RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
بوسیدن و با مهربانی و ملایمت بیدار کر دن یک نفر آیا فقط توسط مامان ها باید انجام شود؟ تا آنجاکه میدانم و شنیده ام این کار حتی بین زنای که از همسر خود کوچکترند نیز وجود دارد.
تغییر شناسنامه حداقل برای شوهرم که به این مسئله حساس شده حداقل در جامعه و محیط کار آرامش بدنبال دارد. بسیاری از مواقع تنشهایی ایجاد شده برای انسانها ناشی از رفتار های کنجکاوانه و فضول مردم است.
مشکل سنی منشاء مشکلات زندگی ما می باشد، مثلا محدودیت استخدم و نداشتن کار.
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل یخ
بوسیدن و با مهربانی و ملایمت بیدار کر دن یک نفر آیا فقط توسط مامان ها باید انجام شود؟ تا آنجاکه میدانم و شنیده ام این کار حتی بین زنای که از همسر خود کوچکترند نیز وجود دارد.
تغییر شناسنامه حداقل برای شوهرم که به این مسئله حساس شده حداقل در جامعه و محیط کار آرامش بدنبال دارد. بسیاری از مواقع تنشهایی ایجاد شده برای انسانها ناشی از رفتار های کنجکاوانه و فضول مردم است.
مشکل سنی منشاء مشکلات زندگی ما می باشد، مثلا محدودیت استخدم و نداشتن کار.
دوست عزیز
کسی بر این کار قشنگ شما یعنی بوسدن همسرت چه در موقع خواب و یا هر زمان دیگر خرده نگرفته و نمی گیرد و این کار قشنگ اتفاقا، نقطه ای است که بسیار ارزشمند است و قابل تقدیر . شما دچار حساسیت و سوتفاهم شده اید . مامان بودن یعنی محبت ها و راهنمایی ها و برانگختن حس ترحم فرزند نسبت به مادر و.... کلا چیزی که ضمیر ناخودآگاه همسر شما در زمان رویارویی با آن به یاد مادرش و ناکامی ها و ... مادرش بیفتد و رفتارهایی که مادرانه است نه رفتارهایی که در مقام یک همسر و همسفر راه زندگی تعریف دارد . ( دقت بفرمائید که مجددا دچار سوتفاهم نشوید )
تغییر شناسنامه و تاریخ آن عزیزم یک کار غیر قانونی است وزمانی که واقعیت نداشته باشد جرم محسوب می شود و پیگرد قانونی دارد و شما به خاطر و با انگیزه ی هیچکس حتی همسرت نباید این کار غیر قانونی را انجام بدهید .
در مورد کنجکاوی و فضولی مردم هم عزیزم با شما کاملا موافق هستم که رفتارهای اینچنینی مردم آزار دهنده است و مزاحمت ایجاد می کند .
کلا چیزی که به ذهنم می رسد این است که عزیزم اگر به زندگی و شوهرت باور داری انشالله خوشبخت هم می شوی و اگر هم مشکل داری اشکال را به گردن سن و مردم و فضولی و شناسنامه و .... نینداز و مشکل را ریشه یابی کن .
مثلا آنجا که نوشته ای شوهرت رفتار نامربوط از خود نشان می دهد و تو هم گریه و التماس می کنی و....
عزیزم این رفتارها ربطی به مردم ندارد به مشکلات درونی و رابطه ای شما مربوط است و شخصیتهای شما . اگرنه که هر رابطه ای هم لحظه های قشنگ دارد و هم لحظه های سخت و مشکل دار . مردم هم می توانند حرف بزنند تا جایی که حسابی خسته شوند و از نفس بیفتند مگر اینکه شما و یا همسرت در درون خودتان احساس ضعفی کنید که حرف مردم برایتان مهم شود و از خود عکس العمل نسبت به عزیزتر ین و محترمترین فرد زندگی تان نشان دهید .
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
دوست گرامی طور دیگری قضاوت نکنید، من در صفحه اول هم نوشته ام منظور ازتغییر شناسنامه ، ازظریق قانونی و اداره ثبت و احوال است.
از راهنمائیهای شما بسیار ممنونم.
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
عزیزم من قضاوتی ندارم که بکنم .
اطلاعاتی خدمت شما ارائه می کنم دلتان خواست استفاده کنید ، دلتان هم نخواست استفاده نکنید و راه خودتان را بروید .
به لحاظ قانونی شما نمی توانید یک کار قانونی غیر درست انجام دهید ! کار غیر قانونی ، غیر قانونی است .
اگر از طریق ثبت این کار صورت بگیرد شما باید دلائل درست و محکم و محکمه پسند داشته باشیداز جمله تاریخ تولد شما در شناسنامه پدرو مادر شما چک می شود ،( عدم تطابق تاریخ شناسنامه شما با شناسنامه پدر و مادرتان ، بعد از صد و بیست سال عمر با عزت آنها ، شمارا از ارث و حقوق مربوط به آن محروم می کند ) آیا تصمیم دارید و یا فکر می کنید شناسنامه آنها را هم می توانید درست کنید ؟!
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
در مورد اصلاح شناسنامه فکر می کنم من اولین فردی نیستم که اقدام نموده ام، درست است که من نتوانستم کاری از پیش ببرم چون الان به خاطر شرط سنی استخدام و کلاه برداری از این راه محاکم قضایی بسیار سخت میگیرد، اما محض اطلاع باید عرض کنم قبلا کسانی این کار را کرده اند و فکر میکنم در صفحه توضیحات توضیح می دهند تا در مسائلی همانند ارث و میراث مشکلی پیش نیایید.
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
سلام
دوستان خوب لطفا راهنماییم کنید:
طی این چند سال من به من منظور راضی کردن شوهرم برای بچه دار شدن خیلی تلاش کردم چراکه نگران نازایی در آینده بودم اما او به دلیل مشکلات مالی مخالف بود، در این میان من انتظار داشتم خانواده اش به ما کمک کنند، جون بالا رفتن سن من تهدیدی برای باردار شدنم بود، اما آنها نه عواقب این مسئله را برای همسرم گوشزد کردند و نه کمکی کردند.البته وضع مالی آنها در آن موقع خیلی معمولی بود، اما من به شوهرم میگفتم اگر خدای نکرده پسرشان هم یک بیماری سختی داشت و نیاز به خرج کرن میشد باز هم می نشستند و نگاه میکردند؟! آیا همیشه باید موضوع جان کسی در میان باشد تا ما به آینده بیشتر فکر کنیم؟
این موضوع باعث شده من این مسئله را بسیار به دلم گرفته ام واصلا نمی توانم فراموش کنم و از کوتاهی آنها دلگیرم . آیا من حق ندارم؟
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
سلام
غالبا دیده می شود كه در مشكلات فردی و خانوادگی به جهت سهولت، افراد نزدیكترین علت را علت اصلی می بینند.
در واقع در علت یابی مشكلات با مسامحه برخورد می كنند.
خانواده ای مشكلی دارد، فورا اعتیاد همسر علت اصلی می شود!؟
خانواده ای مشكل دارد، فورا مادر شوهر علت اصلی مشكل می شود؟!
خانواده ای مشكل دارد، فورا زیاده خواهی خانم خانه ، علت اصلی مشكل می شود؟!
و دقیقا از همین جاست كه صورت مسئله تحریف می شود، جواب تحریف می شود و كم كم مشكل حاد می شود.
درست است كه ممكن است ظاهرا یك مسئله به نظر دردسرساز باشد، لیكن علت های عمیق تر و دقیق تر باید ارزیابی بشوند.
مثلا:
فردی بیمار می شود و در دهانش آفت می زند، و در چشمش احساس سنگریزه می كند....
تصور می كند، این بیماری یك بیماری مخاطی یا چشمی هست. (حق دارد،چون پزشك نیست)، لیكن پس از مشورت و شرح حال دقیق و معاینه بالینی با توجه به جزئیات ، سرنخهای دیگری هم یافت می شود و نشان از یك بیماری اتوایمون می دهد.
در مسائل روانشناختی هم دقیقا همین مسئله هست.
پس از این مقدمه طولانی:
گل یخ، علت اصلی مشكل شما تفاوت سنی شما، نیست. اما مشكلاتتون را به این نزدیكترین فاكتور در دسترس نسبت داده اید.
همسر شما نه فقط 8 سال پیش فاقد یك سری مهارتها بوده،و (البته شما هم)،بلكه اكنون هم نگاهش بزندگی خیلی پیشرفت نكرده است و همان خامی در آن دیده می شود(و به مقدار كمتر شما هم)
هر كسی نیاز به اعتماد به نفس دارد، كه این از نگرش او به خودش نشات می گیرد. لیكن بعضی ها به خاطر ضعفهای فكری یا شخصیتی یا تربیتی اشتباها علت اعتماد به نفس را یك عامل بیرونی مثل همسر، تحصیلات، قشنگی ، ثروت یا موقعیت اجتماعی می بینند. لذا وقتی تصور می كنند (دقت كنید تصور می كنند)، كه فاقد آن هستند، احساس حقارت می كنند.
آنچه كه شاه كلید حل مشكل شماست. این است كه ابتدا با تولید كردن تصویری از درون مایه های همسرتان و نشان دادن به او ، ثابت كنید كه دوست داشتنی هست. و با ارزش. حتی اگر تحصیلات، شغل ، فرزند یا .... نداشته باشد(البته این را نا با سخنرانی و راهنمایی و صحبت كردن، بلكه به مرور در رفتارت باید چنین باشد).
باید بدانید كه او شما را دوست دارد، زندگی را دوست دارد،آنچه كه او را اساسا آزار می دهد،اینست كه خودش را دوست ندارد. و این را به شما فرافكن می كند.
اگر شما با خویشتنداری متوجه این موضوع باشید. متوجه می شوید مثل بچه تب دار كه در بیماری مادرش را چنگ می زند،او نیز هنگام آزار به نزدیكترین افراد و عزیزانش صدمه می زند.
شما می توانید با صبوری از این مهارت استفاده كنید كه مرتب او را متوجه ارزشهای وجودی اش بكنید.(نه موفقیت هایی كه كسب كرده است)،بلكه او را متوجه با اهمیت بودنش بكنید و این را با بازخوردهای مثبت خودتون چه در جمع چه در خلوت، چه با نامه ، چه شفاهی،چه با كادو، چه با معاشقه ، چه با نگاه، چه با توجه به علاقمندیهایش.
در برابر اشتباهاتش حالت تدافعی نگیر و به قول نقاب اجازه بده نقش معلم بودن بگیرید،نقش مربی و مدیر بگیرد و تمرین كند،تا ارزشمند بودن را تجربه كند.
از او نظر خواهی كن.
و برای نظرات ارزشمندش ،تحسینش كن.
روالی كه گفتم را بدون فراز و نشیب و مستمر انجام بده و واقع نگر باش كه این تمرین اولا نیاز به زمان دارد (چون یك موضوع شخصیتی هست)، ثانیا پیشنهاد می دهم تحت مشاوره یك روانشناس باشید تا از فرایند پیشرفت آگاه باشید و دقیق مسائل را پیگیری كنید.
در برابر نظرات اشتباه همسرتون سعی به دفاع عقلانی نكنید.(شكست همسرتان در بحث های منطقی او را بیشتر مجاب می كند كه سن بالای شما ، موجب ضعف ایشون و عدم لذت بردن از زندگی شده است.)، به جای بحث و جدل، نوجوانانه برخورد كنید، گاهی اشتباه كنید، گاهی شیطنت كنید. گفتید كه ده سال از سن خود كوچكتر نشان می دهید،این ظاهر شماست. باید سعی كنید در انرژی دار بودن،در احساساتی برخورد كردن(از نوع مثبت) نیز همین گونه باشید. در مورد مسائل سنی كه همسرتان واكنش نشان می دهد، به جای حل آن، با ظرافت ، طنازی ، به طور ناپیدا موضوع را عوض كرده و تصویر مثبتی از او را برای خودش نشان دهید.
RE: بزرگتر بودن زن از شوهر
سلام
با تشکر از مدیر محترم تالار و راهنمائیهای ارزنده ایشان.