نقل قول:
چرا به من گفتید کارآگاه؟
همون احساسی که به شما دست داده بود
نقل قول:
ناراحت شدم. من تلاش زیادی کردم که نگاه کارآگاهیم را تغییر بدم و موفق بودم. پستم هم اصلا کارآگاهی نبود و روانشناسی بود
از دید من به موضوع نگاه کنید در برخورد با پاسخ خودتون
نقل قول:
همین که ناراحت شدید، نشون می ده اون ته ته های ذهنتون علامتهای مثبتی از این موضوع هست.
اگر کسی حرف نامربوطی به ما بزنه معمولا ناراحت نمی شیم. مگر این که تهش رگه هایی از حقیقت ببینیم. مثل الان که شما به من گفتید کارآگاه و بهم برخورد.
باز هم دارید اشتباه فکر میکنید دوست عزیز حتی یک درصد فکرشم نکن ناراحتی من بخاطر علامتهای مثبت بوده باشه
بخاطر این بود که داشتید موضوعی رو از دیدگاه اشتباه قضاوت میکردید همین
نقل قول:
تاپیک شما در حالت عادی اینقدر بحث و فکر نداره. این خانم دو سال از شما بزرگترند که مشکل چندان عجیبی نیست یا شاید اصلا مشکل نیست.
5 سال هم هست می شناسیدش و رابطه دارید و علاقه دارید و ... سوالتون چیه؟ نگرانیتون چیه؟ برید ازدواج کنید دیگه.
آها به این میگن راهنمایی...
نقل قول:
واقعیت اینه که این خانم قبل از شما مسیر طولانــــــــــی را طی کرده.
یکی از مواضع بحث ما همینه
نقل قول:
زندگی متاهلی و طلاق داشته. هر دوی اینها (ازدواج و طلاق) فاصله درک و سن و فهم و نگرش ایشون را با یک دختر بدون این تجربیات اما همسن خودش، زیاد می کنه.
یک دختر 20 ساله مطلقه خیلی با دختر 20 ساله ای که صبح مامانش صبحانه اش را داده رفته دانشگاه و عصر برگشته خونه فرق داره.
دقیقا همینطوره و همین تجربه ها باعث علامت سوال میشن.
نقل قول:
اینجا فقط صحبت سن نیست.
صحبت تفاوت تجربیات و درک شما دو نفر از زندگی هست.
دو سال بزرگتر نیست. همونطور که آقای پژمان هم می گه من مثل یک پسر 30 ساله تجربه دارم (چون زندگی متاهلی و بچه داره)
اون دختر خیلی از شما بزرگتره بخاطر تجربیاتی که داشته.
نگران کننده شد.
نقل قول:
اما ببنید من از شما پرسیدم چرا قبل تر خواستگاری نکردید گفتید الان متوجه شدید که اون موقع حس دو طرفه بوده ! من واقعا متعجب شدم از کجا ممطئن هستید؟ این خانم همون طور که به دوست شما ابراز علاقه کردند خب به شما هم میشد یه جورایی نشونه بدند...من بگم منظوری داشتم که خانم شیدا در نظرشون اشاره کردند و امیدوارم که واقعا چنین نباشه و گر نه بهتره از این ازدواج صرفه نظر کنید
نشد دیگه گفتم که به من اگه ابرازی نکرده چون 1- اوایل اصلا ما هم نمیشناختیم تا یه مدت 2- خب طبیعی بوده چون ذهنش درگیر بوده
همانطور هم که اشاره کردم اون زمان که ایشون به سمت من صوق پیدا کرد من تو شرایطش نبودم که پیشنهاد بدم اصلا به ازدواج فکر نمیکردم.
نقل قول:
ببنید راجب سن هم این جا هم توی نت کلی تاپیک و نظر هست و متاسفانه بحث دوستان وتاپیک رفته روی این بحث که اخرش مثل همه ی بحث های بی نتیجه می مونه..مشکل مهم شما این هست میخواید با خانمی بزرگتر از خود ازدواج کنید که سابقه ازدواج نا موفق داشته ! و گر نه که خود بحث سن بود که مشکلی نبود و این قدر بحث نمی خواد و نداره و مهم این هست توی همه چیز شما به توافقی خیلی خوب برسید اون وقت دیگه سن توش گم میشه.و به نظرم توی بحث دوستان اصلا مشکل شما گم شده بود
دوست عزیز من هم به همین نتیجه رسیدم هر چی بیشتر بحث شه نتیجه کمرنگتر میشه...
نقل قول:
ایشون هنوز با اون اقا بودند با شما در تماس بودند !!!! واقعا این خودش خیلی نکته ی منفی هست !!
متوجه نشدم
نقل قول:
دوست من فکر نمیکنم خانم شیدا قصد پیدا کردن مجرم داشته باشند شاید بحنشون تند بوده ولی همین که این جا نظر دادند قصدشون کمک بوده باور کنید اگه از این چیزا الان ساده بگزرید روزی میشه که ممکنه پشیمون بشید و من در ادامه این صحبت نظر شخصیمو راجب شما و اون خانم میدم
من هم از ایشون تشکر کردم دستشون هم طلا ولی خب یه جورایی تند بود از نوع گارآگاهیش
نقل قول:
ببنید شما گفتید تا
مشاوره اون خانم گفتند تو ته دلت قرص نیست..این شاید درست باشه...ولی ببنید شما میخواید یک ازدواج موفق داشته باشید پس
مشاوره حتما لازمه این که ایشون گفته ته دلت قرص نیست کمی برام عجیب بود و خیلی مهمه چرا ایشون این نظرو داده...اونم بعد این تجربه...فکر نمی کنم از روی بی تجربگی بوده باشه و دلیل دیگش رو هم نمی دونم...
نه واسه اینکه موضوع روشنتر شه توضیح میدم من پیشنهاد دادم و از ایشون پرسیدم نظر شمادر مورد ازدواجمون چیه آیا ما همینطور خوب میمونیم که هستیم و آیا فلان میشه... به همین خاطر اینو گفتند و حق داشتند و من باید قاطع تر میگفتم دلیل دیگه ای هم نداره.
نقل قول:
شما اشاره کردید دوستتون از اون شخصیت هایی بوده که کار رو به اسم خودش بزنه و..
ببنید من میگم شما ادم خیلی خوبی هستید اصلا(تا خوبو چی معنا کنیم ولی کلا) ولی هر خوبی که برای ازدواج با یکی مناسب نیست...حس میکنم خانم مد نظر شما از تیپ شخصیت هایی مثل دوستتون خوشش می اومده...حالا در اثر تجربه یا هر چی و بعد اون اتفاق و بعد فهمیدن ابراز علاقه ی شما ایشون دیدن شما هم مورد بدی نیتید شاید و ایشون میخواد از چیزایی مطمئن بشه...از طرفی حس میکنم شما هم اولش بنا به هر دلیلی (البته من نمیگم و نمی خوام همه ی واقعیت رو این جا بگید ولی با خودتون صادق باشید لطفا) میدونستید یا حس کردید جواب این خانم به شما بله نیست شاید..ولی الان فرصتو مناسب تر دونستید...
میتونم بگم دقیقا برعکس...
نقل قول:
هیچکس به اندازه شما نمیتونه تشخیص بده اون خانم وافعا برای شما مناسب هست یا نه.از اینکه یک مرتبه ازدواج کردند و ناخودآگاه ممکنه مقایسه برای ایشون پیش بیاد و شما فاقد همچین تجربه ای هستید تا مدت زمان لازم برای تجدید روحیه ایشون چون وارد یک رابطه دیگه شدن به این سرعت ممکنه پناه آوردن به شما باشه و همین سن شما که به نظر من دو سال چیزی نیست.
ممنونم از شما وقتی همه پست ها رو میخونم به همین نتیجه میرسم ممنونم ازت
نقل قول:
اما
یکی از عواملی که می تونه حداقل در مورد زندگی مشترک تاثیر گذار (با ضریب تاثیر بالا) باشه، داشتن تجربه قبلی در این مورد هست.
اما میشه از این تجربیات در جهت مثبتش استفاده کرد....
در آخر دست همتون درد نکنه دوستان.