نمایش نسخه قابل چاپ
دوست گرامی ,اگر بنده در تایپک شما پاسخی ارسال کرده ام در جواب آن شخصی بوده که بحث صیغه را به میان آورده بود نه در جواب مقاله تخصصی شما!ایشان چند ماه پیش همان نوشته های را که در تایپک شما آورده بود در یک موضوع دیگر عنوان کرده بود و چون به قول شما چند عبارت عربی را آورده بود من هم از همان طریق جوابشان را دادم تا بحث کوتاه شود(صیغه)نقل قول:
نوشته اصلی توسط صدرا
موفق باشید.
سلام جناب صدرای عزیز!
من هم با نظر شما کاملا موافق هستم و تاکید هم کرده و میکنم که اگر بحث ازدواج موقت بخواهد با این وضع موجود، رواج پیدا کند، مطمئنا ضررهای جبران ناپذیری، حتی به بنیاد خانواده ها زده خواهد شد. از این جهت با شما کاملا موافق هستم.
الان یکی از معضلات جامعه ما همین امر است که فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی زیاد شده است و در این خلاء فشارهای زیادی به جوانان ما وارد میشود. این فشارها خود را به گونه های مختلفی بروز و ظهور میدهد.
تمام حرف ما همین است که ما میخواهیم به دنبال راهی باشیم که این غریزه را کنترل و یا هدایت کنیم. حال چه کنیم که جوان ما نه به هرزگی بیافتد و نه دچار عواقب ناشی از سرکوبی میل جنسی شود؟؟؟ از طرفی جامعه ما و فرهنگ ما، به هر حال یک فرهنگ اسلامی است و پدران و مادران و خود ماها با این اعتقادات زندگی میکنیم. باید به دنبال راهی بود که با فرهنگ جامعه ما همخوانی داشته باشد و ریشه در تعالیم اسلام داشته باشد.
با این تفاسیر چه راهی را میتوان در پیش گرفت؟؟؟ یا رهبانیت و تقوا پیشگی که مسلما برای همه امکان پذیر نیست و یا آزادی به مفهوم غربی و یا یک راه سوم. حال هر کس از دوستان که ادعایی دارد که بتواند همه شرایط را با هم جمع کند و طرحی ارائه دهد، همه از آن استقبال خواهیم کرد. البته طرحی که در آن نه نقش دایه ی عزیزتر از مادر را داشته باشد و بخواهد همه را به تقوا و خویشتن داری دعوت کند، نه نقش نابود کننده ی یک فرهنگ و اعتقاد در جامعه را که بخواهد همه را به سوی روابط آزاد سوق دهد.
بنده باز هم تاکید میکنم که بحث صیغه چه از نظر قانون و چه از نظر فرهنگ جامعه ما، دچار مشکلات اساسی است و اگر بخواهیم الان آن را در یک سطح کلان مطرح کنیم، مطمئنا اسیب های جبران ناپذیری را خواهیم دید.
در ضمن همان چند کلمه ی عربی هست که تکلیف فرزند و ارث و بسیاری از چیزها را معین میکند و این مختص ازدواج موقت تنها هم نیست. در ازدواج دائم هم بدین گونه است.
در آخر هم باید بگویم با همه این تفاسیر از الان مشخص است که انتهای این بحث به کجا کشیده میشود. این جور بحث ها یه دور باطله هست. تا وقتی انسانها از تعصاب خود دست بر ندارند، همین مشکلات بوده و خواهد بود و این وسط تنها جوانانی مثل من هستند که باید قربانی این دعواهای الکی بشوند و ندانند که بالاخره چه باید بکنند. به همین خاطر من همین جا خودم رو از این بحث کنار میکشم مگر اینکه واقعا صحبتها و دلایل به اصطلاح محکمه پسندی را مشاهده کنم که واقعا ارزش بحث کردن را داشته باشد. چون من خودم بسیاری در موارد مختلف روی موضوعات مختلف با دوستان زیادی بحث و گفتگو داشته ام و شبهه ها و اشکالات هم از الان کاملا مشخص است.
جواب دوست عزیزمون کیوان را هم در همون تایپیک خواهم داد. فقط به این خاطر که شبهه ای ایجاد نشود.
سلام
ببخشید که پاسخ شما رو دیر میدم. چون متاسفانه فرصتی بدست نمیومد.
در مورد تکرار شدن این بحث باید بگم که من قبلا با طرح کردنش ندیدم که کسی نظر و یا ایراد جدی ای وارد کنه. گفتم شاید الان با توجه به صحبتهای دقیق و زیبای جناب صدرا، دوستان نظر دقیقتر و بهتری در رد یا تاییدش داشته باشن که متاسفانه باز هم مسائل قدیمی تکرار شد و البته فکر نکنم که زیاد هم بی ربط به موضوع تایپیک بوده باشه وگرنه من این مطلب رو نقل نمیکردم. اما شما کیوان عزیز احادیث و ایاتی رو آوردید که متاسفانه نمیشه از روشون به سادگی گذشت. اگه بحث اجتماعی و قانونی میکردید، شاید من با توجه به تجربه ی اینجور بحث ها سکوت میکردم. اما وقتی با تمسک به روایاتی و یا با دیدگاه یک جانبه ای نسبت به قرآن حلالی حرام جلوه داده بشه و یا وجودش بالکل انکار بشه، اینجا وظیفه ایجاب میکنه که سکوت شکسته بشه.
در پاسخ به صحبتهای جناب کیوان عزیز باید بگویم که :
ایات قرآن را باید با هم و در کنار هم معنا و تفسیر کرد؛ چرا که بعضی از آیات بعضی دیگر را تفسیر می کنند. در این آیه پیشنهاد عفت و پاک دامنی به کسانی است که امکان هیچ گونه ازدواجی (اعم از دائم یا موقت)نداشته باشند و این دلیل بر عدم جواز ازدواج موقت نیست؛ زیرا آیه24 نساء درباره جواز متعه است که می فرماید:"...و اگر زنی را متعه کردید اجرتشان را بپردازید و بعد از معیّن شدن این مقدار اگر به کمتر یا زیادتر توافق کنید گناهی بر شما نیست که خدا دانایی فرزانه است." حتی کسانی که امروز با متعه کردن مخالف اند هرگز نمی گویند چنین قانونی در اسلام نبوده است، بلکه می گویند ازدواج موقت در اسلام در زمان پیامبر اکرم (ص) و در زمان خلیفه اول رایج بوده اما خلیفه دوّم از آن نهی کرده است. همچنین روایات فراوانی در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت در اصل جواز آن وجود دارد.نقل قول:
خداوند متعال براي كساني كه توانايي عقد نكاح دائم را ندارند دو راه معرفي مي نمايد و آنان را به استعفاف و صبر دعوت و راهنمايي مي نمايد اگر نكاح موقت و يك ساعتي براي دفع شهوات جايز بود حتما آن را معرفي مي نمود كه هزينه چنداني نيز براي مستمندان نداشت خداوند متعال مي فرمايد: ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾.
ترجمه: و بايد پاكدامني را اختيار كنند كساني كه توانايي نكاح ندارند تا خداوند آنان را از فضل خويش غني سازد. و در جاي ديگر مي فرمايد: ﴿وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ إلى قوله: ﴿ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ﴾.
ترجمه: و هر كه نتواند از شما جهت توانگري نكاح كند زنان آزاد مسلمانان را پس بايد كه نكاح كند از كنيزان خود . . . و اين براي كسي است كه از گناه بترسد و آنكه صبر كنيد بهتر است براي شما.
اما ازدواج موقت از دیدگاه قران:
بحث روی آن قسمت از آیه 24 سوره نساء است که خداوند فرموده :
« فما إستعتم به منهن فاتوهن اُجورهُن......»
دلایل زیر نشان دهنده مقصود " إستمتعتم" به عنوان ازدواج موقت است:
1- اولا حکمی که در آیه بر استمتاع مترتب شده یعنی « آتوهن اُجورهن» تنها در صورتی درست است که مقصود از استمتاع، ازدواج موقت باشد. زیرا در ازدواج موقت " مهر " با نفس عقد واجب میشود. اما اگر مراد از استمتاع عقد متعه نباشد، از دو حالت خارج نیست:
الف) یا التذاذ و بهره گیری جنسی در عقد دایم است
ب) یا منظور خود عقد دائم است.
که اتفاقا در هر دو صورت با حکم آیه که خداوند فرموده « آتوهن اُجورهن» ناسازگار است. اما دلایل:
اگر طبق فرض الف منظور از " إستمتعتم" بهره گیری جنسی باشد، معنای ایه این میشود:
" هرگاه از زنان بهره گرفتید، مهرشان را بپردازید..!!! " که این کاملا غلط است . زیرا براحتی میتوان این برداشت را کرد که در صورت عدم بهره گیری (جنسی) مهر واجب نیست..!!!! در حالی که همه فقها اتفاق دارن که التذاذ عملی شرط وجوب مهر نیست. بلکه همین که صیغه عقد جاری شد، تمام مهر یا نصف آن واجب میشود.
حال اگر طبق فرض ب مقصود را عقد دائم بگیریم، معنای ایه این میشود:
" در صورت عقد، مهریه را به زن بپردازید"...!!! در حالی که از نظر فقهی، پرداخت مهریه با نفس عقد و قبل از دخول واجب نیست. بلکه نصف مهر واجب است.
بنابراین هیچ یک از دو حالت مفروض نمیتواند با حکم مترتب بر آیه، سازگار باشد و این نشان میدهد که طبق حداقل شواهد و قرائن موجود، منظور از " إستمتعتم" همان ازدواج موقت میباشد. چون در این صورت است که حکم با موضوع منطبق و هماهنگ میشود. چون در متعه با جاری شدن صیغه همه مهر واجب میشود.
این سخن را مرحوم طبرسی در مجمع البیان ج 2 ص 32 آورده است.
همین معنا را هم علامه طباطبایی در المیزان ج 4 ص 273 و فازل مقداد در کنز العرفان ص 507 و در تفسیر نمونه ج 3 ص 336 آمده است
2- اگر آیه نه در صدد بیان حکم متعه، بلکه بیانگر حکم پرداخت مهر در نکاح دائم باشد، لازمه اش تکرار بی مورد خواهد بود. چون که در آیات پیش از این، پرداخت آن در تمام حالات و فرض ها بیان شده است. دیگر ضرورتی ندارد که این آیه دوباره به پرداخت مهر دستور دهد.
البته ممکن است کسانی هم این مطلب را قبول نکنند و بگویند که این آیه تاکیدی بر آیات پیشین است نه تکرار محض. در جواب باید گفت که همیشه تعبیر از ضعف به شدت تغییر میکند. یعنی موکّد، قویتر و صریح تر از قبل بیان میشود در حالی که آیه فوق نه تنها بیان تعبیر پرداخت مهر ، قوی تر و صریح تر از تعبیرهای آیات پیشین نیست، بلکه در برخی موارد ضعیفتر از آنهاست. این معنا را باز هم علامه طباطبایی بیان نموده اند.
3- متاسفانه یکی از دلایل برادران عزیزاهل سنت بر عدم مشروعیت متعه، نسخ است و معتقدند که ایه فوق با آیات دیگر و یا با سنت نسخ شده است که در برخی موارد هم بعضی از افراد و دوستان آن را دستاویز خوبی برای رد متعه میدانند.در این مورد بحث فراوان است. اما جدای از بررسی علمی و دقیق این بحث، اجمالا باید گفت که اگر چنانچه آیه بر نکاح دایم دلالت میکرد، نسخ معنا نداشت. زیرا اصل نکاح دایم و نیز پرداخت مهر در آن، حکمی دائمی و همیشگی است و هیچ کس ادعای نسخ آن را نکرده است. به تعبیر دیگر، دو ادعای دلالت آیه بر نکاح دائم و نسخ آیه با هم متعارض و ناسازگار است و نمیتواند هر دو درست باشد. چرا که لازمه اش نسخ نکاح دائم و پرداخت مهر در آن خواهد بود که مخالف آیات دیگر و فقه اسلامی است.
4- علاوه بر آنچه که بیان شد و دیگر دلایل ناگفته، فهم اهل بیت به عنوان یکی از دو منبع گران بهای دین و مفسران واقعی، بهترین گواه بر مقصود آیه است.
روایات بسیاری هست که در آن آیه کریمه را به نکاح متعه تفسیر کرده اند:
- عبد اارحمان بن ابی عبدالله گفت: شنیدم که ابوحنیفه از امام صادق (ع) درباره متعه میپرسید. امام فرمود که از کدام متعه میپرسی؟ گفت مقصودم متعه حج بود. اما از متعه زنان نیز به من خبر دهید که حق است یا خیر؟ فرمود: سبحان الله ! ایا کتاب خدا را نخوانده ای: " فما إستعتم به منهن فاتوهن اُجورهُن فریضه".؟؟؟؟ پس ابوحنیفه گفت: به خدا قسم گویا که این آیه را هنوز نخوانده بودم.
- درباره متعه از امام باقر (ع) پرسیدم. فرمود که در قران آمده است. {سپس امام این آیه را تلاوت فرمود:} " فما إستمتعتم به منهن فاتوهن اُجورهُن فریضه"
- زاره گفت: لیثی به امام باقر(ع) عرض کرد: درباره متعه زنها چه میفرمایید؟ امام فرمودند: خدا متعه را در کتابش و طبق سنت نبی اش حلال کرده است. پس متعه تا روز قیامت حلال است.
5- دلیل دیگر بر متعه بودن در این آیه آن سخن از علامه طبابایی است که می فرماید: { البته با تلخیص مطلب رو مینویسم}
" این آیه در مدینه و در نیمه اول دوران هجرت میباشد. این نکاح در ان زمان در بین مسلمانان معمول بوده و در آن هیچ شکی نیست – اخبار بر مسلم بودن آن اتفاق دارد – حال چه اسلام آن را تشریع کرده باشد و چه نباشد، بلکه قبل از اسلام رایج بوده است.!!! . پس اصل چنین نکاحی در زمان پیامبر(ص) جای تردید نیست و نیز بی شک نام این نوع ازدواج " متعه " بوده است. پس چاره ای نیست که جمله" فما إستمتعتم به منهن" را بر همین نوع ازدواج حمل کرد. چون که سایر رسوم و سنت های عهد نزول قرآن، به اسم هی خودش معروف و شناخته میشده، آیات قران هم بر آم معنای معهود حمل میشده است. کلماتی مثل " حج" و "بیع " و " ربا" و ....... میان اهل زمان یک معنای لغوی دارند و یک معنای معروف. مثلا کلمه "حج" در اصل لغت، به معنای " قصد کردن " بوده است. ولی معنای معروفش میان مردم عرب، زیارت خانه کعبه بوده و ممکن نیست کسی ادعا کند که در قران کریم کلمه حج به معنای قصد است و همچنین سایر عناوین قرآنی و ........"
گذشته از این گفتار علامه، ابن ادریس مینویسد: ( السرائر ج2 ص 619) و فاضل مقداد در کنز العرفان فی فقه القران ص 507 و شیخ مفید، مناظره.)
" بین محققان علم اصول، هیچگونه اختلافی نیست در این که اگر لفظی از قران دو احتمال داشته باشد، یکی معنای لغوی و دیگری معنای شرعی، لازم است که لفظ بر معنای شرعی حمل شود و بر این اساس است که لفظ " صلات "زکات" " صیام" و حج را بر معنای شرعی حمل کرده اند نه لغوی."
به نظر شما چرا برادران اهل سنت، متعه را حرام میدانند؟؟؟ ایا غیر از آن روایت از عمر است که گفته: " دو نوع متعه در زمان رسول خدا ص حلال بود و من از ان دو نهی میکنم و مرتکب شوندگان آن دو را مجازات میکنم. یکی متعه ی حج و دومی متعه نساء"نقل قول:
عالم بزرگ شيعي همچون طوسي در كتاب التهذيب 2/186 والاستبصار 3/142 والحر العاملي در كتاب وسائل شيعه 14/441 نقل مي نمايند: از زيد بن علي روايت است كه ايشان از پدرانشان و آنان نيز از حضرت علي نقل مي كنند كه ايشان فرمودند: پيامبر اكرم -صلي الله عليه وسلم- در روز فتح خيبر گوشت الاغ و نكاح موقت و متعه را حرام گرداندند.
محمد بن يعقوب كليني در كتاب الكافي روايتي را از علي بن يقطين نقل مي كند كه ايشان از حضرت علي بن ابي طالب درباره حلت و حرمت نكاح موقت و متعه پرسيدند ايشان ((حضرت علي)) در جوابشان فرمودند: شما به آن هيچ نيازي نداريد خداوند متعال به وسيله نكاح دائم شما را از آن مستغني گردانده است(الفروع من الكافي 2/43 وسائل الشيعه 14/449
این به صراحت نشان میدهد که امر متعه در زمان رسول خدا بوده و انجام میگرفته است. دلایل و شواهد مستند هم فراوان اند. پس چگونه است که میگویید در روز فتح خیبر، پیامبر متعه را حرام نمود؟؟؟؟
شما مگر سخنان و احادیث پیامبر اکرم(ص) را در جنگ خیبر که ابن هشام نقل میکند را نخوانده اید که اینگونه حلال خدا را با تمسک به روایات ضعیف سندی، حرام اعلام میکنید. شما بروید و کتاب " السیرة النبویه ابن هشام ج 3، صفحات 343 تا 346" را مطالعه کنید میبینید که هیچ سخنی از پیامبر در مورد متعه به میان نیامده است و این واقعیت نه تنها در تاریخ ابن هشام، بلکه در همه ی متون تاریخی که به جنگ خیبر پرداخته اند، مشاهده میشود و این نشان میدهد که خبر تحریم متعه دروغی بیش نیست که به نام علی ع جعل شده است. حداقل انتظار میرود دوستان اسناد ادعایی خود را لااقل یک بار هم مطالعه کنند. نه اینکه از دیگران نقل قول کنند.
اتفاق یکی از دوستان در این بحث هم در گذشته استناد به کتاب التهذیب شیخ طوسی کردند که من طی مطالعه و پرسش ها و جستجوهای فراوان متوجه شدم که ان مطلب کذب محض است و اصلا چنین چیزی وجود ندارد و آن عالم بزرگ چنین مطلبی را در آن کتاب مطرح نکرده.....!!!!
از طرفی مولا علی (ع) فرمودند: " اگر عمر متعه را حرام نمیکرد، جز انسان های شقی زنا نمیکردند.."
پس چگونه است که اینچنین دروغ هایی را به آن امام همام نسبت میدهید.
نکته آخر اینکه: ما باید احادیث را به قران مراجعت بدهیم. اگر موافق حکم قرآن بودند، آنها را میپذیریم و اگر هم خیر، انها را باید دور بیاندازیم. این معنا را امام صادق ع اینگونه نقل میکنند که (نقل به مضمون): "احادیثی را که از ما میشنوید، با قرآن تطبیق دهید. اگر موافق حکم قران بود، آنها را بپذیرید و اگر مخالف حکم قرآن بود، آنها را به دیوار بکوبید { آنها را رد کنید}"
با اثبات قرآنی این حکم الهی، از همین جا نامعتبر بودن بسیاری از احادیث جعلی در باب تحریم متعه، اثبات میشود. شما برای نقل احادیث باید علم رجال و درایه بلد باشید تا با استناد به احادیث ضعیف و در پاره ای از اوقات نامعقول و خنده آور، احکام اسلام و عملکرد فقها و مفسران بزرگ را زیر سوال نبرید. در بسیاری از منابع حدیثی شیعه، احادیث نامعتبری هم وجوددارد. مثل بحارالانوار. دلیلی وجود ندارد که هر حدیثی که در این منابع ذکر شد، درست و صحیح باشد. اینها احادیثی هستند که صرفا گرد آوری شده اند و هیچ دلیلی بر درست بودن همه آنها نیست. به همین خاطر علم رجال و درایه وجود دارد. بعضی از احادیث هم ممکن است که در ظاهر با حکم قرآن متفاوت باشند اما شما باید شرایط زمانه و شرایطی را که امام معصوم (ع) در آن موقع با آن مواجه بودند، در نظر گرفت. چه بسا امام به کسی میگفت که این کار را انجام بده ولی همان کار را برای دیگری جایز نمیدانست. به هر حال شما باید شرایط خفقان و محدودیت هایی را که امامان در مواجهه با حاکمان زمانه داشتند را در نظر بگیرید. به هر حال آدم که نباید سرش رو به پایین بیاندازد و روی یک حدیث خاص زوم کند و بگوید که این است و جز این نیست.......!!!!. انسان باید جامع نگر باشد. این جامع نگری در احادیث نیاز به سالها درس و تحقیق و بحث و فهم و بررسی دارد. از دست من بی سواد وامثال من در این زمینه، هیچ کاری بر نمیاد و توقعی هم نباید داشت. مگر اینکه ما هم برویم و آن علوم را یاد بگیریم. آنوقت بیاییم و حرف بزنیم.
.
.
.
ببخشید که بحث طولانی شد. شبهه ای بود چند خطی که برای جوابش نیاز به نوشتن های زیاد است. از همین جا هم بسیاری از اشکالات بی مورد مشخص است. اصل و لپ مطلب تقریبا گفته شد و هر شبه و حدیثی با توجه به استدلالاتی که از عالمان بزرگی چون مرحوم علامه طباطبایی و دیگران نقل شد، پاسخ ها کاملا روشن است.
در ادامه خواهشا بحث همون تایپیک خودتون رو بکنید.
ممنونم.
سلام .
لطفا" در مباحث نگوید کدام صحابه درست میگوید وکدام غلط!ايشان مبلغ و نافذ شريعت اند نه اينكه آنها را مخترع شريعت بدانيم، اگر حضرت عمر ,نکاح موقت را منع کرد ؛چرا صحابه منجمله حضرت علی اعتراض نکرد,چرا کسی به مخالفت با او برنخواست.؟چرا ما باید همیشه ودر هر مسئله ای داغ خود وهمه تقصیر ها را بر گردن آن بزرگواران بیندازیم.؟
بنده روایاتی را که آورده ام همه بر گرفته از کتب معتبر است.و دروغی در کار نیست(اگر هم لازم باشد چندبرابر ان را برای شما دارم)آنچه که شما برای اثبات عقاید خود آورده اید بنده به آن باور ندارم .و آن روایات را ساختگی میدانم.چه از نظر حریم خانواده و چه عقل ,اجتماع؛همه صیغه را رد میکنند.دوستان اگر تمایل دارند بیشتر در این مورد اطلاع یابند تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقتمراجعه نمایند. در این تالار آنقدر سر این موضوع بحث شده که دیگر اشتیاقی به آن ندارم واگر جوابی برای ارسال شما داده ام فقط بدین خاطر بود که این بحث کوتاه شود.اگر کسی طالب نوشته های شما بود در تایپک ذکر شده مطئنا" در پاسخ آن را تأیید میکردند نه اینکه هیچ جوابی برای آن نداشته باشند.دو آیه از قران آوردم که خود گویای همه چیز است.اما شما در پاسخ آن نوشتی که :منظور اشخاصی است که توان نکاح موقت!!و نکاح دائمی را نداشته باشند.نکاح دائمی چه شرایطی داره که کسی نتونه آن رو برآورده کنه .که خدا بیاد و تبصره برای اون بذاره .کسی که توان نکاح دائم نداره به گفته شما بره صیغه کنه وکسی که توان صیغه نداره بره تقوا پیشه کنه !جای تعجب داره!!
شخص شما اگر صیغه را فرمان خدا میدانید و جهت رفاه حال مسلمان.پس چرا اجرای آن با بی بند و باری همراه است,آیا (نعوذبالله)خدا اشتباه کرده!!!چرا سایر دستورات خدا اجرا میشود آن هم بدون هیچ اسیب بعدی و بی بند وباری!!؟؟حتما" میگید ما انسانها مقصریم و بلد نیستیم دستورات خدا را اجرا کنیم.!(البته در پست قبلی تان چند دلیل آوده اید که ....)
بنده اگر دها دلیل و روایت دیگر بیاورم شما راه خودتون رو دارید ومن هم همینطور.تعبیر وتفسیری که شما از آن آیه دارید با بنده یکسان نیست.هر کس حق اختیار دارد و انتخاب.
شما از این روایت برداشتی داری ومن هم متفاوت باش ما :(در کتاب وسائل الشیعه، ج21، ص22، کتاب النکاح، ابواب المتعه، ح 4:
امام موسی بن جعفر (ع) برای بعضی از دوستان و موالیانش نوشت:
« در متعه گرفتن اصرار نورزید(نظر من,منظورشون فقط متأهل نیست بلکه شامل مجرد نیز میشود). فقط بر شما اقامه سنت لازم است(نکاح دائمی). پس با متعه گرفتن، از زنهای آزاد و دائمی تان کناره گیری نکنید. چرا که ممکن است انان کافر شوند و ما را نفرین کنند.»
اگر مایلید نوشته هایتان را در یک تایپک جدا گانه نوشته و نظر سنجی کنید.ببینید که تعداد افراد موافق بیشتر است یا مخالف و اگر مخالف همه دلیل بیاورند.
صیغه راه چاره برای مشکل جامعه جوان نیست که هیچ دردی به دردهای آن اضافه میکند.اگر این را میدانید لطفا" از اوردن اینچنین مباحث خودداری کنید.و اگر برای اثبات نهی دروغین این مطالب را آورده اید ,همانطور که عرض کردم بنده بر عقیده خود پایبندم,و فکر نکنم دوستان دیگر تمایلی به این اثبات داشته باشند.
در پایان از دوست گرامی صدرا معذرت خواهی میکنم که موضوع تایپک ایشان را منحرف ساختیم
موفق باشید.
در تایپک دفاعییه کالبد شکافی یک درد مطالبی را نوشته بودید که برایم جای سوال داشت....
شما که میدانید ازدواج موقت ضررهای جبران ناپذیری، حتی به بنیاد خانواده ها میزند.چرا این مطالب را نوشته اید.؟و تا حدی به عنوان راه حل.؟
و اگر هم میدانید که جامعه ما فرهنگ این را ندارد باز چرا این مطالب را نوشته اید.؟(اگر جهت اطلاع مراجعین تالار است همه به نوعی از این قضایا آگاه هستند.)
منظورم ارسال 11است.
از تمامی مراجعین محترم به دلیل منحرف شدن بحث عذر خواهی میکنم.اشتباه از بنده بود که در پاسخ دوست گرامیalireza جواب ارسال نمودم.
به نظر من این مقوله باید ریشه ای حل بشه . باید دید مشکل از کجاست ؟ نظام آموزشیمون باید تغییر بکنه ؟ فرهنگ سازی بایستی صورت بگیره ؟ واقعا باید چکار کرد ؟
سلام!
انگار دوست عزیز شما اصلا توی ایران زندگی نمیکنید. میگید نکاح دائم چه شرایطی داره که کسی نتونه برآورده اش کنه؟؟؟ هیچ عزیزم. الان هیچ کس مشکلی نداره. همه جوون ها سر و مور و گنده سریع فرد مورد نظرشون رو انتخاب میکنن و میرن باهاش راحت ازدواج میکنن. الان همه راحت هستن. این همه افرادی که میان و در انجمن روابط دختر وپسر و انجمن های مربوطه مشکل مینویسن، همه شون بیکار هستن و فقط میان اینجا وقتشونو پر کنن. الان همه ی ما ریلکسیم.. شما هم راحت باش عزیز.
حضرت علی ع هم یکبار درمقابل یکی از بدعت های عمر مخالفت کرد، همه مردم دادشون بلند شد که آقا علی ع داره دین رسول خدا را منحرف میکنه. وامصیبتا. وا ویلا و از این جور حرفها. مگر یاران علی ع چند نفر بودند. به نظر بنده شما تاریخ اون دوره را اگر مطالعه میکردید، هرگز اینگونه سخن نمیگفتید. در ضمن چه کسی گفته همه صحابه حافظ شریعت اند. دوست عزیز. شما خواهشا موضعتون رو به طور شفاف مطرح کنید. اگر از برادران عزیز اهل سنت هستید، که اون بحثش جداست. اگه هم شیعه ی 12 امامی هستید، خوب این اعتقادات و بعضی از حرفهای شما بعیده.
در ضمن من هیچ رای و تفسیری از خودم نگفتم. هر آنچه را که گفتم، صحبتهای عالمان و بزرگان بود. اگر قرار باشه شما یه تفسیر از یه موضوع ارائه بدید، یکی دیگه هم یه تفسیر دیگه، اون میشه همون هرمونوتیک. اونوقت گور بابای نویسنده که لازم نیست مقصود اصلی اش فهمیده بشه. من تفسیر خودمو بگم. شما هم تفسیر خودتون رو.....!!!! واقعا که محشره.
ما شا الله همه در دین اخیرا صاحب نظر شدن. همه دین رو تفسیر و تاویل میکنن و همه هم معتقدن حرفشون درسته. از اون ادم بی سواد گرفته تا اون تحصیلکرده. واسه همه چی کارشناس باید بیاریم. اما واسه مسائل دینی لازم نیست. دین دیمیه. هر کی به هر کیه. هر کی هر چی گفت حرفش درسته و بره به همون عمل کنه.
جالبه که شما هم فقط میگید رای خودتون درسته و برداشتتون اینه. بدون اینکه حتی یک دلیل برای رد اون دلایلی که در مورد ایه 24 سوره نساء آوردم، داشته باشید.
ما شاء الله احادیث جعلی که با قران در تضاد هستن، بسیار فراوان میباشن. شما نمیخواد زحمت بکشی بری اونها رو بیاری. اگه دوست داشتی به خودم بگو تا برات اونقدر حدیث رنگارنگ و خوشگل موشکل جعلی بیارم، تا دیگه حال هممون بهم بخوره. شما نمیخواد زحمت بکشی دوست من.!
قرآن ناطق و عزیز در دستمون هست شما رفتید چسیبیدین به احادیثی که در تضاد کامل با قرانه؟؟؟؟؟ واقعا که جالبه.
من هزار بار گفتم و دوباره هم میگم. صیغه با این وضع کنونی و این قوانین ضعیف، اجرا کردنش بسیاری مشکلات رو به همراه داره. ما کلیت صیغه رو داریم. حال بایدقوانین رو به گونه ای تدوین کنیم که از این حکم درست استفاده بشه. همین. من خودم نه الان حاضرم صیغه کنم و نه کسی رو دعوت به این کار میکنم.
نکته آخر: احادیث رو با قرآن تطبیق بدیم.
بحث در این زمینه بی فایده است دوست عزیز. هر صاحب عقل و خردی با توجه به آیات قرآن و احادیث مرتبطش، میتونه درستی و نادرستی یه حکمی رو بفهمه.
در اونجا ما به دنبال راه حلی بودیم. صیغه مشکل داره. بله . درسته. این به خاطر ضعف قانون و نبود فرهنگ مناسب هست. خوب وقتی میتوان با قوانین جامعی، اسیب هاش رو به حداقل برسونیم، چرا این کار رو نکنیم؟؟
یه چیزی اشکال داره. درست. حالا اگه اشکالاتش با قانون گذاری و فرهنگ سازی حل میشه، خوب بیایم عقل هامون رو وی هم بزاریم و ببینیم به چه نتیجه ای میرسیم. اما اینکه یکی بیاد از بیخ و بن یه چیزی رو ببره زیر سوال، خوب دیگه جای بحثی نمیمونه.
البته اشکالات امروزه در مورد صیغه، نباید باعث زیر سوال رفتن این حکم الهی بشه. اشکال روی اینه که داره از این حکم در برخی موارد شاید بد استفاده میشه. وقتی از یه چیز خوبی، بد استفاده بشه، مثل دارویی میمونه که ادم سر خود بدون تجویز پزشک بخوره. همون دارو یکی رو خوب میکنه. همون هم اگه با تجویز نباشه، ممکنه منجر به مرگ یکی دیگه بشه. اینجا عیب از دارو نیست. عیب از عملکرد بد و بدفهمی ماست. متشابها اینجا عیب از صیغه نیست. عیب از استفاده نادرست به خاطر ضعف قانون و فرهنگ است که باید اصلاح بشه.
من میگم به جای کوبیدن یه چیزی، بیایم بدون تعصب بهش نگاه کنیم. اگه اشکالی داره مطرح کنیم و با همفکری همدیگه ببینیم میشه براش راه حلی پیدا کرد یا نه. اینجا که با کسی دشمنی نداریم خدای نکرده
من باز هم تکرار میکنم. اگه بحث با این روند بخواد ادامه پیدا کنه،بحث در این زمینه بی فایده است دوست عزیز. هر صاحب عقل و خردی با توجه به آیات قرآن و احادیث مرتبطش، میتونه درستی و نادرستی یه حکمی رو بفهمه.
سلام.نقل قول:
نوشته اصلی توسط keivan
ببخشید بنده در تایپ اشتباه کردم ,منظورم ازدواج موقت نه دائم.
مشخصه شما فرد آگاهی هستی و در این راه گام بر میداری.!
فدات بشم خودت نوشتی که حدیث وروایت جعلی زیاده و تو فقط به اونچه که من قید کردم گیر دادی و چون عقیده من رو میدونی وتضاد داره با اونچه که شما قبول داری؛ نوشتی جعلی.اینجا قرار رو کم کنی نیست اگه در این فکری اشتباه میکنی .که نوشتی رنگارنگ میارم و....اگه قرار بر این باشه من هم از شما کمتر که هیچ بیشترش رو میارم.
بحث شیعه وسنی رو خواهشا" درگیر نکنید.به قول یکی از دوستان همه ادیان برای پرستش معبوده نه گمراهی انسانها.
شما مواردی رو مطالعه کردین که نظر تون اینچنین_و بنده هم منابعی رو مطالعه کردم که با عقیده شما در تضاده.نمیخوام بحث رو کش بدم چون به نتیجه نمیرسیم ,وگرنه بنده هم دلایلی برای ایه 24 سوره نساءدارم که هیچ رابطی به نکاح موقت نداره.
اگر حاضر نیستی صیغه کنی و کسی رو دعوت به صیغه نمیکنی لطف کنید ودیگه مطالب آنچنانی نیارید.
جعل احادیث کار مشکلی نیست!این رو هم برای اعتقادات خودت در نظر بگیر.
در ضمن بنده به صراحت نگفتم که رأی من مطلق و بی عیب_من آزادم و هر چیزی رو از روی عقل ومنطق قبول میکنم.
------------------------
بحث رو در همین جا تمام میکنم .و برای عقاید شما هم احترام قائلم.اگر در بحث تندی از بنده سر زد عذر خواهی میکنم.و این رو فقط مختص به این قسمت بدانید.بدرود.
سلام به دوستان ژرف اندیش
قبلا هم موضوعاتی از این دست داشته ایم، كه آنقدر هیاهو بالا گرفته كه خود بانیان موضوع بارها خواسته اند كه آن موضوعات بسته شود چون به فوران احساسات و بیراه رفتن موضوع انجامیده و از همه مهمتر در نبود افراد متخصص یك جانبه نگری و برداشتهای شخصی به اسم مذهب ،سیاست و فرهنگ و اجتماع ،تشدید شده است.
- موضوع پرجنجال حجاب
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=358
- موضوع جنجالی "دوباره چرا( تعدد زوجات)"
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=16&page=1
- موضوع بحث بر انگیز "چرا خانم ها آرایش می كنند"
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2696&page=1
و خیلی موضوعات دیگه
این موضوعات مبتلا به و جالبی هست و گستردگی و عمق زیادی هم دارد،بسیار چالش برانگیز هست. و تاپیك های آن طولانی می شود. و بحثها اگرچه آگاهی دهنده هست، لیكن از اهداف اساسی این تالار تلقی نمی شود. و نیاز به تالارهایی با مضامین اجتماعی،فرهنگی و مذهبی می باشد.
اینكه حدیثی جعلی هست یا نه نیاز به یك تالار اختصاصی مذهبی دارد.
اینكه آیاتی كه مورد اشاره قرار می گیرد با توجه به تفاسیر و شرحش و سایر آیات مكمل چگونه برداشتی از آن می شود نیاز به یك سایت تخصصی مذهبی دارد.
اینكه اسلام در مورد بكارت زنان ، چند همسری یا صیغه نظرش چیست و اجتهاد در این مورد چگونه است به تالار تخصصی مذهبی دارد. و جولان دادن در یك تالار غیر حرفه ای و آماتور (در خصوص مذهبی)منجر به تحریف واقعیات می شود.
در مورد دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی نیز باید دوستان طالب به چنین سایتها و تالارهایی مراجعه كنند.
اینجا گاهی به نظر می رسد در نبود متخصصین مذهبی، متخصصین اجتماعی و فرهنگی و ... افراد یه دین جدید می آورند.
آیه در مورد اینكه حجاب مربوط به 1400 سال پیش هست!!!
آیه در مورد اینكه صیغه همان زنا هست!!!
حدیث در مورد اینكه استمناء حرام نیست
استدلال و آیه در مورد بی اهمیت بودن بكارت برای خانمها
فتوا به اینكه آرایش بیرون منزل زنان جایز هست.
روایت در مورد اینكه هر وقت هوس كردی زنت را نادیده بگیر و با زنان دیگر ارتباط بگیر...
استدالهای منطقی در مورد زمان سر آمدن مسائل مذهبی 1400 سال پیش
استدلال در مورد باورهای غلط افرادی كه به مسائل جنسی قبل از ازدواج اعتقاد ندارند.
استدلال در مورد اینكه ریشه مشكلات افراد در عدم ارتباطات مختلف جنس مخالف قبل از ازدواج است.
استدلال در مورد اینكه طغیان فرزندان در برابر والدین می تواند آنها را وادار به تسلیم كند تا مسائل جنسی در خارج از چارچوب ازدواج حل شود
و دهها و صدها حدیث و استدالال در این موضوعات گوشه ای از توصیه های این عزیزان به قشر جوان بود. كه البته این توصیه ها در گوشه ای از یك تالار روانشناسی شاید بدون پاسخ رها شود یا یك چالش مختصری فراهم آورد. لیكن پیشنهاد می دهم برای پخته تر شدن این استدلالها و سنجیدن این آیات و احادیت یك جستجوی ساده در این گوگل بزنید و بحثهای داغ اجتماعی،مذهبی را جایی عنوان كنید كه چند متخصص نیز وجود دارند و صحیح از ناصحیح بازشناخته می شود و جوانب فروگذاشته مورد توجه قرار می گیرد.
برای رفع ابهام لطفا به این لینك مراجعه كنید و نگاهی به هدفهای تالار همدردی بیندازید.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=5604&pid=57434#pid57434
من این موضوع را بر اساس تجربه موضوعات مشابه می بندم.
خواهش می كنم دوستانی كه طالب هستند این موضوعات و موضوعات مشابه را به تالارهای متناظر این بحث ها ببرند. تا به جای جنجال طرفین بر اساس نظرات علمی بحث را كنترل و ادامه دهند.