-
با سلام.....ولله وقتی تا اینجای تایپیک شما پیش رفتم...نتونستم ارتباط برقرار کنم...یه چیزی اینجا همخونی نداره....قصدم اصلا زیر سوال بردن شما و تحقیر و توهین نیست..دارم به عنوان کسی که بیرون گود وایساده نظر میدم.....شما از اول تایپیک دارین فقط بحث مال و اموال و قسط و وام رو میکنین.....و اخرشم میگین که من پولکی نیستم.......اینا همش بهانه است......غیر از این موردایی که گفتین......دلیل قانع کننده دیگه بیارین......در مورد تعصبات و مذهب و خلقیات و خانواده...هم به نظرم الان یه کمی دیر باشه...زمان قبل از عقد..زمان مناسبی واسه این حرفا بود...تحقیق رو واسه همینا گذاشتن دیگه.....اقای محترم...به نظر من نوعی..که نظرم اصلا هم کارشناسی نیست...مشکل این زندگی خود شما هستین.....نمیدونم دلیل خودبرتر بینی شما نصبت به خانمتون چی میتونه باشه؟؟؟؟ مگه ماها که ازدواج کردیم اول زندگی چی داشتیم...زندگی مشترک..زن و شوهر..همه بر مبنای همین همکاری و گذشت ها هست که پابرجا میمونه...و بعد از سالها به جایی میرسه....دلسرد شدین.....دنبال دلیل اصلیش بگرردین......چه تضمینی هست پس از طلاق....و شروع زندگی با کسی دیگه.....همه چی ایده ال باشه و بر وفق مراد پیش بره......این چیزایی گفتین همش دلیلی هست واسه راضی کردن دلتون.......واسه فرار از دلایل اصلی....بیشتر روی خودتون فکر کنین...بیشتر روی خودتون کار کنین....از بالا نگاه کردن رو بزارین کنار...زاویه دیدتون رو تغییر بدین لطفا.....
-
خیلی برام جالب بود...من نظرات دوستان رو قبل از اینکه پیام اولم رو بدم نخوندم..الان که همشون رو خوندم..دیدم دوستای دیگه هم با نظرم هم عقیده ان...دید از بالا.....بهانه تراشی.......
-
من معمولا در تاپیکهای زناشویی نظر نمیدم چون سررشته ای ندارم, ولی یه چیزی برام ملموسه, شما اومدین و مشکلتون رو مطرح کردین و همه جبهه گرفتن و بهتون حق ندادن ولی مشاوره هایی که رفتین گفتن حق با شماست, یه کم از بیرون به اینا نگاه کنیم, احتمال داره کاملا حق باشما باشه ولی یه عیبی در شماست که شاید همسرتون هم به همین دلیل تا حالا به خودش نیومده "توانایی بیان صحیح مشکلات"
مثلا مثلا من از پوشش همسرم خوشم نیاد و به جای بیانش سکوت کنم تا خودش بفهمه یا از دست مادرش ناراحت باشم ولی به شوری غذا گیر بدم
امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم, چون میدونم ادم باید خیییییلی تحت فشار باشه که بیاد و توی فضای مجازی دنبال راه حلش باشه:54:
-
کاملا معلومه که شما احساس خودبرتربینی دارید نسبت به خانمتون که همین باعث میشه اشتباهات کوچک و بزرگ از طرف ایشون در نظر شما غیر قابل بخشش بشه
- - - Updated - - -
ای وای کلمه خودبرتربینی رو دوستان دیگه هم در نظرات بکار بردن...چه تفاهمی :311:
-
سلام روزتون بخیر وشادی
شما هردوتون برا یه شهرین ؟
گاهی وقتا یه فاصله 2 کیلومتری کلی تفاوتهارو میسازه ادم فکر میکنه وارد کشوره دیگه ای شده
اگه این جوری باشه یکی از دلایله مشکلاتتون اینه چون باعث میشه سطح فرهنگ وتفکرا خیلی باهم فرق کنه
و فکر میکنم شما از روز اول به این موضوع دقت نداشتین
راه حلش اینه که کمی حساسش کنی خودتومشغول کنی دوبرابر قبل
یه جوری که خانم بیافتن دنبال شما چکت کنه حساس بشه بهتون و مثلا از یه خانمی که میدونی خانم شما اونو میشناسه جلویش تعریف کنی
این جوری باعث میشه بره بگرده ببینه اون خانم چی داره که خودش نداره اونو به فکر میدازه
خیلی جالبه وارد بازیش میکنی به تلاطم افته بعدش بشین منتظره تغییی و نتیجش
و از شغلتون براش بگین شما در دانشگاه هستین احتمالا دختر خانمام هستن مثلا بگین این دخترام فقط به فکر قیافشونن دنبال کلاسن
نمیدونم خلاصه یه جوری باید این حساسیتشو بیدار کنی تا به مقصود اصلیت برسی
منتها با صبوری پیش برین جواب میگیری خانمتون زندگیشو دوست داره شماراهم ولی خودش سردر گم هست باید یکی هلش بده یکی بیدارش کنه
آآآآآآفرین بر شما مرده صبوری هستین:104:
موفق باشین
-
با سلام و احترام
به نظرم صاحب این تاپیک به اندازه کافی نتوانسته است مصداق و مثالهای مشکلاتی که با خانمشون دارد عینی و دقیق تعریف کنند.
این مسئله منجر به سوء تفاهماتی برای سایر کاربران هم شده است.
با کلیاتی که شما از زندگیتون گفتید ، مشکلی بیش از زندگی دیگران ندارید. مگر اینکه در جزئیات و مثالهایی که از خودتون و خانمتون می گویید مسئله ای را روشن کنید.
اینکه خانمی بعضی مهارتها را نداشته باشد، یا روی خانواده اش تعصب داشته باشد، یا اینکه از خانواده اش حمایت افراطی کند هیچ کدام دلیلی برای جدایی نیست. مگر اینکه این مشکلات را شما بیشتر روشن کنید.
ممکن است همسر شما نوعی وسواس داشته باشد. که اگر چنین باشد ممکن است روی بعضی رفتارهایش که اتفاقا به صورت مذهبی خودش را نشان می دهد، بیشتر نمایان شود. یا اینکه در ابراز احساسات مشکل داشته باشد. در این صورت حل این مشکل با درمان وسواس می تواند کمک زیادی به تغییرات زندگی شما کند.
در عین حال شما هم ظاهرا بسیار حساس باشید. و روی هر مسئله آزارنده ای که ذهنتان را درگیر می کند به مدت زیادی تمرکز داشته و با تفاسیر ادامه دار و احتمالا منفی ، مشکل بیش از قواره اش روی شما تاثیر بد می گذارد.
اینکه حتی به ناحق مدت14 ماه یا حتی برای همیشه مقداری پول آدم نزد خانواده همسرش باشد و با سختی زندگی کند، آن چیزی نیست که در دل آدم کینه ای ایجاد کند و هضمش را سخت کند.
می دانم اذیت شدید، اما میزانی که ذهن شما با بزرگ کردن این مسئله برای شما فشار ایجاد کرده است، خیلی بیشتر از اندازه واقعی این مشکل هست.
به نظرم مشکل خانمتون با دقیق شدن و عینی شدن و با مثال قابل پیگیری کردن و تغییر هست. گرچه تغییر یک روزه نیست و زمان می برد.
همچنین سعه صدر، صبر، و باز نگری به هدف زندگی و بینش به اهدافتون در زندگی به شما خیلی می تواند کمک کند
-
سلام
یک زمانی خانم شما دارای موقعیت بهتری نسبت به شما بوده و با شرایط شما کنار امده. الان شما در وضعیت تصمیم گیری مشابه ای هستید. یعنی فکر میکنید موقعیت بهتری (با توجه به ادامه تحصیل و ...) نسبت به ایشون دارید و میتونید ایشون را (با مشکلات مالی احتمالی) تنها بگذارید و زندگی بهتری با فرد دیگری داشته باشید.