-
اقای تنهای ۹۳برای درک بهتر مشکل رویدادهای بیشتری ازخونتون رو شرح بدین مثل همی که گفتین صبح با خانومتون شوخی کردین یا چه حرفی زده چه کاری کرده اینطوری عملکردخانومتون رو در هر موقعیت میبینیم یبار شوخی کنین عکس العملش بگین یبار هشک وجدی شین وعکس العملش رو بگین ودر موقعیت های مختلف.
خانومتون دنبال طلاق نمیره چون طلاق نمیخواد فقط اذیت کردن شمارو میخواد زنه دیگه یجوری داره خودش لوس میکنه اما به روش بد وغلط با اذیت کردنتون وحرص دادنتون فقط میخواد خودشو پیشتون عزیزتر کنه وغرورشم حفظ کنه اگه میگه باهم بریم توافقی جداشیم چون نمیخواد خودش باعث خراب شدن زندگیش شناخته بشه ببینید اون میدونه اگه خودش اقدام کنه جلوی قاظی دوستاش خانوادش خانواده شما وحتی خودش مسبب شناخته میشه همه اونو مقصر میدونن وسرکوفتش میزنن دیگه محبوب نمیشه و کسی به سختی کشیدنش اهمیت نمیده وشما ادم خوبو مظلوم میشین که اسیر یه زن بهانه گیر شده اون میخواد با طلاق توافقی (که واقعا خودش نمیخواد) نشون بده که شما خودتون طلاق میخواستین شماهم بدین وجدایی رو میخواستین میخواد از اینکه ادم بده بشه جلو گیری کنه اگه کسی بعدا بهش گفت چرا طلاق گرفتی خودتو بدبخت کردی بگه نه شوهرمم میخواست اون طلاقم داد من حس میکنم هدفش از این حرفش هم این بوده هم اینکه یهو ترسیده که نکنه حرفتون جدی باشه خواسته بپیچونه اما اگه رفتارهای همسرتون رو بهتر توضیح بدین ماهم بهتر میفهمیم
-
یک قانون کلی درباره شکل گیری و ادامه رفتارهای منفی وجود دارد: رفتارهای منفی با وجود آسیب زایی شان در صورتی ادامه پیدا می کنند که پاداش دریافت کنند و تقویت شوند
درباره رفتار قهر کردن همسرتان نیز باید بررسی کرد که چه پاداش هایی برای این رفتار دریافت می کند. چندین احتمال وجود دارد:
- ممکن است قهر کردن وی باعث شود شما خواستههایش را سریع تر و بهتر اجابت کنید.
- ممکن است او به طور معمول از جانب شما توجه و محبت کافی را دریافت نمی کند و از این طریق می تواند توجه و محبت بیشتری دریافت کند.
اگر این نکات درباره شما و همسرتان صدق می کند باید به برطرف کردن آن کمک کنید.
خاموش شدن یک رفتار منفی در صورتی اتفاق می افتد که ارتباط آن رفتار با پاداش هایی که دریافت می کند قطع شود. درباره مثال کودک، اگر والدین بخواهند رفتار جیغ زدن و گریه کردن کودکشان از بین برود، باید برای مدتی گریه های او را تحمل کنند و خواسته های همراه با گریه و جیغ وی را اجابت نکنند. از طرف دیگر در صورت بروز رفتارهای مثبت، تشویق و توجه ویژه نشان دهند. بعد از مدتی این عادت بد، کم کم به سمت خاموشی خواهد رفت.
محبت فراموش نشود!
شما نیز می توانید با حذف پاداش هایی که در پاسخ به قهر همسرتان می دهید به کم شدن رفتار منفی وی کمک کنید.البته این به تنهایی کافی نیست. در مواقع عادی سعی کنید توجه و محبت کافی نسبت به او ابراز کنید تا دیگر دلیلی برای استفاده از روش های منفی باقی نماند.
احتمال دیگری هم که می تواند وجود داشته باشد این است که شاید در رابطه شما مسائل و دلخوری های جزئی زیادی از گذشته به طور حل نشده باقی مانده و کوچک ترین موردی دوباره یادآور مسائل گذشته و دلخوری می شود. اگر فکر می کنید این مسئله درباره شما صدق می کند با همسرتان در شرایط عادی و آرام گفت وگو کنید و مسائل گذشته را بیان و البته حل و فصل کنید.
نیک صالحی پرتال فرهنگی، سرگرمی، روانشناسی، سلامت، مد، دکوراسیون، آشپزی، پزشکی
-
نمی دونم دادگاه مهریه رو برم بهتره یا نرم؟ می تونم طولانیش کنم ولی از یک طرف میگم برم تکلیف معلوم بشه و بدونه که خسته نمی شم
از طرف دیگه می گم نرم تا اون خسته بشه
لطفا نظر بدین
-
به نظر من برین کش دادن این قضیه کمکی نمیکنه بلکه رفتارشما واتفاقات تغییر ایجاد میکنه
-
تو این ۲ روز بعضی وقت ها از اتاق میاد بیرون، حتی در اتاق رو باز میزاره، غذا هم درست می کنه ولی تنها می خوره و منم جدا می خورم.
منم روزی چند تا شوخی باهاش می کنم و دیگه کاری باهاش ندارم
به نظرتون همین طور بی اعتنا باشم؟ با رفتاراش دنباله چیه؟
لطفا نظر بدین، از اون طرف همش فکرم با دادگاه مهریه هست
-
برادر خوبم تنهای 93 شما بهتر از هر کسی همسرتان را می شناسید . زمانیکه که شما پس از سه سال زندگی مشترک علت رفتار ایشان را نمی دانید چطور انتظار دارید که
دیگران انگیزه رفتار همسرتان را حدس بزنند. به نظر من حالا که شما به وقت دادگاه نزدیک شده اید کمی اوضاع کنونی را جدی تلقی کرده و از انعطاف زیاد پرهیز کنید
ضمن اینکه ارتباط کلامیتان را کاملا قطع نکرده و همچنان با رعایت اخلاق و ادب رفتار کنید. به نظر من رفتن به دادگاه فعلا به صلاح نیست . حالا که همسرتان به هیچ عنوان
حاضر نیست با شما صحبت کندو بر طلاق توافقی اصرار دارد از همین راه وارد شده با او گفتگو کنید تا ضمن شکستن فضای قهر فرصت پیدا کنید تا از افکار پنهان
ایشان مطلع شوید. هدف شما در این گفتگو تصمیم گیری نیست پس ضمن رعایت خونسردی و اخلاق ایشان را به حرف بیاورید تا ضمن آگاهی از انگیزه همسرتان رفتار
مناسب در پیش بگیرید.
-
آقای تنها 93 سلام
تاپیکتون رو خوندم
نمیدونم چی بگم
ولی باید بگم خانمتون به خاطر تلاشای زیادی که در طول این چند سالی که با شما بوده و شما اونو ندیدید و رفتارتون بعد یه مدت دوباره به همون اول بر می گشت و به خاطر تحمل رفتارای هر چند کوچیک شما که از نظر همه شما آقایون همینه و همیشه تا خانومانونو شاد و خندون میبینید همین طور می تازید و می تازید و می تازید در صورتی که نمیدونید یه خانم چه قدر حساسه و فقط برای زندگیش خیلی وقتا زیر سیبیلی رد میکنن این طور شده
ولی یه خانم هم تا یه حدی تحمل داره و وقتی اعتمادش از بین بره خیلی زمان میبره تا دوباره سرجاش بیاد هر چند که خودشو ناراحت نشون نده ولی تو قلبش میمونه و همیشه تو یادشه مگه اینکه اون رفتارای همسرش رو خیلی کمتر از پیش ببینه و بدونه که یه حامی واقعی داره
اعتماد همسر شما هم نسبت به شما خیلی اومده پایین که درخواست طلاق داره
اون خستس به خاطر اون کارای به قول خودتون کوچیک
و تا وقتی شما اعتقاد داشته باشین کوچیکن و بهش اینو بگین که سعی در رفع این چیزام اون بیشتر عصبی میشه
چون احتیاج داره قلبشو ترمیم کنه
کارای شما قلبشو به درد اورده و شما رو یه آدم بی معرفت میدونه که لیاقت محبتش نمیدونه
و این افکار تو ذهنش همش تکرار میشه
شما نباید انتظار داشته باشین که به همین زودی قلبشو با شما صاف کنه
اینکه مهریشو میخاد یه نوع مقابله به مثله تا شما رو ادب کنه و یه خورده حرصشو سرتون خالی کنه
اینو بدونین یه زن بدون قلب و احساس زنده نیست و یه مرده متحرکه
باید خیلی تلاش کنین تا به نتیجه برسین
هیچ وقت راضی به طلاق نشین
شاید این هم یک محک برای سنجش شما باشه اما مهریشو بدین تا بهش نشون بدین که چه با مهریه چه بی مهریه دوستش دارین
گاهی وقتا غذاهایی که دوست داره رو از بیرون بخرین و یا خودتون درست کنین
زیاد بهش نگین من عوض شدم باید تو عمل نشون بدین و اعتمادش رو جلب کنین
اگه زیاد بهش بگین و در عمل این جور نباشین یه نوع حس ببخشد تهوع به خانمتون دست میده
و در انتها ازتون معذرت میخام که رک باهاتون حرف زدم
چون کاملا درکش میکنم
بعضی مواقع هم من همین طور میشم و تا چند وقت طول میکشه که دوباره بتونم قلب و احساسمو به همسرم هدیه کنم
-
همچنان سکوت بر خانه حکم فرماست. به نظرتون چه کار کنم؟ کسی راهکاری نداره؟
از یک طرف می گم دادگاه مهریه رو نرم تا طولانی بشه و فکر نکنه که از طریق قانون می تونه به راحتی منو تسلیم کنه.
از یک طرف دیگه می گم من که گفتم مهریت رو می دم. خیلی خوش برخورد برم دادگاه و بگم مشکلی واسه پرداخت مهریه ندارم و حسن نیتم رو نشون بدم.
واقعا نمی دونم الان چه راهی درسته.
امروز هم باهاش یه کم شوخی کردم و اولش خندید و بعد گفت باهام حرف نزن. گفت از همه مردا بدم می یاد؟ به نظرتون منظورش چی بوده؟
-
سلام آقای تنهای93
دوستان تاجایی که تونستن راهکاردادن...راهنمایی کردن...اما شما فقط یه حرفوتکرارمیکنید...اصلا انگارپستها رونمیخونید!!
اگه مشکلی ندارید واسه پرداخت مهریه خب برید دادگاه...مهریه حق زنه...هرموقع که خواست باید پرداخت بشه...معنیش طلاق نیست که!
نمیخوام شک بندازم توی دلتون چون میدونم درست نیست وخداروخوش نمیاد اما به نظرم بیشترتحت نظربگیریدش!
شاید واقعا کسی داره بهش وعده ووعید میده....اینکه گفته ازهمه مردها بدش میاد شاید منظورش هم شما وهم کسانی دیگه...
منظورم این نیست که بامرددیگه ای درارتباطه...بلکه شاید منظورخانمتون همسرهای دوستهاش یا حتی دوست خانمی باشه که وعده مردبهتری روبهش میده اما نمیشه!!
خیلی پیچیده شد...اما به نظرم بهتره بیشترچشم وگوشتون روبازکنید
موفق باشید
- - - Updated - - -
نمیشه گفت همه کاروزندگیتون روبزارید کناروبشینید پیش همسرتون...اما اگه بتونید بیشتروقتتون توی خونه باهاش باشید وخاطرات وسوپرایزهای قشنگ درنظربگیرید بهتره
اینجوری شاید اگه هم بادوستی درارتباط باشه کمترارتباط بگیره
-
آقای تنها
من تلاش و صبرتونو تحسین میکنم ولی بعضی وقتا آدم باید حقیقتو بپذیره و باهاش کنار بیاد ،درسته خیلی سخته ولی به نظر من بیش از این حد التماس کردن فقط باعث میشه شما خوار و خفیف بشید ،
همونطور که من شدم خیلی به شوهرم التماس کردم که طلاقم نده با اینکه من واقعا بعضی نقاط منفیمو هم سعی میکردم برطرف کنم و خوب باشم ولی به چشم ایشون نمیومد و میگفت تو مجبوری و واسه همین اینقدر خوب شدی ،در صورتیکه اصلا اینطور نبود ولی نمیدید و حرفامو و کارآمو باور نمیکرد.
شما هم الان هر کاری کنید هرچقدر هم که خوب باشید همسرتون باور نمیکنه و فکر میکنه موقتیه و فقط این کارو میکنید که اونو از تصمیمش منصرف کنید.
واسه ثابت کردن خودتون نیاز به زمان زیادی دارین و همینطور فرصتی که خانمتون بهتون بده و اونم بخواد و حرف از طلاق هم نباشه تا اون واقعا باورش بشه.
وقتی اون اینهمه به طلاق اصرار داره شما هم موافقت کنین. تا کی میخوایین اینهمه این شرایط سختو تحمل کنین اون اگه واقعا دوستون داشت اینقدر بی تفاوت و سرد نبود ،شاید اگه شوخی میکنین میخنده ولی حسی بهتون نداره.
چرا باید واسه کسیکه دوستون نداره اینقدر خودتونو کوچیک کنین.
میدونم خیلی ناراحت میشی با این حرفا ولی من خودم دقیقا درکتون میکنم و هم به خودم هم به شوهرم اون موقعها میگفتم تو اگه دوسم نداری اشکال نداره فقط منو طلاق نده نمیتونم دوریتو تحمل کنم .
درسته واقعا نمیتونستم ازش جدا شم و فکرشو هم نمیکردم ولی زندگی با اون وضع هم خیلی واسم سخت بود چون عشق باید دو طرفه باشه.اون دوران از بدترین روزای عمرم بود چون خیلی تنها بودم.و هیچ عشق و محبتی دریافت نمیکردم.
به نظر من شما هم بیشتر از این کش ندین .مطمین باشین سرش به سنگ میخوره و اگه قسمت هم باشین دوباره به هم میرسین اگه هم نباشین لااقل از عشقی که بیهوده هدر دادین ناراحت نمیشین و حتما تو این کار حکمتی بوده.
واسه مهریش حتما با قاضی صحبت کنین بگین واستون قسط ببنده چون واقعا اگه بخوایین همه مهریه رو یه جا بدین همسرتون خیلی خوش به حالش میشه درسته مهریه حق زنه ولی اون طلاق میخواد و اگه زن خواستار طلاق باشه تازه باید یه چیزی هم به شما بده که شما راضی به طلاق بشین که حتی اون میتونه بخشیدن مهریش باشه.
چرا شما باید از همه نظر متضرر بشید؟هم زندگی که دوست دارین از دست بدین هم زنتونو هم مال و اموالتونو؟
اگه واقعا همسرتون اینقدر زندگی با شما واسش سخته پس بهتره بگه مهرم حلال و جونم آزاد.
سعی کنین یه کاری کنین این قضیه واستون به صورت برد.برد تموم بشه نه اینکه در همه موارد فقط شما آسیب ببینید.
موفق باشید