ممنون دوست عزیزم
خیلی فکر می کنم ولی به هیچ نتیجه ای نمیرسم.با شیطنت های گاه و بیگاهش که نه ،نمیتونم کنار
بیام،ولی هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم،نمیدونم چرا!
نمایش نسخه قابل چاپ
من فکر میکنم راستش و گفته و میخواسته بخوابه. در این مورد احساس
میکنم بی جهت بهش شک کردی. آخه عزیزم اگه توو اون لحظه مثلا با دختری
بوده چرا باید رفتاری بکنه که تو بهش شک کنی که بعدشم مجبور بشه این همه
زنگ بزنه و توضیح بده ؟!چه دلیلی داره؟
ببین اشتباه کردی و به نظر من بهتره به خاطر شک بی موردت ازش عذرخواهی کنی
اما این فرصت خوبیه که دلایل بدبینی خودت و براش شرح بدی. نمیدونم چرا منطقی
و بی پرده نمیشینی باهاش حرف بزنی.
توو تموم تایپیکات شاهد این بودم که به جای اینکه منطقی باهاش حرف بزنی ، فقط
به حدس و گمان خودت و اینکه اگه بهش بگم فلان میشه ،
روش تو روم باز میشه ، میفهمه ضعف دارم بدتر می کنه و .... اکتفا کردی و مدام با
این فکرها خودخوری کردی.
به نظر من بهش بگو شوخیاش در مورد هوو آوردن و ارتباط با دخترای دیگه و
اس ام اس هایی که به چندتا دختر داده ( البته این یکی و میتونی نگی) باعث شده
تو بهش اون اعتماد لازم و نداشته باشی ، برای همینم سر یه ماجرای ساده مثل
این که شوهرت چون میخواسته راحت بخوابه تلفن و بیرون کشیده تو اینقدر به هم
ریختی و شک کردی بهش.
راحت بهش بگو ما با هم ازدواج کردیم و معنیش اینه که باید به همدیگه متعهد بمونیم
بگو همونطور که مطمئنم تو دوست نداری من حرف مرد دیگه ای و بزنم یا حتی در حد
اس ام اس و یه ارتباط معمولی با پسری حرف بزنم اونم بدون اطلاع تو و پنهونی
منم دوست ندارم در مورد مرد زندگیم شاهد اینجور مسائل باشم و اینجور رفتارها
منو با اینکه عاشقونه دوستت دارم نسبت به درستی انتخابم و تشکیل خانواده
کنار تو دچار تردید کرده.
ازش بپرس به نظر تو راه حل این مشکل و احساسی که من الان پیدا کردم چیه
و بعدم اگه خواستی بهش بگو من پیشنهاد میکنم بریم پیش مشاور و ازت میخوام
دیگه رفتارهای گذشته رو نداشته باشی تا دوباره به آینده ی رابطه مون دلگرم بشم.
ممنون مریم جان
همسرم پیام میده،زنگ میزنه،ولی از بس بهش بی اعتماد شدم با بدی باهاش حرف میزنم دوباره
بحثمون میشه،اصلا انگار حوصلشو ندارم،من وقتی باهاش در مورد هوو و اینا حرف میزنم،
میدونم شوخی میکنه ولی نمیخواد قبول کنه اشتباه میکنه،خودش هم میگه من شوخی میکنم،
ولی باز حرف خودشو میزنه.بهش گفتم که نسبت بهت بی اعتماد شدم،گفت چرا این حرفو میزنی؟
من گفتم به خاطر رفتارات و اینا.......ولی بعدش هم انگار نه انگار...،
حالا از اون موقع چیزی در مورد هوو نگفته...حقیقتش من یه اخلاق بدی دارم که خودم هم میدونم،
اینکه به حرفایی که میزنم و به چیزایی که احساس میکنم مطمئنم،به خاطر همین خیلی سخت
حرفشو راجع به اون مساله بلور میکنم،برا همین همش شک دارم
سحر عزیزم داستانتو خوندم.و خیلی ناراحت شدم از راهنمایی ها ی غلط بعضی از دوستان..عزیزم مطمن باش حست بهت هیچ وقت هیچ وقت دروغ نمیگه.و متاسفانه همسر شما داره بهتون خیانت میکنه.من خودم با آقایی آشنا شدم حس میکردم ایشون حرفاش ضد و نقیضه بعدا فهمیدم متاهله و به من گفته مجرده..عزیزم اینو بدون مردا بعد خیانت به خاطر عذاب وجدانی که دارن خیلی مهربون میش.و جالبه بدونی اون اقا تو پیج اجتماعیش چطور قربون صدقه زنش میرفت.به نظر من این که تو به روت نمیاری اصلا کار درستی نیست.تو الان خودتو به کوری و کری زدی .مدرکم داری ..بعد تازه میگی شک دارم.اخر سر هم تو باید معذرت خواهی کنی به خاطر بدبینیت ؟عزیزم باش حرف بزن.بذار بدونه که میدونی.از نظر من این مرد دروغگو واسه تو شهر نمیشه.اخر سر مسشی یه زن افسرده که غرورش له شده.به خانوادت بگو
کاربر خانوم! عزیزم من بهش راهنمایی غلط نمیکنم ، برعکس احساس میکنم
این شمایین که دارید از منظر احساسی و براساس تجربه ی تلخی که داشتی
به این دوستمون مشاوره میدی.
یعنی چی که شما میگی مطمئن باش احساست هیچوقت بهت دروغ نمیگه
یعنی نمیشه آدم یه چیزی و اشتباه احساس کنه؟ ما حق داریم فقط براساس
احساسمون یه آدم و محکوم کنیم؟
بله این آقا همونطور که سحرجان تو تایپیک های قبلیش نوشته مواردی از خیانت
در رفتارش دیده شده اما شما هیچ جوری نمیتونی ادعا کنی چون اون روز
به تماس های سحر جواب نداده قطعا و حتما در حال خیانت بوده ؟
من منکر رفتارهای اشتباه و دنبال خیانت بودن این آقا نشدم فقط دارم میگم
نباید بدون اطمینان و قاطعانه در مورد اون اتفاق قضاوت کرد چون ممکنه واقعا
خیانتی در اون لحظه در کار نبوده و شوهرش فقط میخواسته بدون مزاحمت
استراحت کنه ، نمیدونم کجای این کار دور از انتظار و باوره. یعنی برای شما
پیش نیومده که تلفن و بیرون بکشین که بتونید راحت و بی دردسر استراحت کنید ؟!
بعدم منم به سحر جان گفتم بهتره به جای خودخوری کردن و به قول شما به
روش نیاوردن بشینه با شوهرش حرف بزنه نه اینکه با حدس و گمان بره جلو.
اگه گفتم عذرخواهی کنه فقط به خاطر اون اتفاق گفتم که ممکنه اشتباه احساس کرده
که شوهرش در اون لحظه بخصوص در حال خیانت بهش بوده وگرنه درباره موارد دیگه
ای مثه اس ام اس و سعی در رابطه ایجاد کردن با دخترای دیگه که ازش مطمئنه
معلومه که حق با سحر جونه و همسرش باید جوابگو باشه.
سحر جان! خوبه که خودتم میدونی که این اخلاقی که داری اشتباهه. البته بهت
حق میدم و مقصرش هم رفتارهای اشتباه شوهرته که باعث شده نتونی از منظر
دیگه ای به اتفاق اون روز نگاه کنی. ولی سعی کن واقع بینانه اتفاقات دور و برت و
تحلیل کنی. نمیگم صد در صد تو اشتباه میکنی. ممکنه احساس تو هم درست
باشه اما ازش که مطمئن نیستی. پس اول مطمئن شو و بعد تصمیم بگیر که با
شوهرت چه رفتاری داشته باشی.
یه درصد فکر کن اگه تو اشتباه کرده باشی اونوقت همه چیز یه جور دیگه تعبیر میشه
به احساسات شوهرت اگه تو اشتباه کرده باشی فکر کن ، خودت و جای اون بذار
اگه این اتفاق برعکس افتاده بود و شوهرت به تو شک میکرد انتظار داشتی چه رفتاری
باهات داشته باشه ؟
اینکه هیچ جور حاضر نشه حرف تورو بشنوه و باور کنه ، بدون اطمینان و فقط از روی احساسش تورو محکوم کنه و باهات بد حرف بزنه ، بد رفتاری کنه ( حتی اگه قبلا
چیزهایی ازت دیده باشه که به بدبینیش دامن زده ).
تو بهش حق چنین رفتاری و میدادی ؟! بعدها اگه متوجه میشد که اشتباه کرده
به خاطر این رفتارش ازش کینه به دل نمیگرفتی ؟! نگاهت بهش تغییر نمیکرد ؟
ازش بیزار نمیشدی که به خاطر بدبینیش آزارت داده ؟! اونم وقتی که تو با وجود
اینکه چندجا متوجه شیطنت های همسرت شدی ولی به خودش چیزی نگفتی
که اون بتونه پیش خودش دلیل این احساس تورو درک و تحلیل کنه و بتونه بهت
حق بده.
الان اگه تو در این مورد به خصوص اشتباه کرده باشی اون فکر میکنه که بی دلیل
داره از طرف تو بدرفتاری و آزار می بینه ، به نوعی قربانی احساس اشتباه تو میشه.
و همه ی این ها در آینده ی زندگی مشترکتون تاثیر بدی بداره.
بازم باهاش حرف بزن منطقی و اگه لازم میدونی تشویقش کن برای بهتر شدن
زندگیتون مشاوره برید و رفتار درست با همدیگه رو از این طریق یاد بگیرین.
حتی اگه این مشکلم نداشتی بهتره قبل از زیر یه یه سقف رفتن جلسات مشاوره
رو بگذرونین و یه سری راهنمایی های کلی برای زندگی مشترک هردوتون آموزش
ببینین که توی زندگی و مواجهه با مشکلات عاقلانه تر رفتار کنید.
سلام سحرجان
جالب هست که نظرات مختلفی وجود داره در اینجا. متاسفانه چقدر ما در چنین شرایطی حساس و آسیب پذیریم. قطعا راهنمایی و نظرات افراد تاثیر چشمگیری خواهد داشت.
من هم با نظر خانم مریم موافقم و البته دیگر دوستان. اگر از جنبه منطقی به قضیه نگاه کنید منطقی نیست که اون فرد تلفن و موبایل و هر چی داشته رو از کار انداخته که به شما خیانت کنه!!!! اتفاقا به نظرم اگر در حال خیانت بود برا اینکه شک برانگیز نشه قطعا جواب شما رو میداد به هر طریقی که بود. به نظرم با عقل سلیم جور در نمیاد که فردی اینطور واضح و بدون رعایت هیچ احتیاطی بیاد خیانت کنه.
اگر دنبال خیانت و مچ گیری هستی میتونی کلا اینبار رو فراموش کنی و عادی رفتار کنی چون واقعا اتفاق شک برانگیزی نبوده.
موفق باشی
- - - Updated - - -
سلام دوستان
داشتم پستهای سحر رو میخوندم و مسائلی که باهاش روبرو شده. یک سوال برام پیش آمد که چون با موضوع سحر مرتبط هست خواستم بپرسم. البته من تازه عضو شدم و نمیدانم که این سوال بر خلاف قوانین هست یا نه.
آیا روشی برای چک کردن تلفن افراد از راه دور و از طریق شماره تلفن وجود داره؟
فکر میکنم شرایط خیلی خاصی شده و برای بیشتر خانمها موضوعات مشابه پیش میاد. دوراهی بدی هست از یک طرف شک به دلشون میفته و از طرفی میترسند که اشتباه باشه و شک بیجا همه چیز رو خراب کنه. فکر میکنم واقعا در شرایط خاص امروز جامعه به چنین موردی نیاز هست. آیا کسی سراع داره راه یا پیشنهادی؟
مجددا عذرخواهی میکنم اگر بیجا مطرح کردم.
با سپاس
شما 2سال است عقدید و خیلی دیر اقدام به جمع بندی و آگاهی کردید ولی هنوز هم میتوانید به همان روال ادامه داده و فرصت ها را از دست دهید یا با آگاهی جلوی ضرر را بگیرید. چه برای ادامه چه برای جدایی.
ممنون از همه دوستان
همسرم قرص هاش رو میخوره و ویژگی این قرص ها اینکه میل جنسیش رو خیلی کاهش میده.(به خاطر اینکه درمان نشده بود،میل جنسیش خیلی زیاد بود).
خیلی عذر میخوام اینطور میگم،قبلا روزی سه یا چهار بار.ولی الان شاید یه هفته یا ده روز یه بار میل داشته باشه.و خودش الان از این وضعیتش یه کم ناراضیه.(خیلی کم)
و فکر کنم این باعث شده که تنوع طلبی که قبلا داشته کم شده باشه.از لا به لای صحبتش یه جورایی فهمیدم.به نظرتون این میتونه موثر باشه؟؟؟
با نظر من که قرص راه خوبی نیست
چون مثلا اگه این قرصا روی فلان هورمون تاثیر دلخواه رو بذاره که میزاره اما فیدبک های منفی روی هورمون های دیگه رو نمیشه نادیده گرفت(میل جنسی و ... همه با توجه به مقدار هورمون های مختلف هست)
اگه ورزش و رژیم غذایی رو انجام بده و به مرور این قرصا حذف بشه (حالا هرچی که هست) اینطوری خوبه
ببخشید وقتی چند بار در روز میل داره خب بنده خدا چیکار میکنه با این فشار؟اگه بی پاسخ بمونه که مطمءنا فشار روحی شدیدی به همراه داره که تو کل زندگی و کل رفتارای ادم تاثیر میزاره اگه با راهی به غیر از همراهی همسر انجام بشه که بازم بدتر میشه و یه درده دیگس پس به این جنبه موضوع هم فکر کنین
ضمن اینکه آیا شما خودت مشکلی نداری بابت این افت شدید جنسی که مطمءنا روی خلق و خو تاثیر میزاره و میتونی کنار بیای؟
عوارض قرص ها بر سلامتی همسرتون رو هم در نظر بگیرین یعنی اگه براتون امکان داره با مراجعه به پزشک غدد ببینید دقیقا این قرصا چیکار میکنن؟چه هورمون هایی رو بالا پایین میکنن که رو همه چی تاثیر گذاره؟وابستگی به اونها چطوره؟درمان قطعی وجود داره یا باید طولانی مدت مصرف شه؟اگه طولانی مدت مصرف شه آیا مشکل دیگه ای بوجود نمیاره؟اینا چیزایی هست که معمولا خیلی از پزشکا و روانپزشکایی که دارو تجویز میکنن ازش بیخبرن و مشاوره با یه دکتر دیگه که تخصصش ایناست میتونه مفید باشه
راستی بدنسازی هم میتونه هورمون های جنسیو تنظیم کنه همچنین ورزش هوازی