چند سوال:
- گفتید که بازیگر دانسته و به جهت برد بازی را شروع می کند، این برد شامل چیه؟ مثلا در بازیهای ازدواج
1- کسب احترام و توجه از سوی همسر ، اطرافیان ؟ رسیدن به خواسته اولیه که برای آن این بازی رو شروع کرده؟
بی بی محترم
عرض کردم . سازماندهی زمانی یک تمام انسانهای روی کره ی زمین بازی است . یعنی از صبح که بلند می شوید و کلا هر کاری که در آن انجام می دهید .
اما بازی ( آنچه مد نظر است ) زمانی مهم می شود و شکل می گیرد که
1- فاکتور صداقت در آن وجود نداشته باشد .
2-شما با هدفی پنهان ( گاه آگاهانه و بیشتر ناآگاهانه )
3-با هدف کسب نوازش انجام می شود .
که این کسب نوازش لزوما به معنای کسب نوازش مثبت و مستقیم نیست ( این مورد در تاپیک نوازش توضیح کامل داده شده است )
ازدواج کردن با فرم عادی با هدف برد و باخت در لحظه صورت نمی گیرد . یک بازی عادی از بخش سازماندهی زمانی است . شما با هدف تکامل و رشد و بلوغ اقدام به ازدواج می کنید .
نوازش و تائید گرفتن مستقیمی که در ازدواج صورت می گیرد ( به به چه عروس خوشگلی - به به چه شاه دامادی - چقدر این زوج به هم می آیند و یا پیوندتان مبارک و....) تشویق و نوازش و تائید مستقیم است و مسئله ی پنهانی و غیر صادقانه ای در آن وجود ندارد ( البته اگر مسئله پنهان و غیر صادقانه ای در آن وجود نداشته باشد . )
اگر من " آنی " بر حسب دانسته هایی درست و صادقانه اقدام به تصمیم گیری ازدواج بکنم و همه چیز روشن و واضح باشد من بر مبنای سازماندهی زمانی بر حسب افکار - اعمال - احساسات کاملا باز و روشن اقدام می کنم و بازی سازماندهی زمانی خود را انجام می دهم . اما اگر مخالفتی از سمت شما بر حسب نوع چشم انداز در اعمال و افکار و احساس شما صورت بگیرد . شما هم مثل من بازی سازماندهی زمانی را انجام داده اید .
اما اگر من در اثر یک فکر - احساس - عملکرد پنهان و از سر بی صداقتی و با هدف برد و کسب نوازش این کار را انجام بدهم من بازی کرده ام و شما نیاز دارید که این بازی را شناسایی کنید و ....
باز فرض کنید من به شما می گویم تصمیم دارم ازدواج کنم و دلائل منطقی و درستی برای شما می آورم اما در پنهان من سعی دارم از محیط خانواده فرار کنم چرا که در محیط خانواده نارضایتی دارم اما به این مسئله درهیچ کجای گفتگو اشاره نمی کنم . ( در مورد نارضایتی از محیط خانواده و ...در انکار نارضایتی هستم و شما هم چنین موردی را در مورد من نمی دانید و به نوعی خودم هم این مسئله را نمی دانم این امکان هم هست که جنبه ی نارضایتی خود را بدانم اما عنوان نکنم ) .... هدف من فرار است وکسب نواز ش و توجه و نوازش گرفتن و فاکتور نارضایتی و عدم صداقت هم در آن پنهان است و...
2- برد از سوی بازیگر شاید جلب توجه باشه (حتی اگه به قیمت طلاق منجر بشه - یعنی هزینه زیادی رو پرداخت کنه) اما از سوی تماشاچیان ، برد به معنای خاتمه این بازی و برگشتن به زندگی طبق روال عادی و قبلی است.
بی بی محترم ، شما این بحثی که به این شکل عنوان می کنید به سازماندهی زمانی اشاره می کند اما در بازی ها اهداف پنهان فرد که صداقت در آن رعایت نمی شود و با هدف پنهان برد و بیشتر برخواسته از ضمیر ناخودآگاه و نیاز به نوازش که مستقیم و غیر مستقیم منفی است باید سمت و سوی فکری شما بشود تا با بازی که در سازماندهی زمانی انجام می گیرد اشتباه نکنید .
می خوام بگم "برد" نسبت به افراد درگیر متفاوته.
بی بی محترم ،شما به برد و باخت زندگی اشاره می کنید و این به روحیه سازنده و غیر سازنده فرد مربوط است و این برد و باخت با برد پنهانی و نوازش پنهان گرفتن متفاوت است . در بازی هایی که مد نظر است برد شاید گرفتن یک تائید و نوازش روحی درونی و منفی باشد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
مثالی سادهای برای بیشتر روشن شدن موضوع میزنم: در روحیهٔ جاری بیشتر جوانان امروز ایران ، بازی «کی از کی بدبخت تر است» کاملاً جاری و ملموس است.
فرض بگیرید من و کیوان و کلا بچه های تالار در این بازی هستیم .همین فضایی که همه ی ما با آن آشنایی داریم و بازی خیلی از بچه های تالار است .
در این بازی "آنی " میخواهد دائم از غمها و مشکلاتش حرف بزند و دیگر افراد تالار نیز مجبور میشوند با او بازی کنند.( کاری که همه ی ما می کنیم و...) فرضا " کیوان " با "آنی " هم صحبت میشود و "آنی " طبق معمول در مورد مشکلاتش و غمهایش شروع به صحبت میکند.
"کیوان " برای مشکلات او راه حلهایی پیشنهاد میکند ولی "آنی " هر کدام از راه حلها را با جملهٔ «خوبه -ولی...» پاسخ میدهد.
در پنهان این بازی "آنی " میخواهد به این بازی لذتبخش بپردازد و مقصودش حل کردن مشکلاتش نیست .
برای همین تمام پاسخهایی که میدهد برای رد کردن راه حلهای "کیوان " طراحی میشود و این بازی آنقدر ادامه پیدا میکند تا "کیوان " دیگر راه حلی نداشته باشد و "آنی" به پیروزی که انتظارش را داشته دست پیدا کند و آن چیزی نیست جز این که "آنی " دوباره به خودش بگوید «کسی از من بدبخت تر نیست»!
در این مثال
1- هدف پنهان دارم
2- صادق نیستم
3- با کمک کیوان از خودم تائید و نوازش می گیرم
4- بر مبنای میل خودم برد دارم و به آنچه می خواهم می رسم
3- نظریه بازیها چی میخواد بگه ؟ می خواد بگه وقتی یکی شروع به بازی کرد ، طرف دیگه هم قطعا بازی رو شروع کنه؟!
نه . شما اختیار دارید و تصمیم گیرنده هستید که در درجه ی اول بازی را شناسایی کنید و در مرحله ی بعد آیا دوست دارید در یک بازی با هدف برد پنهانی و غیر صادقانه شرکت کنید یا نه .
در مثال بالا
کیوان اگر در میانه ی راه بازی مرا شناسایی می کرد و آنتی تز را می دانست من را به حال خود رها می کرد و از طریقی مثبت اقدام به نوازش می کرد و من چون بازی ام درجه یک و خودم هم بازیگر درجه یک بودم وادار می شدم بعد از مدتی دست از بازی بکشم هر چند که تا مدتی لب و لوچه ام آویزان می شد و مثلا از کیوان دلخور می شدم ( کودک )
و در همین مثال اگر بازی گر درجه دو باشم و بازی من درجه یک باشد می توانم برای کیوان دردسر درست کنم و باعث ناراحتی وی شوم ( از طریق پیام خصوصی و یا تاپیک عمومی و..)
فرض کنید من نقش زجر دهنده در زندگی شما دارم و بدون اینکه متوجه باشم اعمال - افکار - احساسات من بازی هایی را برای شما طراحی می کند که نتیجه اش می شود آزار شما .
و من در واقعیت ابدا تصمیم آگاهانه ندارم که باعث آزار و اذیت شما باشم ولی این اتفاق همیشه و به کرات تکرار می شود .
چرا که در ضمیر ناخودآگاه من ،از بی بی و شرایط دوستی که بی بی بر من (بر مبنای فکر - احساس - عملکرد) تحمیل می کند ناراضی هستم و دوست دارم نوازش بگیرم اما این نوازش را از طرف شما و سایرین و خودم به هر دلیلی دریافت نمی کنم ( فیلتر نوازشی دارم - در مقابل شما گارد دارم - جذب نوازش مثبت ندارم و....) برای رفع این نیاز در ضمیر ناخودآگاه من جرقه بازی خورده می شود و در نقش زجر دهند شروع به بازی های مختلفی می کنم تا صدای شما در بیاورم و شما را به اعتراض بیندازم و در این لحظه من از واکنشهای شما نوازش منفی خود را با هدفهای پنهان خود دریافت می کنم .
در مسیر این ماجراها من نواز می گیرم و شما اذیت می شوید شما اگر به اهداف پنهانی من که صداقت در آن وجود ندارد و با هدف برد انجام می شود آگاه باشید می توانید در درجه ی اول از خود مراقبت کنید . در درجه ی دوم اگر زجر دهنده ی خود را دوست دارید و تصمیم دارید که در کنارش باشید و رابطه را حفظ کنید کنترل کنید و یا اقدام به تصمیم گیری دیگری بکنید و از قدرت اختیارات و تصمیم گیری خود استفاده کنید .
یا میخواد آشنامون کنه با بازیها و اینکه در دام بازیها نیفتیم؟
بعضی از بازی ها و بازی گر ها برای ما تولید خطر و دردسر جدی نمی کنند اما بعضی از وقتها بازی های پیچیده و بازیگر ان حرفه ای برای ما ایجاد دردسر های بزرگ و اساسی می کنند و ما در نقش قربانی در مقابل این افراد قرار می گیریم . اینجاست که اهمیت علم بازی ها کاملا مشخص می شود . شما با یک فرد بازگیر درجه ی دو که بازی های پیچیده دارد در امر شراکت ازدواج و...دچار مشگل می شوید .
ویا اینکه نحوه مقابله با بازی رو بهمون یاد بده و اینکه در مقاطع مختلف بازی چگونه باید بازی کنیم؟
بیشتر یک نوع آگاهی و درک در مورد خودمان و دیگران است و کنترل و تاکید و تائید بر قدرت اختیار و تصمیم گیری و اجرا .
مثلا بی بی در رابطه ای نقش حمایتی می گیرد و در بازی شرکت می کند و در یک سو قربانی و در سویی دیگر زجر دهنده بر مبنای نوع بازی شناسایی می شوند و نتیجه بر مبنای تز و آنتی تز ها کاملا مشخص است .شما در لحظه می توانید مشگل را شناسایی و یا از وقوع آن جلوگیری کنید .
4- اینکه نتیجه بازی به نفع کی تموم بشه آیا حائز اهمیته؟ چون بازیگر با هدف برد این بازی رو شروع میکنه ، اگه آنتی تز بزنی ، اون دیگه برنده نیست ، و ممکنه به بازیش ادامه بده ( قاعدتا ادامه میده) تا برنده بشه - تناقض!
تناقضی وجود ندارد شما اگر با یک بازی گر حرفه ای رو به رو باشید که ابدا مورد بحث نیستند حرف شما درست است چرا که این گروه تکلیفشان کاملا مشخص است .
اما خیلی از بازیگرها از جنس درجه یک با آنتی تز زدن دست از بازی می کشند همانطور که می بینید و تجربه کرده اید که خیلی از بازی های طلاق ناکام می ماند و به مرحله اجرا نمی رسد و بعضی هم مدام تکرار می شود و........یا بازی های قهری که مدتی هم دوام و قوام لازم را دارد اما در سیستم خانواده بر مبنای میزان شدت و پافشاری و هیجان تمام می شود .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
آنتی تز : حل قضیه برای " ببین مجبورم کردی چه کار کنم" درجه یک
او را به حال خود گذاشتن. بازیگر نوع یک ممکن است احساس بیچارگی و تنهایی کند اما هیچوقت خشمگین نمی شود .
حل قضیه برای " ببین مجبورم کردی چه کار کنم" درجه دو
محول کردن تصمیم به عهده خود اوست . بازیگرنوع درجه دو ممکن است چنانچه مجبور به ابتکار عمل گردد . عبوس و ترشو شود و احتمال دارد قضیه به عواقب ناخوشایندی بینجامد .
حل قضیه برای " ببین مجبورم کردی چه کار کنم" درجه سه
فقط مشاورو پزشک متخصص حرفه ای و با تجربه