RE: چطور مساله رو مطرح كنم؟
[align=justify]Bruss Lee عزیز:72:
برای من هم پیش اومده که در موردی راهنمایی شخص خاصی رو بخوام ولی اون شخص به تاپیکم سر نزده باشه. در اینطور مواقع با پیام خصوصی ازشون درخواست راهنمایی کردم. و طبق معمول با مهربونی و لطف بچه های تالار مواجه شدم.
شما شناخت خوبی از فرشته مهربان و بقیه اعضاء دارید. پس حتما می دونید که keyvan هم جزء بهترین های تالار هستند.
در مورد "بالا رفتن سن ازدواج" با شما موافقم و این یکی از دغدغه های ذهنی خودم هم هست که در این شرایط تکلیف جوان ها و نوجوان های ما چیه؟ و می دونم که این شرایط پسرهای ما رو به فریب دخترها سوق می ده، و دخترها رو به فریب همسر آینده شون.
جوابی برای نگرانی شما از این وضعیت ندارم، اما توجه تون به مسائل اجتماعی رو تحسین می کنم.
همراه با آرزوی بهترین ها برای شما دوست جوانم، و همه جوان های کشورم. :72:[/align]
RE: چطور مساله رو مطرح كنم؟
سلام بروس لی :72:
چرا دلخور میشی برادر ؟
دوستان که جوابهای خوبی دادند . من تاپیکت رو خوندم و واقعا سطح بالای تفکرت رو تحسین میکنم . من به دلایل شخصی چند وقتیه که حوصله نوشتن رو ندارم ، وگرنه سعی میکردم کمک بیشتری ( اگر از دستم بر میومد ) بکنم .
اما بروس لی جان به عنوان یه برادر که چند سال ازت بزرگتره بهت پیشنهاد میکنم تا بیست و چهار پنج سالگی دور و بر ازدواج نری . تا اونموقع فقط به فکر درس و کار باش . میدونم سخته ولی بالاخره شرایط امروز هم اینه دیگه . خودت که خوب میدونی ...
درسته که آدم منطقی و فهمیده ای هستی ولی باید بیشتر تجربه کنی باید پخته تر بشی . یه کم دست نگه دار . ببخشید که اینقدر خلاصه گفتم . موفق باشی
RE: چطور مساله رو مطرح كنم؟
سلام برBruss Lee برادر بزرگوارم.
انشالله که خوب باشی. ببخشید بنده قدری دیر پاسخ سوال های شما را می دهم...
برادر عزیزم پوزش بنده را بپذیرید فکر کردم منظور شما این است که دختر خانوم از شما بزرگترند. اما در مورد کوچک بودن یک یا دو سال باید عرض کنم:::
در هیچ جا و در هیچ تحقیقی بطور قطعی ثابت نشده است که اگر دختر کوچکتر از پسر باشد حال چه یک سال و چه پنچ سال.....در واقع زندگانی بدون مشکل خواهند داشت.
اصولا به نظر خود بنده نباید بیش از حد بر کوچک بودن دختر اصرار ورزید. عقاید قدیمی باید کنار زد.
اما در مورد اینکه فرمودید مشکل اصلی بنده ""ایجاد انگیزه"" است....باید بگویم::
برادر گرامی ""انگیزه"" چیزی نیست که در دیگران و در موقعیت یا امری جست و جو کرد "انگیزه" درونیست.
به شما اطمینان می دهم اگر کسی توان این را نداشته باشد که در حال و وضعیت کنونی انگیزه ای برای تلاش داشته باشد حتی با ""ازدواج"" نمودن انگیزه اش بیشتر نخواهد بود اگر هم چنین شود ""مقطعیست"".
اصلا یکی از دلایل غلط و اشتباه ""ازدواج"" این است که ما صرفا با تکیه بر این امر خواهان تغییر و بالا بردن انگیزه باشیم. ابتدا باید انگیزه ایجاد شود تا بعد ازدواج صورت گیرد.
ولی به مسائل خوبی اشاره نمودی و انهم وضع دختران و پسران جوان ماست...... دوست خوبم مشکل جوانان ما ""ازدواج"" چه زودهنگام و دیر هنگام نیست....مشکل جوانان ما عدم تخلیه بجا و استفاده از استعدادهای خویشتن است.و این مشکل هم ناشی از سوء مدیریت است.
ولی شما هم جوان هستید بنده هم.....مهم این است در وضع کنونی ""هدف"" خود را گسترده تر سازیم.....صرفا به ""ازدواج زودهنگام یا دیر هنگام"" دل نبندیم.
برادر بزرگوارم باید توان خود را بالا بریم....حتی اگر موقعیت ازدواج را نیافتیم .""امید"" زندگی را از دسنت ندهیم.بیشترین زیان را زمانی خواهیم دید که بدون آگاهی و تجربه کافی وارد زندگی مشترک شویم.
این راه ها....این تجربه ها...حتی حضور گرم و پربار شما در تالار خود راهیست برای استفاده از استعدادهای نهفته.
دوست من باور کن./...این موقعیت ها نیستند که انسان را پخته تر می سازند بلکه نحوی برخورد ما با موقعیت هاست که نشان دهنده انگیزه و قدرت واقعی ست.