RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
سورنا با اطمینان میگم اره وجود داره (اما نه زیاد چرا که این قانون دنیا هست که چیزای خوب زیاد نیستن چون اگه زیاد بودن که اسم اون دنیا نبود و بهشت بود)
کافی هست که تو ارتباطی که باهاش داری به این موارد دقت بیشتری کنی باور کن خیلی زود متوجه میشی
شرایطی که تو گفتی رو خوندم و میگم بهت که این شرایط که گفتی حق تو هست و هیچ چیز غیرمعمولی نیست واقعا این حق تو هست که این چیزا رو بخوای
اما اینقدر دنیا بد شده که گاهی طلب کردن چیزای معمولی میشه یه ارزو (واقعا دلم به درد می اید)
فقط اینو بدون که من در جریان مراسم خواستگاری بودم(برام تعریف کردن) که تنها خواسته ای که از پسر داشتن این بوده که پاک زندگی کنه(که به نظرم مهمترین خواسته است)و دیگه چیزیایی که تو میگی وجود نداشته(اون پسر و دختر هر دو لیسانس بودن و پسره تازه یه کار پیدا کرده بوده که هیچی از حقوقش کسی اصلا نپرسیده
دختره هم خیلی ناز و مهربونه و پرتلاش(خیلی دوسش دارم)
نمیدونی چه زندگی پاک و قشنگی دارن(درسته که خیلی چیزای مادی ندارن)
اما جالبه بدونی که اینقدر انرژی دارن و از کوچکترین امکانات واسه شادی استفاده میکنن
به دلیل بی پولی شون تو خونه مامان پسره زندگی میکنن
اما جفتشون دارن کار میکنن تا لا اقل بتونن خونه اجاره کنن
هر چند حقوقاشون خیلی کمه (واقعا کم:302:)
اما امید و علاقشون به زندگی و دوستیشون پابرجاست
خونواده هر دوشون هم فقط همینو میخواستن که اینا کنار هم شاد باشن
ومشکلاشونو کنار هم حل کنن
من مثالای زیادی دارم که دیگه جاش نیست
فقط با اطمینان میگم که امیدتونو از دست ندین و ادم ها رو محک بزنین:72:
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
..........
آگرین شما می فرمایید که مانند بحثهای مشابه به نتیجه ای نمی رسد. شما نظر خود را بدهید. قرار نیست که من ، نقاب یا شما نظر خود را تحمیل کنیم. شما اگر معتقدید دختران کم توقع تعدادشان زیاد است ایا خود را یک دختر کم توقع می دانید. آیا حاضرید با پسری با شرایط بسیار معمولی زندگی کنید. شما هم بار شروع زندگی را بردوش بکشید؟ برای رهن خانه ای که قرار است زندگی مشترک خود را در آن شروع کنید تلاش کنید، حتی اگر 10 درصد آن را بتوانید بدهید ولی با این هدف تلاش کنید.
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
نقاب عزیز اروم باشین:72:
حرف شما درست من به سورنا هم گفتم تعدادشون کم هست ولی هست
دوست عزیزم من بیشتر از شما در بین دخترا بودم و انها را خوب میشناسم
افرادی که شما میگی رو دیدم بقیه رو هم دیدم
من حرف از شناخت میزنم و فرصتی برای شناخت
اما من فقط میگم این تعمیم شما اشتباهه
و این ناامیدی شما خیلی بده
گاهی ما باید در زندگی به دنبال اقلیت باشیم و این کارمون رو خیلی سخت میکنه
اقایون عزیز ما سخنان شما را درک کردیم از توقع زیاد بعضی خانم ها و خانواده ها
یکی از همین اقایون که میگین برادر خود من هست پس ما هم درک میکنیم این مشکلات را
بارها با برادرم در این موارد صحبت کردم و درد اونو کامل میفهمم
اما این سوزن در انبار کاه نیست نقاب عزیز
اگر محیطهایی برای شناخت بیشتر دختران و پسران از هم وجود داشت
اگر دوستی بین دو جنس به نیت درستی بود
اگر تنها به صرف بودن دو نفر کنار هم در محیط عمومی زمزمه بادا بادا مبارک و یا بدتر از ان حرفهای از این قبیل که این دختره هم دوست پسر داره و معلوم نیست...
اری یک دختر با خواسته های معقول برای یافتن چنین فردی چه باید بکند؟؟؟؟؟
ایا برای این دختر سخت تر نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
کاترین عزیز، ممنونم. من به اطمینان سخنان تو که می دانم از درایت تو برمی آید امیدوارانه تر می نگرم به آینده.
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
با سلام خدمت همه ی دوستای عزیز
کاش مشکلات ازدواج فقط رهن خونه و خرج عروسی و جاهز بود
به نظر من اینا فقط چیزایی که بقیه تو ظاهر بزرگش کردن و بالاخره تو هر ازدواجی خونه ای باید باشه که دختر و پسر برن توش زندگی کنن و وسایلی هم باید باشه که بتونن باهاش زندگی رو سپری کنن
اینا چیزایی نیست که مشکل آفرین بشه اگه خانواده ها بحثشون فقط سر رهن خونه و جاهز بود باور کنین الان هیچ کس مشکلی نداشتیم
به نظرم مهیا کردن چیزهای اولیه ی وظیفه ی هر دختر و پسریه ولی کاش به همینا اکتفا می شد
انقدر تو دوران و عقد و نامزدی خانواده ها شرایط می زارن وانقدر حق بچه مون حق بچه مون می کنن انقدر دنبال شرایط ضمن و عقد و پرکردن گوش فرزندشون هستن که خواهی نخواهی او زندگی جهنم میشه
پسر و دختر وقتی بهم میرسن و یه مدت با هم هستن رفتارهاشون باهم مچ می شه و احساس می کنن که هم دیگر رو می شناسن و باهم تفاهم و بقول دوستانن فرد ایدآلشونو پیدا کردن با هم قرار مداراشونو می زارن و به خانواده ها اعلام می کنن غافل از اینکه خانواده ها فقط در ظاهر همه چیزو قبول کردن و روز خاستگاری یا بله برون ورق بر می گرده
و هیچ کس به قول و قرار هی اون دوتا جوون اصلا اهمیت نمی ده و اون وسط میشه میدون جنگ واسه معامله کردن یه دختر برای آقا پسر
این میشه که همه دید ها عوض می شه پسر دیگه اعتمادشو از دست می ده و دختر همیشه یه ترسی ته دلش هست
و وقتی وارد زندگی می شن زندگی شون میشه یه الگو برای دختر پسرهای دیگه و همین باعث می شه که بقیه راه اشتباهی که اونا رفتن و نرن و کلا قید ازدواج رو بزنن
برای همین هیچ پسر ایدال و هیچ دختر معقولی به هم نمی رسن
چون خانواده ی اون پسر ایدآل یه عمر تو گوشش خوندن که تو الی تو بلی باید دختری که می گیری فلان باشه خوشگل باشه باباش پول دار باشه تامینت کنن و..
از اون طرفم خانواده ی دختر یه عمر گفتن تو چیت از فلانی کمتره ندیدی چه عروسی براش گرفتن ندید چه خرجی کردن هر عید براش طلا گرفتن تو هم باید زرنگ باشی یکی رو تور بزنی که تا آخر عمرت راحت باشیو...
متاسفانه اینه طرز فکر اکثر خانواده های ایرانی نگین نه که من باور نمی کنم
تازمانی که خانواده ها فرزندانشون رو به سمت و سوی درستی سوق ندن همین آشه همین کاسه
موفق و پیروز باشی
:72:
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
دوستان عزیز ممنون که تو بحث شرکت میکنید و نظر میدین
ولی عزیزان من , نمیدونم چرا بعضی دوستان تمایل دارند که مدام حرفهای کلیشه ای و تکراری گذشته و همون تعصبات دخترونه یا پسرونه رو بکشن وسط و فقط سر همونها بحث کنند
تو تعاریف سوال افراد ایده آل رو در نظر گرفیتم این افراد ممکنه تو جامعه ما 10 درصد رو تشکیل بدن ممکنه 90% . من کاری ندارم این افراد چند نفرن کجا هستند , چرا هستند ثروتمند , فقیرند ,... ولی همه ما میدونیم هستند اطمینان 100% داریم (اگه کسی احساس میکنه همچین افرادی وجود ندارن لطفا تو ادامه بحث شرکت نکنه چون قرار نیست تو این بحث کسیو از این نظر قانع کنیم و موضوع بحث رو به انحراف بکشونیم)
فرض رو هم بر این بگذارین که من نوعی عینک خوش بینی به چشمم زدم و طبق قانون جذب در جستجوی جذب فردی هستم یا به عنوان یه دختر منتظر جذب فردی هستم با افکار مشابه خودم
و این وسط اگه با افرادی برخورد میکنم که افکارشون در راستای افکار من نیست (از هر جهت چه از بعد مادی یا تحصیلی و اعتقادی و خانوادگی و...) به هیچ وجه عینک خوش بینیم رو تبدیل به بد بینی یا بی عینکی نمیکنم چرا که به اون چیزی که فکر میکنم کاملا معتقدم .
خب حالا به نظرتون من نوعی باید طبق قانون جذب بشینم و فقط به این فکر کنم که ایده آل من اینه و منتظر باشم ؟ دست روی دست گذاشتن من یا منتظر بودن من به نظر شما راه حل مناسبیه , قطعا جوابتون نه هست (لطفا این رو در نظر داشته باشید که بحث ما از دختر و پسری هست که تو جامعه حضور فعال داره و و تو محیطی کار , زندگی, تحصیل میکنه که اون محیط تک جنسیتی نیست)
راه حلتون واسه این افراد چیه ؟
من واسه آقایون بیشتر نگرانم چون شکنندگیشون تو عدم موفقیت در این موضوع بیشتره وتمایل به تعمیم دارن , اولویت رو به آقایون بدین بعد میریم سراغ خانوم ها.
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
صبای عزیز
شما به عنوان یه دختر اگه فرد ایده آلت رو پیدا کردی و احساس کردی همه ی معیار هاتو داره
چه روشی رو برای جذبش در نظر می گیری؟؟
با رفتارت بهش می فهمونی که باهاش هماهنگی
در انتظارش میشینی تا بیاد به طرفت
یا اینکه برخلاف عرف جامعه حاضری تو شروع کننده باشی؟؟
هدف من از پرسیدن این سوال این بود که گاهی نیاز می شه دخترها با خواسته های معقول پسران همنوع خودشون رو بیابن ؟؟؟
شاید گاهی نیاز ماهم یک قدم برداریم
می دونم که الان تعداد زیادی از خانوما به حرف من اعتراض می کنن که دختر باید خودشو سنگین نگه داره و بعدا این میشه براش سرکوفت و ...
صبا جا امیدوارم موضوع بحث رو منحرف نکرده باشم
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
در ضمن یه نکته دیگه
با اینکه به هیچ عنوان تمایل ندارم که کسیو متهم کنم ولی آقایونی که ادعا دارین که دنبال یه شریک واسه سختی هاتون هستین آیا خودتون هم واقعا شریکی واسه سختی ها هستین آیا واقعا مثل یه مرد تو سختی ها عکس العمل نشون میدین ؟ یا فقط به خاطر اینکه دارین فشار مالی رو تحمل میکنید فکر میکنید که خیلی محکمین ؟
اگه فقط بخاطر این مسائله که احساس مقاومت میکنید پس چرا هنوز زندگی شروع نشده , واسه پیدا کردن شریکتون جا زدین و صورت مساله رو پاک میکنید زمین و زمانو بهم دوختین ؟ مقاومتتون همینقدره که 10 جا رفتین خواستگاری و نه شنیدین قید همه چیو بزنین ؟ واقعا از خودتون واسه سختی های زندگی مطمئنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هنوز که بازی شروع نشده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بلوم عزیز اگه من ادعام اینه که مثل یه مرد میخوام تو تمام مسایل شریک مرد زندگیم بشم
خودمو واسه روزی که من ایده الم رو پیدا کنم هم آماده کردم
همیشه که با عشوه و ناز قرار نیست که مردا جذب بشن
من حاضرم یه قدم که سهله 5 قدم هم بردارم اگه واقعا اون آدم ایده ال منه سطحش بالاتر از این حرفاست که بخواد به خاطر اینکه کمکش کردم اونم یه انتخاب مناسب انجام بده سرکوفت بزنه
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
من حاضرم یه قدم که سهله 5 قدم هم بردارم اگه واقعا اون آدم ایده ال منه سطحش بالاتر از این حرفاست که بخواد به خاطر اینکه کمکش کردم اونم یه انتخاب مناسب انجام بده سرکوفت بزنه
:104:
RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا
سلام...
و درود فراوان بر کاترین....شاید "کاترین" تنها کسی بود که از میان سخنان بنده متوجه منظورم شد......
کاترین گرامی شما به درستی به هدف بنده اشاره کردید و تمام جوانب امر را بیان نمودید...
بله گاه باید به دنبال اقلیت بود.....اما من می گوییم این اقلیت را هم داریم از دست می دهیم....و انتخاب بس دشوار است...
بنده اگر تعمیمی می دهم همه شرایط را در نظر می گیرم.....بنده سخن خود را چنین بیان می کنم که:::دختران کم توقع و فهمیم در این جامعه هستند و زندگی می کنند و بنده هم آنان را می بینم ولی این تعداد واقعا اندک است....
من اگر بر روی حرفم پافشاری می کنم دلیلی دارد و آنهم این است که این اندک دختران فهیم نیز شاید تحت تاثیر ان اکثریت قرار گیرند....
اگر پافشاری می کنم بخاطر این است که آن اقلیت(دختران کم توقع) بکوشند تا اکثریت را هم تحت تاثیر قرار دهند......و بنظرم این کار را هم بخوبی انجام می دهم مگر هدف از این بحث ها چیست؟؟؟
واضح است که هدف م یا دیگر دوستان تحمیل اعقاید و سخن خود نیست بلکه یافتن راهیست برای مبادله افکار و تحلیل آنها.....و گسترش این گونه مباحث...تا افراد دیگر هم با خواندن و نظرگویی در مورد این مباجث قدری آگاه شوند و ما هم یک برداشت مناسب از این سخنان داشته باشیم و حتی یک آمار...
نمونه این امر هم این است که بنده سخن شما که یک خانوم هستید را به طور کامل پذیرفته ام و صادقانه بیان کردم که شما اولین نفری بودید که متوجه منظورم گشتید.... پس هدف روشن است رسیدن به یک نقطه اشتراک..
در ادامه نیز پاسخ دوست گرامی صبا را خواهم داد...
موفق باشید