-
دوستان همدردی ازتون کمک میخوام خانم شیدا هلنا60 آقا بهزاد و بقیه دوستان تنهام نذارید
از شوهرم هیچ خبری نیست میخوام خودم اقدام کنم ولی اصلا از روند دادگاه و رفت و آمداش خوشم نمیاد و میدونم که مجبورم،
چیکار کنم؟؟ چه راهی میشناسید که ازین بلاتکلیفی دربیام؟
-
روز دوم عید امد خونه و یهو شروع کرد به کتک زدن شما !!!!
یعنی شما اصلا تحریکش نکردی ؟ سر به سرش نذاشتی ؟ جوابگویی و بد دهنی نداشتی و اون یهو امد و شما را به باد کتک گرفت ؟!!!
الان اصلا برا دادگاه و شکایت و وکیل اقدام نکن
شما که اینقدر از دوری اش ناراحتی و تحمل جدایی اش را نداری برا چی با این عجله می خای بری برا طلاق اقدام کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کنار پدر و مادرت باش و از همنشینی باهاشون لذت ببر
مطمئن باش صبوری چیز خوبی هست و ضرر نمی کنی
-
با تشکر از شما جناب کمال
من تصمیم طلاقرو بر مبنای رفتار اونروزش نگرفتم مدتهاست دارم بهش فکر میکنم
من به شناخت کامل ازش رسیدم و مطمئنم این زندگی درست بشو نیست برا تصمیمی که گرفتم دلایل کافی برا خودم دارم
ماجرای روز دوم عید: خونمونو تازه عوض کرده بودیم و منزل جدید نزدیک به منزل خواهرم بود
خواهرزاده م 10 سالشه و بسیار به من وابسته س اونروز تنهایی اومد خونه ما و برام هدیه گرفته بود
هنوز چند دقیقه از اومدنش نگذشته بود که شوهرم اومد و اونو دید
خیلی عصبانی شد و با یه حالت خیلی بدی بهش گفت که ازینجا برو بیرون
از گریه ش دلم خون شد بهش گفتم این چه کاریه این بچه چیکارت کرده؟
شروع کرد به دعوا و مرافعه که هیچکدوم از افراد خانوادت حق ندارن اینطرفا پیداشون بشه
خانوادم هیچ بدی در حقش نکردن بارها ازش خواستم بگو چه مشکلی باهاشون داری تا حلش کنیم
فقط فحش میده و میگه اصلا نبینمشون تو هم بخوای طرفشون بری نمیخوامت
اینم بگم همونروز جواب منفی آزمایشم اومده بود و بینهایت ناراحت و دلشکسته بودم
و دلیل این رفتاراش فقط بهانه جوییه
جناب کمال صبر تنها چیزیه که خیلی خوب میفهممش و خیلی وقته صبوری کردن و امید به بهبودی اوضاع تنها انگیزه مه دلتنگشم چون 8 سال صادقانه و خالصانه دوستش داشتم و برا حفظ زندگی مشترک باهاش تلاش کردم ولی همش آب در هاون کوبیدن بود
-
واقعا متاسفم.
بدون که تنها نیستی ... واقعا تحمل و صبرت ستودنیه.. من به عنوان یه زن این صبر و تلاشت برای زندگی کردن رو تحسین می کنم.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
تنها فکری که الان به ذهنم میاد اینه که ایشون از آروم بودن شما، صبر شما ، آروم بودن خانوادتون ، خوددار بودنتون فقط و فقط و فقط سوء استفاده کردن... شما که گناهی نداری .
نمیدونم چی بگم. امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری
-
دوستان همدردی بابت همراهیتون سپاسگزارم
امروز 21 امین روزه که منزل پدرم هستم و جالب اینکه نسبت به طلاق مصمم تر و قاطعتر میشم
باید باهاش کنار بیام، میخوام خودمو اینقد درگیر کار کنم که وقت فکر کردن نداشته باشم
تصمیم دارم درس بخونم زبانمو تقویت کنم باشگاه برم باید به خودم برسم خیلی وقته خودمو فراموش کردم
توکلم به خداست و خودمو بهش سپردم باید بتونم از پسش بربیام راه دیگه ای ندارم
-
سلام دوست عزیز
مطالب تون رو خوندم . ریشه ی رفتارهای ایشون همونطور که شیدا گفت ، کاستی ها و حقارت های کودکی اش بوده و به این راحتی ها و به این زودی ها چیزی عوض نمیشه . . .
در بلند مدت مثلا بعد از 20 سال ایشون مقداری تلطیف میشه و مقداری شرمنده میشه ولی فقط مقداری!!
ولی این تصمیم با خود شماست که بین زندگی کردن با این فرد و طلاق ، کدوم رو بدتر می دونید ؟!!!
این فرد به نظر من ذهن بسته ای داره و تا حدی ویژگی های انسان خودشیفته رو بروز میده . خودشیفته ها رفتارشون فاجعه است و میتونید توی اینترنت سرچ کنید و ببینید اگر خودشیفته هست ، حداقل بشناسیدش و تا حدی کنترلش کنید . . .
اگر این فرد خودشیفته نبود شاید بشه یه کارایی کرد . ولی لطفاً خود شما اول این موضوع رو معلوم کن بعد . . .
-
آقا بهزاد سپاسگزارم
بله با شما موافقم و مطمئنم که احتمال عوض شدنش خیلی ناچیزه
جمله ای که اکثرا میگفت اینکه "من از هیچ کارم پشیمون نیستم" در حالیکه 80 درصد کاراش اشتباه بود و به ضرر خودش تموم میشد
تصمیمم برا جدایی جدیه و دیگه قادر به ادامه نیستم
میخوام از راهنمایی هاتون استفاده کنم من الان اون دختر سابق نیستم روحیه م به شدت ضعیف شده و اعتماد بنفسمو از دست دادم
میدونم اذیتم میکنه و به این راحتیابه جدایی راضی نمیشه
دوستان همراه من غیر از این تالار جایی نمیتونم حرف بزنم اصلا دلم نمیخواد خانوادم اذیت بشن تا جایی که بتونم خودمو سرحال نشون میدم
ولی میترسم، کمکم کنید باهاش چه رفتاری داشته باشم الان که اصلا اش هیچ خبری نیست چند روز اول که زنگ میزد فقط میگفت هیچوقت طلاقت نمیدم
بهش گفتم حاضرم مهریه مو ببخشم ازت هیچی نمیخوام بهش برخورد گفت داری بهم ترحم میکنی
-
ما برای کمک حاضریم . از شما سوال و از ما بیان نظر . . .
بی خبری از این آدم همون خوش خبری هست !! به نظر من شما اگر مهریه نمی خواهید میتونید خودتون دادخواست طلاق رو بدید ولی واقعیت اینه که اگر بخاد شما رو طلاق نده میتونه !!
به نظر من ایشون به این زودی ها و به این راحتی ها طلاق بده نیست . اگر هم مهریه اجرا بزارید چیز زیادی بدست نمیارید و روند فرسایشی دادگاه رو خواهید داشت و اون بنده خدا رو هم بیشتر سر لج میندازید و کار پیچیده تر میشه و طولانی تر
به نظرم در کل اینجا آزمون صبر برای شماست و جز صبر و تحمل کار زیادی نمیشه کرد . بهتره اصلا تحریکش نکنید و استراتژی شما قطع کامل رابطه و صبر باشه تا خودش اولین حرکت رو انجام بده . . .
-
به نظر من با یک روانشناس و مشاور ماهر صحبت کنید
بهترین نوع برخورد با همسرتون را بهتون بگه.
این که چطور می شه شخصیت آسیب دیده و مشکل داری مثل ایشون
بدون این که سر لج بیفته یا حس حقارتش تحریک بشه یا ... آروم و راحت تر با شما همکاری کنه.
-
سلام. به هر نتىجه درستى رسىدىد همون انجام بدىد ولى بدون هىچ استرسى در اصل روشى رو انتخاب کنىد که شما کمتر در ان لطم ه ببىنىد اگر فکر مىکنىد بهترىن راه جداىى با ىک وکىل در تماس باشىد و اگر فکر مىکمىد قدرت و توان ساختن زندگىتون رو دارىد همانطور که دوستان اشاره کردند به ىک مشاوره بروىد