شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد.تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند.
نیچه
نمایش نسخه قابل چاپ
شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد.تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند.
نیچه
با تشکر ازمدیر واعضا که واقعا" عالی بود .و نکته ای که به ذهن میرسد که حتما" رنج با اندوه وغم وغصه وامثالهم فرق میکند چون میگویند نابرده رنج گنج میسر نمیشود پس رنج شاید نوعی درد یا غم سازنده است نه مخرب !اینهم نکته ای بود که عرض کردم
ترس از رنج از خود رنج بدتر است واينکه هيچ قلبي تا زماني که در جست وجوي روياهايش باشد هرگز رنج نمي برد ، چون هر لحظه جست وجو ،لحظه ملاقات با خداوند و ابديت است
کوه با نخستين سنگ ها آغاز ميشود؛ انسان با نخستين درد؛
</p><p>
یا به اندازه آرزوهایت تلاش كن ، یا به اندازه تلاشهایت آرزو كن
</p><p>
روزهای سخت بهایی ست که باید برای سرافرازی پرداخت .
خارهای کوچک زخم به جان نمی زنند ، بلکه با او می آمیزد برای روزهای سختر .
ارد بزرگ
رنج را بسنج ، اعتلا روحت در آن نهفته ، اگر خواسته باشی راحت روح بیابی .
اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا
همراه هر سختی آسانیست
گاه زخمی که به پا داشته ام ،زیر و بم های زمین را به من آموخته است
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ (4بلد)
که ما انسان را آفریده و حیاتش را با رنج و محنت آمیخته ایم .
او نعمتی ازنعمات دنیا را طلب نمی کند, مگر اینکه می خواهد طیب و لذت آن خالص و محض باشد و به چیزی از نعمات دنیا دست نمی یابد , مگر اینکه ممزوج با امری است که خلوص عیش و لذت آن را برهم می زند. گذشته از حوادثی تلخ که برای انسان اتفاق می افتد واو را به رنج می اندازد .
أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ(5بلد)
آیا با وجود اینکه خود را مغلوب ناگواریها می بیند , گمان می کند که هرگز کسی بر او قدرت نخواهد داشت و روزهای سختی و تنگدستی برای او نخواهد بود ؟
هر گاه خبر بد را به عنوان نیاز به تغیر پذیرفین و نه به عنوان یک پدیده ی منفی شما از آن شکست نخورده اید بلکه از آن چیز های تازه خواهید آموخت
پسرخاله:اون پوست شکلاتارو بده به من
شهاب حسینی:پوست شکلات میخوای واسه چی؟
پسرخاله :یه پیرزنه هست پاهاش درد میکنه فقیرم هست..
شهاب حسینی:خب؟
پسرخاله:بعضی وقتا میرم بهش کمک میکنم خونشو تمیز میکنم و بعضی کارای دیگه...
شهاب حسینی :اهان.....بعدش؟؟؟؟؟؟
پسرخاله:هیچی همیشه بهم میگه بردار از اون شکلاتا بخور منم چون کلاچندتا دونه شکلات داره نمیخورم وواسه اینکه ناراحت نشه این پوست شکلاتارو بهش نشون میدم.