برادر عزيزم
حرف مشاور ها درست بوده كه گفتن تا خودتون نخواين نميشه كاري كرد اين عين حقيقته
يه سوال رابطه شما با مادرتون چه طور بوده (كودكي)الان ايشون در قيد حيات هستند؟رابطتون باهاشون چه طوره؟
نمایش نسخه قابل چاپ
برادر عزيزم
حرف مشاور ها درست بوده كه گفتن تا خودتون نخواين نميشه كاري كرد اين عين حقيقته
يه سوال رابطه شما با مادرتون چه طور بوده (كودكي)الان ايشون در قيد حيات هستند؟رابطتون باهاشون چه طوره؟
به نظر من این خیلی خوبه که شما سعی خودتون رو کردید و تصمیمتون رو برای تغییر خودتون گرفتید، اما راهی که می خواید برید خیلی سخته و نیاز به گذر زمان داره، شما باید این تغییر رو خودتون در عمق وجودتون به وجود بیارید، درسته که شما برای ادامه ی راه به کمک و تاییدات همسرتون نیاز دارید اما همسر شما هم باید ببینه و شاهد باشه که شما شروع کردید و تصمیم گرفتید و می خواید عملی کنید، وقتی از تصمیم شما مطمئن بشن حتما تاییدتون می کنن، شما نباید نا امید بشید و باید ابتدا خودتون شروع کنید حتی اگر همسرتون همراهی تون نکنن شما برای اینکه واقعا تغییر کنید ابتدای راه فقط خودتون هستید که می تونید به خودتون کمک کنید بدون کمک دیگرون، ابتدا برای خودتون مشخص کنید که چه هدفی باعث شده که شما بخاطر اون می خواید تغییر کنید؟ آیا رسیدن به اون اهداف ارزش این تغییرات رو داره ؟ حتما روی کاغذ این ها رو برای خودتون مشخص کنید و سپس برای رسیدن به اون ها برنامه ریزی کنید.
شما فکر کنید که تنها هستید و تا آخر راه کسی نیست که به شما کمک کنه، شما نباید به کسی وابسته باشید، باید فقط به خودتون و توانتون و انرژی های مردونه ی خودتون که در وجودتون نهفته هست فکر کنید و وابسته باشید، شما نباید خسته بشید و باید به هر شکلی که شده راه رو ادامه بدید.
به نظر من وقتی نظر قطعیتون رو گرفتید، با کلمات حقیقی که از عمق وجودتون بلند میشه و همین طور با احساسات خیلی خیلی ظریف و قشنگ با همسرتون صحبت کنید و در مورد اهداف و انگیزه هایی که باعث شده شما به فکر تغییر بیفتید حتما با همسرتون صحبت کنید.
بهشون بگید که شما تصمیم خودتون رو گرفتید، یه تصمیم مردونه ی مردونه و اگر توی این راه، تو هم کمک نکنی من ادامه خواهم داد ولی خیلی خیلی دوست دارم که تو کمکم کنی و اگر فکر می کنید روشی هست که شما می دونید با انجام دادن اون توسط خانومتون حال و احوالتون بهتر میشه و اراده تون برای ادامه محکم تر برای خانومتون بیان کنید، از چیزی نترسید، خانومها واقعا خوشحال میشن وقتی ببینن که میتونن همراه همسرشون باشن.
مثلا اگر زود عصبانی میشد به خانومتون بگید اگر این روزها زود عصبانی شدم و احساس کردی بدخلق تر شدم شما سکوت کن و یا با من جرو بحث نکن، اجازه بده که رشد کنم و خودم و وجودم رو بشناسم، اجازه بده توانایی هایم رو بشناسم.
یا به همسرتون پیشنهاد بدید که اگر کار کوچیکی هم برای ایشون انجام دادید از شما تشکر کنن یا برای انجام کارهای دیگه که برای زندگیتون مفید هست تشویقتون کنن، بهشون بگید این جوری می تونن به شما کمک کنن.
حتما به همسرتون بگید که برای اینکه زندگیتون رو بسازید و به همسرتون نزدیک تر بشید به فکر افتادید اون جوری مطمئن باشید که ایشون هم به شما کمک می کنن.
امیدوارم که موفق باشید.