RE: نمی دونم باهاش چه جور رفتار کنم ..............جا زدم
دانا جان به نظر من اين نهايت بي احترامي به طرف مقابله كه اينجوري رابطه رو باهاش قطع كني !! يه بار ميگي دلت براش ميسوزه و نميخواي تنهاش بذاري ،حالا با بي محلي و ... ميخواي تموم كني ... بابا طرف حق داره كه بدونه !! بنده خدا شايد جدايي رو قبول كنه ، چرا يه تنه به قاضي ميري ، نه به اون شوري شور نه به اين بي نمكي
اين نهايت بي احتراميه كه اونقدر بهش اس ام اس نزني و تلفن نزني تا خودش راهش رو بكشه و بره ، مگه مزاحمته !! مگه منطق سرش نميشه ؟
چرا درست و اصولي رابطه رو تموم نميكني ؟؟؟ به نظر من خيلي داري بد ميكني !!
بابا يك كلام بگو رابطه ام رو ميخوام تموم كنم ، زشته كه بخواي با جواب ندادن تلفن هاي كسي يا بي اعتنايي رابطه رو تموم كني ! واقعا بي احتراميه
بهش بگو ... من ديگه نميتونم ادامه بدم و حالا يه دليلي هم واسه خودت بيار ، چه ميدونم بگو مثلا پدرم به رابطه ام پي برده و ديگه موبايل دستم نميده و ... يا مثلا ميخوام ازدواج كنم ، به هر حال يه بهانه اي بيار و بعد رابطه رو قاطعانه تموم كن ، نه اينجوري ...
موفق باشي
RE: نمی دونم باهاش چه جور رفتار کنم ..............جا زدم
دانا جان شما دارید پشت هم اشتباه میکنید
اول از همه یک رابطه کاملا اشتباه رو با سماجت خودتون شروع کردین و ادامه دادین
بعد با اونهمه دلسوزی میخواین نقش یک ناجی رو بازی کنین
وحالا که با بی محلی دارین ادامه میدین
من کاملا با حرفهای رویا موافقم
یا متونید صادقانه بهش بگین من نمیخوام که شما رو وابسته رابطه ای کنم که نهایتش جدایی و فراقه
بگید شما قصدتون از این رابطه سرگرمی بوده و الان پشیمانید که این دراه باعث ایجاد وابستگی میشه پس بهتره قطع بشه
و بعد صمیمانه ازش عذرخواهی کنید
لطفا گریه هم نکنید بلکه با خونسردی با او حرف بزنید
و او را به خدا بسپارید
RE: نمی دونم باهاش چه جور رفتار کنم ..............جا زدم
ممنون همین کارو میکنم ببینم چی میشه
RE: نمی دونم باهاش چه جور رفتار کنم ..............جا زدم
سلام دانا
دوستان نتیجه گیری را آماده با تو در میان گذاشتند،انشاء الله با بكارگیری آن بتوانی نجات پیدا كنی. اما من چند نكته تحلیلی بهت بگویم:
یكم: آنكه نیازمند و مستاصل هست شما هستید، نه ایشون. در واقع نیازهای عاطفی فراوانی دارید كه در این مدت از طریق ایشون ارضاء می شده است.
دوم: در این جدایی ، آنكس را كه باید برایش دلسوزاند شما هستید.
سوم: شما نیاز به مهارتهایی دارید كه بتوانید زندگی مستقلانه خود را اداره كنید، و از راههای نامتعارف برای برآورده شدن آنها كمك نگیرید.
چهارم: همیشه افراد متناسب با هوشی كه دارند برای پیروی كردن از لذتهایی كه دوست دارند توجیهاتی دارند. و شما برای ارتباط با ایشون از اول از توجیهات هوشمندانه ای استفاده كرده ای.
پنجم: البته با بازی كه شروع كرده اید (آنطور كه شرح داده اید)، ایشون را نیز به بازی خاص خودش كشانده اید و این بسیار برای هر دو شما خطرناك هست. البته این بازی آگاهانه نبوده است. بلكه این بازی تحت احساسات بسیار ظریف شما انجام گرفته است. معمولا افراد نازك طبع ممكن است دچار این خطاها بشوند.
نتیجه ،همان نتیجه گیری دوستان:
راه و مسیر اشتباه، هدف تخیلی، و برون رفت از این مشكل نیز ،قطع كامل ارتباط و تمركز روی سایر مسائلت هست. فراموش نكن اینجا بحث وجدان، خدا و كار انسانی نیست. اینجا بازی ظریف احساسات و نیازهای آنست كه به شكل انسانی، خودش را نشان می دهد،اما هدفش لذت ارضاء عاطفی هست.
از یادداشتهای شما بر می آید كه با مولانا آشنا هستید و رویكرد مثبتی به عرفان دارید.... دقت كن آرامش و اقناع عرفانی را با لذتهای نهفته در ارتباطاتی از این دست اشتباه نگیری و توجیه نكنی.