متشکرم
ببینید بحث احساسات یک چیز هست و بحث دو دوتا کردن و ... چیز دیگری.
اتفاقا من فکر میکنم شما مرد احساساتی باشید، احساسات همیشه برای همه به یک صورت نیست، برخی انسان ها از آنچه در دل دارن نمینویسن و یا خیلی بیان نمیکنن اما بصورت های دیگه بروز میدن، هر کسی به روش خودش!
احساسات و سادگی شما دقیقا همان منابعی هستند که از اونها مکرر ضربه خوردید ، یعنی شما رو دچار خطاهای متعدد کردن .
شما یک شبه شرط نگذاشتین و شرط عجیبی هم نیست که انتهای متن براتون مینویسم (۱) ، موارد متعددی مطرح بوده و همسرتون دلیل قاطعی برای رفتنش، رفتارش نداره که اگر داشت قطعا مشاوره رو انتخاب میکرد، اما رفتن و رفتارهای متناقض، همچنین دفاع های ناقص و ناکافی و غیر منطقی رو انتخاب کردن؛
و...
← اگر همسر شما در قبال رفتارهای پدرش مثل قضیه ی چک پنجاه میلیونی جانب حق رو میگرفت.
← اگر همسرتون در صدد گول زدن قاضی در دادگاه برای ماشین بر نمی آمدند.
←اگر در قضیه ی مهریه روی حرفاشون می ماندند و مهریه ی دروغین رو اجرا نمیگذاشتند.
و خیلی موارد دیگری که اشاره کردین...
و از همه مهمتر اگر این جمله زیر رو بیان نمیکردند ، من شک میکردم که شاید پای احساسات در میان هست ...
(۱) بهتر هست بدانید زنانی در جامعه هستند که مهریه رو بعنوان هدیه همان اوایل زندگی میگیرند و با شوهرشون زندگی میکنند ( طبق برخی رسومات در خانواده ها ) . پس دادن مهریه حالا به هر صورتی آنچنان بد هم نیست و این کلمه ی خطرناک " ابزار" یعنی یک تضمین جدید سوای مسائل مالی دیگر .
حرف من همان هست که بالاتر عرض کردم؛
اگر تمایل به طلاق نداشت و خواست برگرده سر زندگیش، بیاد و مشکلاتش رو با کمک مشاور حل کنه و اگر نخواست همون طلاق توافقی طبق قانون و خروج شما از بلاتکلیفی.
مطمئن باشید که اگر طالب زندگی با شما و اصلاح معایب ( چه در شما و چه در خودش ) باشد میپذیرند با مشاوره در ارتباط باشید و شما هم در جلسات مشاوره حضور پیدا کنید.
البته من مطمئنم نیستم بار دیگر تحت تأثیر قرار نگیرین و اشتباهی مرتکب نشین و این صدرصد بتصمیمات آتی شما بر میگرده.
:72: