-
RE: چرا خدا.....
نه دوست عزیز من زندگیمو بر پاییه یک استخاره بنا نکردم
من با همه مشورت کردم همه منو به همین راهی که رفتم راهنمایی کردن و همه حتی منو هل دادن تو این راه
من فقط خواستم استخاره کنم تا مطمئن بشم
و می دونم که خدا نظرش در راه من خوب بوده ولی نمی دونم چرا الان برای ادامه ی راه کمکم نمی کنه
-
RE: چرا خدا.....
شکوفه عزيز
كوهنوردي مي خواست بلندترين قله را فتح كند .بالاخره بعد از سالها آماده سازي خود،ماجراجو يي اش را آغاز كرد.اما از آنجايي كه آوازه ي فتح قله را فقط براي خود مي خواست تصميم گرفت به تنهايي از قله بالا برود.
او شروع به بالا رفتن از قله كرد ،اما دير وقت بود و به جاي چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد، تا اينكه هوا تاريك تاريك شد.
سياهي شب بر كوهها سايه افكنده بود وكوهنورد قادر به ديدن چيزي نبود . همه جا تاريك بود .ماه و ستاره ها پشت ابر گم شده بودند و او هيچ چيز نمي ديد .
در حال بالا رفتن بود ،فقط چند قدمي با قله فاصله داشت كه پايش لغزيد و با شتاب تندي به پايين پرتاب شد .در حال سقوط فقط نقطه هاي سياهي مي ديد و به طرز وحشتناكي حس مي كرد جاذبه ي زمين او را در خود فرو مي برد . همچنان در حال سقوط بود ... و در آن لحظات پر از وحشت تمامي وقايع خوب وبد زندگي به ذهن او هجوم مي آورند.
ناگهان درست در لحظه اي كه مرگ خود را نزديك مي ديد حس كرد طنابي كه به دور كمرش بسته شده ، او را به شدت مي كشد
ميان آسمان و زمين معلق بود ... فقط طناب بود كه او را نگه داشته بود و در آن سكوت هيچ راه ديگري نداشت جز اينكه فرياد بزند : خدايا كمكم كن ...
ناگهان صدايي از دل آسمان پاسخ داد از من چه مي خواهي ؟
- خدايا نجاتم بده
- آيا يقين داري كه مي توانم تو را نجات دهم ؟
- بله باور دارم كه مي تواني
- پس طنابي را به كمرت بسته شده قطع كن ...
- لحظه اي در سكوت سپري شد و كوهنورد تصميم گرفت با تمام توان اش طناب را بچسبد .
فرداي آن روز گروه نجات گزارش دادند كه جسد يخ زده كوهنوردي پيدا شده ... در حالي كه از طنابي آويزان بوده و دستهايش طناب را محكم چسبيده بودند ، فقط چند قدم بالاتر از سطح زمين ...
.................................................. ..................................................
ما بارها در شرایطی قرار می گیریم که باید رها کنیم تا خدا ما را نجات دهد . شاید رها کردن یکی از سخت ترین آزمونهای زندگی باشد ... ایمان به اینکه زندگی هرگز به ما اجازه ی سقوط و پسرفت نمی دهد اگر به آن اعتماد کنیم .........گاهی به نظر می رسد در حال از دست دادن چیزی با ارزش هستیم و محکم به آن می چسبیم و میارزه می کنیم در حالی که همه ی نشانه ها حاکی از آن است که باید رها کنیم ......با رها کردن و بریدن طناب به نیرویی برتر فرصت می دهیم تا به ما کمک کند و یا چیزی بهتر به ما بدهد ....زندگی همواره ما را رو به جلو و بهتر شدن و رشد کردن میراند و هرگز فرزندانش را نا امید و درمانده نخواهد کرد رنجی که ما می کشیم نتیجه ی رها نکردن و عدم اعتماد و ایمان ما به زندگی و خداست ......اگر هدایای زندگی را نپذیریم رنج خواهیم کشید ...[b]
-
RE: چرا خدا.....
دوستان مطالب خوبی رو بیان کردند
چیزی برای گفتن نمونده ،
فقط این که نباید ناامید شد ، امیده که باعث زندگی میشه
دنیا سختی های زیادی داره اما ما می تونیم حلش کنیم و تا وقتی که امیدمون رو از دست ندیم ...
-
RE: چرا خدا.....
فقط بلوم جان این دنیا رو جدی نگیر چون ازش زنده بیرون نمی ری. وقتی این دنیا پیش چشمات بی ارزش بشن مشکلاتش هم بی ارزش میشه و اما در مورد ادمهایی که دارن ظلم می کنن و خدا کاری به کارشون نداره اول اینکه خدا اونا رو به خودشون واگذار کرده و وای به حال کسی که خدا ازش رو برگردونه و ثانیاً شاید تو این دنیای زود گذر به نظر خودشون خوش هستند و ظلم می کنند ولی او دنیا از بدبخترینها هستند و به ارزش و مقام کسایی چون تو حسرت می خورند.وقتی عاشق خدا باشی مشکلاتی که برات پیش میاد کوچیک میشن چون سلطان جهان در کنارت پا به پات میاد وعاشقانه به وجود بنده ای چون تو به خودش میباله.پس .....
-
RE: چرا خدا.....
ممنون از همه تون ممنون از این که برای من وقت گذاشتین
babyعزیز
خیلی مثال زیبایی رو گفتی و خیلی خوب منو راهنمایی کردی دقیقا کاری که من باید بکنم اینه که طناب رو رها کنم تا ایمانم قوی تر بشه
:72:
-
RE: چرا خدا.....
bloom عزيز
اميدوارم که مشکلت خيلي زود حل بشه :203: و خوشحال ميشم اگه بخشي از اون راهي رو که بهش اشاره داشتي رو بگي ،البته اگه احساس کني مي تونم (مي تونيم) کمکت کنم.:72:
[quote] من با همه مشورت کردم همه منو به همین راهی که رفتم راهنمایی کردن و همه حتی منو هل دادن تو این راه
من فقط خواستم استخاره کنم تا مطمئن بشم .
-
RE: چرا خدا.....
بلوم عزيز . دعا ميكنم كه مشكلت سريعتر حل بشه :203:، قوي باش عزيزم .:72:
-
RE: چرا خدا.....
من از همه ی شما دوستای گلم ممنونم که برای من وقت می زارین
babayعزیز
مطمئن باشید که راهنمایی های شما به من خیلی کمک می کنه ولی من قبل از اینکه دوباره به راهی که گفتم بر گردم باید خودمو پیدا کنم وهمه ی اعتماد و اعتقاد از دست رفتمو برگردونم
:72:
-
RE: چرا خدا.....
سلام
سخنان جالبی در این مطلب بود
امیدوارم بعد گذشت این مدت مشکل شما حل شده باشه بلوم عزیز
پاسخ به این مطلب دادم که شاید مطلب دوباره نگاهی بشه شاید واسه تازه واردین مثل خودم این مطلب بدرد بخوره چون به درد من که خورد.
از همه واسه مطالب خوبشون ممنون
خدا پشت و پناه همه
-
RE: چرا خدا.....
مرسی تدی عزیز،
خیلی ممنون، خیلی کار خوبی کردین، واقعاً که تأثیر گذار بود.
زان به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را
زان بتاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را
به امید یاری حق.