-
RE: همفکری میخوام
زهرا خانم،درود بر شما
همه می دانیم که8 شما در وضعیت ناراحت کننده ای هستید و از دو مشکل بی مسئولیتی و بچه بودن این پسر و نیز اخلاق سنتی مادر و خواهران خود در رنج هستید.
بنده می دانم که نگران تندرستی مادر خود هستید ای واکنش خواهرانتان که البته در مورد خواهران باید بگویم،با این تفاسیری که از ماجرای خود بیان کردید،سخن و نظر آنها را زیاد جدی نگیرید و از سویی زندگی شما تنها به خود شما مربوط است و نیز راحت بودن شما:بحث اصلی مادر شماست و نگرانی از بد شدن حالش در صورت طلاق شما.
سه راه پیش رو دارید:
1-دوباره با منطق و با دلیل و فقط اندکی احساست با مادرتان بگویید که داریداز بین می روید و مگر همین الان مدرم نمی گویند که من چه عیبی دارم که پسره ول کرده و رفته است؟آخر کجای دنیا یک دختری وضع من را دارد که شوهرش مانند بچه ها بگذارد و برود و بچه بازی در بیاورد و اصلاً فکر آبرو و حیثیت شما و همه ما رانکند؟
2-با ظرایق زنانه که اندکی گریه چاشنی آن است یک جوری به این پسره بفهمانید که به درد هم نمی خورید(اگر براستی به آن یقین دارید) و به او بگویید که خودش با مادرتان حرف بزند و او را راضی به طلاق توافقی شما نماید.
3-از راه مددکاران اجتماعی یا ماوران نیروی انتظامی که در کلانتری ها هستند،از یکی از آنها بخواهید تا با مادر شما صحبت کند و او را راضی نماید.تکرار می کنم:این در صورت یقین شما به جدایی از این پسر است.