کردین، خانواده شما رو پشتیبانی میکنه؟
به نظرم، اینها چیزهایی هست که واقعا باید بهشون فکر کنین...
من، نمیخوام منفی بافی رو در شما تقویت کنم، اما تصمیم گیری منطقی و با احتیاط رو کاملا تایید میکنم...چرا که، این تصمیم، یک تصمیم ساده روز مره نیست که به سادگی بشه پای عواقبش ایستاد...
و البته به نظرم ۲ هفته به هیچ عنوان کافی نیست...
به ایشون بگین، مدت زمان بیشتری میخواین روی این موضوع فکر کنین...
-------------------------------------------------
من میخوام بدونم آیا این رفتار ایشون(عصبانی شدن با شکلی که توضیح دادم) میتونه نگران کننده باشه یا نه؟
آیا ایشون حق داشتند که به خاطر این که تحت فشار بودن یه همچین واکنشی داشته باشند؟ ( این فشار ها شامل عدم دیدن پاسخی از طرف من با وجود ابراز عشقش، دوربودن از خانواده شون، الزام به تحویل پایان نامه در مدتی کوتاه، مریضی پدرشون، عدم یافتن شغل مناسب و... میشه)
---------------------------------------------------------
در پاسخ به دو سوال آخر شما، پاسخ من به جفت این پاسخها بله هست...
زندگی امروز کار سادهای نیست...و هر روز ممکنه به خاطره فشار کاری بالا، ... یه بحران داشته باشیم...
این معنیش اینه که، بله، هر کسی تحت فشار، ممکن کمی کنترلش رو از دست بده...
اما اینکه تا چه حد...این مهمه! و ما این موضوع رو در مورد نامزد شما نمیدونیم...
و البته، اینطور که به نظر میاد این رو خود شما هم نمیدونی...
به نظر من، بهتره با ایشون صحبت کنین، و با ایشون محترمانه در میون بگذارین، که مدت زمان بیشتری رو برای فکر کردن لازم دارین...
دوست عزیز، زندگی با کسی شوخی نداره، حتی شما...:300:
موفق باشین،:72:
کامران
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
من فقط یه چیز میگم
ازدواج شوخی بردار نیست ،انتخاب واسه یه عمر هست
بنابراین هیچ وقت این انتخاب مهم رو با تردید انجام نده ،اون وقت هیچ موقع خودت رو نمی بخشی
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام دوست عزيز
به نظر من شناخت شما از طرف مقابلتان كم است و بسيار هم عجله مي كنيد [align=justify]و اينكه پدرتان اگر مخالفتي دارد حتما دليل دارد و اينو بدونيد كه با يك خطبه عقد خواندن يهو مشكلات حل نمي شود. به نظر من بيشتر با همسرتان و پدرتان صحبت كنيد و مسائل را باز كنيد و نترسيد چون اين مسائلي كه بسته و مبهم مونده بعدا ممكن است مشكلات بزرگتري را پيش آورد[/align]
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
با توجه به اینکه پدر شما اجازه رابطه در این دوران را نمی دهند؛ بهتون پیشنهاد می کنم اگر واقعا شناخت کافی ندارید تمام انتظارات خودتون و خواسته هاتون و سوالهاتون رو براشون میل کنی و ایشون هم به همین ترتیب.
اما من احساس می کنم تمام حرف هایی که دوستان زدند برای کسانی صادقه که در دنیای گل و بلبل زندگی می کنند.
به تمامی دوستان پیشنهاد می کنم فیلم عروس آتش رو ببینند.
اگر این دوستان می خواستند به عروس توی اون فیلم راهنمایی کنند، مسلما می گفتند با فامیلشون ازدواج نکنه (که در نهایت اون عروس همین کار رو کرد و خودش رو آتش زد و خانواده ای رو داغون)
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ببینید دوستان به نظرم برداشت اشتباه از حرف های من کردید. من اصلا قصد لج بازی با پدرم رو ندارم ولی پدرم در مورد خواستگاران قبلیم اشتباهاتی رو مرتکب شده که دیگه نمیتونم به انتخابش اعتماد کنم. تصمیم گرفتم در مقابل اشکالات بی منطقش وایستم و البته این کار رو با حفظ احترام ایشون انجام میدم.
اما در مورد صحبت های کامران، من 27 سالمه و تا حالا خواستگارای زیادی داشتم و با تقریبا 10 پسر که تونسته بودن از فیلترهای اولیه من و خانوادم رد بشند صحبت کردم. من معیارهای سطحی رو برای انتخاب همسر در نظر ندارم. مطابق اونچه در کتابها خوندم، در همین سایت دیدم و از زبان مشاورهای مختلف شنیدم معیارهای اشتباهی رو انتخاب نکردم. پس در این مورد مطمئنم و از این موضوع هم مطمئنم که این آقا با خیلی از معیارهای من هماهنگه و نسبت به خواستگاران دیگه در مجموع از نقاط مثبت بیشتری برخورداره.
و اما در مورد حس من در مورد ایشون، پیش ار این اشاره کردم که من تا به حال 3 بار تا پای عقد رفتم و قضیه به هم خورده(دو بار نامزدی و یه بار بعد از نامزدی این اتفاق افتاد) این موضوع باعث شده من خیلی نسبت به این قضیه حساس بشم. ناخوداگاه به قلبم اجازه نمیدم که مهر و محبت کسی رو قبول کنه. از وابستگی عاطفی میترسم. چون همش احتمال میدم که این مورد هم مثل موارد قبل به انتها نرسه و من دیگه تحمل شکست رو ندارم. این که در مورد همون 3 مورد قبل هم حس منفی نداشتم ولی هیچ وقت حس مثبتی هم بهشون نداشتم. یه جور بی تفاوتی. ولی در مورد این آقا برای اولین بار این حس مثبت در من ایجاد شد و من این رو نشونه خوبی میدونستم.
ولی این مدت دوماه که ما امکان ارتباط حضوری و کلامی رو با هم نداشتیم یه ارتباط ناقص رو تجربه کردیم. مسلما هیچ کدوم از ما نمیتونست به خوبی حسش و منظورش رو از طریق چندتا اس ام اس منتقل کنه و این مشکل ساز شده به خصوص برای من که همیشه با یه دید منفی به پسرها نگاه میکنم. چندبار عصبانیت ایشون و حرف های ناراحت کننده ای که به من زدند باعث شد من اون حس مثبت رو از دست بدم(به خصوص که اصراری بر تقویت این حس مثبت نداشتم چون ترس از به هم خوردن ماجرا همیشه با من بود)
سوال من اینه که با فرض صحیح بودن معیارهای من و تطابق 70 درصدی ایشون با این معیارها آیا این رفتار ایشون میتونه اونقدر نگران کننده و بد بشه که جواب منفی بشنوند؟ یا این که من زیاد حساسیت به خرج میدم؟
از خیلی از خانم ها (به خصوص کسانی که ازدواج سنتی می کنند)شنیدم که این حس تردید و پشیمونی طبیعیه و دخترها معمولا بارها و حتی زمان عقد دچار این شک و تردید میشند که آیا این خواستگار بهترین بود؟ ایا اگه صبر میکردم مورد بهتری پیدا نمیشد. من میخوام بدونم آیا واقعا این حس من طبیعیه؟
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ببین دوست من یه رابطه اس ام اسی و یا اینترنتی هیچگاه نمیتونه که مبنای شناخت دقیق ما واسه یه زندگی باشه و امکان اشتباه کردن فوق العاده زیاده...
پس نظر من این هست که حتما تاریخ عقد روعقب بندار و با یه شناخت حضوری طرفت رو انتخاب کن
به هیچ عنوان عجله نکن
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ديگه از ما گفتن بود....اونچه بايد ميگفتيم گفتيم بقيه اش با خودته...
موفق باشي....
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام
1- عجله نكنيد
2- طي اون 2 ماه كه مي گيد 10 بار عصباني شده شرايط روحي، كاري و ... سختي داشتن؟ يا ارتباطتتون دچار مشكل بوده؟
در هر صورت تو اين دوران كه همه گل و بلبلن و مخصوصا اينكه رابطه نزديك نيست اين مقدار عصبانيت جالب نيست
در مورد برخوردتون باهاش . درسته كه امكان همه چيز هست و .... اما خود شما اگه طرفتون انقد سرد برخورد ميكرد زده نمي شدين؟؟؟؟؟ روابط نامزدي حد و مرز داره ولي نبايد انقدر تندروي كرد كه همه چيز از دست بره
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
از همه دوستانی که لطف کردند و من رو راهنمایی کردند متشکرم. امروز با نامزدم 4 ساعت از طریق چت صحبت کردیم. تعارف رو گذاشتم کنار و نگرانی هام رو براش مطرح کردم. این که چه حسی بهش دارم.اون هم همین کار رو کرد. والبته جواب هایی برای هم داشتیم.همچنین قرار شد بریم پیش مشاور و قبل از اومدن خانوادش بازم با هم صحبت کنیم.
اما این سوال من به خصوص از خانم های متاهلی که ازدواج سنتی داشتن به جای خودش باقیه. لطفا به من بگید آیا این حس تردید و پشیمونی در من عادیه یا نه؟
و واقعا در یه ازدواج سنتی که معمولا حداکثر دو ماه طول میکشه و در بعضی خانواده ها که دختر و پسر نمیتونند در این مدت زیاد با هم ارتباط داشته باشند(معمولا به علت تقیدات مذهبی) چطور شناخت صحیحی حاصل میشه. من و این آقا 7-8 جلسه با اطلاع خانواده با هم صحبت کردیم. آیا این برای شناخت و تصمیم گیری کافی نیست؟
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
"اما این سوال من به خصوص از خانم های متاهلی که ازدواج سنتی داشتن به جای خودش باقیه. لطفا به من بگید آیا این حس تردید و پشیمونی در من عادیه یا نه؟"
من خودم ازدواج نکردم، اما در خانواده و اقوام ما؛ تمام ازدواج ها به همین صورت بوده. همشون می گفتن از لحاظ منطقی که بررسی کردیم خیلی خوبه، مشاوره هم گفته زوج خوبی خواهید بود و ... اما این تردید در احساس رو تا قبل از عقد داشتیم.
بعد از عقد، چون واقعا به هم می خوردیم کاملا عاشق بودیم.
این تجربه ی چندین دختر فامیل ما بود. حالا من نمی دونم تا چه حد عمومیت داره و ریسکش چقدره.