RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
سلام:
ممنون از تاپیکت ... پست شماره 19 واقعا عالی بود و بهم انرژی داد....منم وقتی میتونم جلوش وایسم ..واقعا ذوق میکنم و احساس خیلی خوبی بهم دست میده.... ان شالله با کمک همدیگه و خواست خودمون و همچنین کمک خدا برای همیشه کنارش میذاریم..... البته من نمیدونم ،شاید تو نخوای برای همیشه کنارش بذاری ولی همین که تحت کنترل خودمون دراریمش و خودمون با انجامش عذاب وجدان و اینا نگیریم مهمه .... بازم مرسی از تاپیکت
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
سلام
عزیزان کاری به بحث شما ندارم من به اصل تاپیک برمی گردم:
من شخصا قدیما بشدت به این کار گناه اعتیاد داشتم.
تا اینکه بعد از تمام تلاش ها برای حل مشکلم ناموفق بودم!
تصمیم گرفتم مثل همیشه برای رفع مشکلم یه طرح یا نقشه نظامی بکشم! و همیشه هم (شکر خدا) این کار در هر امری برام موفقیت آمیز بوده!
از اصول نظامی استفاده کردم:
اول نشستم ریشه ی کار رو پیدا کردم از کجا شروع شد و چرا؟
بعد فکر می کردم قبل این کار چطور زندگی می کردم؟
فکر کردم عواملی رو که موجب تشدید و ادامه ی کار بودن و هستن رو پیدا کردم! (غریزه عوامل محرک مثل فیلم نت عکس و ...)
دلایلی رو که می خواستم این کار رو کنار بزارم و دلایلی رو که می خواستم ادامه بدم رو پیدا کردم و مقایسه!
خلاصه ادامه بدم کلی طول میکشه...
در نهایت من عکس العمل های مناسب با عوامل منفی (بعد از مقایسه که کدوم منفی و کدوم مثبته!) و تشویق و برخورد با عوامل مثبت رو طراحی و اجرا کردم.
مثلا سعی کردم از عوامل محرک دوری کنم و دیگه طرف فیلم های با زبان اصلی و حتی هر فیلم خارجی که تو تلوزیون میده نرم. نت رو واسه خودم محدود کنم. به مسائل جنسی فکر نکنم(بسیار بسیار مهمه!) و بونم هر کاری زمان خودشو داره و ازشون با دوستام حرف نزنم و سوال نکنم و بخوام که اون ها هم در این باره حرفی نزنن و...
خلاصه با توکل بر خدا شکر خدا موفق شدم و الان حس می کنم که چقدر زندگی رو به کام خودم تلخ کرده بودم! الان چقدر آرامش خاطر دارم و...
اینها تجارب شخصیه من بود.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mke
خلاشه با توکل بر خدا شکر خدا موفق شدم و الان حس می کنم که چقدر زندگی رو به کام خودم تلخ کرده بودم! الان چقدر آرامش خاطر دارم و...
اینها تجارب شخصیه من بود.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
دوست عزيز واقعا خوشحالم که به آرامش خاطر رسيدين . مهم هم همين است ... که راحت زندگي کنيد . ارامش داشته باشيد .
دوستان عزيزبا سلا م متاسفانه در پست بنده که توسط مديريت محترم حذف گرديد و من به شخصه اين حق رو به ايشون ميدم . چون بالاخره محدوديتهايي راجع به مسايلي اينچنيني وجود داره همه هم بهش واقفيم و شايد دليل همه گير بودن اين قضيه هم شايد همين باشه .و ما هم بلاخره مجبوريم براي بقا يک جورايي همرنگ جماعت بشيم!!! ...ولي فکر مي کنم اين حق رو داشته باشم تا پاره اي توضيحات بدم تا شائبه اي در ذهن خوانندگان و آن مديريت محترم ايجاد نشود . بنده در پست خود هيچ گاه هيچ کس رو به چنين کاري دعوت نکردم. و حتي اولويت رو بر ترک دارم .ودر مورد خود ارضایی من نظر خودم رو گفتم واقعا هم بهش اعتقاد دارم .من نخواستم کلاه شرعی باز کنم عین واقعیت رو گفتم که خودم در موردش تحقیق کرده بودم . درسته اين عمل کار ناپسنده ولی این رفتار به کسی ضرری نمی رسونه .شاید تازه شاید به خود فرد ضرر برسونه که اگر در هر کاری زیاده روی بشه این اتفاق می یفته .. . در مورد خود ارضایی اولویت بر ترکه ولی گفتنش راهته این که این دوستمون انقدر داره به خود فشار میاره و عذاب وجدان شدیدی داره بهتره یا اینکه خود ارضایی می کنه من نمیدونم واقعا نمی دونم . به خاطر همین بهش گفتم هر طور که راحتی عمل کن . با اينکه راجع به اين قضيه بحث زياده ولي به شخصه راجع به اين مطلب صحبت ديگه اي ندارم چ.ن ممکنه شائبه هاي بيشتري ايجاد بشه ... قبلا تشکر خدم رو از مديريت محترم و ديگر خواننده ها اعلام مي کنم ...
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
با سلام
در پاسخ به دوستان عزيز ميخواهم نكاتي را عرض كنم. نكوهش مسئله خود ارضايي در كشور ما بيشتر جنبه فرهنگي دارد تا ديني. علتش را هم خدمت شما عرض ميكنم. كافي است شما كمي به حلال و حرامها و گناهان كبيره و صغيره در اسلام توجه كنيد. از شما سوال مي كنم دروغ گويي، غيبت كردن، تهمتزدن، ...... در اسلام چه حكمي دارند؟ آيا اين ها در اسلام گناه و معصيت نيستند؟ پس چرا با اين وجود اين مسائل را به وفور در كشورمان مي بينيم؟ چرا پدرها و مادرها اينقدر به مسايل جنسي كودكان و فرزندان خود حساسهستند ولي به دروغ گويي ها و تهمت زدن ها و غيبت كردنهاي خودشان و فرزندانشان حساس نيستند؟ خود ارضايي هم گناهي است مثل دروغگويي مثل غيبت كردن و .... پس اين فرهنگ ما است كه گناهي را از بين گناهان انتخاب كرده و پر رنگ تر كردهاست.
در اسلام هر مسئلهاي كه بقاي بشر را به خطر بياندازد و جلوي بقاي نسل را بگيرد مشكل به حساب ميآيد و از آنجايي كه خود ارضايي هم ممكن است باعث به تاخير افتادن ازدواج شود در اسلام بشر را از آن نهي كردهاند .
اما به لحاظ روانشناختي هر كاری اگر ميزان انجام آن به قدري زياد شود كه در زندگي فردي و اجتماعي فرد مشكلاتي ايجاد كند آنگاه به عنوان يك اختلال مطرح مي شود كه بايد نسبت به كنترل و درمان آن اقدام كرد( براي درك بهتر موضوع شما شستن دست را در نظر بگيريد اين كار هرگز بيماري يا اختلال محسوب نميشود ولي اگر به قدري ادامه پيدا كند و دفعات آن بهگونهاي باشد كه زندگي فرد را دچار مشكل كند و تمام فكر و رفتارهاي فرد را تحت الشعاع خود قرار دهد آنگاه يك اختلال محسوب ميشود، اختلالي كه آن را به عنوان نوعي از وسواس مي شناسيم)
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
دوست عزیز ff_noshi خیلی خوب و منطقی گفتی ادم باید کلاه خودش را قاضی کنه و از مغزش کمک بخواهد
راستش من خیلی وقتها خود ارضائی می کردم چون می خواستم خودم را از دیگر پسر های اطرافم بی نیاز کنم. حدودا همواره در اطراف من کسانی بودند که شرایط دوستی را داشتند و می خواستند با من دوست بشوند ولی چون من از دوست دختر شدن بدم میامد می خواستم خلا زندگیم را این شکلی پر کنم البته این به من کمک کرد و تا اندازه ای من را از یک اشتباه بزرگ تر نگه داشت ولی حالا می فهمم که از طرفی هم اثر منفی داشته چون باعث می شد که من به صورت اساسی به این نیازم فکر نکنم!
ذات ادم به گونه ای هست که تا با نیازش گلاویز نشه نمی تونه انرا حل کنه! خود ارضائی یک سوپاپ هست تا نیاز جنسی به حد خطرناک نرسه. ولی شاید بهتر باشه که این نیاز طبیعی ادم به حد ماکزیممش برسه چون شاید اون موقع ادم به طرف حلش اقدام کنه. درست مثل حالای من! دیگه به جای اینکه فکر کنم که پسر های اطرافم بدرد نخور هستند، به فکر راه حلی بیافتم که تا می توانم حداقل یکیشون را تا جایی که می توانم به خواسته های خودم نزدیک تر کنم. من الان حتی به افرادی که قبلا ردشان می کردم هم فکر می کنم و امید دارم که شاید بتوانم با صحبت کردن با انها، حداقل یکی از انها را تا جایی که می توانم اصلاح کنم. و با عقاید خودم همسو کنم.
امیدوارم خداوند به همه ما کمک کنه و دست همه ما را بگیره
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
سلام
نکته ای را به نظرم لازم است خدمت دوستان عزیز عرض کنم .
دوستان در دین مبین اسلام ما اصولی داریم و فروعی .
اصول کاملاً تحقیقی است و هیچ کس نباید به تبع دیگری این اصول را بپذیرد و حقیقتاً اگر همه ما مسلمانان در اصول دینمان تحقیقاً به باور برسیم بسیاری از مشکلات رفتاری ما از بین خواهد رفت .
.و چون اغلب چنین نیست به اعتقاد بنده حتی متعبد ترین ها ( که اصولش را خوب در نیافته و باور نکرده باشد ) فقط صاحب حرکاتی دینی است نه رفتار دینی .
اما فروع دین :
کاملاً تقلیدی است ، یعنی مرجعی سالها دود چراغ خورده و تفقه در منابع اربعه دین نموده احکام و دستور العملها را استخراج می کند ( که عمل به آنها ضامن زندگی سالم است ) و بنا به دستور خود خدا باید از دستورالعملهای استخراجی تبعیت کرد ، و خود این احکام نیز اولیه و ثانویه دارد که فقط در مورد ثانویه اش باید بگم که اقتضائات زمان در صدور آن مد نظر قرار می گیرد . اما احکام اولیه در همه حال و همه زمان لازم الاجراست .
آنچه به عنوان حرام در این احکام مطرح می شود ، کاملاً برای سلامت مضر است ، حال چه ما کشف این مضرت را کرده باشیم چه خیر ، و اساساً تقلیدی بودن آن برای این است که بعضی از این احکام از حقیقتی کاملاً، علمی ( علی - معلولی ) نشأت می گیرد که تا بشر به کشف آن برسد ، عامل نبودن به آن ضررهایی را برایش به دنبال دارد .
مثال :
از وقتی اسلام آمده تا کنون این حکم بوده و هست و خواهد بود که :
ظرفی را که سگ و خوک دهن بزند ، نجس است و غذا خوردن در آن حرام است و باید ابتدا پاک کرد آنرا ، و پاک شدنش هم این گونه است ، که ابتدا خاک مال شود و سپس آب کشی شود ، یعنی اگر فقط آب کشی شود ( حتی با مواد ضد عفونی کننده هم شسته شود ) این ظرف همچنان نجس است و قابل استفاده نیست .
حال توجه کنید ، که در دهه های پایانی قرن 20 دانشمندان پی به وجود میکربی خطرناک برای انسان ، در بزاق دهان سگ و خوک شدند که از بین برنده آن ( ضد آن ) فقط در خاک است ،
و حکمت این حکم از اینجا معلوم شد .
حال تصور کنید مردم در طول قرون گذشته اعتنایی به این موضوع نمی کردند یا برایشان مسخره بوده باشه که با وجود مواد ضد عفونی کننده به خاک رو آورده باشند ، آیا ضرر نکرده اند ؟؟؟ و آسیب ندیده اند ؟؟ .
حقیقت احکام دینی همینه . و کسی که اصول دین براش جا افتاده باشه قطعاً نیاز به دستورالعملهایی که باید از سوی خدا براش در نظر گرفته شده باشه را احساس خواهد کرد و عمل به فروع را نیاز خود می بیند و حقانیت آنها را باور دارد .
گذشته از این ، آیا در طول تاریخ زندگی بشر ، شاهد نقض نظریات علمی نبوده ایم ، آیا نبوده که روزی همین کشفیات علمی گفته باشه فلان چیز مفید است ، و بعدها کشف دیگری آن را نقض کرده باشد ؟؟
هیچ کس منکر این نیست که فراوان چنین بوده . و همین خود می تواند دلیلی بر این باشد که دستورات دین جایی که علم توجیحی برای آن ندارد یا مقابل آن گفته ای دارد ، مطمئن تر است چون منشاء آن چهار چیز است ( کتاب ، سنت ، اجماع ، عقل ) که ریشه الهی دارد ( یعنی از خالق نشأت گرفته ).
ما به دستور العملهای یک کاتالگ همراه یک وسیله الکترونیکی که تهیه می کنیم ( از سوی سازنده )، برای فهمیدن کارکرد آن وسیله و استفاده درست از آن نیاز را احساس می کنیم ، اما...... می شود نیاز به دستور العمل برای فهم کارکردمان به عنوان انسان و عوامل تخریب گر و سلامت زای ما از سوی خالق و سازنده مان نداشته باشیم .
و در اسلام ، خود ارضایی حرام است و جزء احکام اولیه است و من یقین دارم که خالقم با آنچه در من آفریده ، می داند که این برای من مضر است ، و پرهیزم داده از آن ،
حال به عقلم رجوع می کنم که به توجیح بعضی منابع علمی و سایت های کذا که مقابلشان هم سایتها و منابع علمی دیگری در این رابطه قرار دارد اعتماد و اعتنا کنم ، یا دستور خالقم ؟؟.
، یک درصد هم آن منابع علمی بشری تایید کننده خود ارضایی هم اشتباه کرده باشد ،عقلم فقط مبتنی بر حساب احتمالات بی اعتمادی و بی اعتنایی به آن را به من توصیه می کند
از سویی باورم به احکام دین که از باورم به اصول دین که سر لوحه آن توحید است ، می گوید به دستور خدایت اعتماد کن .
و من راه سلامت را این گونه بر می گزینم .
احتیاط که شرط عقله ، مگر نه ؟
پس به احتیاط هم شده به جای دفاع و ترویج این منابع تایید کننده ، ( که اگر اشتباه کرده باشند مای استناد گر را هم به خطا می اندازد ) سکوت کنیم و دیگران را به اشتباه احتمالی نیندازیم .
بهتر نیست ؟؟؟
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
من نمی توانم خود ارضایی نکنم .
در این جامعه که پر از حلال و حرام است ، تنها راهی که بتوانم خودم را راحت کنم ، خودارضایی است شما چطور ؟
اگر خودارضایی نکنم ، هیچ وقت نمی توانم زندگی کنم و احساس میکنم این خودارضایی باعث رشد اجتماعی من می شود .
خودارضایی من جسمی نیست و از روش های متداول نمی باشد .
در این خودارضایی ، هیچ گاه به ارضاء کامل از نظر خودم نمی رسم چون در آخر می خواهم معشوق خود را در آغوش بکشم اما نمی شود .
چون معشوق من جsم نیست .
معشوق من روح هم نیست .
معشوق من بیکران است و بزرگ .
معشوق من لمس کردنی نیست .
معشوق من بوسیدنی نیست .
معشوق من حس کردنی است . حسی که از رگ گردن به تو نزدیک تر است .
این نزدیکی اینقدر به من پر و بال می دهد که دیگر احساسی ندارم و گویی به صورت معلق در هوا هستم .
وقتی در بالینش هستم ، با او حرفها می زنم . رازها میگویم و گریه ها میکنم .
او معشوقی زیبا و دل نشین است .
با داشتن همچین معشوقی من دیگر خودارضایی جسمی نمیکنم ، شما چطور ؟
RE: من دیگر خودارضائی نمی کنم تو چطور؟
در ابتدا بدانیم انها که این کار زشت را میکنند تنها بیمارانی هستند معتاد به اینکار و نه چیز دیگر پس به انها به دید یک بیمار نگاه کنیم نه یک .....
و اما در مورد این مقوله :
ما نیومدیم اینجا که بگیم این حروم این حلال چون همه میدونن این عمل زشت بس حرام و مضر است.
پس نقطه نظراتی لزوما ارزش درج کردن را دارد که خارج از مباحث کلیشه ای باشد.
چندی پیش در مقاله ای در همین اینترنت خواندم که:
خود ارضایی لذتش بیشتر از نزدیکی با همسر است این را یک امر ثابت شده میدانستند البته من صحت .و سقم این را نمیدانم ولی این حرف را چنین توجیه کرده بود.
در هنگام خود ارضایی masturbation وقتی فرد به حالت orgasm ارگاسم میرسد از تصاویری که ذهنش دارد تغذیه میشود یعنی افکار س ک س یعنی فکر میکند به اون عکس ، فیلم ، نا محرم بی حجاب ویا هر چیزی که عامل تحریک او بوده لذا او هر بار با این تصاویر از یک فرد یا ... ارضا میشود .
اما بعد از ازدواج فزد فقط در مقابل یک فرد دیگر قرار دارد و رابطه محدود به اون فرد است و هیچ کس یا چیز دیگری برای وی وجود ندارد که او را ارضا کند لذا او در بار اول ، دوم ، سوم از طرفش لذت میبرد ولی دفعات بعد؟
.................................................. .................................................
واما رابطه خود ارضای و داغون شدن روان:
در خود ارضایی فرد همان طور که گفتیم در لحظه ارگاسم فرد ، عکس یا مطلب یا .... را در ذهن خود مجسم می کند لذا از تخیل و و روان خود استفاده می کند و کسی را هم در مقابل ندارد لذا بعد از اتمام این کار زشت
هیچ کس را در اختیار ندارد که کنارش باشد لذا خود را تننها و بی اداره وبی اعتماد به نفس و ضعیف حس میکند.
و ضربه شدیدی به ذهن خود وارد می کند .(یعنی فرد اگر دختر باشد پسر را تجسم واگر پسر باشد دختری را تجسم میکند و این اصلا مطلوب نیست)و خود یک بحث تخصصی است که به ان نمیپردازیم.
واما اگر همسر داشته باشد شاید در دفعات متعدد فرد لذت کافی را نبرد ولی او دیگر از تخیلی استفادع نکرده و ذهن خود را داغون نکرده لذا هر چه هست همان...است.
و در اخر امیدوارم توانسته باشم نقطه نظری را در برار یک بیمار گذاشته باشم.