-
خواهش می کنم.از نظرتون ممنونم.
فعلا که چاره ای بجز زندگی در همین چارچوب اجباری ندارم....نمی دونم دیگه.به خودم می گم شاید زندگی همین باشه!الان بعد از 6 سال از اون اتفاقات دارم احساس می کنم در حال تجزیه شدن و فروپاشیم...یعنی بالاخره شکسته شدم؟!حس خوبی نیست...جدیدا زیاد مریض میشم....شاید بخاطر خالی شدن درونمه...وجود دخترم به پاهام قفل زده و کشمکش خانواده م با خانمم هم دیگه منو از رمق انداخته....دوستان هم همه فکر عیاشی و خوش گذرونی خودشونن .چون پولم نمی رسید محبور شدم جنوب شهر خونه بخرم....یه وقت به کسی بر نخوره.اما اینجا ادماش فرق دارن....خیلی هاشون یه جورایی شکست خورده مالین و بدلایلی فضا رو برای ادم ناامن می کنن...بیشتر انسان رو از خودشون می رونن تا راحت تر باشن....در نتیجه تنها ترهم شدم....چند وقت پیش یه خانم شوهر دار که از منم تنهاتر بود بهم پیشنهاد دوستی داد و خدا میدونه با وجود اینکه خیلی نیاز به همچین رابطه ای داشتم و خیلی هم وسوسه شدم با هر مصیبتی بود از معرکه بیرون اومدم....خدا کمکم کنه.
-
خیلی به بدیها(بهتره بگم به اشتباهات)خانمتون فکر نکنین چون روز به روز ازش دورتر میشین.الان ازهمه طرف فشار روتونه.ممکنه خانمتون خونوادتون دوست داشته باشه ولی چون ناراحته که نمیتونه باخونوادش آزادانه مثل قبل رفت وآمد کنه لجبازی میکنه.هرچند توی دلش حق رابه شما میده ولی اگه به مادرش خیلی وابسته باشه سخته براش دل کندن ازشون.شماهم خیلی در خودتون غرق نشین که چرااینجور شد؟!زندگی مثل چرخ وفلکه نه آدمایی که بالاهستند بالا میمونن نه اونایی که پایینن پایین میمونن.پس لطفا اگه زندگیتونو دوست دارین آستینا رابالا بزنین وخودتونو ازاین مرداب بکشین بیرون.وگرنه به افسردگی شدید مبتلا میشین.
باخانمتون پیش یه مشاور مجرب برین.ایشون هم باید یاد بگیره اولویت اول زندگیش شما ودخترتون باشین.(اگه میخواین بهش بگین عضو این سایت بشه)
نگران نباشین کم کم همه چی درست میشه.انشالله پس ازاین امتحان الهی نه شرمنده خدا باشین نه بنده خدا.
-
لطفا لطفا تا به گناه های دیگه کشیده نشدید به زندگیتون برگردید و از طریق مشاوره خانمتون رو هم به زندگیتون برگردونید…چرا شما باید تو یه خونه تنها زندگی کنید اونم تو یه منطقه که باهاش وفق ندارید… یا رومی روم یا زنگی زنگ… فقط از این شرایط بیرون بیاید که راه نابودی در پیش داره خدایی نکرده… کم نیستن شیطان صفت ها…مراقب باشید و خدا رو از یاد نبرید