santatian دوست عزیز
هر پایانی مقدمه یه شروعه
خدا کنه این بار اشتباه شروع نکنی و بد نبینی
آمین
نمایش نسخه قابل چاپ
santatian دوست عزیز
هر پایانی مقدمه یه شروعه
خدا کنه این بار اشتباه شروع نکنی و بد نبینی
آمین
آقای Santatian ضمن اضهار تاُسف از اتفاقی که براتون افتاده به نظر من تمام حرفاتون صحیحه و اصلاً احساسی یا از روی ناراحتی نیست. شما دارید واقعیت موجود رو بیان میکنید. حرف شما شامل همه نمیشه اما شامل خیلی از خانمها میشه. من به عینه در جامعه میبینم که خیلی از خانم ها خیلی از چیزها رو حق خودشون میدونند اما در شرایط مساوی اگر مردهم همون موارد رو حق خودش بدونه نشونه ی ضعفش تلقی میکنند.بعضی زنان جنسیت خود را به عنوان یک امتیاز دانسته و با دانستن این حقیقت که مرد به لحاظ غریزی به او محتاج است سعی درمطالبه ی هر چه بیشتر توقعات خود از مرد است. البته فقط روسپیان در قبال جنسیت خود و نه توانایی های دیگرشان درآمد کسب می کنند اما متاَسفانه روسپی گری مدرن یعنی دریافت هر آنچه غیر از پول از قبیل کادو و لباسهای گرانقیمت و سفرهای آنچنانی در قبال پاسخ دادن به غرایز مرد طوری که گویی خود هیچ نیازی نداشته و از روی لطف مرد را میپذیرند.البته چون این بده بستون علنی در قبال پول نقد انجام نمیشه این دسته از خانم های هیچ وقت عمل خود را نادرست نمی دونند. هستند زنانی که در مقابل برآورده نشدن یک توقع مالی، در رختخواب کار را بر شوهرشان سخت میگیرندو از رابطه امتناع می ورزند. دختران ایرانی در عصر کنونی عموماً مغرور شده اند. نه غروری از روی سنگینی و نجابت. بلکه غروری اسثمار گرایانه. آقای سانتاتیان من خود مجردم و خوشبختانه از لحاظ ظاهری و تحصیلی از خود رضایت دارم. اما در برخورد با دختران بسیار خیلی از نکاتی را که شما عنوان کردید را خودم دیده ام.من نمیدونم به خاطر فرهنگمون و نوع نگرشی که نسل به نسل منتقل شده اینجوره یا اینکه زنان در سراسر دنیا کم و بیش اینطوریند. دوستان عزیز خانمهای محترم این حقیقت داره که خانمهای کمی هم نیستند که کم توقع و دلسوزند و فکر نمی کنند که مرها همیشه همه جوره به اونها مدیون هستند اما واقعیت اینه که این خانمها 99 درصد مواقع اگر نگوییم زشت، لا اقل زیبا نیستد و نازخر کم دارند. خانمی که فهمیده و جذاب باشد و در عین حال توقعات کمرشکن از مرد نداشته باشد بسیار کمیاب است. از روی تجربه به این مسئله رسیده ام.
سلام
به نظر من چه زن و چه مرد تست IQ رو بايد يكي از ضميمه هاي شرايط ازدواج قرار بدهند چرا؟ چون زندگي مثله يك امتحانه اگه IQ ها به هم نخوره مطمئنا ردي و باخت رو در پي داره. شرايط و موقعيتهاي مختلفي توي زندگي پيش مي آد كه اگه يه ريزه دير بجنبي يا تدبيري واسه مشكل به وجود آمده نداشته باشي تا ثريا مي رود ديوار كج . چه زن چه مرد هر دو در شرايط مختلف بايد و مجبور هستن واسه شرايط سخت به وجود آمده براي ادامه ي زندگيشون تدبيري داشته باشند..به نظر من IQ خيلي مهمه كاش سران مملكت شرايط آسوني رو به وجود مي اوردند واسه تخمين زدن هوش افراد چه ايرادي داره افراد با ضريب هوشي مشابه با هم ازدواج كنند ؟؟!!منظور من از IQ قدرت حل كردن فلان معادله يا تحليل فلان مبحث نيست منظور من گرفتن تستي مبني بر روشن شدن قدرت تصميم گيري فرد توي شرايط مختلفه!!
آقاي santatian عزيز من واقعا متاسف شدم از اينكه نجات زندگيتون در چيز ديگري جز طلاق نبود اين يه پايان درد آور واسه يه زندگيه مشتركه كه يكي از دو نفر شريك زندگي زماني كه مسئوليت تدبير رو به عهده داشته در اون برهه از زندگي كوتاهي كرده و متاسفانه رد شده و موجب مردود شدن طرف مقابلش هم شده .حالا يا زن يا مرد.
آقاي wintersun77 چرا تا يه مشكلي پيش مي آد شروع مي كنيم به مسخره كردن طرف مقابل اگه هر كسي گناه خودش رو به عهده بگيره همه مشكلات رو به راحتي و با منطق مي شه حل كرد متاسفانه اين برميگرده به فرهنگ غلط ما و نوع تربيت. چرا سريع دوست داريم طرف مقابل رو توبيخ كنيم چرا خودمون رو توبيخ نميكنيم؟شما حقتون رو توي چي ميبينيد؟اينكه آقايون ميل دارند مدام چسبيده باشند به خانوادهاشون كه بهشون خط بدن كه فلان كارو بكن و فلان كارو نكن؟؟!!اين مورد خانمها شما رو آزار ميده؟من حق به خانمها نميدم چون هر دو جنس هم زن هم مرد ميتونه نمونه اخلاقهاي متفاوتي داشته باشه شايد اگه يه زن رو توي زندگي آزاد گذاشت چنان بتازه كه زندگي رو با خاك يكسان كنه و به همچنين يك مرد هم همينطور مي تونه باشه پس نبايد فقط يك روي قضيه رو ببينيد اگه كمي خوش بين تر يا واقع بين تر باشيم ميتونيم مشكلاتمون رو براحتي حل كنيم.
اتفاقا به ذهنم رسيد يه تاپيك درست كنم با عنوان نقش IQدر زندگي زناشويي شما هم مي تونيد بياييد نظر بديد
براي شما آقاي santatian از اين پس زندگي آرومي از خدا واستون آرزو ميكنم
سلام مطالب جالبي رو مطرح كرديد ...من فكر ميكنم علت اينكه خانمها توقعشون بالا رفته اينه كه اصولا وقتي آقايون به راحتي زني خوب و كم توقع رو بدس بيارن قدر داشته هاشونو نميدونن .و اصولا تجربه نشون داده كه اقايون قدر خانمهاي پر توقع رو بيشتر ميدونن و خلاصه براش از خودشون مايه ميزارن و با خانمهاي كم توقع طوري برخورد ميكنن انگاري ازرششون در حد همون توقعيه كه از زندگي و از مردشون دارن هست ..اين تجربهي من در زندگي است با اينكه زني تحصيلكرده و جذاب و بلحاظ مالي مستقل هستم اما همسرم هرگز ارزش منو ندونسته و من هميشه ادم كم توقعي بودم و هستم اما ميبينم مردا براي اون زنايي كه براشون خرج ميكنن و ازشون توقع اينو اونو تو زندگي داره ارزش بيشتري قائل هستند ...اينطور رفتارا باعث شده كه يه سري از خانوما هم اونوري بيافتند و مرداشونو بيچاره كنن .....اما اصولا همه ياين چيزا بر ميگرده به نوع نگاه هر كسي به زندگي و اصالت اون ادم ....
متاسفانه در بعضی موارد ما دو جنس مخالف نسبت به یکدیگر دید روشنی نداریم و گاهی هم بسیار بد قضاوت می کنیم.
من هم تجربه فراوانی در رابطه با مشکلات بعد از ازدواج ندارم ....اما تا آنجا که دیده و شنیده ام و قضاوت کرده ام این اشتباه خود آقایان است که درخواست زن را فقط به پول خلاصه می کنند و هر مردی که مال بیشتر داشته باشد احساس غرور بیشتری دارد و گمان میکند همه نوع خانمی به او پاسخ مثبت میدهد زیرا گمان میکند تنها و اصلی ترین نیاز زن در داشتن پول بیشتر است .برای نمونه عرض میکنم که خود من بدلیل تفاوت دیدی که با یک مرد پولدار دارم هرگز در میان معیارهای خودم این فاکتور را در نظر نمیگیرم ولی البته برای فاکتورهای دیگری اهمیت بیشتری قائل هستم .
از طرفی انتظار زن از مرد برای تامین مالی فقط به این جهت است که فرهنگ کشور ما مرد را روزی رسان خانه میداند و بنابر این زن همواره خود را تحت پوشش و تکفل یک مرد میداند - حتی اگر خودش هم کارو درآمدی داشته باشد - و اگر توقع مالی هم دارد به صرف اینکه در خانه پدری از پدر و در خانه شوهر باید از شوهر تامین شود انتظار مالی دارد و نه انکه مغرور است و قصد سوئ استفاده از جنسیت خود دارد .
این موضوع با کم احساسی خانم آقای سانتاتیان مربوط نیست ...همانطور که میدانید چه مرد و چه زن رفتارها و احساسهای مختلفی از خود بروز میدهند بعضی اهل شعر و هنر و محبت و معنویت هستند و بعضی کمی مادی به دنیا نگاه میکنند و همه چیز را در این دنیا و تلاش و لوازم و اسباب مادی میبینند ....
آقای سانتاتیان هم اگر دختر خانمی را که به معنویت دید پر رنگ تری میداشت انتخاب میکرد شاید امروز تصمیم به جدایی نمیگرفت و یا اگر از ابتدا انتظار زیادی نسبت به همسر آینده اش نداشت از کم احساسی خانمش تا این حد رنجیده نمیشد .
من هرگز به داشتن یک زندگی آرام و بی دردسر فکر نمیکنم چه مالی چه احساسی ...زندگی خوب و دلنشین میتواند مانند تخم مرغهای شانسی باشد که برای هر کسی سبز نمیشود.
شما هم سعی کنید از ابتدا بدنبال همسفری باشید که کمترین انتظار احساس رضایت را با او انتظار داشته باشید و فقط به معیارهایی که در نظر دارید تمرکز کنید تا شاید به معنی واقعی عشقی را بیاید... و اگر نیافتید زیاد تاسف نخورید و احساس بازندگی نداشته باشید .
دلیلی ندارد که همه سرمایه ها سود دهی داشته باشد و همه زمین ها محصول ممتاز بدهد...شما تلاش خود را بکنید و اگر ثمر داد خدا را شکر کنید اما قبل از ازدواج به معیارها و هدفهایی که در زندگی در مقطع حال و آینده نزدیک و دور با شریک زندگیتان در نظر دارید خوب و درست فکرکنید و بعد تصمیم بگیرید .شاید این کار بتواند جلوی اشتباهات بیشتر شما را بگیرد .
فقط امیدوارم تنها راه جبران اشتباهات طلاق نباشد.
موفق باشید
ارزو خانم عالی و مفید بود