-
ببینین اشتباهتون از اونجایی شروع شده که گفتین با هم باشیم و بعد به خانواده هامون بگیم
من خودم مرد هستم و برای مردها کنترل احساس مثل آب خوردن میمونه ولی برای خانوم ها نه! اصولا اسلام به خاطر همین اذن پدر رو برای دختر گذاشته که عاقلانه تصمیم بگیرن شما هم جز به جز کارات رو با خانواده ات درمیون بذار چون بعد از خدا پدر و مادر هستن که دلشون برات میسوزه. اما صحبت بعدیم با اون آقا هست. ببین دوست عزیز شما هم اشتباه کردی که نفرین کردی! اصلا چرا نفرین کردی ؟! شما خودت هم مثل اون خانم اشتباه کردی که قبل از خواسگاری رسمی کاری کردی که به هم وابسطه بشین در حالی که اینا مال بعد از حداقل نامزدیه! و تا قبلش دورادور هم شما هم اون خانم و از طریق خانواده ها باید همدیگر رو کنترل کرده و می سنجیدین! هر دو تو اون رابطه های قبل خواستگاری به هم دلبسته شدین ولی حتی نمیتونین برای همدیگه و برای علاقه تون تلاش کنید البته باز اون آقا حداقل گفته من دوباره میام خواستگاری ولی شما خواهر عزیز دوباره خودت سعی کردی تجزیه تحلیل کنی ! شرایط ایشون رو کامل به خوانوادت بگو و ایشون هم که میخواد دوباره خواستگاری رسمی کنه تا مشکلتون حل بشه و بهم برسین
واقعا آدم از کارای شما شاخ در بیاره عجیب نیست!
یاعلی موفق باشین جفتتون
-
سلام. واقعا از تمام دوستان و راهنمایی هاشون ممنونم. بعد از تمام این جریانات و راهنمایی های شما، من و ایشون در طی یک تماس تلفنی تصمیم گرفتیم که مدتی از هم دور باشیم و من تا شنبه فکر کنم و به ایشون جواب بدم.
اما ایشون امروز بهم پیام داد و خیلی جدی گفت دیگه نیازی نیست فکر کنم و برای همیشه خداحافظ.
اینم از انتهای این ماجرا . دفتر ما هم این شکلی بسته شد. لطفا تاپیک رو حذف کنید دیگه .خداحافظ همگی
-
از ابتدای امر و توصیفاتی که از اون شخص اینجا خوندم کاملا برای روشن و واضح بود اخرش اینکارو میکنه. ببین خواهرم ... بعضیا اینجا میان راهنمایی میکنن و الکی ادم رو امیدوار میکنن و اصلا به نکاتی که توی نوشته های کاربرا وجود داره توجه نمیکنن. :81:اما من از همون ابتدا گفتم به شما. حالا هم اصلا خودتون رو ناراحت نکنید.
خداروشکر کنید که وارد یه زندگی نشده بودیدکه وسط زندگی دلشو بزنید و این حرفو بگه.:323:
تاپیک رو هم اینجا حذف نمیکنن. بذارید بمونه برای دیگرانی مثل شما شاید مفید واقع شه.
در پناه ایزد منان یا حق
-
پدر منم مثله این اقای همکار هستن...اصلا و ابدا اشتباهات خودشونو نمیپذیرن..اگرم بهشون بگی فلان جا اشتباه داشتی میندازن گردن رفتار بقیه:81:
باورت نمیشه حتی رانندگی میکنه یه دست اندازو بد رد کنه به مامان من چپ نگاه میکنه که تو حرف زدی من حواسم رفت:18:
بارزترین خصوصیتی که من تو ایشون دیدم این بود که رفتار بد خودشونو نتیجه رفتارای شما میدونستن
زندگی با اینجور ادما که هیچوقت تو زندگیشون هیچ اشتباهی ندارن سخته
شمام اشتباهایی داشتی.. سعی کن تو مرحله خواستگاری نه خودت وابسته شی و نه قبل از اینکه جواب خانوادت مثبت باشی کسی رو به ازدواج باهات امیدوار کنی
امیدوارم هردو چه باهم چه بدون هم خوشبخت شید:321:
-
سلام
اين را بدانيد كه شما هيچ يك آدمهاي بدي نيستيد ............فقط گويا مناسب هم نبوديد.
اين اشتباه تجربيات خوبي براي هر دوي شما رقم زد .............. به خاطر اشتباهاتي كه داشتيد لطفا يكديگر را ببخشيد ................... گذشته ها را فراموش كنيد .............حتي الامكان از هم فاصله بگيريد ...............اگر زمينه كار مشترك فراهم شد.................فقط مثل دو همكار با هم برخورد كنيد.
به تجربه دريافتيد كه همين تاكيد دوستان در مورد اقدام از طريق خانواده ها چقدر مهم و ضروري بوده .............. خواستگاري صد در صد به معناي تقاضاي ازدواج نيست............... خواستگاري ابراز تمايلي براي بررسي و شناخت بيشتر طرفين از سوي پسر به قصد ازدواج و با رضايت كامل خانواده ها صورت مي گيرد............. پس اگر قصد جدي داريد نبايد نقش خانواده را ناديده بگيريد ............ آشنايي و ازدواج روال مشخصي دارد كه بايد آن را طي كنيد.
اكثر خانواده ها راهنما و پشتيبان و ناظر خيلي خوبي در امر ازدواج براي فرزندانشان هستند .
اگر از ابتدا خانواده را در جريان گذاشته بوديد موضوع جدي تر مي شد ......... مراحل شناخت اصولي تر پيش مي رفت ........... به جايي نمي رسيد كه آقا حس كنند سر كار بوده اند ........... به سبب اگاهي خانواده ها ديگر اقا جرات نمي كردند خانم را بابت جواب منفي مورد تهديد و نفرين قرار بدهند........جواب منفي خانم خيلي جدي و رسمي به خانواه ي پسر ابلاغ مي شد ............. قطع و وصل رابطه مرتبا تكرار نمي شد .......... شكل گيري احساسات علاقه و وابستگي شديد ناممكن تر مي شد.........اين همه انرژي ، احساس و عواطف بيهوده تلف نمي شد.
لطفا از اين اشتباه درس عبرت بگيريد ............روش شناختتان روشي ايمن و اطمينان بخش نبود .........هر رابطه اي ضوابط خودش را دارد ..............وقتي مقصود ازدواج است رابطه ي دوستي و عاشقانه به آن لطمه مي زند.
از همه مهم تر هر دو در اين مدت متوجه ي ضعفهايي در خود يا فرد مقابل شديد ......... اگر مي خواهيد انشاءالله ازدواج موفقي داشته باشيد بايد سعي كنيد اين كاستيها را جبران نماييد و اشتباهات گذشته را تكرار نكنيد.
به عنوان مثال: آقا حتما بايد مهارت كنترل خشم را فرا بگيرند وگرنه با هر دختر ديگري كه قصد ازدواج پيدا كنند اينطور رفتار كنند يا كلا رد مي شوند يا در صورت ورود به زندگي مشترك، شرايط سختي مملو از تنش وآسيب روحي را براي خود و همسرشان رقم مي زنند.
لطفا به طرق مختلف مثل استفاده از مشاور با تجربه، مطالعه ي كتاب و مقاله و ........اقدام به خودشناسي كنيد ........... ضعفها را اصلاح و نقاط مثبتتان را تقويت كنيد .......... هدف از ازدواج را مشخص كنيد............ شرايط لازم براي ازدواج را كسب كنيد. ............. معيارهاي مشخص براي يافتن شريك زندگيتان داشته باشيد ............ مراحل و اداب خواستگاري را ياد بگيريد.
موفق باشيد :72:
-
واضحه که نباید جوابشو بدی. منم مشکلم مثل شماس. البته من عقد هستم و دیگه کار از کار گذشته و نمیتونم کاری کنم.
نمیدونم چند سالته اما عجله نکن. وقتی بهت حرف بد زده و نفرینت کرده یعنی بعد ها بدتر از این انجام میده. شوهر من در زمان اشنایی انقدر مودب بود و مهربون. اما کم کم خودشو نشون داد. چشماتو خوب باز کن و ببین که به روز من نیوفتی. میدونم تو هم مثل منی و دوستش داری اما من اگه به گذشته ام برگردم با همسرم ازدواج نمیکنم و چشمامو خوب باز میکنم.
امیدوارم هرجا هستی و با هرکی ازدواج میکنی فقط گیر شوهر عصبی نیوفتی:323: