-
RE: اعتراف غم انگيز
دوست عزيز
ببخشيدا ، همه ميگن اقدام عملي کن (حتي بعضيا - نازنين غ- دوبار پيشنهاد دادن) اونوقت شما مي گي نامه نوشتم؟!!! گذاشتم زير فرش تايه روزي اونوببينه ؟!!!! مگه مي خواي بپري تو اقيانوس ؟؟؟!!
ما که سر درنمياريم، شايد بخاطر اينه که هنوز BABY هستم نه ؟
-
RE: اعتراف غم انگيز
baby جون
من دنبال پيشنهاد بودم و هنوز نتونستم باهاش مستقيم صحبت بكنم . چه اقدام عملي مي تونم بكنم وقتي شوهرم در حالي كه فكر مي كنم داره تلويزيون نگاه مي كنه چشماش رو بسته و 70 تا خواب تشريف داره ؟
-
RE: اعتراف غم انگيز
ای بابا. چرا مثل دختر14 ساله های 100 سال پیش برخورد می کنی. شما نوازشتو شروع کن. لباس های جذابتو بپوش. شوهرت مگه سنگه که به این چیزا توجه نکنه.
اونم آدمه حس داره. حسشو تحریک کن دیگه خانمی. این که دیگه اما و اگر نداره.
-
RE: اعتراف غم انگيز
ازمن مي شنوي نيازي به صحبت ، نامه و... نيست. يه آدم مگه چقدر به خواب نياز داره؟! اگه لازمه مرخصي بگيريد فکر کنين اول ازدواجتونه و ميخوايد بريد ماه سرکه شيره (ببخشيد ماه عسل!) بعد هم تو همه جاي دنيا هفته اي 44 ساعت کار ميکنن يا کمتر؟ نمي شه هفته اي 100 ساعت کارکرد (البته اگه کاري وجود داشته باشه!!!)
بعلاوه سطح انتظارتون رو اوائل بياريد پائين. يعني خيلي انتظار نداشته باشين که به اوج لذت برسين.
-
RE: اعتراف غم انگيز
دوستان از اينكه به مشكل من توجه كرديد متشكرم .
شوهر من اضافه كار اجباري داره . مهندس اتاق كنترل يكي از وزارتخونه هاست و كارش بسيار حساس و پر مسئوليته . شبها ساعت 8 مي رسه خونه . ديشب وقتي برگشت رفتيم از بيرون غذا آورديم . در حالي كه داشت غذا مي خورد گفت بعد از شام بريم بخوابيم .منم از بس كه به خودم رسيده بودم داشتم خفه مي شدم وقتي هم رفتيم بخوابيم منو بغل كرد و بو سيد چند جمله عشقولانه و .. . بعد هم ازم پرسيد خوابت مي ياد و من با صداي بلند گفتم نه . مي خوام بيدار باشم . گفت پس برو تلويزيون روشن بكن . من گفتم نمي خوام برم .بعد دوباره سرم و نوازش كرد و جملات عشقولانه و ... .و موسيقي آرام خرو پف بود كه ساعت 10 تو اتاق پخش مي شد . شما مي گيد بايد بيدارش مي كردم .آخه دلم نمياد .
-
RE: اعتراف غم انگيز
سلام خانم گلم
من هم نظر دوستان رو تأييد مي كنم مي گن زنهاي ايراني از نظر سكس در رده آخر جدول جهاني قرار دارن همه مردها عللخصوص ايراني ها زن هات و سكسي رو بيشتر دوست دارن مي خوام يه خاطره برات تعريف كنم شب عروسي من مادرم و دختر خاله ام مي خواستن مثلا آداب ازدواج رو بهم بگن اما من داشتم از خجالت مي مردم شايد اگر دوست اون حرف ها رو مي زد باهاش وارد بحث هم مي شدم اما با خانواده ام در اين مورد رودربايستي داشتم و طوري رفتار كردم كه بيچاره ها پا پس كشيدن اما يه ساعت بعد دختر خاله ام نگران گفت من مطمئنم دلناز با شوهرش مشكل پيدا كرده و دلش راضي به ازدواج نيست من چي تو دلم بود اونها ي فكر ميكردن؟
ديدم كارداره بيخ پيدا مي كنه دل رو زدم به دريا و گفتم نه مشكلي نيست فقط خجالت مي كشم
حالا مسئله شوهر توهم يه همچين چيزيه اون توي يه شرايط بحراني حرفي زده كه از نظر مردها نبايستي گفته مي شد حالا هم دير نشده تو كار خودت رو بكن و به نظر دوستان عمل كن و خجالت رو حداقل توي چارچوب اتاقت كنار بذار
و طوري وانمود كن كه اينگار هرگز چنين حرفي رو نزده نيازي نيست اون بهت رو بده تو پيشقدم شو و سماجت به خرج بده در راه هدفت .
اگر خيال مي كني اون خودارضايي اش عادت شده به روي خودت نيار و تو سرش رو شلوغ كن تا يه مدت اگر درست نشد بهتره به روانپزشك مراجعه كني . موفق باشي دوست خوبم
-
RE: اعتراف غم انگيز
اسما جان ايشون از همون ابتدا اين طور بودن يا اينكه با مشكلات شما چنين شدن؟
-
RE: اعتراف غم انگيز
من با نظر بي بي كاملا موافقم به نظر مي ياد يه جاي كار اساساً ايراد داشته باشه بهتره روي اين موضوع حسابي وقت بگذاري در ضمن شما باز هم كوتاهي كردي نبايد اجازه مي دادي كه بخوابه بايد خودت وارد عمل مي شدي همون طور كه وقتي ايشون مي خوان همبستر شما بشن نه ازتون مي پرسن خوابت مي ياد نه ازتون اجازه مي گيرن يه حسه مثل خوشحالي يا غم كه بدون درخواست از جانب مخاطب ظاهر ميشه حالا اي نيكي بايد يه كم زمان و مكان بهش داد و تحت كنترل گرفتش اما نه اون اندازه كه مانع بشه شما از همسرت اجازه كتبي دريافت كني.
-
RE: اعتراف غم انگيز
نه فكر مي كنم با ديدن مشكلات من اينجوري شد . هميشه از من مي پرسه جاييت درد نمي كنه ؟ حالت خوبه ؟ دلت درد نمي كنه ؟ اگه جاييت درد مي كنه به من بگو . اگه هم مشكلي داشته باشم ديگه عزاي عمومي اعلام مي شه .در كل خيلي نگران سلامت جسم منه .
-
RE: اعتراف غم انگيز
اسما جان نمي خواد باهاشون صحبت كني بدون هيچ فكري در مورد حرف زدن پيشنهادات رو اجرا كن و راستي مي توني از ژل لوبريكت البته اميدوارم اشتباه ننوشته باشم استفاده كني كاملاً لغزنده است و احساس درد رو كامل از بين مي بره و شرايط خوبي رو براي ارضا شدن محيا مي كنه در ضمن در پايان رابطه ات بيش از پيش نشون بده راضي هستي. موفق باشي