نمایش نسخه قابل چاپ
Lord.hamedهمراه سازنده
اینها که نوشتید طنز بود؟؟؟؟؟؟؟ خیلی جالب بود.
خواهش می کنم ما را نپیچانید؟ ما خود ختم روزگاریم
مطمئن باشید ما اگر نمک بخوریم نمک دان را نخواهیم شکست
ما به مدیر و همه اعضای همدردی ارادت داریم.
از قدیم گفتند کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد.
خدا را چه دیدید شاید یک روز هم ما یک گره کوچک زندگی شما را باز کردیم.
وهمچنین گفته اند که تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز.
موفق و مؤید باشید
با سلام:72:
من البته همینجوری میخواستم ار این تریبون یه خاطره تعریف کنم.
با اجازه!:305:
ما تو دانشگاهمون یه استادی داشتیم که سواد درست و حسابی نداشت، درس دادن هم بلد نبود. اما سخت ترین پروژه ها رو از بچه ها میخواست. پروژه هایی در حد اختراع. جالب اینجا بود که در بعضی زمینه ها میگفت فلان مطلب رو CD آموزشی کن، فلان مطلب رو از این 7تا مرجع جزوه کن. و ...
اولش نمیدونستیم برای چی اینا رو میخواد ولی آخر ترم که به هممون نمره های 4 و 5 داد کنجکاو شدیم سر از کارش دربیاریم.
بعد از کلی تحقیق و بررسی دیدیم این آقا دانشجوی کارشناسی ارشده. پروژه های دانشگاهیشو از طریق ما انجام میده. مطالبی رو هم که گفته CD و جزوه کنیم برای پر کردن خلا بیسوادی خودشه!
دیدیم چه کلاه گنده ای سرمون رفته، هزینه شو (اعم از پول، وقت، انرژی، دانش، تفکر، خلاقیت) ما پرداخت کردیم ولی همش به کام آقا شد.
چند ماه بعد یه پارچه رو دیوار دانشگاه زدن که موفقیت پروژه روباتیک استاد فلانی رو در همایش پروژه های دانشگاهی کانادا، به جمع دانشجویان این دانشگاه تبریک عرض مینماییم.
ته و توشو که درآوردم دیدم پروژه ایه که خودم به همراه 3 تا از دوستان بصورت گروهی به استاد تحویل دادیم و در عوض نمره های 4 و 5 گرفتیم!
نمیدونم چرا، ولی یهو دلم خواست خاطره تعریف کنم، هیچ ارتباطی هم به موضوع نداشت!
-یه سایت پیدا کردم توپ ! جون میده واسه بزن بزن، تو هم که سرت درد میکنه برا این کارا !!!
-جدی یعنی میشه هر وقت خواستی چماق و قمه این چیزا رو هم بیاری ؟
-نه بابا این چیزا که خلاف قوانینشه یهو میگیرن زنجیرت میکنن به یه جایی قفلت میکنن !
- پس چی ؟
-اصول داره اول باید بیای امتیاز جمع کنی مثلا چند تا چرند و پرند از یه جاهایی پیدا میکنی و بفرستی
-ای بابا چقدد سخته چرندو از کجا گیر بیارم ؟
-تو مث اینکه تو باغ نیستیا پیدا کردنش که زیاد سخت نیست مثلا همین کتاب چرند و پرند عبید زاکانی ، یه چیزایی توش پیدا کن که مثلا از خودته بعدش نوبت به خودم میرسه که بیام برات به به و چه چه کنم که با نظرت موافقم ، راستی اینجا درجه هم میدن ظرف یادت نره :)
-از اینجا به بعدشو بزار حدس بزنم باید یکیو پیدا کنم بزنم تو گوشش ؟
-راه افتادیا ولی پیدا کردنش قلق داره ! باید ببینی کی تو تالار بیشتر تنش میخاره اونا رو باید بیخیال بشی ، باید بگردی کسایی رو پیدا کنی که کلشون بوی قرمه سبزی میده اونا رو هم یه خط میکشی دورشون ، به تازه واردام گیر نمیدی چون تو مرام ما ضعیف کشی نیومده ؟
-کسی نموند که ! ما رو گذاشتی سر کارا
از اینجا به بعدش دیگه سانسور میشه چون من تصمیم گرفتم اگه زد و نماینده مجلس شدم جز هیچ حزبی نشم :)
راستی آقای مدیر امروز یه چیزهایی فهمیدم ، اگر حدس نزنید موجب خداحافظی من از تالار می شود :D
lord .hamed
جالب بود
بهتره من كمي از خودم خجالت بكشم
http://qsmile.com/qsimages/26.gif
hsh جالب بود
ممنون بسیار دقیق و هوشیارانه بود
:72:
چه جالب که هنوز هستند دوستانی انگشت شمار که یاد نوشته های من هستند ..... دوستتان دارم :46:
اما مدیر تو هم منو دوست داری ؟
راستی منم چت گونه ام !
آره شاید من هم باشم .... راستش رو بخوام بگم من از تازه مدیرمون میترسم .... آره داداش حامد65 میگم :311:
بعد از هر بار ارسال یادداشت ها همش نگرانم ارسالی من رو حذف کنه !
فکر میکنم همش همین نیست ... البته پر واضحه که اصلا مشکل حامد 65 نیست !
مدیر جونم فکر میکنم تالار به یک خواب زمستونی رفته !
آقا امکانش هست این خرس تالار رو بیدارش کنید ! من قول میدم دیگه چت گونه حرف نزنم .....
بابا چی فکر کردی ؟ این همه عمر جوونیم رو گذاشتم و مغزمو پر از اطلاعات کامیپیوتری کردم اما بازهم نمی فهمم .........اصلا تو چی میگی ؟
هر دفعه خواستم دست تو جیبم بکنم محکم زدی رو دستم .... همش می خوای تنهایی بری جلو ..... می دونی چرا ؟ ........ حال میکنی بگن مستقلی ؟
نه بابا من که عقلم به این چیزها نمیرسه ..... اصلا ببخیال با حرف هام خستت کردم ......... آخه نه اینکه تو بیکاری منم خوب یه آدم مشکل دار ..... ! اما خوب اصلا به من محل نمیدی ؟
......
می دونی چقدر دیونه پیام های خصوصی از طرف توهستم ...... آقا تو بفرست دعوام کن اصلا بزن تو گوشم !
آره به قول داملا پارتی بازی کن .... فقط خواهش میکنم چت گونه تو گوشم نزنی... آخه منم مجبور..... تو چت دو طرف باید جواب بدن ... من که ناچارم شرمنده ... یواش میزنم ...... لااقل یه سیبیل آتشین !!!!
راستی چند وقته یادت رفته واسم شب های پنجشنبه استخاره بگیری !
می خوام نیت کنم ،...... نیت کنم که نیبتت نسبت به احداث تالار نیتی دیگه ای باشه که تا حالا نیت کردی آخه این نیتی که داری با نیت دیگران زمین تا آسمون فرق داره ....
...
.........
................
فقط نگو که بد اومد !:324:
راستی واسه فضای تالار خواهشا با دوستات صحبت کن به چندتا خوش بو کننده از کشور عزیز و مقدس چین بیارن !
....
راستی نظرت در مورد جومونگ چیه ؟ جایگزین خوبی برای کیوانه !
سوسانو هم می تونه جای فرشته مهربان رو بگیره !
آرنولد هم در نقش ترمیناتور به جای حامد 65
اگه آخر از همه هم وقت کردی پیرمرد کارتون UP رو هم به جای من بیار !
پسر چه تالاری شد ! دمت گرم ! مدیر همدردی برنده کلید طلایی 60 میلیون تومانی !
آخ باز دوباره حرف بد زدم استاد ادبیاتم سرم داره داد زد ....حامددددددددددددددددددد.. . به من مبگه کوجولوی من ...... راست نمیگه ؟ جون من یه کوجولوی دوست داشتنی ام که ذهن و فکرم باکلاسه !
به خاطر گل رویت آواتار اعتراض رو آپلود کردم ! جان چی شد بزن بریم همدردی ..... علی دایی ... ( اوخ این ماله استادیوم بود شرمنده ! )
اصلا رفتم ... اما مدیر تجدید نظر کن ! ممکنه این بیداری جوامع هم به سراغ همدردی بیادا !!!:311::311:
من که چیزی سردرنیوردم.
همانطور که من و امسال من هم از حرف های بعضی ها سر در نمیاریم !
سخت نگیر ... من هم یه حرفی زدم ! :305:
پیش میاد دیگه !
لرد حامد، درگوشی داد زدی! من شنیدم
یه مجمع عمومی و خصوصی لازم داریم:305:
البته اگر که قرار باشه،دکور رو تغییر بدین ،بدیم ،بده