RE: دیگه تالار را دوست ندارم ...
موج منفي اين تالار از هر زهري براي هر زندگي بدتر است.
چرا نمي خواهيم يكبار هم كه شده فكر كنيم كه درگير شدن با اين همه مشكلاتي كه برخي واقعاً لاينحل و برخي اصلا مشكل نيستند باعث مي شود كه روي زندگي و اعصاب و افكار ما نتيجه هاي نه تنها مفيد بلكه سو داشته باشد................
دوستي هاي مجازي كه باعث مي شود از جامعه دور بمانيم و فراموش كنيم كه دارد چه به روز روابط اجتماعي ما مي آيد.
قرار نيست كه در اين تالار فقط بناليم و از مشكلات بگوييم و زار بزنيم و گريه كنيم..........
تبادل تجربيات و تازه ها و آموخته ها چه ايرادي مي تواند داشته باشد........
در همه جا همه جور آدم هست. از هر شهري و با هر فرهنگي.
همه كه نمي توانند مطابق ميل ما باشند
برخي از ادبيات كلاسيك خوششان مي آيد برخي موسيقي برخي قلاب بافي و برخي چرت زدن.........
آيا مي توان مبارزه كرد و گفت كه فلاني خاله زنك نباش و خاله خامباجي بازي در نياور؟؟! كسي كه يكعمر در يك خانواده و با يك فرهنگ خاص بزرگ شده را مي توان تغيير داد؟؟!!
به زور كه نمي توان ديگران را تابع قانون كرد.............
كمي انعطاف هم لازم است...............
RE: دیگه تالار را دوست ندارم ...
فکر میکنم این لینکم بی ربط به این موضوع نباشه.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=5705
RE: دیگه تالار را دوست ندارم ...
مشکلی نیست که آسان نشود مرد آن است که هراسان نشود
-------------------------------------
خاله زنک بودن و با هم زود پسر خاله شدن را نمی دانم چه باید نام گذاشت و یا راه حلی برایش می توان صرفا اتخاذ کرد یا نه ....
اما سوال پیش می آید که آیا باید در کنار آنها ماند ؟ آیا باید همانند آنها شد ؟ آیا باید مثل آنها فکر کرد ؟
اگر من با شخصی بی قید و بند همراه هستم باید همانند او شوم و ایراد نگیرم و خیلی راحت از این مشکلات او در گذرم .
آیا این خود نوعی فرار نیست ؟
ما انسان ها فقط وظیفه داریم شکم خود را سیر کنیم ، آن را به موقع تخلیه کنیم و به کارهای روزمره خود برسیم و به مشکلات دیگران فقط نگاه کنیم و باز هم روز از نو روزی از نو ؟
فکر میکنم کمی باید بیشتر بازبینی کنیم ....
راه های درست از دل همین اشتباهات بیرون کشیده خواهد شد ...
ما هیچ کدام قصد توهین به هیچ کدام را نداریم و این را واضح می توان متوجه شد و اگر کسی مطلبی بیان میکند بنا بر موضوع کمی تند است و باید کمی با ملایمات برخورد کرد و کاربری موضوع را به خود بر نگرداند .
اینجا محل آزمایش و آزمون و خطا هم هست ... پس بهتر است غلط یا صحیح بگوییم تا به نتیجه برسیم...
خوب چون حرف از ..... بود ، من بیام و از خودم توی تاپیک دفاع کنم و دو سه تا حرف به ایجاد کننده موضوع بزنم و برم و تو دلم بگم : خوب از آبروی خودم دفاع کردم !
کدام آبرو ؟ کدام شخصیت ؟
مگر ایجا محلی است که ما از آبرو خودمان دفاع کنیم ؟ مگر ما اینجا با شخصیت کسی بازی میکنیم که بخواهیم آن را باز پس بگیریم ؟
حالا اگر جمله ای بود مگر باید ما را نارحت کند و یا ما را به حرف در آوردن مجبور کند ؟
بد بین شدن ما چه هدفی می توان داشته باشد ؟
اصلا چرا باید بد بینی توی تالار متلاطم باشد و امواجش مارا به ساحل ببرد و یا در اعماق آبها ما را غوطه ور سازد ....
پس دوستان عزیز و دوست داشتنی من ، ببینید اینها تماما افکاری است که خودمان همانند گلوله برفی کوچک از بالای سراشیبی به سمت پایین رها کرده ایم و حالا که برای خودمان تبدیل به بهمن شده است ، می گوییم : خوب " برخي واقعاً لاينحل و برخي اصلا مشكل نيستند " ....
ما موجوداتی دارای عقل و درک و فهم هستیم و همگی از آنها استفاده میکنیم اما گاهی زیاد و بعضی وقت ها کم ...
پس بهتر نیست حالا که نزدیک عید شده همانند منزل پدریمان یا منزل خودمان ، آن را بروفیم و خانه تکانی کنیم ...؟؟؟؟
باور کنید ، من هم همانند شما هستم و هیچ فرقی با هیچ کدام از شما نمیکنم . و یا پسر هیچ پیغمبر و یا امامزاده ای نیستم ...
پس بهتر است همگی دست به دست هم دهیم تا با نمونه شدن در جامعه خود ، اثر مثبتی در جامعه داشته باشیم ...
و باز هم متشکرم از همراهی شما و منتظر ...
RE: فـراخـوان هـمـگـانـی (جو حاکم بر تالار ) ...
پس بیاییم جای آه و ناله کردن راهکار ارائه بدیم
اینجوری زودتر به سرای مقصود میرسیم
من که فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه ولی وقتی نمی تونم راهکاری ارئه بدم مدام این مطلب رو که فضای تالار چقدر بد شده، از فضای تالار خسته ام، از تالارم می خوام برم رو نمیگم چون تمامیه این جملات بار منفی زیادی با خودشون حمل می کنن و هر کسی که این جملات رو می خونه دچار انرژی منفی اون میشه
پس بیاید دیگه جملات منفی رو تکرار نکنیم و به جای این جملات بنویسیم می خوام فلان کار رو بکنم تا فضای تالار جذابتر بشه! پیشنهاد برای خندونن اهالی تالار! دوستان مسابقه در دادن ایده برای شاد کردن فضای تالار!
RE: فـراخـوان هـمـگـانـی (جو حاکم بر تالار ) ...
با درود؛
لرد=ارباب حامد خسته و نالان و خواهان برخی دلخواسته ها.شاد درست می گوید و یکی دیگر از دوستان.شما طوری ویژه خود می اندیشید و البته داوری(ناداوری) می کنید و دیگران هم گونه ای که دوست دارند.
چیزی بد نیست و اتفاق جدیدی هم نیفتاده و نخواهد افتاد.بله،برخی تنها پاسخ مثبت می خواهند و برخی هدفشان تنها صحبت یا دردل است.گروهی نیز در اندیشه ستاره،رتبه و مقدار نوشتارها یا گفتار ها هستند.اینها اهداف خودشان را داشته و ممکن است به مذاق شما خوش نیایند،چنانکه من نمی پسندم.
اما هردو حق داوری را نداریم.حامد تو خسته ای . . .
RE: فـراخـوان هـمـگـانـی (جو حاکم بر تالار ) ...
سلام به تک تک یاران،
ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا
شاد زی...
RE: فـراخـوان هـمـگـانـی (جو حاکم بر تالار ) ...
لردحامدعزیزممنون از تذکر....:72:
ولی اگربرای کاربران عضو یاکسانی که به تالار مراجعه می کنن الارامی بودکه متوجه حقیقت تالار بشن مطالب بیهوده فکر می کنم کمتر می شد :303: