نوشته اصلی توسط
دل آرا
سلام دوستان
یه مسئله ای برام پیش اومده من قبل از ازدواجم کار میکردم تا این لحظه هم مشغول کارم بعد از اینکه نامزد شدم همسرم هیچ پولی رو بهم نمیداد منم اصلا نمیخواستم ولی یه بار که تو دوران نامزدی مطرح کردم گفت که انتظار داری من بهت پول بدم تو هم بری برا خودت جهاز بخری من موقعی بهت پول میدم که کاری نداشته باشی اون جریان همینطوری از روش گذشته شد ولی تغییری نداشت یعنی بهم اصلا پول نمیداد فقط مواقعی که مناسبتی باشه یعنی تولد و اینا اونم کادو میخرید منم همینطور
بعد از عروسی هم به همین منوال بود با این تفاوت که کارت حقوق من همیشه دستش بود علاوه بر اینکه برا خودم خرج میکردم تقریبا خرجی خونه رو هم میدادم چون حدودا 600 تومن قسط بانکی داشتیم که میگفت هر چی پول دارم واسه قسطا میره البته من از دریافتی ایشون اطلاع ندارم بعدا تو گوشیش دیدم sms بانکی اومده مقدار 5 میلیون گفتم خوب تو که پول نداری پس این چیه گفت این پولو جمع کردم بهت نگفتم و کلی دلایل آورد تو این مدت حتی برا کادو هایی که میخرید برا روز مادر یا هرچی دیگه من پول میدادم بدون هیچ گونه اعتراضی توی این مدت هم اصلا دریغ از یک تشکر خشک و خالی
تو این دعوای اخیر که من حالم خیلی خیلی بد بود پدرشوهرم گفت مردم سر بی پولی دعوا میکنن منم گفتم که من با بی پولیش هم ساختم از اون به بعد حتی نمیزاره پولمو برا خودم هم خرج کنم بیشتر مواقع میگه پول ندارم
دیروز رفتم بازار النگو دیدم خیلی خوشگل بودن من یه مقدار پول کنار گذاشته بودم که خودش هم میگفت یه مقدار روش مذارم برات النگو میگیریم دیشب بهش گفتم من یه مقدار پول دارم اصلا هم ازش نخواستم روش چیزی بزاره گفتم میتونیم سه تا بخریم برگشت گفت من پول ندارم برات النگو بخرم تو پول داری رفته بودی بازار میگرفتی با این رفتاراش احساس میکنم همه زحمتام به باد رفته همه قناعتام پول نخواستنام بازم گفتم باشه نخواستیم
راست گفتن زنی که خرج نداره ارج نداره