Pooh ........
الان پست اقدام به خودکشی را خوندم. عزیزم این چه کاریه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اتفاقا با این کارت مامانت اینا بیشتر حساس شدند و فکر کردند شاید حرفشون درست باشه. تو نباید این قدر ضعیف و اشتباه عکس العمل نشون می دادی.
یکی از بهترین نعمتها پدر و مادر خوب و خانواده سالم هست.
و یکی از بدترین مشکلات که عواقبش تا همیشه با آدم هست، خانواده خوب نداشتنه.
متاسفم که مادرت و برادرت و پدرت اونطور که تو پستهات و تاپیکهات گفتی باهات درست برخورد نکردند.
زمان علاقه ات به علی و مسائل مربوط به اون راهنمای خوبی نبودند. زمان تربیتت روی یه سری مسائل کلیدی و مهم خوب کار نکردند
با این که از نظر تحصیلات و درآمد در سطح خوبی هستند، اما از نظر انرژی و تلاشی که باید برای شما می ذاشتند شاید بشه گفت در جاهای حساس خیلی خوب عمل نکردند.
اینها را گفتم که بدونی نمی خوام الکی بهت بگم نه همه چیز خوبه و مشکل از تو هست.
ولی باز همین پدر و مادر در حد توانشون زمان بیماریت و کنار اومدن با مشکل عاطفیت خوب کنارت موندن و ازت مراقبت کردند.
و خیلی جاهای دیگه حتما پدر و مادر خوبی بودند.
شاید در این مورد از ندانستن بوده، نه از نخواستن.
شما هم با رفتارهات خسته شون می کنی، درمونده شون می کنی.
برادرت می آد برای نجات دادن شما از خودکشی، کتکت می زنه. هر کسی می دونه این رفتار درست نیست.
ولی این کتک از فشار و دردی هست که از تصور کار شما و این که خدای نکرده موفق شده بودی، بهش اومده.
اینقدر به چیزایی که دوست نداری فکر نکن.
نمی دونم چقدر برات امکان داره که کار مورد نظر و مورد علاقه ات را پیدا کنی.
ولی اگر امکانش نیست باید همین را برای خودت دوست داشتنی کنی. تحملش کنی.
خیلیها هستند که کارشون را دوست ندارند. گاهی کارت را دوست نداری، گاهی همکارت، مدیرت، درآمدت و ...
کار کردن همینه. سخته.
کم پیش می آد که همه چیز تو محیط کار اوکی باشه. ولی می شه توش جنبه های خوب پیدا کرد و نکات مثبت. می شه از یه جای کار انرژی گرفت.
ببین می تونی ساعت کارت را کمتر کنی؟
نیمه وقت بری.
با درآمدت برو دنبال علایقت تا یه کم آرومتر و امیدوارتر بشی.
ورزش برو. به خودت برس. شاد باش.
دنبال افزایش مهارتهات واسه وارد شدن به کار مورد نظرت باش
اگه آموزش خاصی لازمه برو ببین یا حتی داوطلبانه با جایی که دوست داری شاغل بشی همکاری کن
نصف روز هم مثل خیلی از آدمهای دیگه که عاشق کارشون نیستند و کار می کنند که زندگیشون را اداره کنند، کار کن.
اگر چه من مطمئنم اگه خوب نگاه کنی توی همون محیط کار هم می شه علایق و دلگرمیهایی داشت.
با شرایطی که من از تاپیکهات سراغ دارم کارت را ول نکنی بهتره.
مگر این که از نظر روحی دیدن بیمار یا خون یا ... (درست نفهمیدم کجا کار می کنی) اذیتت کنه. از نظر روحی اگر تضعیف می شی بهتره نری.
با همون درآمد واسه زندگیت برنامه بریز.
این مشکل تنهایی هم که گفتی همه ما به نوعی داریم.
دوران مدرسه و خوشی دانشگاه گذشت. هر کس می ره دنبال زندگیش.
دیگه نمی شه دوستانی مث دوران مدرسه داشت.
دوستی های بقیه هم همینطوره. فکر نکن الان بقیه ما ده پانزده تا دوست جون جونی داریم که هفته ای سه بار مهمونی می دیم و پارک و سینما می ریم.
یکی ماموریت می گیره می ره شهر دیگه
یکی ازدواج می کنه ارتباطش کم می شه
یکی کارش زیاده
یکی خانواده اش مشکلاتی دارند ودرگیرشون می شه
یکی از ایران می ره
دوستی ها سطحی و در حد دورهمی های معمولیه.
دوستهای واقعی را گاهی می بینی یکسال شده ندیدی. تو وایبر و ... ارتباطت را حفظ کن.
روابطت را مدیریت کن.
ولی دنبال این نباش که دوستی بخواد تنهاییهات را پر کنه.
انشاله حالت که بهتر بشه و سرحال بشی، ازدواج می کنی و با خانواده و بچه های خودت سرت اینقدر شلوغ می شه که دیگه دوستات بهت بگن بی معرفت !!:203:
می دونم راه حلی ندادم و راهنمایی نکردم.
دوست داشتم باهات حرف بزنم.:72: