RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
دوست عزیز سلام:72:
همه ما قبول داریم که خیلی سخته. می گن ادم وقتی عزیزی رو از دست می ده چون خاک سرده بعد از چند وقتی غصه خوردن و .... فراموش می کنه. من نمی گم مشکل شما کمتر از از دست دادن یه عزیزه نه خیلی سخته که همسر ادم خیانت کنه اما مرگ عزیز و بالاخره ادم فراموش میکنه چه برسه به این مسایل. من خودم گاهی برای فراموش کردن موضوعی اوقدر اونو زیرو رو می کنم و بهش فکر می کنم و عذاب می کشم که اخر خسته می شم و سعی در فراموش کردنش می کنم ظاهرا شما هم داری همین کار و می کنی چون با این همه فکر بالاخره خسته می شی و سعی می کنی فراموش کنی. بالاخص بعد از مدتی که انشاءا.. پاکی همسرت دوباره بهت ثابت بشه. اما در حال حاضر می دونی تاوان این همه فکر و استرس چیه؟ یه بچه عصبی که مدام گریه می کنه خوب نمی خوره و خوب نمی خوابه و در نوجوونی خدا به دادت برسه.
پس خودت و مجبور کن که فراموش کنی سعی کن نقات قوت و مثبت همسرت و به ذهنت بیاری. می دونم این موضوع میاد تو ذهنت اونم با جزییات. سخته اما شما چاره ای نداری جز فراموشی.
همسرتم باید در این زمینه کمکت کنه تا بتونی راحت فراموش کنی. ازش کمک بخواه. اما زیاد موضوع خیانتشو به روش نیار. چون اون وقت روش به روت به روت باز می شه.
خدا بهترین گزینس توکل کن ازش کمک بخواه و صبوری کن باور کن کمکت می کنه. چند وقت بعد خیلی ارومتری.
سختی این مشکل و فقط زمان و توکل به خدا حل می کنه نه هیچ چیز دیگه.:72::46:
موفق باشید.
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام
به همه ی دوستان
ما خانومها انگار محکوم به بخشیدن تحمل کردن ودم برنیاوردن هستیم
این دوست خوبمون نمیدونم بعد از این مدت کارش به کجا رسید کاش بیاد بگه در چه حالیه من که واسه خودش وبچه اش ارزوی سلامتی دارم
یک نکته توی همدردیهای دوستان بود توجیح اینکه چون آقا پیش اون زنه از خانومش تعریف کرده پس دوسش داره و گول خورده بهش فکر نکن و.... به نظر میاد داریم دلیل تراشی می کنیم فکر نکردن به این موضوع مشکلت را حل نمیکنه برعکس باید فکر کنی حرف بزنی حتی باهاش بحث شدید کنی تا هرچی تو دلت هست بیرون بریزی تا راحت بشی باید تاوان خیانت یا به قول دوستان اشتباهش را بده حداقل باید بیشتر از الان تو عذاب بکشه فکر نکردن درمان نیست
من به این دوستمون یه صحبتی دارم این مسئله ای نیست که فراموش بشه یعنی فراموش میشه بزور اما قابل بخشش نیست به نظر من بشین وبا شوهرت حرف بزن همه ی سوالات رو ازش بپرس و ازش جواب بخواه بعد بهش بگو فرض کن من کلی عیب وایراد داشتم اما توحق نداشتی خیانت کنی باید به رابطه وپیمانمون وفا دار می موندی و به هر دلیلی تصمیم گرفتی باهاش بمونی بهش بگو که نمی بخشیش فقط سعی می کنی فراموش کنی وبهش بگو که اگه تکرار بشه دیگه هیچ احساسی نسبت بهش نخواهی داشت بذار اعلام ندامت وپشیمانی کنه و بعد جریمش کن مثلا یک چیز خیلی خیلی گرون بگو واست بخره که بیشتر از توان فعلی مالیش باشه وبهش بگو واسه اینکه بتونی فراموش کنی باید مثلا 3 ماه همه ی کارهای خنه را بکنه وهر روز برات گل بخره تا پایان 3 ماه تمام محبتش را بهت ابراز کنه تا شاید بتونی فراموش کنی وتصمیم بگیری که باهاش میمونی یا نه
اگه راحت بگذری پر رو میشه
یک مثلی هست که میگه کلاغی که به گوه خوری افتاد دیگه نمیتونی جلوشو بگیری که نوک نزنه پس سعی کن درس خوبی بهش بدی
در ضمن از خودت ضعف نشون نده و بدون اشاره مستقیم بهش حال کن که اگه پاش بیفته هیچ وابستگی ای بهش نداری عاطفی یا احساسی
قوی باش ومحکم
موفق باشی
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ariana
سلام
به همه ی دوستان
ما خانومها انگار محکوم به بخشیدن تحمل کردن ودم برنیاوردن هستیم
این دوست خوبمون نمیدونم بعد از این مدت کارش به کجا رسید کاش بیاد بگه در چه حالیه من که واسه خودش وبچه اش ارزوی سلامتی دارم
یک نکته توی همدردیهای دوستان بود توجیح اینکه چون آقا پیش اون زنه از خانومش تعریف کرده پس دوسش داره و گول خورده بهش فکر نکن و.... به نظر میاد داریم دلیل تراشی می کنیم فکر نکردن به این موضوع مشکلت را حل نمیکنه برعکس باید فکر کنی حرف بزنی حتی باهاش بحث شدید کنی تا هرچی تو دلت هست بیرون بریزی تا راحت بشی باید تاوان خیانت یا به قول دوستان اشتباهش را بده حداقل باید بیشتر از الان تو عذاب بکشه فکر نکردن درمان نیست
من به این دوستمون یه صحبتی دارم این مسئله ای نیست که فراموش بشه یعنی فراموش میشه بزور اما قابل بخشش نیست به نظر من بشین وبا شوهرت حرف بزن همه ی سوالات رو ازش بپرس و ازش جواب بخواه بعد بهش بگو فرض کن من کلی عیب وایراد داشتم اما توحق نداشتی خیانت کنی باید به رابطه وپیمانمون وفا دار می موندی و به هر دلیلی تصمیم گرفتی باهاش بمونی بهش بگو که نمی بخشیش فقط سعی می کنی فراموش کنی وبهش بگو که اگه تکرار بشه دیگه هیچ احساسی نسبت بهش نخواهی داشت بذار اعلام ندامت وپشیمانی کنه و بعد جریمش کن مثلا یک چیز خیلی خیلی گرون بگو واست بخره که بیشتر از توان فعلی مالیش باشه وبهش بگو واسه اینکه بتونی فراموش کنی باید مثلا 3 ماه همه ی کارهای خنه را بکنه وهر روز برات گل بخره تا پایان 3 ماه تمام محبتش را بهت ابراز کنه تا شاید بتونی فراموش کنی وتصمیم بگیری که باهاش میمونی یا نه
اگه راحت بگذری پر رو میشه
یک مثلی هست که میگه کلاغی که به گوه خوری افتاد دیگه نمیتونی جلوشو بگیری که نوک نزنه پس سعی کن درس خوبی بهش بدی
در ضمن از خودت ضعف نشون نده و بدون اشاره مستقیم بهش حال کن که اگه پاش بیفته هیچ وابستگی ای بهش نداری عاطفی یا احساسی
قوی باش ومحکم
موفق باشی
خیلی تند بود من اگه مرد بودم به جد و آبادم میخندیدم به شما خیانت کنم وای وای:311::311:
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
به نظر من این که بعد از خیانت طرف مقابلت هنوز ایستادی و میخوای کاری کنی که به رفتارش و کارهاش فکر نکنی بابت اینه که از اون دوست داشتن و عشق قدیم هنوز توی دلت چیزهایی باقی مونده. این موضوع به معنی بخشش نیست. حالا که اینطور فکر میکنی و به پشتوانه همون عشق قدیم باور این موضوع اینقدر برات مشکله، سعی کن اینو به عنوان یک خطای بزرگ که همراهت انجام داده ببینی و فرصت جبران بهش بدی. (هرچند معتقدم جبران پذیر نیست). اما حالا که نمی خوای ترکش کنی چون به نظرم هنوز دوستش داری و به خاطر بچه ها، پس بازم صادقانه باهاش بمون و افکار بدت رو از خودت دور کن. بذار اون برای رفتار بدش همواره شرمنده تو باشه. در ضمن در این مورد اصلا با خانوادهات یا نزدیکانت حرفی نزن:72: برای تو و فرزندت آرزوی سلامتی و شاد بودن دارم
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
کاریه که شده میدونم سخته نمیشه فراموشش کرد ولی منم با دوستمون موافقم باید تنبیهش کرد باید اون بیشتر از تو پشیمون بشه و به پات بیوفته . واسه این فکر هایی هم که همش میاد سراغت بهت پیشنهاد می کنم هر موقع می خواد شروع بشه صلوات بفرست . یا ذکر بگو اگه زبونت مشغول باشه ذهنت نمیتونه جایی متمرکز بشه . تازه واسه بچت هم خوبه من که نمیدونم ولی شاید بهش آرامش بده . :72: