خب خدا را شکر فعلا یه قدم مثبت برداشتی و شرایط بهتره :72:
الهام جان، نمی دونم مشاورهات چه تکالیفی بهت دادن و چقدر درست انجامشون دادی.
ولی یه برنامه بذار برای تغییر خودت و پی گیر و مصر تمریناتش را ادامه بده.
ببخشید اینقدر صریح می گم ولی خیلی اعصاب خورد می کنی.
دختر خوب و مهربونی هستی ولی خیلی گیر می دی .....
هر کس باشه خسته می شه
به همه چی گیر می دی
همه چی را می خوای کنترل کنی
حتی نفس کشیدنهای طرف مقابلت را
به نظرم باید یه دفتر برداری و خیلی جدی تمرینات و برنامه هات و رفتارهات را به صورت مکتوب و مستمر ثبت کنی
باید مثل درسهای دیگه ات که می نویسی و تمرین می کنی تا یاد بگیری
این کار را هم جدی و با نوشتن دنبال کنی. هر روز بشینی رفتارهات، پیشرفت هات، عکس العملهات و ... را بنویسی و بررسی کنی.
در ضمن خیلی حسودی. به ارتباط همسرت با خواهرزاده دو ساله اش تا سلام کردنش به بقال محل گیر می دی.
چند ساله داری همینطور تو این تالار دور می زنی
همیشه درس داری مسافرت نمی ری
همیشه غر می زنی
همیشه ناراضی هستی
استعداد عجیبی در خراب کردن همه لحظه ها و برنامه های خوب داری
می دونم شوهرت یه ایراداتی داره که دوست نداری
ولی تو سالهای دوستی و همسایگی باید بهش فکر می کردی.
خانواده ای که اهل دور همی هایی با مشروب و مواد و ... هستند مشخصن. نمی شه که این همه سال شما نفهمیده باشید.
به هر حال قبول کردی با این خانواده وصلت کنی. شما همسرت را با مجموعه + و - هاش قبول کردی. نمی شه که بگی + هاش را داشته باشه، - را هم باید سریع تبدیل کنه به اون که من می خوام. اگرم خواستار تغییری هستی با این روش ممکن نیست.
اگه از نظر مالی برات ممکنه یه مشاوره مستمر برای خودت برو. فقط خودت
همسرت را اذیت نکن. تنهایی برو. ولی مستمر. یه نفر که روی خودت کار کنه.