امشب هم ما رو نگه داشتن، دو شب هست پشت سرهم، که ما رو بیشتر نگه میدارن. خدا ازشون نگذره، بنظرتون در این شرایط چجوری میشه زندگی رو قشنگ دید؟
نمایش نسخه قابل چاپ
امشب هم ما رو نگه داشتن، دو شب هست پشت سرهم، که ما رو بیشتر نگه میدارن. خدا ازشون نگذره، بنظرتون در این شرایط چجوری میشه زندگی رو قشنگ دید؟
سلام
منظورتون اینکه به خاطر دوشب اضافه موندن دیگه دنیا رو قشنگ نمیبینین؟؟!!!!
یا بازم به خاطر سیل و زلزله و سهام و...
- - - Updated - - -
سلام
منظورتون اینکه به خاطر دوشب اضافه موندن دیگه دنیا رو قشنگ نمیبینین؟؟!!!!
یا بازم به خاطر سیل و زلزله و سهام و...
نه دقیقا بخاطر همین دو شب
الان دنیا رو تیره و تار میبینم بیشتر
سلام آقای گل و گلاب
به نظرم زندگی نه رنگ تیره هست و نه روشن .
زندگی تو طیفی در حرکته ،،،
بله جمله بالا جمله سنگینی هست :)
جمله می خواد بگه تو زندگی طیف های مختلفی وجود داره ، اون هم با هم ،،، مثل سختی - خوشی - تلاش - عدم نتیجه دلخواه - رسیدن به آرزوها .....
شادی ها در صورتی استوار هست که به این مهم برسیم .
شاید شرایط الان شما سخت باشه آقا غلام .....ولی با سختی آسانی هم هست .
مهم نگاه ما آدم هاست .
اینجا شده اعتراف خانه برای من، میام نقصهامو اینجا میگم.
وقتی توی موقعیت دشواری قرار میگیرم سریع خودمو میبازم، سریع یه بار زیادی روی شانه هام احساس میکنم. توی ذهنم در به در دنبال یه نفری هستم که بیاد کمکم کنه یا حداقل بیاد باهام صحبت کنه، که یکم این فشاره کم بشم. چجوری و با چه زاویه دیدی میشه به این مسئله نگاه کرد؟ تا بتونیم کمترش کنیم
سلام
کار خوبی می کنی درد ودل هات را میگی ،،یه جورایی درد ودل های خیلی از ماهاست .
یه راهکاری به ذهنم می رسه در مورد بحث شما ،،،،که خودم بعضی موقع ها از اون استفاده می کنم :
غلام ، فیلم پاپیون را بیبن .
حق یارت.
:rugby:
http://www.hamdardi.net/imgup/597836043cbe54202a.jpg
حتما باغبان جان، تو دیگه اینجا برای من مثه برادر بزرگتری، درسته که با دعوا رفاقتمون شروع شد :311:
باز بذار یکم دیگه درددل کنم:
سرکار اینقدر خودم رو مقصر در یک اتفاق میدونم، که واقعا خودخوری میکنم، استرس میگیرم تا مقداری. حس میکنم خیلی بیش از حد دارم مسئولیت برای خودم متصور میشم. آخه وقتی میبینم دوربریام که اونام توی اتفاقات مقصرن تا حدودی، خیلی ریلکس با اتفاقات برخورد میکنن. مدیریت ارشد چند بار سرشون داد میزنه، و بعدش خیلی ریلکس انگار هیچی نشنیدن، میان بعد جلسات گل میگن و گل میشنفن، موقع خروج از محل کار هم با لبخند خارج میشن! من به اینا اصطلاحا میگم دل بزرگ، دلشون بزرگه. ولی ن باید با خودم منصف باشم، من اینجوری نیستم. یه اتفاق که میفته، اول خودم رو تقریبا صددرصد مقصر دونسته و سپس استرس میگیرم
فیلم پاپیون رو دیدم باغبان، فیلم خوبی بود و البته سنگین. ولی ارتباطش رو با حرفام نتونستم درک کنم حقیقتش ...