-
RE: نامردي به اين شكل
سلام میگن بازرگانی را 1000 دینار خسارت وارد شد .به پسرش گفت مبادا احدی از این ماجرا خبر دار شود .پسر علت را پرسید .بازرگان گفت تا زیان دو برابر نشود.نقصان سرمایه و شماتت همسایه(حکایت از سعدی)اولین کاری که باید بکنی اینه که هیچ کس از این موضوع خبر دار نشه چون اعتبارت رو از دست می دی و همیشه به دید یک آدم ساده و احمق به تو نگاه میکنن.نه به دید یک آدم صادق و خیر.و ثانیاً تا آخر عمر هر چی می شه دیگران بابت این موضوع بهت زخم زبون می زنن.دست آخر بی خیال پولت شو .چون تو زنی و زورت به اون نمی رسه .اگه این کار رو با من کرده بودن.سر راهشو می گرفتم حسابی می زدمش.
-
RE: نامردي به اين شكل
naseria 2009 عزيز
حق با شماست بااينكه حرف حق هميشه دردناك و تلخ است ولي ازش نمي شه فرار كرد و اينكه مي گي مي زديش خوب من هم دلم مي خواد اينكار را بكنم اما يه موردي هست و اون اينكه دست من بهش نرسيده عزيز من اصلا انگار توي اين شهر آب شده و رفته توي زمين هيچ آدرس و نشاني ازش نيست جز اينكه مثل كارگاه كاستر برم كشيك بكشم دم در خانه مادرش و هر وقت اومد خرش را بگيرم كه نمي شه و دوم اينكه اگر خودم تلافي كنم كه خدا ديگه كاري به كارش نداره پس مي گذارم خدا به طريق خودش تقاص ازش بگيره كه مطمئنا صدها بار بدتر از اوني مي شه كه خودم بخوام انجام بدم
-
RE: نامردي به اين شكل
بی خیال پولت زندگی و آینده ات مهمتره برو خدارو شکر کن خیلی زود شناختیش . مطمئن باش اون پول از گلوش پایین نمی ره . خدا حقت رو ازش می گیره . اصلا دیگه بهش فکر نکن . دقیقا همون طوری که می گه می شه .
-
RE: نامردي به اين شكل
شيلا جان ممنون از شما و از همه دوستايي كه يه جورايي راهنمايي كردن ممنونم
اي دوست بيا تاغم فردا نخوريم
اين يكدم عمر را غنيمت شمريم
راستش بعد از اون زياد بهش سعي مي كنم فكر نكنم همانطور كه گفتم از يه دوست خواستم تا كمي كمكم كنه اگر خداخواست و مشكل حل شد كه هيچ و الا ديگه براي هميشه مي مونه تا زماني كه همه براي حساب و كتاب بايد پيش معبودمون حاضر باشيم مشكل اصلي من الان توي شركتي هست كه دارم كار مي كنم كه اگر بخاطر بدهي ام كه براي اون شخص از شركت بالا اوردم نبود تا الان كارم را عوض كرده بودم چون حاضر نيستم بشينم و ببينم كه هر كس هر طور دوست داره باهام رفتار كنه اما الان دستهام بسته است بايد يك ميليون بدهي شركت را بدم و اين باعث شده نتونم از حقم دفاع كنم و متاسفانه رفتار مديرعامل شركت را تحمل كنم ولي همه اين دردها روزي تمام خواهد شد مثل اون دردهاي قبلي ام كه گذشت و الان فقط يه خاطره تلخ ازش مانده كه هر از گاهي وقتي توي تنهايي خودم هستم ناراحتم مي كنه ... مادرم هميشه يه مثال خيلي خوبي داشت و مي زنه ... هر كس كه به حرف بزرگترا گوش نكنه به بلاي بزرگ دچار مي شه و منظورش اين بوده كه وقتي از تجربه هاي بزرگترهاي با تجربه استفاده نمي كنيم وبه قولي خر خودمان را مي رونيم هر بلايي ممكنه سرمون بياد و آخرش بازنده ما هستيم
حالا با بداخلاقي ها و حرفاي زور مديرعاملمون چه كنم
با اينكه هميشه همه كارها را درست و سروقت انجام مي دم هر روز خواسته هاش بيشتر مي شه و اين آخري كه ديگه تحملم را تمام كرده شايد به نظر بقيه هيچ باشه اما براي من با وضع كنوني ام سخته
-
RE: نامردي به اين شكل
سلام
خوشحالم که با مشکلت کنار اومدی و اونو پذیرفتی . اون آقا ( حیف لفظ آقا ) را هم به خدا واگذار کن که هیچکس مثل اون نمیتونه کیفر بده .
برای مشکلت در اداره هم یک تاپیک جدید باز کن و کامل توضیح بده تا دوستان راهنماییت کنند .