نوشته اصلی توسط
tanha67
مرسی دنیا جون. پیامت خیلی خوب بود .کاش میشد بیشتر باهات حرف بزنم و از تجربه هات استفاده کنم.
من نمیدوم چرا اینقد زود گریم میگیره. وقتی عصبانیم و نمیتونم حرفمو بزنم گریم میگیره. وقتی ناراحتم. گریم میگیره. یعنی یه وقتایی چون میدونم همسرم خیلی از گریه کردنم اعصایش خورد میشه وقتی میبینم صدام بغض داره به زود و با نفس عمیق کشیدن جلو خودمو میگیرم و ازش میخوام هیچی نگه چون من گریم میگیره.
اصلا دست خودم نیست. دوس ندارم گریه کنم چون ضعیف نشونم میده ولی واقعا نمیتونم. نمیدونم چجوری جلوشو بگیرم.
میدونم اگه بهش حس تامین بدم خیلی خوشش میاد. حیف اونقدی زبون ندارم. البته ما الان تو عقدیم و اونقدری هم پیشش نیستم که خربد خونه کنه.
واسه اون یه چیزی ک بدم میاد واقعا دست خودم نیست. وقتی میفهمم اصلا میریزم بهم. دیگه دوس ندارم حتی نگاش کنم. و متاسفانه تقریبا همیشه می فهمم.چون انتظار دارم سر قولش بمونه. حرف هم نمیزاره دربارش بزنیم اخه. دو جمله میگم میگه لطفا الان حرف نزنیم... من نمیدونم پس کی حرف بزنیم.:161::161:
من تا الان هر بار شوهرم باهام عصبی حرف زده گریم گرفته اگه حرفی نمیزنم ولی اخه اگه سکوتم کنم عصبی میشه. میگه برات مهم نیس عین خیالت نیس. دوس داره اون موقع ها برم بغلش کنم و بهش محبت کنم. و خب این موقع خیلی سختمه اینجوری باشم.