+ازدواج با خارجي خوب است يا بد؟

من نوشته ام به مدت طولانی
وگرنه مگر بدون اینکه قبل از ازدواج کسی را بشناسیم می توان با او ازدواج کرد ؟؟؟؟
البته من با اینکه دو نفر به صورت پنهانی ( حتی کوتاه مدت ) بخواهند بدون اطلاع خانواده ها با هم اشنا بشن صد در صد مخالف ام:160:
اشنایی دو نفر می بایستی به صورت کاملا رسمی و با اطلاع دو خانواده باشه - حتی خانواده ها باید با هم رفت وامد داشته باشند - ولی این مساله نیابد به گوش فامیل - دوست - اشنا برسه
اطلاع خانواده ها به شناخت دقیق و کوتاه مدت کمک می کنه و قبل از اینکه ادم گرفتار احساساتش بشه می تونه تصمیم منطقی رو بگیره
با ارزوی شادکامی برای تمام دختر و پسر های جوان مملکت مون :203:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط wintersun77

سلام. دوست عزيز من هر كاري نكردم. خوب آدم اينجا تنهاست اگر با كسي دوست نشه از تنهايي رنج مي بره. من يك صحنه از ايشون ديدم كه باعث اين شد كه قضاوت كنم كه پايبندي ندارن. البته اين خانم با من دوست شده و به شدت هم علاقمنده و مي گه همش به تو فكر مي كنم و اين حرفها. و خيلي ازم معذرت خواسته سر اون قضيه كه ذكر كردم و بهم مي گه تو بايد به من اعتماد كني. البته ايشون به زودي از اين كشور مي ره و يك ترم ديگه .............

---

سلام
والل من بحث و حرفی ندارم چون هر کس نظر خودش رو داره
من با خیلی از حرفایی که شما و دیگران اینجا زدن موافق نیستم
نجابت و پاکی در دختر ایرانی از نظر روابط اگر باشه به خاطر فشار اجتماعی هستش
نمونش بسیاری از دخترهای ایرانی هستن که در محیط باز اروپا از همه خارجیا هم بدتر شدن
از نظر زیبایی هم اینه که خارجی ها دختر بور و رنگ و وارنگ زید دیدن و الان براشون سبزه و مو سیاه خیلی جذابه
یه دختر فنلاندی اگر بیاد ایران پسرات براش دستو پا میشکنن
دخترهای ایرانی الا شدیدا مادی شدن و براشون پول شما خیلی بیشتر مهم
من در مورد این حرفایی که می گم دلایلی دلرم که از دهن دو تا کارشناس شنیذم یکیش دوستم که دکتر روانشناسی هستن و تو این مسائل واردن
نتیجه اینه آدم خوب خوب و همه جا هست
و آدم بد هم همه جا هست
مثلا دخترهای ایرانی شاید چندین برابر دخترهای خارجی دروغ بگن که واقعیت تلخیه...

سلام آقا
این تماما بستگی به خودتون داره نمیشه گفت که ازدواج با فردی خارجی خوب نیست.ببینید آیا ایشون معیارهای شما رو دارن؟با اعتقادات شما میتونن خودشون وفق بدن یا برعکس.
من خودم چند سال آلمان بودم و میتونستم با مرد آلمانی ازدواج کنم ولی راستش معیارام نداشتن و چون فردی احساسی هستم و نمیتونستم بازبان آلمانی احساس درونی خودم بیان کنم ازدواج نکردم والان برگشتم ایران و بایک ایرانی ازدواج کردم و راضی هستم در حالی که چندتا از دوستام شوهرشون آلمانی ودارن زندگی می کنن.
این بستگی فقط به خودتون داره باید خودتون تصمیم بگیرین.شاید این خانم بهترین زن برای شما بشن.کسی چه میدونه؟
خودتون انتخاب کنید

من که خیلی دوس دارم با یه خارجی ازدواج کنم .. مخصوصا اگه آمریکایی باشه:227:

اینم نظر شخصی‌ من در مورد این تاپیک!

تا زمانی‌ که همزبان هام روی زمین وجود دارن، که احساساتم رو با زبان مادری درک کنن و تا زمانی‌ که دختر‌های پاک و با نجابت در کشور خودم پیدا میشن،

هرگز به ازدواج با یک خارجی‌ فکر نمیکنم...:81:

کامران

سلام به همه دوستان
والله اینکه بخواین احساس رو به زبون مادری و غیرمادری بیان کنید
به تسلط و عادت شما به زبون بر می گرده
یه دلیله ولی دلیل جالبی از نظر من نیست
چون ازوا و عشق به دلیل همراهی و همدلی هست و می تونه خیلی عمیق باشه
آیا شما کسی که حتی جونش رو هم براتون فدا می کنه به خاطر زبونش می زارید کنار
کمی تو عشق باید عدالت هم باشه.
مشکل من این هست که ما هموطنایی که هم زبونیم خیلی راحت با زبون مادری خودمون به هم دروغ می گیم
خیلی مادی و تجملاتی هستیم...دلیل اینکه من تو این بحث اومدم به خاطر اینکه با هر کسی حرف زدم ظاهر بین و مادی بوده...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Petersool

سلام به همه دوستان
والله اینکه بخواین احساس رو به زبون مادری و غیرمادری بیان کنید
به تسلط و عادت شما به زبون بر می گرده
یه دلیله ولی دلیل جالبی از نظر من نیست
چون ازوا و عشق به دلیل همراهی و همدلی هست و می تونه خیلی عمیق باشه
آیا شما کسی که حتی جونش رو هم براتون فدا می کنه به خاطر زبونش می زارید کنار
کمی تو عشق باید عدالت هم باشه.
مشکل من این هست که ما هموطنایی که هم زبونیم خیلی راحت با زبون مادری خودمون به هم دروغ می گیم
خیلی مادی و تجملاتی هستیم...دلیل اینکه من تو این بحث اومدم به خاطر اینکه با هر کسی حرف زدم ظاهر بین و مادی بوده...

---

سلام،

در مورد همراهی و همدلی باهات موافقم...

اما اینکه بیان و ابراز احساسات به میزان تسلط و عادت به یک زبان برمیگرده، نه با این موافق نیستم...

در این زمینه، نه تنها من، بلکه دوستانی غیر ایرانی‌ دارم که مثل من فکر می‌کنن و معتقدن احساساتی‌ که از عمق وجود انسان نشات گرفته باشه، ابرازش تنها با زبان مادری امکان پذیره، چرا که هر کلمه در زبان مادری، نه تنها با خودش بار معنایی داره بلکه یک بار احساسی‌ نا‌ خود آگاه هم با خودش داره...و این دقیقا این تمایز رو به وجود میاره...

اگرچه، این صرفاً یک ترجیح شخصی هست به این معنی‌ که من اگر نتوانم همدلی پیدا کنم که همزبانم باشه، بنا به این فرض که به هر حال مجبورم همدلی پیدا کنم، در اون صورت زبان برام مهم نخواهد بود...

و البته این موضوع تا حدی هم بر میگرده به طرز فکر فرد...

برای مثال، دوستی‌ آلمانی‌ دارم که مثل من فکر میکنه و به این قضیه معتقده و دوستی‌ دیگر که به این قضیه معتقد نیست و البته استدلالش هم این هست که برای س ک س، نیازی به صحبت کردن نیست...

بنابرین، من فکر می‌کنم این به طرز فکر افراد هم بستگی داره...

و البته از نظر فرهنگی‌ هم، من به شخصه با خیلی‌ از مسائل این‌ها نمیتونم کنار بیام...

که این دیگه خیلی‌ ربطی‌ به ایرانی‌ و خارجی‌ بودن نداره...چون در این مورد با خیلی‌ از ایرانیها هم اینجا نمیتونم کنار بیام...

K