RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
سلامی دیگر..
گل مریم گرامی ابتدا باید بدانیم که تغییر از سرعت عمل در کارها و اقدامات حرف نمی زند بلکه هدف...:: تغییر در نگرش انجام امور است.
بنابراین این تغییر باید در اولین وهله درون فرد را مورد توجه قرار دهد.
اما نکته اساسی در تغییر این است که بدانیم چه چیزی را می خواهیم تغییر دهیم؟؟
چگونه تغییر خواهیم داد؟؟
هدف ما از تغییر چیست؟؟
نکته دیگر این است که در جریان تغییر...هیچگاه نباید متوقف شد.
تغییر یا به گونه ای "تحول خویشتن" مرحله ای است که هم من و هم شما و تمام افراد باید در زندگی خویشتن حداقل گاهی ان را بکار گیرند و متحول شوند.
گل مریم گرامی اصولا ما هرکاری را بخاطر کسب لذت و خوشی و پیشرفت انجام می دهیم حال فرض کنید در سالیان متعدد ما تنها از یک روش برای پیشرفت استفاده می کنیم... اما از این غافل هستیم که احساسات و حالات ما هم حالات یک سال پیش یا حتی یک ماه پیش نیست با غفلت از این اصل رفته رفته احساسات ما فروکش کرده و ما در حالت "ناامیدی" بسر می بریم.
گل مریم عزیز اصل بسیار مهم تغییر خویشتن(همان گونه که در پست قبلی خود اشاره کردم) توجه به درون و عدم حساسیت و توجه بیش از حد به موقعیت های بیرونی است.
شما باید محیط بیرون و دنیا همان گونه که هست بپذیرید و از آن ایده آل های خود فاصله بگیرید و قوانین و اصول کمتری را برای زندگی و خویشتن وضع کنید و از بایدها و نبایدهای بی دلیل بپرهیزید.
گل مریم به این اصل بسیار توجه کن که:: ما آنچه را که در درون خویشتن احساس می کنیم و باور داریم به همان صورت ان را در محیط بیرونی احساس کرده و می بینیم به همین علت است که می گویند::""نوع نگرش انسان است که محیط بیرونی را می سازد""
نباید انرژی خود را صرف تغییر دیگران به هدف سازگاری انان با خود سازیم..کافیست انان را بدون هیچ قید و شرطی بپذیریم.
برای تغییر باید از این واژه مخرب دوری جویی و انهم ""ترس"" است...اگر از چیزی بترسی ان چیز تو را فرا خواهد گرفت..
گل مریم سعی کن مواردی را که در زندگی و در خویشتن مورد پسند تو نیست شناسایی کن و مسئولیت آنان را برعهده بگیر و بپذیر که چه نقص هایی داری. و سپس برای تغییر اماده شو.
تنها راه تغییر نگرش و دیدگاه قبلی.....اندیشیدن به دیدگاه ها و راه های تازه و عمل به انان بدون هیچ ترسی است.
گل مریم به نکات زیر توجه کن و متقابلا عمل:::305::305:
1>>:305: دنیا دار مکافات نیست .....در پی هر حادثه ای علتی نهفته است که ما را برای پذیرش اینده اماده تر می سازد..سختی ها و مشکلات به فال نیک بگیر زیرا همانند امروز این مشکلات بزرگترین عامل تغییر اندیشه و فکر تو هستند
2>>:305:در لحظه حال زندگی کن...خود و محیط را انگونه که هستند باور داشته باش.. بدان تنها تغییر در نگرش موجب تغییر محیط پیرامونیست..
با شور و شوق فراوان خلاقیت خود را به نمایش بگذار....هر روز دست به یک کار تازه ای بزن..
یک مقال بسیار ساده::: اگر امروز خود ماشین داری و با آن به محل کارت میروی ..سعی کن در هفته چند روز هم مسیر را پیاده طی کنی و برعکس.
هیچ گاه از پیشرفت و ترقی سیر نشو...هدف هایت را بزرگ و بزرگ تر کن..
مثال:: اگر امروز مدرک لیسانس خود را گرفته ای ..قانع نشو و به دکترا بیاندیش
دائم از خود و دیگران سوال کن...ذهنت را به چالش بکش..در بحث ها حضور فعال داشته باش حتی اگر در مورد بحث چیزی ندانی
در اکثر موارد ما تنها بدلیل عدم اطلاعات کافی نمی توانیم در محیط پیرامون موثر باشیم... سعی کن اطلاعاتت را بالا ببری...این کار شوق یادگیری و مشارکت را در شما بیشتر می کند
3>>:305: گل مریم عزیز هرگز گذشته خود را ملاک قضاوت اینده ات قرار نده... گذشته امری هست که اتفاق افتاده ولی اینده پویاست و اماده ی پذیرایی از توست.
مشکلات گذشته را فراموش کن....هرگز ناتوانایی های گذشته را بهانه ای برای ادامه پیشرفت خود قرار نده.
و در آخر باور کن...همین مشکلات تجربه های هستند برای شناخت خویشتن و بازیابی خود در برخورد با موقعیت ها.
.................
امیدوارم همیشه موفق باشی:72:
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
گل مريم عزيز:
ببين من وقتي قاطي پاتي ميشم (يعني دلگير و دلخسته و...)ميرم قاطي مردم توي تهران ميدان انقلاب يا بازار توي مردم وول ميخورم فروشنده هاي مغازه دار يا دستفروش هاو... غم ها و شادي هاي بچه ها و...ولي كلا" خيلي با حاله ! امتحان كن .ولي كلا"ارادتمند همه خانمهاي گل تالار !!!كه دلسوز و با صفايند!!!:72:
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
سلام
نکته ای رو اول به خودم گوشزد میکنم و بعد به دیگران :
دوستان خوبم سوء تفاهم نشه کلا" در مورد غم و اندوه از هر نوعی که باشه میگم .
ما در زندگیمون خیلی بیش از حد خودمون رو درگیر مسائل این دنیایی می کنیم و در هر زمینه ای هم انتظار داریم که
همه چی بر وفق مراد ما پیش بره و اگه بر خلاف تصورات و انتظارات ما پیش بره احساس غم و اندوه بر ما مسلط
میشه و احساس شکست و ناکامی به ما دست میده . در حالی که حقیقت اینه که :
همه چیز برای هر کس نیست بلکه برای همه کسه !
نه خوشی برای کسی تا سر می مونه و نه غم و غصه .هر دو آمدنی و رفتنی هستن و ما فقط باید صبر داشته
باشیم تا حکمت کارهای خداوند بر ما روشن بشه. نه وقت خوشی و شادی باید مغرور بشیم و موفقیتها رو به
خودمون نسبت بدیم و نه وقت غم و غصه نا امید و مایوس بشیم و معترض به خدا .
راحتی و سختی ، غم و شاد ی و در کنار همدیگه معنا پیدا می کنن و تا غم و سختی نباشه مت معنی شادی و
راحتی رو درک نمی کنیم. این سختیها و اندوه ها همش آزمایش الهی و وسیله ابتلای ماست ما باید نهایت
تلاشمون رو بکنیم که اول تو امتحانات الهی قبول بشم و بعد امتحانات دیگه ...... وظیفه ما صبر صبر و صبر باید باشه
ما باید یقین پیدا کنیم که در زندگی این دنیا اگر احساس غم و اندوه و غصه و ... کردیم ، بداینم که جای کسی خالیست ! نه هر کسی .............. جای خدا خالیه
اگه ما در هر شرایطی خدا رو به یاد داشته باشیم و به داداه ها و نداداه هاش راضی و خرسند :
به قول مولانا : غم به کناره می رود !
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
موعود عزیزم شاید نه شما و نه هیچ یک از بچه های همدردی ،باورتون نشه ولی من هیچ وقت به خوشی ها و غم ها دل نبسته ام ،حداقل اینو از 2سال پیش به اینور مطمئنم
همه مشکلات من درونی هست ، اگه از شرایط خودم راضی نیستم به این دلیله که از خودم راضی نیستم
فکر میکنم اونطور که باید تلاش میکردم تا الان تلاش نکرده ام ،هر چند بیکار هم نبوده ام ،شاید تلاشم ظاهری نباشه ولی روی درون خودم تو این دو سال خیلی کار کردم
ولی اونچه که واقعیته اینه که مشکل من چند بعدی هست و قسمت اعظمش هم مربوط به درونمه
دارم یه کارایی می کنم ولی تا مطمئن نشدم بهتون نمی گم
من هیچ وقت پایبند ظواهر نبوده و نیستم ،و مادیات هیچ ارزشی واسم نداره مگر در حد نیاز که اموراتم بگذره
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
سلام:72::
گل مریم عزیزم ..شرمنده که انقدر این تاپیک شما جلو رفت و من اصلا فرصت نکرده بودم که ادامه بدم و کمک شما دوست خوب همیشه حاضرم باشم...
اینم به پای مشغولیات شخصی من بگذارید که امان من را بریده است و اول معذرت خواهی می کنم..
ولی واقعا این تالار جای شکر دارد که هیچ کس مهجور نمی ماند دوست من..درسته؟
همه گفتنی ها را دوستان گفتند و همه شنیدنی ها را شما دوست خوبم شنیدید و گویا تصمیماتی هم گرفتید..سخنان دوستان همه با هم بسیار در تغییر حالات و روحیات شما موثر است..
گل مریم جان این دوره های پریودیک احساس تنهایی در همه خانم ها و اقایون وجود دارند و بسیار هم شایع هستند ..دوست عزیزم من هیچ حرفی اضافه بر نظرات دوستان ندارم چون کاملا از دیدگاه خوبی بیان کردند و راه حل ها را ذکر کردند و من فقط می خواهم به شما بگویم که این موضوع خاص شما نیست ..همه انسان ها در پاره ای از مواقع به یاد مشکلاتی می افتند که شاید به واقع مشکل نباشند و انقدر گاهی ما انسان ها بی غم هستیم که از فرط بی غمی برای خود دنبال مشکل می گردیم و آنقدر ان را در ذهن خود بزرگ می کنیم که حد ندارد و ناگهان انقدر خود را در برابر مبارزه با آن ناتوان می بینیم که زندگی را یک رنگ سیاه که نه خاکستری می بینیم..(همان شیطان لعین)
دوست من از من بپذیر زندگی خیلی زیباتر از ان چیزی است که ما جاونان گاهی برای خود متصور هستیم..برای ایجاد انگیزه برای زندگی موفق..داشتن همسری خوب ...و .... هیچ نیاز به عبور از راههای سنگلاخی نیست...از من و تجربه من بپذیر ..دوست من ..انسان در دو حالت فلج می شود و زندگی برایش بی معنی ...
یکی زمانی که هیچ آرزویی ندارد و یکی زمانی که از کثرت ارزوها دچار سردرگمی می شود و چون خود را در وقابل ارزوهای بزرگ می بیند دچار یاس و حرمان می شود و در نهایت همان احساس نیاز....که شما نیاز عاطفی را در رابطه با ان ذکر کردید..
دوست من شما از جرگه فرد اول خارج هستید دوست من و در جرگه دوم هستید..برای شروع هرکاری همان طور که خودت اشاره کردی برنامه ریزی بهترین بهترین کار است..ارزوهای گوناگونت را به ارزوهای کوچک تقسیم کن و وقتی به هر کدام رسیدی برای خود جشنی درونی بگیر که ثابت کردی توانستی ..من کردم انقدر لذت دارد که باورش سخت است..
دوست من آرزوهایت را در کنار نیازهای دیگرت بدست بیار..از من بپذیر نگاه زیبا و لبخند مهربان پدر و مادر و اعضا خانواده ات به جهانی می ارزد و می تواند تو را سرشار از عشق کند..این را از من بپذیر..
گل مریم جان این ارزویی است که هر روز داریم ولی فراموش کردیم و وقتی دور از جون نبودند می شود ارزوی دست نیافتنی ما...
گل مریم جان انقدر هر روز آرزوهای برآورده شدی داری که با تلاش خودت بدست آوردی که فراموش کرده ای....من هم گاهی مثل تو هستم ..من هم گاهی نیاز عاطفی تو را دارم ..مثل همه دخترها و پسرهای مجرد ولی باور نمی کنی..گل مریم جان حتی یک لبخند کوچولو خواهرم و نگاه مادر و پدرم.. حتی بیمارانم مرا انقدر شارژ می کن که احساس می کنم می توانم کوه را جابجه کنم...
زندگی من ..تو ..همه ما سرشار از این ارزوهای کوچک براورده شده است منتها ما یادمان می رود و دلسرد می شویم..یک روز را این گونه سپری کن و ببین چقدر خداوند با زیبایی ارزوهای نخواسته ما را دارد برآورده می کند....
حالا که او انقدر رئوف است پس پاسخ تو چیست؟
باید بلند شد و به خاطر تک تک این آرزوهای کوچک براورده شده شکر گذار بود و برای آرزوهای بزرگترت برنامه ریزی کنی دوست من..
تمی دانم آرزوهایت چیست که به ان نرسیدی..ولی مطمئنم اینجا که هستی می توانی بهترین باشی تنها باید بخوای و جنبه های منفی قضیه را نه فراموش که برای خود کمرنگ کنی....و شروع کنی....
و اما اگر نیاز عاطفی من ..تو . همه ما ... جوان ها همسر باشد کسی منکر عشق ورزی و نیروی قوی ان نیست..دوست من ..من هم می دانم که چقدر دوست داشتن کسی زیباست..ولی مطمئن باش ان فرد روزی خواهد آمد و آن روز تو باید در اوج گل مریم باشی که او به تو افتخار کند....
تا وقتی دست کوچکت را در دستان مردانه اش گذاشتی دیگر نخواهی دنبال ارزوهای جوانیت بگردی آنوقت دنبال ارزوهای مشترکتان می گردی و او به وجودت افتخار خواهد کرد و شاد خواهی بود...
پس نیاز عاطفی امروزت را به یاد او که نمی شناسیش بگذران و آرزوهای امروزت را امروز برآورده ساز تا او که امد گل مریمی در اوج داشته باشد...
دوست من .....
تو تنها نیستی..خداوند شاهد لحظه لحظه زندگی دختران و پسران پاک است....
لبخند بزن . شروع کن.....:46:
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
خدمت همه دوستانی که تو این تاپیک به من کمک کردن ،تشکر و قدر دانی دارم
مطمئن باشین راهنماییهای همه دوستان در جهت رفع مشکلم به کار خواهد امد ،از راهنماییهای همتون متشکرم
دوستون دارم
خبر های خوب رو تو همین تاپیک بهتون خواهم داد انشالله
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
سلام؛گل مریم؛
خواستم اولین دوستی باشم که شروع تغییر در زندگیت رو بهت تبریک میگه؛اون هم در همدردی
اولا" آواتار و دوم؛امضاء
ولی برای تغییر باید سرشار از انرژِی بود؛امضائی که گذاشتی خیلی قشنگه و به نظر من با محتوا؛اما باز هم به عقیده من برای تغییر با روحیه تو سازگار نیست؛
یک نکته کوچولو::
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
فعلا خوبم
ولی مطمئنم که باز تکرارخواهد شد اونم به زودی
لطفا" این بار منفی و جذب نیروی منفی رو از خودت دور کن؛ از ذهنت پاک کن، تا موفقیت در تغییر بیشتر باشه
مطالعه مطالب لینک زیر خالی از لطف نیست
http://www.hamdardi.net/thread-7193.html
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
کیوان عزیزم از لطفت خیلی ممنونم
از وقتی مشهد رفتم روحیه ام خیلی خوب شده ،اجازه نمی دم بار های منفی به وجودم راه پیدا کنه ،جدیدا هم که یه انگیزه حسابی مثبت پیدا کردم که قوی باشم و موفق
مطمئنم که من میتونم
در مورد این شعر هم ،باید بگم چون من عاشق این شعر هستم اینو قرار دادم ،وگرنه با روحیه من خیلی سازگاری ندارد ،و روحیه ام خیلی بهتر از این حرفاست
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
گل مریم خیلی خوشحالم که مسئله ای را انگیزه و هدف قرار داده ای تا انرژی مثبت داشته باشی و گامهای محکم برداری
یقین دارم که موفق خواهی بود و موفق تر خواهی شد اما یک نکته گل مریم جان
هر انگیزه و هدفی باید کاملا مشخص و آنالیز شده باشد .
مثلا
ماشین می خواهی و هدفت خرید ماشین است .
باید به این نکته ها توجه کنی .
چه ماشینی ؟چه مدلی ؟چه رنگی ؟ امکانات و برتری های این ماشین چیست ؟و.....
یا مثلا من آرامش می خواهم
آرامش یعنی چی ؟ این آرامش به چه وسیله بدست می آید ؟ برای رسیدن به آرامش به چه ابزارهایی نیاز دارم ؟مکملهای آرامش چیست و....
RE: قول داده بودم درد و دلامو بنوسم
مهمترینش اینه که به خدا قول داده ام که قوی باشم و کارای مثبت بکنم