+آقایان ، کدامیک را انتخاب می کنید ؟؟

با سلام
فرشته خانم عزیز امیدوارم از بنده دلخور نشده باشین :72:
اون سوال اولی که پرسیدین ابهام توش بود و قطعا نمیشد که بهش جواب قطعی داده بشه
اما حالا که شما سوال رو واضح گفین بنده هم صراحتا میکم که حاضر نیستم با دختری که دارای اینگونه رابطه ها ی افسار گسیخته باشه ازدواج کنم چون این رو برای خودم هم بد میدونم واسه اینکه به عقیده من این کار روح آدم رو تخریب میکنه و از درون معصومیت و پاکی رو از انسان میگیره

و بدونین که دخترا هم اینو خوب میدونین که الان در جامعه کنونی ایران نظر مرد ها در این مورد چیه و واسه همین هم امار دروغ گویی بالا رفته و همینطور عمل های ترمیم و یا رابطه های جنسی که ....خودتون بهتر میدونین
بنابراین هیچ راهی واسه اینکه ما این مسائل خصوصی کسی رو بفهمیم وجود ندارد

شاد باشین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

سلام بر دوستان عزیز

با توجه به تاپیک هایی که به انحاء مختلف موضوعیتش به روابط قبل از ازدواج ، به خصوص رابطه جسی باز می گردد . ( چه تاپیکهایی با عنوان خیانت ، چه سوابق جنسی پیش از ازدواج و چه انتخاب همسر و.... ) . در مطالعه آنها با روندی مواجه شدم که نیاز به پاسخ به یک سئوال اساسی از آقایون را دیدم که اینجا مطرح خواهم کرد . و به دنبال پاسخ دوستان ، تجزیه تحلیلی خواهم داشت .

---

فرشته عزیز
منتظر تجزیه تحلیل سرکار هستم. یا شاید تعداد پاسخها به حد مطلوب نرسیده؟
بهرحال اطلاع رسانی کنید ، کارهائی که شروع شده به نتیجه برسند.:72:

چشم در اولین فرصت ، دارم سئوالات بعدی رو تنظیم می کنم .

ببخشید اگر بزرگترها و آقا پسرها اجازه بدن منم یه کوچولو بگم
من خودم به شخصه دختری بودم بسیار مقی به عفت و پاکدامنی قبل ازدواج و بعد از ازدواج
قبل از ازدواجاحساس می کردم عفت و پاکدامنی و نجابت یک دخترمهمترین ارزش برای داشتن یک زندگی مشترک سالم و خوب است به همین خاطر اصلا با هیچ پسری حتی در حد یک پاسخ سلام هم بسیار سنگین و با اخم برخورد می کردم و یا اینکه اگر پسری از فامیل اسم مرا با کلمه خانم به کار می برد برای احوال پرسی به شدت ناراحت می شدم که به چه حقی اسم مرا صدا زده
نتیجه هنگام ازدواجم وقتی برای صحبت ابتدایی اولیه صیغه محرمیت خوانده شد من همه چیز را تمام شده دیدم و مجبور به دادن پاسخ مثبت شدم و دیگر اینکه چون با پسرها هیچ رابطه ای نداشتم فکر می کردم همسرم در مورد همه مسائل با صداقت و راستی سخن می گوید که بعد از ده سال عکس این مطلب برایم ثابت شد و افسوس صداقتم را می خورم که چگونه لگدمال شد
بعد از ازدواجهمچنان بر همان مواضع خودم پایبند بودم ولی به دلیل اینکه احساس می کردم شوهرم از من حمایت می کند کمی از اون حالت اخم خارج شدم و با آشنایان و دوستان برخوردی با روی باز نشان میدادم

نتیجه شوهرم مطمئن است که من تحت هیچ شرایطی به او خیانت نمی کنم توجه کنید که از نظر من یه جواب سلام با عشوه نیز خیانت محسوب میشود!
پس خیلی راحت مرا ترک کرد و رفت و اینجاست که غیرتش اصلا حرکتی نمی کند که توی این اجتماع ممکن است زن من اسیب ببیند و یا مردی نظر سوء به زنم داشته باشد و کاملا اظهار می کند زن من یک پا مرد هست و مطمئن هست من به راحتی از خودم دفاع می کنم و به هیچ مردی اجازه کوچکترین جسارتی را نمی دهم که این عدم حمایت شوهر و نداشتن حس غیرت مردانه که تمامی زنان خواهان آن هستند
باعث رنج و اندوه فراوان من شد
در نهایت نمیشه صرف این مطلب که رابطه قبل از ازدواج خوب هست یا نه به این مسئله نگاه کرد
شاید اگر من قبل از ازدواجم با چند پسر دوست بودم و به هر دلیلی رابطه مان ادامه پیدا نمی کرد و چند شکست عشقی در قبل از ازدواج را تجربه می کردم در زندگی اصلی ام بهتر و معقولانه تر برخورد می کردم و اینقدر وابسطه به شوهرم نمی شدم و عشقم را بی دریغ نثارش نمی کردم
شاید اگر قبل از ازدواج پسری دستم را می گرفت و یا حتی در ماشین روی صندلی جلو در کنار یک پسر می نشستم بعد از ازداوجم احساس نمی کردم وقتی گرمای دستای مردانه شوهرم را روی دستان حس می کنم در اوج لذت هستم
ویا اینکه وقتی در ماشین کنارش روی صندلی جلو نشستم احساس نمی کردم که در اوج ابرها راه می روم
این احساستی که گفتم دقیقا احساسی بود که من تجربه کردم و واقعا برایم دلنشین بود
ولی الان با مشکلی که برایم پیش اومده به نظرم احساس و عواطفم بازیچه شده است

بالهای صداقت عزیز

مطمئن باش که لذتی که ازش صحبت می کنی که تو زندگی مشترک تجربه کردی به همین دلیله که قبل از ازدواج با جنس مخالف رابطه ای نداشتی .
مطمئن باش کسایی که قبل از ازدواج روابط متعددی رو تجربه می کنند اون لذتی که باید از ازدواج نمی برند و مهم تر از اون با این روابط پیشاپیش پایه های زندگی آیندشون رو سست می کنند .
از این که روابطی قبل از ازدواج نداشتی و امروز با تمام نا ملایمات زندگی به همسرت وفادار هستی پشیمون نباش و از این بابت به خودت افتخار کن .

شناخت درست از جنس مخالف قبل از ازدواج لازم و ضروریه اما اشتباه ما اینجاست که فکر می کنیم اگر بخوایم جنس مخالفمون رو بشناسیم حتما باید روابطی رو تجربه کنیم . نه اصلا اینطور نیست این شناخت از خیلی راه های دیگه می تونه به دست بیاد که منابعش روز به روز در حال افزایشه . واقعا چقدر سعی کردیم که جنس مخالفمون رو از این طریق بشناسیم ؟ چرا فکر می کنیم فقط باید با رابطه داشتن شناخت؟

بالهای صداقت عزیز کاش این مسئله رو تو تاپیک جدیدی مطرح می کردی

با معذرت خواهی از دوستان به جهت اینکه، بنا به ضرورت نیاز است که یک حاشیه روی بر این تاپیک داشته باشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

color=#32CD32]نتیجه [/color]شوهرم مطمئن است که من تحت هیچ شرایطی به او خیانت نمی کنم توجه کنید که از نظر من یه جواب سلام با عشوه نیز خیانت محسوب میشود!
پس خیلی راحت مرا ترک کرد و رفت و اینجاست که غیرتش اصلا حرکتی نمی کند که توی این اجتماع ممکن است زن من اسیب ببیند و یا مردی نظر سوء به زنم داشته باشد و کاملا اظهار می کند زن من یک پا مرد هست و مطمئن هست من به راحتی از خودم دفاع می کنم و به هیچ مردی اجازه کوچکترین جسارتی را نمی دهم که این عدم حمایت شوهر و نداشتن حس غیرت مردانه که تمامی زنان خواهان آن هستند
باعث رنج و اندوه فراوان من شد
در نهایت نمیشه صرف این مطلب که رابطه قبل از ازدواج خوب هست یا نه به این مسئله نگاه کرد
شاید اگر من قبل از ازدواجم با چند پسر دوست بودم و به هر دلیلی رابطه مان ادامه پیدا نمی کرد و چند شکست عشقی در قبل از ازدواج را تجربه می کردم در زندگی اصلی ام بهتر و معقولانه تر برخورد می کردم و اینقدر وابسطه به شوهرم نمی شدم و عشقم را بی دریغ نثارش نمی کردم
شاید اگر قبل از ازدواج پسری دستم را می گرفت و یا حتی در ماشین روی صندلی جلو در کنار یک پسر می نشستم بعد از ازداوجم احساس نمی کردم وقتی گرمای دستای مردانه شوهرم را روی دستان حس می کنم در اوج لذت هستم
ویا اینکه وقتی در ماشین کنارش روی صندلی جلو نشستم احساس نمی کردم که در اوج ابرها راه می روم
این احساستی که گفتم دقیقا احساسی بود که من تجربه کردم و واقعا برایم دلنشین بود
ولی الان با مشکلی که برایم پیش اومده به نظرم احساس و عواطفم بازیچه شده است

---

سلام شما دچار خطای شناختی شدید.
مجاورت 2 مسئله با هم به این معنا نیست که رابطه علت و معلولی دارند.
مثلا فردی اولین بار است که به عمرش سوار قطار شده است و برای اولین بار است که قصد نوشیدن نوشابه دارد، به محض نوشیدن نوشابه، قطار وارد تونل می شود. او تصور می کند با نوشیدن نوشابه کور شده است.
اگرچه تاریک شدن فضا و نوشیدن نوشابه با هم اتفاق افتاده است ، ولی این دو هیچ رابطه علت و معلولی با هم ندارند.

اگر در مشکلات افراد این تالار نگاه کنید، مشکلی از نوع شما را اتفاقا افرادی بیشتر داشته اند که که قبل از ازدواج ، دوستی های دختر و پسری را هم به کرات تجربه کرده اند.
اگر فرمایش شما صحیح بود با تجربه ای که آنها داشتند نباید مشکل مشابه شما را پیدا می کردند.