RE: اگه من یک زن بودم..........
ایضا یک مقاله جالب که نه همه اون، اما خیلی جاهاش دلایل عرض بنده مبنی بر پرستش شوهر نداشته ام رو! روشن تر عنوان می کنه. شخصا فقط به آیات و روایات ارائه شده بعنوان سند توجه می کنم و به تفسیر شخصی افراد از اونها چندان توجهی ندارم. به هر حال آفریننده من و فرستادگان معصوم وی بهتر از من بر اینگونه امور آگاهی دارند.
" مسائل جنسی، ریشه بسیاری از طلاقها
آمارها بیانگر آن است كه بیش ترین علل و عوامل مستقیم و یا غیرمستقیم افزایش طلاق در میان خانواده ها عدم تعامل سازنده و مفید میان زن و شوهر است. زنان بر این باورند كه با اختیار شوهر، توانسته اند به همه چیزهایی كه می خواستند دست یابند و ستون استوار بنیاد خانواده را در اختیار گرفته اند و به اهداف خود رسیده اند. در حالی كه نگه داشت چیزی سخت تر از به دست آوردن آن است. مردان در دست زنان و یا در كنار ایشان همانند ماهی بسیار لغزنده هستند. از این رو نمی توان از گریزپایی آنها سخن نگفت و امید داشت كه همواره پای بند خانه و خانواده باشند مگر آن كه انگیزه های قوی و شدید آنان را در محیط خانواده حفظ كند.
در ریشه یابی طلاق همواره از مسایل جنسی به صراحت و یا كنایه سخن گفته شده است. بطوری كه از نظر برخی كارشناسان مسائل خانواده، بیش از 50درصد طلاقها ریشه در مسائل جنسی دارد.
مردان پیش از آن كه به جا و مكان و غذا اهمیت دهند به مسایل جنسی اهمیت می دهند. از این رو گفته اند ریشه مشكلات خانوادگی را می بایست در خلوت گاه ایشان جست.
بر پایه آموزه های قرآنی و فرمان الهی، زنان و مردان می بایست در شبانه روز سه وعده را خلوت كنند و در این سه زمان حتی فرزندان نیز نباید در خلوت گاه ایشان وارد شوند. (سوره نور 58) در این سه خلوت زن می بایست خود را به اشكال مختلف بیاراید و از هرگونه آرایش و زینت بهره برد.
نحوه تعامل خصوصی زن و شوهر
در روایات و روان شناسی جنسی درباره خلوت گاه و تعامل زن و شوهر در این مدت، گفته شده كه آنان در این مدت با یك دیگر درباره مسایل خصوصی سخن بگویند و معاشقه نمایند و هرگز درباره مسایلی سخن نگویند كه كدورت زا باشد و مشكلات بیرون از خلوتگاه را به درون خلوتگاه بكشاند و عیش را منقص گرداند و آتش محبت را به آب سرد سخنان درشت خاموش سازد بلكه هر سخنی كه مهر و محبت را بیافزاید و عاملی برای جذب و جلب به سوی یك دیگر باشد بر زبان رانند.
به هر حال عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حریم كاملا خصوصی، اصلی قرآنی و حكمی الهی است كه نمی توان از آن چشم پوشید. از این رو گفته اند بسیاری از مشكلات و درگیری های میان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگی با خلوت گاه ایشان دارد. هرگاه مسایل خلوتگاه حل شود اغلب مشكلات دیگر به خودی خود حل می شود. اگر مردی درباره پوشش زن و یا غذا و نحوه بچه داری و مانند آن اشكالی می گیرد ریشه آن را می بایست در جای دیگر جست و این گونه چیزها بهانه هایی بیش نیستند.
در این حریم خصوصی، بچه ها و دیگر كسان حاضر در محیط خانواده نمی بایست وارد شوند. در دستورهای قرآنی و نبوی این مسئله بارها مورد تأكید قرار گرفته كه زن و شوهر می بایست از خوابگاه مستقل و مجزایی برخوردار باشند تا از هر حیث آسوده خاطر باشند.
حسن التبعل، رفتاری جهادی
اما علی(ع) در كلمات قصار نهج البلاغه (شماره 136) در عبارتی كوتاه اما پرمغز می فرماید: جهاد المرآه ، حسن التبعل= جهاد زن، نیكوشوهرداری كردن است. به تحقیق و با اطمینان می توان گفت تمام رمز و رازهای خوشبختی و سعادت یك زوج مسلمان و مؤمن در همین عبارت كوتاه نهفته است و شاید بتوان ادعا كرد كه پیرامون همین عبارت موجز، مقالات متعدد و حتی كتاب ها نوشت.
تجربیات زندگی بسیاری از خانواده های مسلمان نشان می دهد كه اغلب معضلات و ناهنجاریهای خانوادگی و اختلافات میان همسران ناشی از عمل نكردن به این جمله نورانی امیر بیان است ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع و در ادامه مقاله، به بازخوانی حسن التبعل یعنی نیكوترین شیوه شوهرداری در آموزه های قرآنی می پردازیم.
تبعل و بعل در لغت
بعل در زبان عربی به معنای رئیس و رب النوع و بت و صنم و مانند آن آمده است. در آیات قرآن هرگاه این واژه به كار رفته مراد از آن شوهر و جفت زن است به جز در آیه 125 سوره صافات كه به معنای بت و صنم می باشد. خداوند در این آیه می فرماید: اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقین؛ آیا بعل را به عنوان خدای خویش می خوانید و از او درخواست كمك دارید و خدایی را كه بهترین آفریدگان است رها می سازید؟ به نظر می رسد كه در این آیه مراد از بعل، خدایی است كه در میان اقوام قدیمی لبنان در منطقه بعلبك مورد پرستش بوده است. حضرت الیاس(ع) كه مأمور به سوی ایشان بود آنان را به پرستش خدایی دعوت می كند كه بهترین آفریدگار است ولی آنان نمی پذیرند.
به نظر طبری در تفسیر كبیر او، بعل در این كاربرد واژه ای عربی از واژگان اهل یمن است كه به معنا ومفهوم رب و پروردگار وخدایگان است. از این رو می توان گفت كه معنای آن چندان تفاوتی با معنای مالك و صاحب كه در آرامی و یا سامی ریشه داشته نخواهد داشت؛ زیرا محققان براین باورند كه واژه بعل از ریشه سامی و یا آرامی است و در زبان وادبیات ایشان به معنای مالك و صاحب و پروردگار به كار می رفته است. برخی دیگر براین باورند كه اقوام سامی به زمینی كه دارای آب كافی بود و نیازی به آبیاری نداشته و در آن زمین درختان میوه خوبی به عمل می آمد سرزمین بعل می گفتند كه در حقیقت پروردگار و رب درختان و گیاهان خود بوده و نیازی به آبیاری آسمانی (باران) یا زمینی از راه نهر ندارد.
از این رو شوهر و جفت زن را بعل گفته اند كه در حقیقت خدایگان زن و پروردگار اوست و به نوعی مالكیت و سروری دارد. در كاربردهای اقوام كهن برای بیان مفاهیمی مهم چون شوهر، احترام و بزرگی و سیادت و آقایی مطرح و مهم بوده است. از این رو از واژگانی بهره گرفته می شد كه در حد و اندازه پرستش بوده است.
در برخی از اقوام، شوهر چنان از جایگاه بلند برخوردار بود كه در حكم خدایگان و در شأنیت پرستش بوده است. از این رو واژه ای كه برای بیان پروردگاری و رب النوعی و یا صنم و بت استفاده می شد برای شوهر نیز به كار می رفته است. بنابراین معنا و مفهوم بعل در كاربردهای اصیل آن به معنای پروردگار خانه و سرور و سالار بوده است.
معناشناسی حسن
اما واژه حسن به ضم حاء كه در زبان پارسی به معنی نیكویی است، در حوزه های مختلف، معنایی متنوع و متعدد دارد. با این همه در یك امر مشترك می باشد و آن مسئله زیباشناختی به عنوان مؤلفه و مقوم اصلی است. هر چیزی هر چند خیر و خوب باشد ولی نیكو نیست. نیك و نیكو چیزی است كه از نظر ذوقی و عاطفی و زیبایی، شخص را به وجد و ذوق می آورد. از این رو تاكید بسیاری در این واژه بر جنبه های روان شناختی و زیباشناختی آن شده است. نیكو، هر امر پسندیده ای است كه زیبایی را نیز همراه خود دارد و زمینه اعجاب و شگفتی دیگران را فراهم می كند و عواطف و احساسات آنان را برمی انگیزد.
حسن خلق كه در آیات قرآنی از آن سخن به میان آمده و حتی پیامبر با عنوان «علی خلق عظیم» مورد تمجید و ستایش خداوند قرار گرفته به معنای نرم خویی، پاكیزه گفتار بودن و با روی گشاده و زیبا با دیگران برخورد كردن است.(جامع السعادات، ج1، ص 306)
بنابراین با توجه به كاربردها و مصادیقی كه قرآن برای حسن خلق بیان داشته می توان گفت كه حسن التبعل چیزی در مایه های رفتارها و هنجارهای نیك و حتی فراتر از آن است.
خلوت سه گانه و اهمیت آن
یكی از بهترین و نیكوترین روش های همسرداری به طور كلی و شوهرداری به طور خاص آن است كه زن و شوهر در شبانه روز سه وعده با یكدیگر تنها باشند: پیش از نماز صبح و سحرگاهان، هنگام چاشت(ظهر) و هم چنین بعد از نماز عشاء.( نور 58)
در این زمان هیچ یك از بستگان از كوچك و بزرگ نباید راه یابند و اگر فرزندان به بلوغ جنسی رسیده اند می بایست همانند دیگران هنگام ورود به خلوت، از پدر و مادر اجازه ورود بگیرند.
خلوت های سه گانه آن چنان مهم و اساسی است كه پیامبر اكرم(ص) می فرماید: نشستن مرد در كنار همسر خود در پیشگاه خداوند دوست داشتنی تر از اعتكاف و شب زنده داری در مسجد خود (مسجدالنبی در مدینه) است. (تنبیه الخواطر ج2 ص 122)
مرد در این خلوت گاه، باید محبت خود را به زن ابراز كند و از پنهان كردن آن بپرهیزد؛ زیرا زنان با شنیدن محبت مردان اعتماد به نفس خاصی می یابند. از این رو پیامبر بزرگوار(ص) می فرماید: این گفته مرد به همسر خویش كه دوستت دارم هیچ گاه از قلب او بیرون نمی رود. (كافی ج5 ص 569)
هر یك از زن و مرد باید به اشكال مختلف مهر و محبت خویش را بیان و آشكار سازند. چه این مسئله با گفتن كلمه ای باشد و یا دادن شاخه گلی و یا هر چیزی كه زن از آن خوشش می آید. از این رو حتی خریدن تنقلاتی جزئی و چیزهایی كه زن بدان علاقه مند است یكی از شیوه های بیان و ابراز مهر و محبت بشمار می رود. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: مردی كه برای همسرش لقمه می گیرد نزد خداوند پاداش دارد. (المحجه البیضاء ج3 ص 7) به این معنا كه این عمل وی نه تنها بازتاب دنیوی و افزایش مهر و محبت میان زن و شوهر خواهد داشت بلكه بازتاب اخروی نیز به ارمغان می آورد و شخص در آخرت از پاداش آن بهره مند می شود.
زن در خلوت گاه باید خود را عرضه كند. و لذا در اسلام پیش قدمی زن در مسایل جنسی و عرضه كردن پیشنهاد از سوی او امری مستحب دانسته شده است. استحباب به این معنا خواهد بود كه این عمل وی مانند لقمه گرفتن مردان برای زن، آثار دنیوی و اخروی و پاداش را دربردارد و فقط یك رفتار اجتماعی و هنجاری نیك به شمار نمی رود بلكه امری مورد تایید و تاكید دین و شارع به عنوان یك عمل دینی و حكم شرعی شمرده می شود.
پیامبر(ص) در بیان ضرورت اعلام آمادگی جنسی زن می فرماید: «علیها ان تطیب باطیب طیبها و تلبس احسن ثیابها و تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عیشه و اكثرمن ذلك حقوقا بر زن به عنوان یك واجب (یا حكم استحبابی) شرعی است كه از خوشبوترین عطرها استفاده كند و زیباترین لباس ها را بپوشد و خود را به نیكوترین وجه بیاراید و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه كند و اعلام آمادگی نماید. این از حقوق شوهر می باشد و حقوق شوهر بیش از این چیزی است كه گفته شد.
تاكید آن حضرت بر عرضه كردن در دو وقت به معنای مخالفت با حكم سه وقت قرآن نیست بلكه تنها از باب نمونه مواردی را مطرح می سازد و از بیان بسیاری از موارد و مصادیق خودداری می ورزد و در یك كلمه می افزاید كه حقوق شوهر بیش از آن چه گفته شده می باشد تا زن خود با توجه به شرایط شوهر و علاقمندی وی اقدام كند تا شوهر وی نیازی به دیگری پیدا نكند و در دام وسوسه های شیطانی نیفتد.
چنان كه گفته شد و آمارها نیز نشان می دهد، بسیاری از اختلافات میان زن و شوهر از این ناحیه است. شما زنانی را دیده اید كه در هنگام بیرون رفتن گویی، خود را برای عروسی و میهمانی آرایش می كنند و جامه های بسیار زیبا و آرایش بسیار نیكو می كنند و از همه روش های خودنمایی بهره می گیرند ولی همین كه به خانه می آیند آرایش را با توجیه بد بودن در نزد فرزندان می شویند و جامه های زیبا را از تن خارج می كنند و به شكلی معمولی در خانه می گردند. مردی كه در بیرون با چنین زنانی حتی بطور لحظه ای و گذرا مواجه شود سپس درخانه با شكلی دیگر روبه روگردد در درون خویش احساس كمبود می كند و به شكل مطلوب ارضا نمی شود در حالی كه دیدگاه اسلام عكس این رفتار را تأیید می كند .
آماده باش دایمی
یكی از حقوق مردان بر زنان به عنوان حسن تبعل آن است كه زن خود را همواره در حوزه مسائل جنسی آماده نشان دهد مگر در مواردی كه دین از آن بازداشته است. البته در همان موارد خاص و ممنوع نیز به اشكال دیگر خود را درمعرض بهره برداری جنسی قرار دهد و زمینه های استمتاع شوهر را فراهم آورد به گونه ای كه مرد هیچ احساس كمبود و نیاز جنسی نكند. این آماده باش هرچند كه در آیه 57 سوره نور نیز بیان شده ولی در روایات به شكلی مشخص مطرح شده است. در بسیاری از روایات بر این نكته تاكید شده كه زن می بایست همواره درحالت آماده باش دایم جنسی باشد.
در روایت است كه زنی از پیامبر(ص) درباره حقوق شوهر پرسید: آن حضرت فرمود: ولاتمنعه نفسها و ان كانت علی ظهر قتب؛ بر زن است كه خود را از شوهرش بازندارد و بگذارد تا وی از او كام بگیرد حتی اگر بر روی كوهان شتر باشد.
این روایت بدترین حالت را تجسم كرده كه در جریان سفر و آن هم در روی شتر و بار كجاوه اگر مردی از زن خویش بخواهد كه از وی كام گیرد می بایست خود را آماده كند و از آن بازندارد.
در حقیقت آماده باش دایمی جنسی برای جلوگیری از هرگونه احساس نیاز، امری است كه می بایست زن به عنوان حق شوهر بشناسد و از آن كوتاهی نكند. از این رو گفته اند یافتن شوهر آسان تر از حفظ آن است؛ زیرا مردان با دیدن غرایز جنسی شان تحریك می شوند و احساس نیاز می كنند و اگر این نیاز برآورده نشود، از راههای دیگر ارضا می شوند كه یا گناه است و یا با عقد موقت و دایم با زن دیگری برآورده می شود.
تاكید آیات و روایات بر خودنمایی و آراستگی زنان برای شوهران از این روست كه مردان با مشاهده و دیدن، عواطف و احساسات جنسی شان برانگیخته شود. از این رو زن موظف است خود را در حالت آماده باش قرار دهد تا شوهر وی به زنی دیگر گرایش نیابد و استمتاع نجوید.
مسائل جنسی در خانواده هم در حوزه تشكیل و هم بقای آن نقش اساسی دارد. تفكر این كه این امور در زمانی كاسته می شود و یا تقلیل می یابد و یا از میان می رود تفكر نادرست و دور از واقع است. مردان برخلاف زنان دارای تمایلات جنسی قوی ای هستند. شاید یكی از علل و حكمت های تعدد زوجات و عقد موقت مسئله گرایش های شدید جنسی مردان باشد كه هرگز فروكش نمی كند و زنان گاه به عللی نمی توانند آن را برآورده سازند و مشكلات خانوادگی را سبب می شود. خانه غالبا زمانی آرامش می یابد كه مرد از نظر جنسی ارضا شود و نیازهای جنسی او برآورده گردد.
اگر این تمایلات جنسی در خانه و به شكل صحیح و محبت آمیز تأمین نشود به اشكال مختلف در جامعه خود را نشان می دهد و فساد و تباهی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
از این رو زن باید پروانه وار پیرامون شوهر بچرخد و همه گونه وسایل و آرامش روحی و روانی و جنسی وی را برآورده سازد. امام باقر(ع) می فرماید: هر زنی كه یك لیوان آب به شوهرش بدهد از یك سال روزه داری و شب زنده داری برایش برتر است. (وسایل الشیعه ج 14 ص 123)
اصولا جهاد نفس و جهاد اكبر و اصغر زن در زندگی خانوادگی و در شوهرداری و حسن التبعل وی می باشد. زنان اگر بخواهند ثوابی كسب كنند نیازی نیست كه شب زنده داری كنند و برای نماز شب برخیزند و یا روزهای بلند و گرم را روزه مستحبی بگیرند و یا برای جنگ و جهاد در راه خدا به جبهه بروند. برای به دست آوردن پاداش اخروی همه این امور كافی است كه فقط خوب شوهر داری كنند. از این رو یك لیوان آب به شوهر دادن برابر با ثواب و پاداش یك سال شب زنده داری و روزه داری می باشد. (ر.ك به: زن در آینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی ص 398)
امام باقر(ع) هم چنین می فرماید: زن برای رضا و خشنودی خدا تنها رضایت شوهر را اصل قرار دهد. با این كار است كه رضایت و خشنودی خدا را نیز به دست می آورد و اگر شوهر خشمگین شود خشم الهی را به دنبال خواهد داشت.
رضایت شوهر، عامل ثبات خانواده
زنان می بایست به هر شكلی شده رضایت شوهر را به دست آورند. از این رو شوهر در اندیشه و تصویر اسلامی چون پروردگار صاحب حق و مالك شمرده شده است و از جایگاه بلندی برخوردار می باشد. زن برای به دست آوردن رضایت و خشنودی خدا نمی بایست نمازهای بسیار و یا طولانی بخواند و یا روزه های مستحبی بگیرد. همین كار را می تواند با رضایت شوهر به دست آورد و از پاداش آن بهره مندگردد. از این رو در اسلام جز نمازهای واجب و آن هم در خانه از آنان خواسته نشده و حتی نهی شده است كه زنی نمازش را طولانی كند و شوهر را سركار بگذارد و خود را در كنار شوهر ننشاند و عشوه نكند و روزه های مستحب حتی بی اذن شوهر باطل و گناه است و نمازهای مستحبی از استحباب خارج می شود.
به هر حال جهاد و دین داری زن در شوهرداری وی خلاصه می شود. چنانكه امیر مومنان علی(ع) می فرماید: جهاد زن آن است كه خود را بیاراید و زیبایی خویش را آشكار كند و برای شوهرش آراستگی نماید. (نهج البلاغه كلمات قصار شماره 136)
آنچه بیان شد تنها نمونه هایی كوچك از روش های نیك شوهرداری است و حتی اگر این كوچك ترین و مصادیق مطرح شده مراعات گردد بسیاری از خانه ها از وضعیت كنونی بیرون می رود و آرامش در خانه ها حكمفرما می شود ولی مساله این است كه حتی در همین اندازه مسایل رعایت نمی شود و در نتیجه طلاق و جدایی در جامعه افزایش می یابد. به سخن پیامبر(ص) آنچه گفته شده، بخشی از حقوق شوهران است و حق شوهر بیش از این چیزهایی است كه بیان شده است. البته بدیهی است كارها و رفتارهای دیگری نیز وجود دارد كه از مصادیق حسن التبعل است كه برای آشنایی با آنها می توان به كتابهای مربوط به اخلاق خانواده مراجعه كرد.
یك نكته ضروری
مجموع آنچه بیان شد ممكن است برای خواننده مقاله چنین القا كند كه نگارنده این سطور فردی متعصب و یا مردسالار و یا دارای گرایشاتی از این قبیل است و یك طرفه به قاضی رفته است در حالی كه چنین قضاوتی قطعا بدور از انصاف و واقعیت است و باید به این نكته اذعان كرد كه اگر اسلام این همه بر حقوق مرد تأكید می كند، متقابلا بر حق فراوان زن نیز در زندگی زناشویی تأكید دارد و آیات قرآن و روایات بسیار بر ضرورت رعایت حقوق زن در زندگی و فراهم كردن آسایش و آرامش او، خوشرفتاری با وی و عدم ظلم و اجحاف در حق او تأكید می ورزند كه پرداختن به این مقوله نوشتار مستقل و جداگانه ای را می طلبد و شاید در آینده به آن نیز بپردازیم. بدون تردید هدف نگارنده از نگارش این مقاله و مقالاتی از این دست، آشناكردن هر یك از زن و شوهر نسبت به حقوق و وظایف یكدیگر است تا از رهگذر آموزه های حیاتبخش دینی، زندگی توأم با آرامش، رفاه و محبت و دور از تنش و نابهنجاری را بدست آورند و لذت زندگی را بطور واقعی تجربه كنند."
RE: اگه من یک زن بودم..........
من اعتراض دارم سید محمد!
من به عنوان یک مرد نمی خوام زنم مرا بپرستد و از خود برتر بداند! من به این راضی هستم که او مرا در کنار خود بداند و خود را در کنار من. نمی خواهم یک نفر ضعیف با من زندگی کند. من کسی را می خواهم که لایق عشق ورزیدن باشد. کسی که کمکم کند. به یک روش زنانه! نه مردانه. با بوسه ، با محبت، با گوش کردن به من ، با عاطفه زنانه (البته عاطفه ای که به قصه ها پیوسته و تنها واژه ای شده برای سواستفاده،" زنه روزی 5 بار گریه می کنه تا به خواستش برسه می گی چی شده ، می گه این عاطفه زنانست! مردشور این نوع عاطفه رو ببرن که حالم به هم می خوره ازش"). یقین بدونه کنارش هستم . با امنیت مردونه، با محبت مردونه، با در آغوش کشیدن های مردونه.
RE: اگه من یک زن بودم..........
شرمنده، اما چند تا مطلب دیگه در راستای ارائه دلائل برای پرستش شوهرم!
روایات و احادیثی از بزرگان دین:
از رسول خدا است که " اذا الرجل دعا زوجته لحاجته فلتأته و إن کانت علي التنور" يعني: " هنگاميکه يک مرد همسرش را جهت ارتباط عاطفی و جنسی فرا مي خواند، باید که او نزد شوهرش بيايد هرگاه او (زن) مشغول در مطبخ باشد."
از رسول خدا است که " إذا دعا الرجل امرأته الي فراشه فأبت فبات غضبان لعنتها الملائکه حتي تصبح." (متفق عليه) يعني: " پيغمبر خدا فرمود: هرگاه مردي زنش را جهت ارضاي تمايلش فرا خواند، و او (زن) رد کند، و مرد شب را با خلق تنگي سر کند، فرشتگان تا هنگام سحر آن زن را نفرين کنند"
ایضا از رسول خدا در حديث ديگر منقول است: زني به خدمت حضرت رسول (ص) آمد و سوال کرد حق شوهر بر زن چيست؟ فرمود: زياده از آن که توان گفت، پس فرمود: از جمله حق ها آن است که روزهٌ سنت بي رخصت او ندارد و از خانه بي رخصت او بيرون نرود و به نيکو ترين بو هاي خوش خود را خوشبو کند و نيکو ترين جامه هاي خود را بپوشد و به بهترين زينت ها خود را بيارايد و هر بامداد و شام خودرا بر او عرض کند که اگر ارادهٌ جماع داشته باشد ابا نکند. در حديث ديگر فرمود: هيچ چيز بي رخصت او به کسي ندهد و اگر بدهد گناهش براي زن است و ثوابش براي شوهر و هيچ شب نخوابد که شوهر از او خشمناک باشد. زن گفت: هر چند شوهر بر او ظلم کرده باشد؟ فرمود بلي." (حلية المتقين، ص ۱۱۵، محمد باقر مجلسي)
حضرت رسول فرمود . . . که زن نماز خود را طول ندهد براي آنکه منع کند شوهر او را از آنچه از وي خواهد و فرمود که هر زني که شوهر او را براي مجامعت بطلبد و او تأخير کند تا شوهر بخواب رود پيوسته ملائکه او را لعنت کنند تا شوهربيدار شود." ( حليه المتقين، ص ۸٠ ، محمد باقر مجلسي )
حضرت رسول فرمود . . . که زن نماز خود را طول ندهد براي آنکه منع کند شوهر او را از آنچه از وي خواهد و فرمود که هر زني که شوهر او را براي مجامعت بطلبد و او تأخير کند تا شوهر بخواب رود پيوسته ملائکه او را لعنت کنند تا شوهربيدار شود." ( حليه المتقين، ص ۸٠ ، محمد باقر مجلسي )
حضرت رسول فرمود . . ." لو کنت آمر أحداً أن يسجد لأ حد لأمرت النساء أن يسجدن لأزواجهن لما جعل الله لهم عليهن من الحق." يعني : " اگر به کسي دستور ميدادم کسي را سجده کند، بزنان دستور ميدادم شوهران خويش را سجده کنند از بس که خدا براي شوهران حق به گردن زنان نهاده است."
حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر (ص) منقول است: زني آمد به خدمت حضرت رسول (ص) و گفت يا رسول الله چيست حق شوهر بر زن، فرمود لازم است که اطاعت شوهر بکند و نا فرماني او نکند واز خانهٌ او بي رخصت تصديق نکند و روزهٌ سنت بي رخصت او ندارد و هروقت ارادهٌ نزديکي او کند مضايقه نکند، اگر چه بر پشت پالان شتر باشد و از خانه ٌ او بي رخصت او بدر نرود و اگر بي رخصت بدر رود، ملائکه ٌآسمان و زمين و ملائکهٌ غضب و ملائکهٌ رحمت همه او را لعنت کنند تا به خانه برگردد." (حلية المتقين، ص ۱۱٤ و ۱۱۵ محمد باقر مجلسي) حسين عماد زاده حديث زير را از کافي نقل مي کند که مي گويد: " زن بايد صبر و شکيبائي داشته باشد در شدائد بردبار شود تا خداوند او را بيامرزد." (زنان پيغمبر اسلام، ص ١٤۸ عماد زاده)
شرمنده از زیاده گوئی مجدد.
پیروز باشید
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
من اعتراض دارم سید محمد!
من به عنوان یک مرد نمی خوام زنم مرا بپرستد و از خود برتر بداند! من به این راضی هستم که او مرا در کنار خود بداند و خود را در کنار من. نمی خواهم یک نفر ضعیف با من زندگی کند. من کسی را می خواهم که لایق عشق ورزیدن باشد. کسی که کمکم کند. به یک روش زنانه! نه مردانه. با بوسه ، با محبت، با گوش کردن به من ، با عاطفه زنانه (البته عاطفه ای که به قصه ها پیوسته و تنها واژه ای شده برای سواستفاده،" زنه روزی 5 بار گریه می کنه تا به خواستش برسه می گی چی شده ، می گه این عاطفه زنانست! مردشور این نوع عاطفه رو ببرن که حالم به هم می خوره ازش"). یقین بدونه کنارش هستم . با امنیت مردونه، با محبت مردونه، با در آغوش کشیدن های مردونه.
گرامی،
من اگر زن بودم واقعا شوهرمو می پرستیدم. این نظر منه! تازه زن که نیستم، فلذاست! که اتفاق خاصی نمی افته. یه چند خط بالاتر عرضی کردیم، فرمودند واضح تر بگو، من هم رزولوشن رو یه پرده بیشتر کردم. البته چیزی که زیاده پرده، بازم هست اما می ترسم ادامه بدم. هنوز جای برادرمون gazza درد می کنه! نمی خوام کس دیگری برنجه.
اما شما، مطمئن هستم که تقدیر همونی که می خوای و حتی بهتر و بالاتر از اونی رو که می خوای بهت می رسونه.
شرط می بندم. می بندی؟ سرچی؟
RE: اگه من یک زن بودم..........
قصد نداشتم امروز دیگه ادامه بدم، اما توهم خود زن بینی! آنقدر بالا گرفته در من که باز هم دستم به یه پست دیگه گرفتار شد و ...
این هم جواب پولس ، رسول مسیحی به تاپیک شما:
اول اینکه پولس کیه:
پولس یا بولوس(عبری:שאול התרסי شائول طرسوس، یونانی:Σαούλ شائول و Σαούλ سوئولوس و Παῦλος پولوس) از رسولان و مبلغان مسیحیت و بنیانگذار الهیات و خداشناسی این آئین بود؛ برخلاف حواریون، پولس هرگز با عیسی دیدار نداشته است؛ با این حال این پولس بود که مسیحیت را از یهودیت جدا ساخت، همچون دینی جداگانه.
زندگی
پولس در شهر طرسوس در کیلیکا، در حدود سال دهم میلادی، در خانواده ای فریسی زاده شد. وی پس از کارمندی روم نام یونانی پولس(که به معنی کوچک است) را به جای نام عبری شائول برگزید. پولس، زبان یونانی و رومی را آموخت و با نوشته های شناخته شده ادبیات باستانی یونان آشنا شد؛ وی حرفه چادردوزی را آموخته بود و چندین سفر نیز به اورشلیم داشت. وی در اورشلیم، از گملیئل بن هیلل علوم دینی و تلمود را آموخت. او نخست به نام آئین یهود به مبارزه با مسیحیت پرداخت و در اورشلیم بسیاری از مسیحیان را کشت، سرانجام خود آئین یهود را کنار گذاشت و به مسیحیت گروید. یهودیان، فرماندار دمشق را به دستگیری پولس واداشتند. بنا به روایت مسیحی، پولس در میان سبدی از فراز دیوارهای شهر گذشت. پولس، چندی به عربستان رفت و به نام مسیح به سخنوری پرداخت. برنابا، دست موافقت به او داد و کلیسای اورشلیم را ترغیب کرد تا بشارت عیسوی را ابلاغ کند. برنابا، همچنین، برای اداره کلیسای انطاکیه از او یاری جست. بر اساس کتاب اعمال رسولان، پولس یک سفر تبلیغی به اورشلیم نیز داشته است.ولی اندکی پس از آن عازم سومین سفر تبليغی خویش شد، از مسیحیان در انطاکیه و آسیای صغیر بازدید کرد، دو سال را در افسوس گذرانيد،چند ماه را در فیلیپی، تسالونیکا، و بیریه تأسيس كرده بود گذرانيد.
این لینک هم کمک می کنه برای شناختن پولس: http://www.youtube.com/watch?v=s5VZh5rvW9g&feature=related
دیّم یا همون دوّم ، کامنت احتمالی ایشون برای این تاپیک:
بخشی از ترجمه نامه اول به قرنتیان
" شریف اول قرنتیان
1. از من پیروی کنید همانطور که من از مسیح پیروی میکنم.
قواعدی دربارۀ عبادت زنان
2. اکنون باید شما را تحسین کنم زیرا همیشه بیاد من هستید و از آن تعالیمی که به شما سپردم پیروی میکنید.
3. اما میخواهم بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر هر زن شوهر اوست و سر مسیح خدا است.
4. پس مردی که با سر پوشیده دعا کند یا پیامی از طرف خدا بیاورد سر خود یعنی مسیح را رسوا میسازد.
5. همچنین زنی که با سر برهنه دعا کند یا پیامی از خدا بیاورد سر خود یعنی شوهرش را رسوا ساخته و با زنی که سرش تراشیده شده ، هیچ فرقی ندارد.
6. اگر پوشانیدن یا نپوشانیدن سر برای زنی مهم نیست پس سر خود را هم بتراشد و اگر تراشیدن موی سر برای زن رسوایی ببار میآورد بهتر است که سر او هم پوشیده باشد.
7. لازم نیست که مرد سر خود را بپوشاند زیرا او صورت و جلال خدا را منعکس میسازد اما زن ، جلال مرد را منعکس میسازد ،
8. زیرا مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد بوجود آمد
9. و مرد نیز بخاطر زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد خلق شد.
10. باین جهت و همچنین بخاطر فرشتگان زن باید سر خود را بپوشد تا نشان دهد که تحت فرمان است .
11. بهر حال در اتحاد ما با خداوند زن از مرد یا مرد از زن بی نیاز نیست
12. زیرا چنانکه زن از مرد بوجود آمد مرد از زن متولد میشود. نه تنها هردوی آنها بلکه همه چیز متعلق به خداست.
13. خودتان قضاوت کنید ـ آیا شایسته است که زن با سر برهنه در پیشگاه خدا دعا کند؟
14. مگر خود طبیعت بشما نمی آموزد که گیسوی بلند برای مرد شرم آور است
15. اما برعکس ، گیسوی بلند زن ، مایه افتخار اوست و برای این باو داده شده است تا با آن سر خود را بپوشاند.
16. اگر کسی بخواهد در این خصوص مجادله کند تنها چیزی که به او میگویم این است که ما و کلیساهای خدا روش دیگری غیر از این نداریم."
مجددا شرمنده از زیاده گوئی این زبان سرخ...
و همیشه پیروز باشید
RE: اگه من یک زن بودم..........
ایول، دست مریزاد سید. با اینحال کاش منم زن بودم. حاجیه فیروزی بودم برای تمام فصول. عشقمو میکردم، حالمو میکردم، شوورداری و بچه داریمو میکردم.وااااه چه حالی میدادا!!
اما همچنان ارادتمندم
و همچنان حاجی ( بدون ه تانیث) فیروزی برای تمام فصول
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام سید محمد
ممنون از مطالبت
ولی ازین قبیل مطالب توی همین سایت و کلا سایت های دیگه فراوونه
اما من میخواستم حرف آقایونو از زبونه خودشون بشنوم
آقای سید محمد شما فرمودین همسرتونو اگر زن بودین حتی کتکتون هم میدن باز هم میپرستیدش!!!! زن و شوهر به کنار شما اگه با یکی از رفیقاتون ببخشیدا یک چک بزنه زیر گوشتون باز هم میتونید مثل قبل دوستش داشته باشید به عنوان یک رفیق؟خوبه که زن نستید والا به بخشید شوهر ذلیل میشدید!!!
RE: اگه من یک زن بودم..........
آقای سورنا عنوان تایپیک مشکلش چیه؟
اگر در اولین پستم نتونستم منظورمو برسونم ببخشید بزارید به حساب کم تجربگی
ولی من اولین شئوالم این بوده""مدتیه که این سئوال خیلی ذهنمو مشغول کرده اگه شوهری به جای زنش بود چی کار میکرد؟؟""
و بعدش دومین سئوالمو پرسیدم در رابطه با آقایونی که در بعضی از موارد مشکل داشتن.....
بازم ممنون....
RE: اگه من یک زن بودم..........
یک ضرب المثل امریکایی میگه""قبل اینکه به در باره کسی قضاوت کنید 3 ماه با دمپایی های او راه بروید""
اگر میخواید بدونید زنتون یا شوهرتون باید چه طوری رفتار کنه یک لحظه خودتونو به جای اون بگذارید
حالا حتما لازم نیست با دمپایهاش راه برید !!
یک لحظه توی ذهنتون نقش خانومتون یا شوهرتونو بازی کنید
اگه میشه هر آقایی اینجا یک لحظه توی ذهنش نقش خانوم ایندشو بازی کنه به نظرم هم برای خانوم ها و هم برای اقایون تجربه جالبیه!!
RE: اگه من یک زن بودم..........
نمیدونم چرا بعضی ها دوست دارن یا خورده بگیرن یا فکر کنن تایپیک با قصد و غرض خاصی باز شده!!!
من خودم به عنوان دختری که در شرف ازدواجم تنها دلیلم این بود خیلی بهتر بفهمم در زندگی جدیدم چطوری باشم
و چه کار هایی میتونه یک مردو برنجونه و چه کاری میتونه خوشحالش کنه....
بازم ممنون