RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
حاج اقا مصطفي سلااااام
من چند روزيه كه يه طوري شدم به قول خودم جني شدم:302: به همي دليل هم تا تنها ميشم گوشي رو بر ميدارم و به اين و اون زنگ ميزنم و البته نام همسرم در صدر اين جدوله
ممكنه كه خانم شما از تنهاييش بترسه؟شما بهتر ميشناسينش ممكنه اينطور باشه؟
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نه، اون اينطوري نيست! البته همينطور كه دوستان خوبم هم گفتن بيشتر احساس تنهايي است كه باعث ميشه تماسهاي مكرري با من داشته باشه.
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام آقا مصطفی،
من با نتیجه ای که گرفتید موافق نیستم.
طاهره عزیز درست می گن:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طاهره
تلاش شما برای حل و فصل مشکلات کوچکی که گاهی در اثر بی توجهی زن و شوهر تبدیل می شن به ناراحتیهای بزرگ و لاینحل واقعا ستودنیه ...:104:
من هم این خصوصیت شما رو خیلی می پسندم. اما در این مورد خاص حس می کنم دارید به خطر "سازش" نزدیک می شید!
لطفا این پست رو با دقت بخونید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط taravat
mostafun عزيز منم اوايل با شايان اين مشكل رو داشتم باز خدا خانومت رو حفظ كنه كه روزي 4 بار زن ميزنه!!!
تنها دليل زنگ زدن بيش از حدم هم نگراني بود و تغيير رفتاري كه اون توي محيط كارش نشون ميداد.هميشه اين ذهنيت براي من به وجود مي اومد كه نكنه همسرم توي محيط كار نظري به كسي داره و با من تا اين حد رسمي صحبت مبكنه،هر چي اون تلگرافي تر صحبت ميكرد تماسهاي من بيشتر ميشد و باورهاي اشتباه بيشتر به وجود مي اومد.خدا رو شكر از زماني كه لحن صحبت كردنش عوض شده حتي براي كار ضروري هم تماس نميگيرم و سعي ميكنم تا جايي كه امكان داره مزاحم كارش نشم.
در ضمن من پست یه شخص تیز بین دیگه رو براتون می ذارم که مطمئنم خیلی ازش استفاده خواهید کرد.
فقط کافیه در نظر داشته باشید که ما همه قبل از اینکه زن یا مرد باشیم، انسان هستیم.و ریشه ی احساساتمون با هم مشترکند!
( این پست رو از این جهت میارم که فکر می کنم مشکل خانم شما همون مشکل taravat باشه!! )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mostafun
سلام. قبل از هر چيز ورودتون رو به تالار خوش آمد ميگم.
مشكل بدبيني (يا بد دلي!) كه در برخي مردها وجود داره، چند تا علت مي تونه داشته باشه.
1. يكي از اونا ميتونه دروغ گفتن و پنهانكاري از طرف خانم باشه. توجه داشته باشيد كه حتي يك دروغ هم مي تونه اعتماد رو كاملا از بين ببره! پس در مرحله اول بايد اعتماد كامل رو بوجود آورد. اون هم با صداقت كامل!
2. نا آگاهي از فعاليتهاي روزانه خانم براي مرد خوشايند نيست. يعني اگه مردي ندونه كه الان همسرش كجاست و داره چكار ميكنه، احساس بدي پيدا مي كنه (شايد به همين دليل باشه كه دين از زن مي خواد كه براي بيرون رفتن از همسرش اجازه بگيره يا به عبارت ديگه همسرش رو در جريان كارهاش قرار بده). راه حل اين مساله هم ساده است. به نظر من شما بايد قبل از انجام هر كاري، ايشون رو در جريان بذاري، حتي اگه لازمه درباره نحوه رفت و آمد، كساني كه با اونا وقت مي گذرانيد، زماني كه بايد براي اون سپري كنيد و ... توضيح بديد. اين كار باعث ايجاد دلگرمي و اطمينان در مرد ميشه!
3. اين رفتارها در دوران عقد تا حدودي طبيعي است، به خاطر عدم شناخت دختر و پسر! البته اگه رفتار هسرتون جنبه " مرضي " داره، بهتره حتما به يك مشاور خوب مراجعه كنيد. درباره جدايي نميشه اينقدر زود تصميم گرفت!
لزومی ندیدم که تغییرات جزئی رو اعمال کنم.:72:
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
از philosara به خاطر توجه دقيقش به مساله ممنونم.
درسته! شايد فقط احساس تنهايي نباشه، اما به نظر من قسمت عمده مساله همونه!
من و خانمم با هم زياد صحبت مي كنيم. در مورد همكارهاي مونث بنده، (اگر چه حسادتهاي زنانه رو هم نميشه انكار كرد) ايشون بدبيني يا شك و شبهه اي نداره الحمدلله! فقط در حد شوخي گاهي به اين مساله اشاره مي كنه، اما هيچ وقت از اون به عنوان دليل تماسهاش حرفي نزده. و البته اگه بود حتما مي گفت، چون وقتي حسادتش گل مي كنه، بدون تعارف ميگه!
چيزي كه نظر من رو در اين زمينه تاييد مي كنه اينه كه وقتي مهمون داريم، اين تماسها به "صفر" مي رسه! اون موقعه كه من (كه حالا به زنگ زدنش عادت كردم) دلتنگ ميشم و يه زنگ به خونه مي زنم!
خدا رو شكر اون منو خوب درك مي كنه (در حدي كه انتظار دارم) منتها نمي تونه جلوي نگراني خودشو بگيره! به من ميگه كه قبلا اين نگراني رو نسبت به مادرش داشته و حالا به من منتقل شده!
در مورد مشاور هم خودش هم موافقه كه بره. مشاور هم نزديكمون هست و تقريبا مجاني! فقط هنوز به نظرمون اونقدر مساله جدي نيست كه بخاطرش بره مشاوره.
اگه واقعا جديه كه بره (يا بريم)؟
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
با توضيحاتي كه از زندگي مشتركتون ميشنوم واقعا لذت ميبرم.....همدلي و همزبوني تو زندگي تون پررنگه
عاليه.....خداروشكر:104::73::72::43:
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun عزيز تازه چه خبر؟ تماسهاي خانمتون كمتر نشده؟
به نظرم چند تا فيلم طنز براي ايشون بخريد به همراه چند تا كتاب و نتيجه رو برامون بنويس.
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
taravat عزيز، ممنون از توجهت.
توي اين چند روز، چند بار خودم تماس گرفتم. به نظر موثر مياد. يعني توي روحيه اش خيلي تاثير مي ذاره، اما تلفنهاي اونو چندان هم كم نكرده!
البته من نمي تونم زياد به خونه زنگ بزنم! چون واقعا درگير كار ميشم، مدتي كه سر كار هستم، اونقدر فكر و ذكرم رو كار پر ميكنه كه تقريبا تا موقع ناهار نمي تونم به موضوع ديگه اي فكر كنم (البته نه به اين شوري شور!!)
يه چيز ديگه اي هم هست. من بر اساس منطق خودم، بايد با يه نفر "كار" داشته باشم تا باهاش تماس بگيرم و براي يك تلفن "احساسي" هم اداره رو جاي مناسبي نمي دونم. براي همين "انگيزه" اي براي زنگ زدن پيدا نمي كنم.
خوب اون توي خونه راحت مي تونه بگه: "عزيزم چطوري؟" يا "دلم تنگ شده" يا ... اما من چي؟ به همون دلايلي كه گفتم نمي تونم توي محل كارم خيلي صميمانه با همسرم صحبت كنم.
به هر حال دارم شروع مي كنم!
ضمنا كامپيوترمون هم مملو از انواع كارتون و فيلم هست!
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
چرا همین حرفا رو توی خونه با محبت و ارامش(تو خونه که میتونید؟!) به همسرتون نمیگید؟ که خانومه گلم من که جلو همکارام نمیتونم باهات راحت حرف بزنم ؟مجبورم رسمی صحبت کنم خودم هم ناراحت میشم ولی مجبورم.... ایشون هم که بچه نیست حتما میپذیرن مگر اینکه بخوان بهونه بگیرن! بهتون حق میدم خوب شما هم منطق خودتون دارین البته تا حدی هم درسته به نوبه خودش اما یادتون باشه طرف مقابلتون دوست و همکارتون نیست! خانوم شما هستن! میشه تا حدی همونطور که میگین انجام دادین منعطف تر باشین .... این خیلی خوبه ولی با خانومتون بیشتر توی خونه از شرایط کاریتون و محیط کارتون بگید..اینکه احساستون چیه اون لحظه و یا ممکنه همکاراتون چی بگن....
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
نظر همه دوستان بسیار خوب و کارشناسی بود
اما پیشنهاد من به ارتباط تلفنی اکتفا نکنید sms,email,off راههای دیگه ای هستند که شما میتونید خیلی راحت بدون توجه به محیط به همسرتون ابراز احساسات کنید.
راستی به نظرتون اشکالی داره اگه همسرتون هم با این تالار آشنا بشن؟
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مصطفاي عزيز برادر خوبم
مي بينم كه داريد پدر مي شيد و صد البته كه خانم شما از اين بابت بخاطر اينكه توي اين شهر غريبه كمي احساس ترس و نگراني مي كنه و چون كار ديگه اي نداره و شما هم به قول خودتون بخاطر غيرتي كه داريد نمي تونيد جوابهاي احساسي بديد خوب باعث ميشه كه براي شنيدن چنين كلماتي مجدد و مجدد زنگ بزنه چون اين يه حس توي اكثر خانمها مي تونه باشه كه اگر از اون صحبتي كه مي كنند چيزي كه مي خوان به دست نيارن اينقدر تلاش مي كنند كه به نتيجه و آرامش كه ميخوان برسن اينكه خودتون تماس ميگيريد خيلي خوبه ولي باز تفاوت چنداني نداره وقتي كه اون كلمات آرامش بخش و با محبتي كه انتظارش را داره نشنوه خوب مي گيد بارداره و نمي تونيد جلوي همكارها بگيد دوستش داريد بگيد نگرانشيد بگيد مراقب خودش و بچه باشه بگيد ... خودتون كه اوستاييد با دوستان مشاور مثل طاهره خانم و دوتاي ديگه از دوستان موافقم اما هميشه نمي تونه اين حركت صرف اين باشه كه به شما اعتماد نداره مثلا من خودم وقتي احساس كنم نياز دارم فقط صداي كسي را بشنوم تا احساس آرامش كنم پس اين تماس را ميگيرم اين را مي تونيد در مورد همسرتون درك كنيد كه حتما مي تونيد ولي خوب سرگرم كردنش با كارهاي مفرح و بيرون رفتنش از خانه باعث مي تونه بشه كه توهماتي كه در ذهن داره كمتر بشه و كمتر احساس نگراني كنه
موفق باشيد و شاد و خوشبخت