-
هانیه جان اینو قبول کن که او نمیخواد باشما زندگی کنه.حالا دلیلش میتونه آزادیهای مجردی باشه که بهش مزه کرده یااعتیادش ویاهرچیز دیگه.ولی چیزی که مهمه اون هیچ دلبستگی به زندگی مشترک نداره وگرنه به سادگی حق طلاقو نمیداد.آخه آقایون بطورمعمول دوزمان حق طلاقو میدن یکی زمان نامزدیه که دلشون میخواد هرطور شده اون خانمو بدست بیارن یکی هم بعد از یه اشتباه خیلی بزرگ که خودشون بشدت ازش پشیمونن واینجور میخوان یه باج ویه امتیاز به خانم بدن تاسرخونه وزندگیش برگرده.البته این راه دومو باز کمتر مردی میره چون میترسه مبادا بااین کارش همسرشو ازدست بده.اما تو رابطه شما چیزی که کاملا مشخصه ایشون این کارو باکمال میل وبدون هیچ ترسی انجام دادن وحوصله اینکه خودش اقدام به طلاقو بکنه نداره ترجیح میده شماانجامش بدین واون فقط امضا کنه.
بنظرم بااین پیامت چیزی دستگیرت نمیشه وممکنه بایه جواب تلخش بیشتر عصبی شی.اینم بدون آدمی که مغرور باشه اگه بخواد یه ذره زندگی کنه میگه من همینیم که هستم میخوای زندگی کن میخوای نکن نه اینکه اخلاقای بدشو بگه تازودتر تمومش کنی وپشیمون نباشی
-
سلام
هانیه جان الان شما دقیقا موضعت چی هست
جدایی یا زندگی
اگر موضع شما به طور قطع طلاق نیست خوب دست نگه دار و صبر کن
اگر از لحاظ روحی آماده نیستی کمی صبر کن تا آماده بشی
ولی این پیامها به نوعی ناز کشیدن الکی محسوب میشه
اون میگه من معتادم
شما میگی خوب حالا که این عیب هم به لیست اشکالات اضافه شده اگر بخوای یه فرصت دیگه بهت میدم
اون مگه فرصت خواسته؟
اون مگه پشیمونه؟
نذار احساساتت جلو منطقت رو بگیره
یه خاطره بد دیگه یه پیام تحقیر آمیز جدید ازش دریافت می کنی
اون راه زندگی رو گم کرده و از این بیراهه ای که توش قرار گرفته خیلی هم داره لذت میبره و قصد برگشت هم نداره انقدر میره تا آخرش به پوچی و نابودی برسه به همین لحظه فقط فکر میکنه آینده معنایی نداره برای ساختن آینده باید به خودش زحمت بده و اون نمیخواد زحمت بکشه
حق طلاق رو به شما داده آیا مهریه رو شما بهش بخشیدی؟
اگر خیلی دوست داری بکشونیش پای میز مذاکره اگر بهش نبخشیدی مهریه رو، به جای طلاق گرفتن اونو بذار اجرا که یاد بگیره توی زندگی انقدر مثل بچه ها رفتار نکنه
هرچند احتمالش کمه که تغییر کنه ولی به هر حال با یه موضوع جدی اینچنینی شاید یه ذره به خودش بیاد
بیشتر از این نازشو نکش
-
همسرت دچار افسردگی و پوچی شده. اگه بخوایم خوشبین باشیم، اعتیادش رو به شما گفته که خودتون رو معطل و علاف اون نکنین. اگه مدت زیادی بود که باهاش زندگی میکردین میگفتم شما هم مقصرین و نباید تنهاش بزارین. اما اگه قبل از آشنایی شما هم اینجوری بوده دیگه شما مسیولیتی ندارین در قبالش. انتظار معجزه نداشته باشین. این شخص حتی اگه بخواد هم اراده ش ضعیف تر از اینه که به سرعت برگرده به زندگی. یه جورایی انگار مفهوم زندگی رو گم کرده. در کل بعید میدونم اون چیزی که مد نظر شما هست پیش بیاد. اینکه بهش فرصت بدین و اونم کامل متحول بشه.
راستش دلم میسوزه برای اینجور آدما. از نامردیشون نیست که اینجوری میشن. به خاطر حماقتشونه و اینکه قدر داشته هاشون رو نمیدونن. شوهرت یه خانمی مثل شما داره که انقدر برای زندگی مشترکش تلاش میکنه ولی باز قدر نمیدونه.
-
سلام فکور عزیز
خب من تا دقیقه 90 هم دوست دارم این آقا سرش به سنگ بخوره و بخواد خودش رو تغییر بده(با وجود تمام اذیت هایی که کرد، میتونم ببخشمش....)ولی با وجود اینکه هنوز بخواد قلدر بازی از خودش در بیاره و بخواد مثل روال قبل پیش بره ، که نمیشه!!!!!!!!!!!!اگه بخواد تغییر کنه منم میتونم پا به پاش همراهش باشم...ولی اگه نخواد که من واسه طلاقم مصمم...کی میتونه یه آقایی که هر روز فحش کاری داره، هر روز دنبال بحث و دعواس، هر روز دنبال رفیقه، الانم مطمئنم که مواد استفاده میکنه، اصلا احترام و محبت حالیش نیست رو قبول کنه....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فکور جان من مهریه ام رو نبخشیدم.... منم اول میخاستم مهریه ام رو بزارم اجرا....تا شاید به خودش بیاد و یه تکونی به خودش بده....ولی وکیل بهم گفت اگه بخوای اول مهریه رو بزاری اجرا ،شوهرت ممکنه زرنگ بازی در بیاره و بره وکالت حق طلاقت رو فسخ کنه و بعد مجبورت که مهریه رو ببخشی تا طلاقت بده....
بعدش وکیل گفت تو 5 ماه بهش فرصت دادی:این آقا حتی یه زنگی یا پیامی در راستای آشتی کردن به شما نداده...حالا توقع داری با دعوا و زور و اجرا گذاشتن مهریه اون برگرده سمت تو؟؟؟؟؟؟!!!!!!
از یه طرفم وکیل راست میگه:شوهرمو میشناسم، اصلا آدمی نیست که بخواد با زور و دعوا برگرده.........
وقتی که من 5 ماهه هیچ ارتباطی با هم نداشتیم...100% به یه آرامشی رسیده دیگه، پس اگه میخواست آشتی کنه خودش زنگ میزد...ولی همش پیام میده که زودتر تمومش کن....
وکیل بهم گفت بزار طلاقت ثبت شه....بعد با خیال راحت برو دنبال مهریه...من از مهریه ام نمیگذرم...هر چقد هم آدم بدبختی باشه...زندگی من بخاطر حماقت اون داره نابود میشه...بخاطر خوشی های زودگذر اون دارم نابود میشم
-
وکیلم زنگ زد و گفت که کارهات رو انجام دادم و بیا واسه مشاوره..........منم به شوهرم پیام دادم که نوبت مشاوره دادگاه دارم.....
دیروز رفتم دادگاه....و انگار مشاوره تو دادگاه انجام نمیشه....بهم نامه داد که برم کلینیک های مشاوره بیرون از دادگاه.....نامه دادگاه رو بردم کلینیک آرامش: و کلینیک هم گفت حداقل 3 جلسه باید بیای مشاوره: یک جلسه مددکار، یک جلسه روانشناسی از لحاظ روحی و روانی،یک جلسه هم مشاوره مالی
و کلینیک آرامش میگه باید حداقل یک ماه پرونده ات اینجا باشه واسه بررسی....
منم باید همش مرخصی بگیرم و کلی هزینه بکنم و برم و بیام....خسته شدم دیگه....هر دفعه که بخوام برم مشاوره نزدیک 100 هزار تومن هزینه ام میشه....وکیل هم 1/500 میگیره....خودم هم کرایه خونه دارم.....این همه هزینه....خسته شدم....کاش اینقد مرد بود که وقتی دید نمیتونه خوشبختم کنه...حداقل دردسرهای دادگاه و طلاق رو گردن من نمینداخت و خودش میرفت طلاق رو ثبت میکرد و این مشکلات رو گردن من نمینداخت...تو این دوره زمونه :یه زندگی روزمره عادی کلی دردسر و خستگی و مشکل داره....حالا این آقا بدون در نظر گرفتن شرایط من تمام مشکلات ثبت طلاق هم انداخته گردن من....شیطونه میگه برم در خونشون و از خانواده اش 2 میلیون بگیرم با دعوا و زور....بیام برگردم و طلاق رو ثبت کنم...اینقد که عصبی ام از دستش....
تازه دیروز با کمال پر رویی 3 بار پیام داده که :طلاق ثبت شد؟دادگاه چی شد؟؟؟و تمام شد؟؟؟منم در آخر دیدم ول کن نیست:پرسیدم چرا اینقدر مشتاقی که ثبت طلاق رو بفهمی؟؟؟دیگه جواب نداد....آخه یه مرد چقدر میتونه بیشعور باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میدونه تو این مرحله ، من با این همه سختی دارم مسیر رو طی میکنم....با این همه غصه دارم زندگیم رو میگذرونم....میبینه که آینده و زندگی منو تباه کرد....پس چرا دیگه چاقو تو قلب من میزنه و همش پیامک میده زودتر تمومش کن...طلاق رو ثبت کن....
حتی یه کلمه از بخشش نمیزنه....یه کلمه از پشیمونی کارهاش نمیگه....ذقیقه 90 یه کلمه واسه تسلی خاطر من نمیگه....همین آخرین لحظه ها هم با بیشعوری تمام ،درد منو 10 برابر میکنه.....یکی نیست بهش بگه که تو که مردی نشدی واسه این زن و خبری از دلش نداری ......پس این پیامک هات چیه ؟که بیشتر از لحاظ روحی و روانی منو اذیت میکنی.............
یکی نیست که من نادون و ساده بگه آخه هنوز از این مرد توقع داری بهت دلداری بده و باهات مدارا کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!منه خنگ هنوزم منتظر یه جرقه ام که برگردم به زندگی.......ما زن ها چقدر منتظر ساختن همه چیز هستیم ...همش دنبال امید های واهی هستیم...همش میخوایم خودمون رو بخاطر این شوهرهای درب و داغون گول بزنیم...همش خودمون رو کوچیک میکنیم و اصلا خودمون رو فراموش میکنیم بخاطر یه اسم مضخرف که میخاد صفحه دوم شناسنامه باشه........
-
سلام
اگه می تونی هزینه را بگیری که خانواده اش را در جریان بذار
این آدم حتی برای طلاقش هم حاضر نیست سهمش را بده. شما چطوری می خوای باهاش زندگی کنی؟
به نظر من که اگه تصمیمت قطعی شده بلاکش کن و حتی بهش خبر نده که طلاق ثبت شد یا خیر.
طلاق گرفتی کلا دیگه همه خانواده اش را بلاک کن بذار کنار.
ولشون کن
لازم نیست حتی بدونن طلاق ثبت شده.
-
مرسی شیدا جان که تسلی خاطری.......اینقد از این طرز پیام دادن همسرم ناراحتم که حد نداره.......خیلی دلم شکسته.........یعنی تو این مدت هر چی قلبم رو ترمیم کردم ، هر چی رو خودم کار کردم که ببخشمش....ولی اون چی......کاش یه کم محترم تر بهم پیام میداد...کاش بخودش میگفت که اون یه زنه و این دوره زمونه هر کاری کلی پروسه و هزینه داره.ای زن پول وکیل و روال دادگاه و هزینه های رفت و آمد رو از کجا میخاد بده!!!!!!!!!!!!!!!!!......بزار منم یه کمک خرجی باشم توی این دقییقه های آخر.....اصلا به درک :کمک خرج نبود.....حداقل با حرفاش دل منو نمیسوزوند...حداقل کاش شعور حرف زدن داشت.......... کاش با حرفاش منو آزار نمیداد....روح و روان منو بهم نمی ریخت این آدم بی مسئولیت گزافه گو.....................
-
ایشالا هرچه زودتر زندگیت آروم بشه. به نظر منم دیگه هیچ جوابی به خودش و خانوادش نده. بزار تو ابهام باقی بمونن.
-
سلام دوستان.....یه راهنمایی میخواستم...چون اصلا نمیتونم بهترین تصمیم رو بگیرم....لطفا کمکم کنید....
در جریان کارهای طلاقمم....و همسرم هم کاملا در جریانه....و اصلا کاری هم برای برگشت نمیکنه....تازه همش پیام میده تمومش کن....
خلاصه اینکه :یه سری وسایل مثل قران و چادر و روسری و گل و.....(وسایل بله برون)دست منه...منم داشتم فکر میکردم این وسایلا رو جمع کنم و جمعه هفته آینده با داداشم و مامانم ببرم خونه مادر شوهرم تحویل بدم...چون وقتی تموم شده چرا قرانش توی خونه ما باشه.........وسایلاش رو پس بدم ،بنظر شما بهتر نیست؟؟؟و اینکه خودمم باهاشون برم یا نرم؟؟؟؟محل زندگی شوهرم 4 ساعت از ما فاصله داره...........یا اینکه نیازی نیست که وسایلا رو پس بدم؟؟؟گیجم....
-
به نظر من خودتون نرید مادرتون هم همینطور . اگر میتونید اصلا با پیک بفرستید براشون اگر نه فقط برادرتون ببرن بهشون بدن و برگردن و اجازه هیچ حرفی هم از طرف اونها ندن. شما باهاشون رو برو نشید بهتره