پسرا؟

منظورتون رو متوجه شدم از اینکه گفتید آقایون نازک نارنجی بار اومدن!!! من هم مجردم!! با این فرق که مثل یه حمال برای اینکه خرج عروسی و زندگی و خونه و ماشینو .. رو در بیارم تا 11 شب کار می کنم. حتی انگیزه شام خوردن رو هم ندارم. فرق شما به عنوان یه دختر و من به عنوان یه پسر اینه که شما عشق و حالتون رو می کنید بعد ازدواج می کنید(چه زود بخواید ازدواج کنید و چه دیر!!) من برای ازدواج کردن باید از همه علاقه هام در همون دوران مجردی دست بردارم!!! متوجه حمالی شدید؟ این یعنی حمالی! اینکه شما اونقدری کار می کنی که با پولش الان نیاز داری(روزی 7-8 ساعت) من اونقدری کار می کنم که جونم در بیاد که اونقدری در بیارم که برم ازدواج کنم! این یعنی حمالی مرد!! الکی نگید مسئولیتها یکیه!! که10% آقایون هم مسئول نیستید. همون شب عروسی داماد بدبخت مسئول همه چیزه! خانوم عروس مسئول زیبا شدن و تو لباس عروسی طناز شدن!!
شما شب و روز می خوری چون اونی که در میاری لااقل دوره مجردی مال خودته! درآمد من حمال مال خونوادم هست. مال زندگی آیندم هست و.... من فکر همه چیزو باید کنم و شما فکر این که به کدوم از خواستگارهاتون که شرایطش به شما می خوره جواب بدین!! مسئولیتتون چیه؟ کسی نگفت شما محتاج شوهرید. همون طور که یه پسر نیست. من این دید احمقانه ای که تو ذهن مردم ما هست و یک مجرد رو حساب نمی کنند رو نقد می کنم. چرا من باید جون بکنم برای دختری که همون زمانی که من دارم جون می کنم با دوستاش می ره سینما؟ یا به این فکر می کنه به کدوم خواستگارش جواب مثبت بده! حرف من اینه

سورنای عزیز، طرز فکرشما دقیقا متضاد با طرز فکر همسر من هست، نمیدونم چرا اما همسر من همیشه از اینکه داره برای زندگیمون تلاش میکنه لذت میبره، خودش میگه از وقتی که من وارد زندگیش شدم با علاقه بیشتری کار کرده و ساعات بیشتری رو سر کار گذرونده، من تا به حال 5-6 بار با همسرم سر مسائل مادی بحث داشتم، تا دو سال پیش شاغل بودم اما به دلیل حجم درسهام کار رو گذاشتم کنار، برای همین سختم بود که از پدرم یا شخص دیگه ای پول قبول کنم، پدرم بدون اینکه چیزی بگه خودش توی کیفم پول میذاشت چون میدونست که من دختری نیستم که ازش تقاضای پول کنم، بعد هم همسرم، از وقتی که نامزد کردیم تا به حال چند بار به زور بهم پول داده، همیشه امتناع های من باعث بحثمون شده و یا اینکه هر وقت من حرف از کار میزنم و اینکه میخوام دنبال یه کار خوب باشم، اگه انگیزه ام رو از پیدا کردن کار، داشتن حقوق و .. بگم کلی عصبانی میشه،
راستش حرفای شما منو به این فکر انداخت که شاید همسرم حرفایی که بهم زده از ته دلش نبوده و از این قضیه ناراحته، دو شب پیش توی پارک باهاش صحبت می کردم، بحث رو کشوندم به مسائل مالی، بهش گفتم ناراحت نیستی از اینکه خرج و مخارج زندگیمون به عهده تو، ناراحت نیستی از اینکه من نمی تونم هیچ کمکی در این زمینه بهت بکنم، از اینکه بهترین سالهای عمرت رو به سختی میگذرونی، از اینکه با داشتن 28 سال سن، ماهی 500 هزار تومن قصد میدی....؟؟؟
راستش از گفته های خودم پشیمون شدم، اونقدر ناراحت شد که نمیتونست حرف بزنه، بهم گفت من همه این کارها رو می کنم برای اینکه فقط یه لبخند روی لبهای تو ببینم، من همه زندگیم برای تو برای اینکه تو کسی هستی که همیشه در کنار من میمونه و دوستم داره. گفت من از کار کردن لذت میبرم وقتی میبینم که حاصل تلاشم داشتن یه زندگی خوب در کنار تو هست، برای یه مرد رضایت خانواده اش از هر چیزی مهم تره، من خوشحالم که تو رو همیشه راضی می بینم...

راستش نمیدونم شاید همسر من اشتباه میکنه، اما حرفهایی که بهم زد، باعث شد که بیشتر از پیش قدردانش باشم، بعد به این فکر کردم که اون واقعا داره از لحظه های عمرش میگذره، درسته که خودش میگه این کار رو با لذت انجام میده اما من خیلی شرمنده اش شدم....

به نظر شما همسر من داره خودش رو گول میزنه؟؟؟

نه
همسر شما این انتخابش بوده. اون مرد شریفیه.زیادی شریفه. من از این حد شرافت متنفرم!! من از این حد ایثار متنفرم. من رو فقط لبخند دیگران شاد نمی کنه. من رو شادی خودم هم شاد می کنه!!از اینکه کار کنم فقط برای این که یکی دیگه لبخند بزنه متنفرم! واضح صحبت می کنم من بسیار در زندگی دوست دارم منافع هر دو نفر تامین بشه.من دوست دارم همسرم هم تلاش کنه. برای رسیدن به من حتی!
شاید این درست نباشه. bloom به جای خواهر من. ولی ایشون واقعا به نظر من یک زن برازنده هستند. کسی که برای رسیدن به عزیزش داره تلاش می کنه و خودخواه و مغرور نمی شینه جاش که مهلت بده تا طرف مقابل تکلیفشو مشخص کنه.
حالا اگر منفعت همسر شما فقط لبخند شماست اون نشونه شرافتشه. منفعت من فقط این نیست! من خودخواهی های خاص خودم رو هم دارم!زمونه به من نشون داده اگر فکر خودت نباشی کلات پس معرکست!! من خدا نیستم که فقط ببخشم و از شاد دیدن بقیه لذت ببرم. همسر شما انسان خوبیه. من نمی خوام اینقدر خوب باشم. شما اینو بد بدونید.
قدر همسرتون رو بدونید . انسانهای ناخلفی مثل من کم نیستند!!

سورنای عزیز، من این چیزها رو ننوشتم که شما بخواین اینطوری در مورد خودتون صحبت کنید، من واقعا خستگی رو توی نگاه همسرم میبینم، واقعا احساس شرم می کنم وقتی میبینم کاری از دستم بر نمیاد به جز اینکه ازش قدردانی کنم، به جز اینکه به خواسته های دیگه اش احترام بذارم و کاری کنم که احساس کمبود نکنه.. اما اگه همسر شما نتونه از لحاظ مالی بهتون کمک کنه اما از سایر لحاظ واقعا همراهتون باشه، باز هم از کار کردن برای زندگیتون ناراحت میشید؟
به هر حال عذر میخوام اگه حرفهام موجبه سوء تفاهم شد.
:72:

چشمها را بايد شست ..... جور ديگر بايد ديد......

شاد عزيزم اميدوارم هميشه در كنار همسر مهربونت خوشبخت باشي.....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shad

سورنای عزیز، من این چیزها رو ننوشتم که شما بخواین اینطوری در مورد خودتون صحبت کنید، من واقعا خستگی رو توی نگاه همسرم میبینم، واقعا احساس شرم می کنم وقتی میبینم کاری از دستم بر نمیاد به جز اینکه ازش قدردانی کنم، به جز اینکه به خواسته های دیگه اش احترام بذارم و کاری کنم که احساس کمبود نکنه.. اما اگه همسر شما نتونه از لحاظ مالی بهتون کمک کنه اما از سایر لحاظ واقعا همراهتون باشه، باز هم از کار کردن برای زندگیتون ناراحت میشید؟
به هر حال عذر میخوام اگه حرفهام موجبه سوء تفاهم شد.
:72:

---

خواهش می کنم.من ناراحت نشدم. :72:
من قصد حرف زدن نداشتم. اما در جواب حرفهای سپیده شاید خیلی کودکانه سریع جواب دادم. بدبینی من اونقدرها هم کم کم می فهمم بی دلیل نیست. پستی در مورد اینجور مسائل دیگه نمی ذارم.
یا حق

teke.yakh بياييد واقع بين باشيم من نگفتم كه دخترا كشت و مرده ازدواج كردن هستن و يا اختيار عمل در كارهاشون ندارن يا خوش نيستند،بايد بگم در اين دنيا هيچ چيز مطلق نيست همه مسائل نسبي هستند من ميگم پسرها تو اين دوره زمونه از دخترها آزادي عمل بيشتري دارند و در دوران مجرد بودن هم نياز نيست نگران بالا رفتن سنشون باشند بخاطر همين ميتونن با آسودگي خاطر و استرس كمتري از زندگيشون لذت ببرند و نياز به يك تكيه گاه براي زندگيشون ندارن
من فقط يك مثال مي زنم فكر كنم قضيه روشن بشه مثلا خود من بارها شده ساعت 12 شب از باشگاه مي رسم خونه و مشكليم ندارم ولي تصور كنيد يك دختر 2 شب متوالي شب دير بياد خونه،چه اتفاقي ميفته؟ 1000 تا حرف و حديث پشت سرش هست پس قبول كنيد فشار براي ازدواج دخترها از پسرها خيلي بيشتره و براي اين كار محدوده خاصي دارن هم از نظر سني و اجتماعي و ..
پس بخاطر همين موارد دخترها دوست دارن زودتر ازدواج كنن تا از اين مسائل خلاص بشن
ضمنا خود من به هيچ عنوان هدفم رو در داشتن يك بچه خوب و كلا در بچه اي كه مي خوام در آينده داشته باشم نمي بينم و اهداف خودم رو دنبال مي كنم و از رسيدن به آنها لذت مي برم چون ميبينم چقدر از پدر و مادرها خودشون رو فداي بچه هاشون ميكنند و از لذتهاي خودشون ميگذرند و كافيه نگاه كنيد ميبينيد چندتا از زن و شوهرها بخاطر فقط بچه هاشون زندگي ميكنن يعني اگر بچه نباشه طلاق ميگيرن
زندگي تك بعدي،يك دوران،مجرد هستي يعد از اون بايد ازدواج كني بعد منتظر بچه بشي بعدش يك عمر براي بچه بدويي تا پير بشي بعدشم بميري اين يعني زندگي!! تكرار پشت تكرار و من از اين متنفرم و اگر زن آيندم قبول كنه هيچ وقت نمي خوام بچه دار بشمم
ضمنا سپيده،سورنا هم تا حدودي درست ميگه اگر وضع مالي خوبي نداشته باشي و بفكر آينده زندگي باشي بايد واقعا زحمت بكشي و زندگيرو تحمل كني و زن در اين زمينه استرسش كمتره،با اينكه اگر مرد مجرد بخواد بمونه اصلا نياز نيست به اين مسائل حتي فكر كنه و درامدش براي خودش كافيه
ضمنا shad عزيز قدر همسر خودتون رو بدونيد،واقعا همسر فداكار و خوبيه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رامتين

من فقط يك مثال مي زنم فكر كنم قضيه روشن بشه مثلا خود من بارها شده ساعت 12 شب از باشگاه مي رسم خونه و مشكليم ندارم ولي تصور كنيد يك دختر 2 شب متوالي شب دير بياد خونه،چه اتفاقي ميفته؟ 1000 تا حرف و حديث پشت سرش هست پس قبول كنيد فشار براي ازدواج دخترها از پسرها خيلي بيشتره و براي اين كار محدوده خاصي دارن هم از نظر سني و اجتماعي و ..
پس بخاطر همين موارد دخترها دوست دارن زودتر ازدواج كنن تا از اين مسائل خلاص بشن

---

من کاری به بقیه بحثهای این تاپیک ندارم ولی این مثالی که زدید کاملا اشتباه هست
چون یه دختردر جامعه خراب شده ایرانی
نه تو خونه پدر ونه تو خونه شوهر حق نداره تنها اون موقع شب بیاد خونه
و این هم از عدالت زیاد جامعه ما هست
واین هیچ ربطی به ازدواج کدن یا نکردنش نداره
موفق باشید

این مثال من فقط یکی از مسائلی بود که دخترهای مجرد با اون دست به گریبانند نه اینکه فقط به این دلیل است که فشار برای ازدواج کردن دختران از پسرها بیشتره،دلایل گوناگونی هست که قابل بحثه و من به بخشی از اونها اشاره کردم
پس خواهش میکنم با مسائلی که مطرح میشه سطحی و از روی احساسات برخورد نکنیم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رامتين

این مثال من فقط یکی از مسائلی بود که دخترهای مجرد با اون دست به گریبانند نه اینکه فقط به این دلیل است که فشار برای ازدواج کردن دختران از پسرها بیشتره،دلایل گوناگونی هست که قابل بحثه و من به بخشی از اونها اشاره کردم
پس خواهش میکنم با مسائلی که مطرح میشه سطحی و از روی احساسات برخورد نکنیم

---

اقا رامتین یه بار دیگه نوشته منو بخونین من گفتم این مثال شما کاملا اشتباه
من کاری به بحث شما ندارم ولی اینکه فکر کنین این معضل فقط مال دختر مجرد باید اینو بدونین که در اشتباهین
توی اینگونه موارد زنان متاهل خیلی بیشتر از دختران مجرد بهشون توسط همسرشان گیر داده میشود
کدام زن متاهلی را دیده اید که بدون همسر خویش ساعت 12 شب بیاد خونه
پس این دلیلی که کفتین اشتباهه اره دلایل بسیار دیگه ای وجود داره قبول ولی این دلیل درستی نیست
و اگه میخاین مثالی بیارین بیشتر روش فکر کنین در ضمن کسی اینجا احساساتی نشده