سلام ممنون از شما آقا صدرا در ضمن من 18 سال و نیممه
متشکرم که راهنماییم کردین .درضمن من هیچ وقت نگاهش نمیکردم و همیشه بی محلی میکردم اما از محرم دیگه این کار و نکردم تا متوجه بشه .
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ممنون از شما آقا صدرا در ضمن من 18 سال و نیممه
متشکرم که راهنماییم کردین .درضمن من هیچ وقت نگاهش نمیکردم و همیشه بی محلی میکردم اما از محرم دیگه این کار و نکردم تا متوجه بشه .
صدرای عزیز سلام
صدرای عزیز شما گفتی :
(بد اينکه دوستی گفت اول متمن بشی که پسر خوبيست
چطور بدون ارتباط ميتونی اين را بفهمی وسا شنا کردن اول با يد شير جه زد)
صدرای عزیز منظوره من شناخته اولیه بود ،
چون آدم وقتی به کسی علاقه داره چشماشو روی خیلی از مسائله مهم میبنده
من هم با شما موافقم که : شناخته واقعی نسبت به اون شخص تنها با رابطه با اون پیدا میشه
ولی هر کس برای شروع هر رابطه ای باید یه سری ملاکها و یک شناخته اولیه از طرف داشته باشه
منظوره بنده این بود ، که دوستمون سحر ، چشم بسته عمل نکنن
خدانگهدارتون
آره دوست من علاقت را ابراز كن .
كي و كجا گفته كه اغاذ يك عشق با يد يک پسر با شه
فقط شيتنت هايه يک دختر 18 سله را باش قا تی کن خيلی وقته ديگه اينها خاطرت شيرين روزهايه آشنايتن ميشه
به نتيجه هم فکر نکن فقط کا ری را بکن که به نظرت درسته آنچه که با يد بشه ميشه پس شما با چا ر چوب
منطق و اخلاقيتی که داری برو جلو مهم نيست مرزه شما در روابط چيه مهم چون شخسيه ماله خودت است مهم اينه
که به خاطر اينکه فکر کنی عاشقی بريه عشق به خواهی پا تو فرا تر بزاری نه اون فدا کار ی نيست هما قت است خيلی زود هم از دستش ميدی
اما نکته ديگه تو با بو لو ق فقط 3 سا فا سله گرفتی هنوز قريزه با احساست در هم ميباشد
پس از ابتدا بگو ميخوام با اين پسر عشق را تجربه کنم دوست داشتن را تمرين کنم و ياد بگيرم و بهترين تصميم ها را ياد بگيرم که در طول عشق بازی بگيرم
يادت نره رنگين کما ن سهم کسی است که تا اخرين قتره با را ن انتظار ميکشد
از خيس شدن زير برن هم نترس چترت مرزی است که در روا بتت در نظر ميگيری با توجه به شناختی که از خونوا ده و جا مه داری
قر ار نيست ختم هر عشق وسل باشه پس انگنه کن که در اين جمه از سر تا پا قلت بدش اذيت نشی
خيلی جلو نرو
سحر عزیز من همش میخوام برم ولی نمیشه :)
سحر عزیز به نظره من درست نیست تو پا جلو بذاری
نمیگم تو بکشی عقبا ، نه ، ولی ابرازه احساسات کردنه تو قبل از ابرازه احساسه حامدو درست نمیدونم
به حرفای من وتمامه دوستانی که نظر دادن فکر کن و هیچ کاریو با عجله و بدون فکر انجام نده[/color]
سلام سحر جون
منم با نظر آقا محسن کاملا موافقم. یه وقتم به خاطر سنگینی شماست که به گفته خودتون هنوز دنبالتونه. اصلا عجله نکنید و شما پا پیش نذاریداااااا چون پسرا زیاد از دخترایی که بهشون اول ابراز علا قه کنن خوششون نمی یاد پس صبر کنید. موفق باشی عزیزم.
سلام
باتشکر از نظر شما آقا محسن و آقا صدرا و شما هوشیار عزیزم
راستشو بخواهین اگرم پا پیش گذاشتن من درست باشه من واقعا نمیتونم ، اصلا روم نمیشه و بیشتر ترجیح میدم اون پا جلو بزاره اما حرفه من اینه که اون این کار و کرد و من جلو نرفتم میترسم با اون خجالتی که داره دوباره جلو نیاد همین .
از همتون ممنونم امیدوارم همیشه موفق باشین
ماشاالله... دوستان انجمن رو سفید کردن...
خیلی خوبه...
فقط... ایشون وقتی از همون اوایل به شما طوردیگه نگاه میکردن و... تو اون سنی که بودن، (این صحبت رو فقط بر حسب تجربه عرض میکنم) تا حدود میشه حدس زد برا چی بوده...
پس شما رو اون نگاه ها و درجا موندنا حساب باز نکنید... تازه، من تا حد زیادی مطمئنم که خشک شدن ها و در جا موندنا بعد از دیدن یک دختر، طبیعی نیست و عمدا و برای متوجه کردن دختر و جلب توجهش هست، وگرنه آدم روز اینهمه آدم وحشتناک :227: (شوخی بود :46: :73: ).. وگرنه آدمی اونقدر ندیده نیست که با دیدن یک دختر خشکش بزنه و درجا ساکن شه... بر فرض هم ندیده باشه، باز هم رفتارش قابل قبول نیست، چون فرد ندیده، ممکنه نفر بعدی هم براش حکم پدال ترمز داشته باشه... این از این قسمت...
این مطلب رو عرض کنم که: به طور کل قبول دارم که دادن پیشنهاد از سمت پسر باشه بهتره بخاطر اینکه همچین مسائلی پیش نیاد... ولی وقتی هم پیش میاد، از روی نوع برخورد طرف مقابل، یعنی پسری که بهش مطلبی اظهار میشه، میشه فهمید خیلی چیزارو... "برو خدا روزیتو جای دیگه بده" خیلی واضحه، دید اون فرد رو تعریف میکنه(تنها منبع من، تعریف شما از صحبت های ایشونه)......
در ضمن، توی تاپیکی از شما خووندم که فرمودید تمایم رهکارهایی که بگید رو انجام دادید که فراموشش کنید... بفرمائید اونها رو، تا بقیه دوستان هم استفاده کنن...!!
بعد، هر 2ی شما در سنی هستید که اگه این آقا تصمیمی داشته باشن از اومدن سمتتون و این جلب توجه ها، باید مطرح کنن... ضمن اینکه این مطلب رو هم عرض کنم، اون حرفی که به اون دختر خانم زدن، در ذهن خودشون، برا شما هم تعریف شده، فقط اون دختر زودی کشف شدن، ولی شما هنوز کشف نشدید... پس نه نیاز دارید دنیا رو زیر و رو کنید برای فراموش کردنشون، نه نیاز به اقدام... یه کم به خودتون زمان بدید، چنین شخصی زودتر از اونچه فکر کنید، درونش رو ظاهر میکنه...
:72:
سلام آقا مهرداد ممنون از نظرتون
ولی به خدا شما نمیشناسینش ، اینجوری در موردش قضاوت نکنین خیلیا امتحانش کردن ولی اون با هیچکس کاری نداره ، دیگه حتی برادرم و مادرم که از هیچ چیز خبر ندارن میگن این یه چیزیش میشه ، آخه فقط با من اینطوریه دیگه اینو کل این محلم فهمیدن چه برسه به من
در ضمن آقا مهرداد شما فرمودین که ایشون فرهناز و کشف کردن بهشون این جواب و دادن اما منو هنوز کشف نکردن والا همین جواب و میدن ، در صورتی که داداشه دوسته من همه چیز رو بهش گفته ، پس اون این و میدونه ، اما ناراحت که نشده هیچ ، تازه از اون موقع بدتر هم شده ، پس منو کشف کردن ، و یه جورایی میشه گفت بدشم نیومده ، اما این و بدونید که داداش دوست من بدون اطلاع من این و بهش گفتن یعنی من دوست نداشتم که بفهمه من دوستش دارم
بنده همیشه برای دوستانی که در این انجمن سوالی رو مطرح کردن آرزو حل اون رو داشتم، مخصوصا در چنین مسائلی، حل به سمت خیر...
عرض کردم، بنده تنها برداشتم صحبت های شماست... من میتونم بیام به دید مثبت به همه چی نگاه کنم، اونوقت چه کمکی به شما کردم؟ این نه یعنی الان دیده من منفیه!، نه. بلکه دوست دارم شما این مسائل رو لحاظ کنید... طلائی که پاکه.......... شمائید که در آخر تصمیم میگیرد... مباحثی که مطرح میکنم خدمتتون، دوست دارم طوری مطرح شه که موقع فکر راجع به اون شخص، در ذهنتون تداعی شه...