RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همتا عزیز سلام
خوش آمدی به تالار عزیزم. تو این تالار اولین چیزی که یاد می گیری آرامش و حوصله هست.در درجه اول شما کاری که باید بکنی اینه که توجه خانواده شوهرت رو به طرف خودت جلب کن. برو از مادر شوهرت عذرخواهی کن و بگو دوستشون داری و اونو مثل مادر خودت می دونی و در عمل هم این حرفهایی که می زنی نشون بده.همون طور که مشخص هست شوهر شما برای خانوادش ارزش قائل هست پس شما هم ارزش قائل شو تا شوهرت به آرامش برسه و رفتار خوبی با شما داشته باشه.تا زمانی که ازدواج نکردی و سر خونه و زندگی خودت نرفتی همون طوری که خانواده شوهرت دوست دارن رفتار کن.براشون ارزش قائل شو و بهشون عشق بورز.اگر هم تندی یا چیزی دیدی به دل نگیر.و بعد از این شوهرت رو هم فراموش نکن. با کلمات و جمله های زیبا صداش بزن و باهاش حرف بزن و به جای دعواهای بی مورد در مورد زندگی آیندتون برنامه ریزی کنید.و همیشه این جمله رو به خاطر بسپار :از محبت خارها گل می شود. با شوهر و خانواده شوهرت رو در محبت و صمیمیت خودت غرق کن. ایشالا که مشکلت حل بشه عزیزم. یا علی
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
راست ميگه الينا جان ، امكان انتقاليت به شهرتون وجود نداره كه تو خونه مادر شوهرت نباشي ؟؟؟؟
بعضا اين روابطهاي تنگاتنگه كه اين مسائل رو بوجود مياره .
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
به نظر مي ياد خانواده شوهر خوبي داشته باشي و بويژه يه دل مهربون كه سعي مي كنه محبت ديگرون رو فراموش نكنه
عزيزم با يه برنامه ريزي درست زندگي ات رو در دست بگير . مشخصه مادر همسرت دلش مي خواد عروسش موفق بشه وگرنه نسبت به كار كردن و نكردن تو بي تفاوت بود .
به عنوان يه بزرگتر ازش راه چاره بياموز . و بهش بگو رفتار خانواده ات اگر درست يا غلط به خودشون مربوطه و اين تو هستي كه دوست داري نظم و انضباط سرلوحه زندگي ات بشه و از اون كمك مي خواهي.
اگر احساس مي كني رفتارات كمي ايراد داشته بد نيست از ايشون معذرت خواهي هم داشته باشي . در كل به جا حرف بزن و زياده روي نكن موفق باشي
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
کاش می تونستی تا زمانی که ازدواج نکردی اونجا نمونی اگه امکانش هست این کارو بکن خانومی
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
بهتره كه كارهات رو جوري انجام بدي كه بهانه دست كسي ندهي و وقتي مي داني كه مثلا با دير راه افتادن دير مي رسي و يا به برنامه هات نمي رسي اصرار بيشتري براي نظم دادن به آن به همسرت بكن. بي خودي اجازه نده هركسي رويش به رويت باز شود و مثلا زن همسايه و فلان فاميل بگويد كه همتا چرا سر كار نمي ري؟! ببين دخالتي كه مي كنند تا چه اندازه به آنها ربط دارد؟! اگر واقعا كم كاري مي كني لابد دليلي دارد كه مي تواني دليلش را توضيح دهي نه اينكه با سكوت بي موقع آنها را به خود بدبين كني كه فكر كنند تنبلي از خودت بوده است.
دليلي نداره چون مادرت صبحهها به برادرت صبحانه نمي ده توهم همينطور خواهي بود. اين را مي تواني سر موقع توضيح دهي تا سوتفاهمها نسبت به شما رفع شود.
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
دوست عزيز با اينكه خيلي نوشته بودي اما هيچي دستگيرم نشد.خيلي بده كه دوران عقد رو خونه پدر شوهرت هستي.ممكنه بگي شما و همسرتون چند سالتونه و چطوري با هم آشنا شديد؟اين طوري كه شما شرح داده بودين خنواده همسرتون مقرراتي هستن آيا هميشه اينطوريه يا براي شما اينطوري وانمود ميكنن؟
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
از همتون به خاطر كمك ممنونم
طراوت جان ما كاملا سنتي و با موافقت كامل دو خانواده ازدواج كرديم .خانوده همسرم هم هميشه همينطوري هستن حتي به دخترشون هم كه مهمون مياد انتظار نظم و ترتيب دارند........
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
بچه ها منتظر كمك هاتون هستم ........راستي به شوهرم زنگ بزنم يا وايستم خودش زنگ بزنه .........اگه زنگ نزد چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امشب هم نمي بينمش..........خيلي داغونم.......
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
منتظر بمون تا خودش زنگ بزنه
یه کم صبور باش عزیزم
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
عزیزم بهتره که با شوهرت صحبت کنی . یه قرار با همسرت خارج از خانه بزار و به صورت کامل در مورد اختلافات اخیر با هم صحبت کنید تا مشکلات حل شود . زنگ نزدن شما به همسرت فکر نمکنم که کار رو بهتر کنه به جز اینکه این مسئله فراموش بشه و بعد از مدتی دوباره تکرار بشه . پس بهترین راه صحبت کردن اصولی با همسرت و رفع سوءتفاهمات است.