سلام بنیتا جان.
از نوشته هاتون کاملا مشخصه که یک فشار یازده ساله روی شما هست. دوست عزیز قطعا سطح تفکر کنونی شما برای حل این مساله کافی نبوده که اگر می بود مشکلات تا حد زیادی حل شده بودند . دوستانه بهتون توصیه میکنم دو نکته زیر را مد نظر داشته باشین.
1) اگر تصمیم خوبی بخواهی بگیری باید شرایط تصمیم گیری را داشته باشی. با احساسات منفی شدید ، خستگی، حالت قربانی داشتن شما نمی توانی تصمیم خوبی بگیری. تصمیم خوب که نگیری یک عمل اشتباه دیگر به کارنامه اشتباهاتت افزدوده می شود و این خود پشیمانیهای جدیدتری را به ارمغان خواهد اورد. چون مشخص هست که قلبا راضی به نارضایتی همسرت هم نیستی. پس اسیب بعد از طلاق روی هر دوی شما مخصوصا همسرت خودت را خ اذیت میکند ( البته من نمی دانم حس واقعی کنونی همسر شما چیست؟)
سعی کنین با افزایش خودآگاهی و خودباوری اولا ارامش را برای خودتان به ارمغان بیاورین سپس تصمیم به ماندن یا رفتن بکنین.
2) در مورد انعطاف پذیری که فرشته مهربان عزیز هم اشاره کردند : میگویند نقطه مقابل پیروزی شکست نیست بلکه عدم انعطاف هست. این جمله داروین را بخاطر بسپار:
«قویترین و باهوشترین موجودات نیستند که باقی میمانند، بلکه سازشپذیرترین آنها با تغییر، زنده خواهد ماند...»
برای شما دوست عزیز آرزوی زندگی خوب دارم