-
شیدا جان ممنون از پاسخت.من کلید مرد رو گوش دادم خودمم میدونم یه جاهایی اشتباه کردم ولی اونم مقصر بوده بخدا .هروقت کتکم زد قهر کردم رفته بودم خونه بابام بخدا خودم خودمو کوچیک میکردم برمیگشتم و ازش عذر خواهی میکردم و زندگی میکردم ولی آخه من تا حالا خیلی خودمو کوچیک کردم هربار که کتکم زد و رفتم خانوادش تا میفهمیدن که دوباره منو زده من رفتم خونه بابام دایی شوهرم به مادرشوهرم میگه بریم دنبال مینا بیاد سر زندگیش مادر شوهرم میگه ولش کن خودش برمیگرده با پای خودش میاد حتما یه کاری کرده که کتک خورده منو کلا خیلی خردم کردن الانم بازم منتظرن من برم ازشون عذرخواهی کنم پولامم بدم بهش بگم بیایید من اشتباه کردم پولارم بگیرید برید خونه بگیرید .اونا اصلا نمی خوان یکم هم بیان جلو و کوتاه بیان منم بخاطر همین اقدام قانونی کردم تا بتونم بهشون بفهمونم همیشه من و خونوادم نباید کوتاه بیاییم .چند سال قبل یه کار غیرقانونی کرده بودن دایی هام با شناسنامه مادرم البته بدون اطلاع مادرم فروش مال غیر در واقع کرده بوند(یک سیم کارتو با شناسنامه مادرم فروخته بودند) بعد طرف که شکایت میکنه مادر منم گیر میفته البته اصلا مادرم اطلاع نداشته این کارو کردن این قضیه تموم میشه البته با رضایت گرفتن از شاکی.پدر من هم از روی سادگی این قضیه رو برای شوهرم تعریف میکنه که مثلا 3-4 سال پیش این بلاها رو دایی ایم اینا سرمون آوردن شوهرم هم میره اینارو واسه مادرش و خواهرش میگه تا ما دعوامون میشد خواهرش و مادرش اس ام اس میدادن یا زنگ میزدن که تو دختر همون مادری و مادرت زندان رفته از همچین مادری همچین دختری تربیت میشه و کلی منو خرد میکردن حتی تو دادگاه برای دفاع از خودش نوشته بود اینا خونواده بدی هستن و مادرش جاعل حرفه ای و از این حرفا پدرش فلان خواهرش فلانه همیشه هم خانوادگی طرفدار خانواده دایی ام بودند داییم از خانمش جدا شده شوهرمو مادرش میگفتن مادر من باعث شده داییم زنشو طلاق بده درحالیکه این قضیه مال 10 سال پیشه اونا اصلا اون موقع نبودند بعدشم دایی من 2 تا بچه داشت چطوری یه مرد گنده زنش و 2 تا بچه بزرگشو بخاطر مادر من طلاق میده و دوباره زن میگیره وبچه دار میشه فقط مارو خراب میکردن.بخدا منم برای اینکه بهشون ثابت کنم چطوری یه نفر میره زندان که این تهمت هارو میزدن به خانوادم رفتم دنبال حکم جلب و شکایت کردن تا بهشون نشون بدم زندان چطوری میرن .ولی من خیلی آدم دل رحمی هستم وقتی حکم جلبشو گرفتم تا 3 روز نمی تونستم غذا بخورم انقدر حالم بد بود باورم نمی شد این منم که حکم جلب شوهرمو گرفتم .حالا وسط این همه مشکلاتی
که پیش اومده گرفتار شدم یه طرف پدر ومادرم که این حرفارو شنیدن و بهشون زده شده یه طرفم شوهرم که نمیدونم باهاش چیکار کنم خانم شیدا تو رو خدا اگر شما میدونید من باید چیکار کنم بهم بگید ممنونتون میشم.
-
با همین روندی که داری ادامه می دی بهتره هم طلاق بگیری. گوش خودتو گرفتی و دائم حرف خودتو داری می زنی .
یه خورده اشتباهات خودتو قبول کن دختر.
حرفات سراسر بوی منت می ده.
- - - Updated - - -
اگه حتی همسرت هم پا پیش بذاره و همه چی به خیرو خوشی تمام بشه شما باز هم به مشکل برخواهید خورد. نه با همسرتان حتی اگرطلاق هم بگیرید باز هم در تعاملاتتون به شکست خواهید رسید.
-
سلام
من فکر مي کنم مهمترين مشکل ما خانمها اينه که وقتي کاري رو براي همسرامون مي کنيم توقع داريم که محبت ما جبران بشه
که اين يک آفته .
وقتي توقع داشته باشي اگه نتيجه اي نبيني ناراحت مي شي و ....
شايد مهمترين مشکل شما هم همينه کاري رو براي خودت و همسرت مي کردي ولي توقع داشتي اون ازت تقدير و تمجيد کنه.
يعني تمرکزت روي همسرت بوده که پاسخ عمل شما را چه طور مي ده!
چيز ديگه اي که به خود من کمک کرد تا بتونم آرامش را به دست بيارم اينه که به جاي اينکه به رفتار همسرم تمرکز کنم که اين کار و کرد اين کارو کرد به رفتار خودم تمرکز داشته باشم و جلوي اشتباهات خودم را بگيرم.
تازه من عذرخواهي مي کنم که اينطور رک مي گم ولي فکر کنم همسرت اشتباه نکرده و خانواده شما روي شما تاثير دارن و شما از اون ها حرف شنوي داري درسته که احترام به بزرگترها واجبه اما اين زندگي شما است و اين شمايي که همسرت را دوست داري . پس خودت هم براي آينده تصميم بگير . اما نه با دعوا و مشاجره با زبان نرم
در مورد آينده هم سعي کن به جاي نگراني از اينکه همسرت چه طور رفتار مي کنه نگران اين باشي که خودت چه طور رفتار مي کني روي خودت تمرکز کن عمل شما عکس العمل شوهرت رو مي سازه
اميدوارم که خوشبخت باشي و بتوني با همسرت زندگي آرومي را داشته باشي. :72:
-
شما احتیاج به مشاوره تخصصی دارید چون هنوز اشتباهات خودتون رو نپذیرفتید و هیچ تصمیمی هم برای تغییر ندارید شاید یک مشاور بتونه شما رو آگاه کنه.
-
دوستان چرا هیچ کس کمکم نمی کنه و نظر نمیده چیکار کنیم با این چیزایی که از زندگیم گفتم اگر شما جای من بودید الان چیکار میکردید؟
-
مینا باید یه کم مطالعه کنی.
باید وقت بذاری و فکر کنی.
شناختت از زندگی مشترک، از مردها، از زنها، از خواسته هاشون و وظایفشون و نقششون و ... بیشتر کنی.
یه دفتر برای خودت بردار،
بخون و مصداقهاش را توی زندگی خودت بنویس.
نکته هایی که نمی دونستی را برای خودت یادداشت کن.
زندگی شخصی شما را نمی تونم از دور و با همین نکات کلی قضاوت کنم.
ولی زندگی بعد از طلاق همچین هم آسون نیست. اونطور نیست که شما طلاق بگیری خواستگارها صف کشیده باشند که می گی شاید مورد بهتر پیدا شد.
دو سال زندگی کردی و خانم مطلقه محسوب می شی. شانس پیدا کردن خواستگار و همسر مناسب برات کمتر هست.
خیلی از کسانی هم که می بینی برای ازدواج دومشون چیزی نمی گن و فکر می کنی همه چیز عالیه، برای این هست که پخته تر شدند، فهمیده تر شدند، خودشون دارن بهتر زندگی می کنند، وگرنه حتی ممکنه همسر دومشون از اولی ایرادات بیشتری هم داره. آدم بی ایراد که پیدا نمی شه. ولی نمی شه تا تقی به توقی خورد طلاق بگیری و همسر عوض کنی.
وقتی چاره ای نیست و اشکالات اساسیه و داری آسیب می بینی باید جدا بشی.
ولی برای مشکلات ارتباطی و ایرادهای جزیی زندگیت را خراب کنی به صلاح نیست.
- - - Updated - - -
این تاپیک را بخون ببین خصوصیات همسرت و خودت بیشتر شبیه کدوم شخصیت هست.
باید همسرت را بشناسی تا بتونی درست باهاش رفتار کنی.
چه همسری مناسب کدام شخصیت >>>
-
سلام مینا
من امدم حسابی باهات خشمگین باشم :324:
گفتنیها رو دوستان گفتند
حقیقتش من که خانم هستم و غرور مردانه رو تجربه نکردم هیچ وقت هییییییییییییییییچوقت حاضر نبودم با شخصی مثل شما زندگی کنم.
ببین طی این چند پست اخیرت چند بار اسم 9 میلیون را اوردی!
انقدر ارزش داشت که زندگی ای را که ادعا میکنی دوست داشتی خراب بشه!
بخدا من جای شوهرت بودم اصلا یک ریال از شما در خواست کمک نمیکردم
دختر خوب شوهرت و خانوادش در حقت شاید خوبی نکردن اما میزان بدیشون در قبال کار شما خ خ خ خ ناچیز هست. در دعوا حلوا خیرات نمیکنند.
برای من عجیبه شوهرت گفته طلاقت نمی دهم. من بودم اینکارو نمیکردم باور کن! بخدا خ توان می خواهد تحمل این نوع زندگیها!
دوست من افسردگیها خواهی کشید!
خ عجیبه ادعای دوست داشتن دارین و هر از گاهی هم این فکر به دهنتان خطور میکند که شاید گزینه بهتری سراغتان بیاید.
دوست من بهتر از شوهر شما قطعا کم نیست اما شما با هر مرد دیگری ازدواج کنی باز هم این مشکلات را خواهی داشت.
می دانی کارت شبیه چیست. اینکه یک گلدان زیبا و قیمتی را بشکنی و برای جبران شکستنش بهترین چسب ها و بالاترین خرجها را بکنی و ادعا کنی من که جبران کردم !! من که هزینه کردم!!
مگر از روز اول ندیدی که شوهرت حقوقش همین مقدار هست! کاش به جای دیدن نداریهاش به تلاشش نگاه میکردی:54: بخدا من جای شوهرت دلم شکست
حتما و قطعا در افزایش هوش هیجانی مطالعه کن. در مورد مردها. در مورد خودت. انقدر اشتباهات خودت را کوچک نبین و مشکلات دیگران را بزرگ.
زندگیت را به چالش کشیدی. امیدوارم از این به بعد خوب رفتار کنی. اگر شوهرت دوست داره و تو هم دوسش داری ( دوست داشتن واقعی) واسش تلاش کن. به قلبت رجوع کن. ببین کدام کار درسته. خیلی توجه به احساسات خانوادت نداشته باش. تو خوشبخت شی تغییر نظر می دهند
-
سلام دوستان عزیزم .ممنون از راهنمایی های خوبی که منو کردین من تو این چند روزه خیلی فکر کردم
الان خیلی خوشحالم میخوام کارهای طلاقمو پیگیری کنم و جدا بشم از شوهرم تا پای یه بچه وسط نیومده چون فکر میکنم اون موقع دیگه نمی تونم کاری بکنم باید بسوزمو بسازم ممکنه حتی اون موقع برای اذیت کردن من مثل الان که گم و گور شده خودش بچه رو هم برداره ببره و من دیگه اون موقع داغون میشم این شوهر لیاقت منو نداره باید زودتر تمومش کنم و طلاقمو بگیرم به فکر آیندهام باشم.خیلی برنامه ها برای آینده ام دارم این آدم ارزش اینو نداره که بخوام خودمو فدا کنم از قدیم گفتن برای کسی تب کن که برات بمیره.مردی اگر زنشو دوست داشته باشه هیچ وقت کتکش نمی زنه جلوی دیگران تحقیرش نمی کنه منم میخوام عوض کتک هایی که بهم زده ازش در بیارم.ممنون از راهنمایی هاتون .
-
شما که 10 ماهه خونه پدرتی و داری کارهای طلاقو میکنی
مال شوهرتم واسه مهریه توقیف کردی
الانم که تصمیمت خیلی جدیه واسه طلاق
اومدی اینجا که چه کمکی بهت بشه!!!!!!!!!!!
هیچ کس نمیتونه بهت بگه برو طلاق بگیر یا تورو خدا نگیر میتونن قبل و بعدشو واست ترسیم کنن که کردن
من دوست ندارم بهت نظری بدم ولی میدم
میتونی برگردی به زندگیت ولی برایش شرط بزاری
و حتما اشتباهای خودتم قبول کنی در غیر اینصورت بازم همینه
ما که اشتباهمونو قبول داریم نمیتونیم هیچ کاری کنیم ، تو که اشتباهتم قبول نمیکنی که هیچ.
اگر هم تصمیمتو گرفتی دیگه منتظر تایید نباش.
-
من احتیاجی ندارم کسی منو تایید کنه یا بگه تو رو خدا طلاق نگیر بله من تصمیمم رو گرفتم.بنظر تون شتباه کردم مال توقیف کردم؟ اون مال برای اون نبود مال خودمونو یکساله توقیف کردیم من بفکر پول نیستم اون پولو اگر منم نتونم بگیرم اجازه نمی دم اونم بگیره هم مالمو بگیره هم کتکم بزنه .هم مالمو بدم هم دور از جون مثل .... کتک بخورم منو مینداخت تو حموم کتکم میزد هم خونوادمو زیر پاهاش له کنه این همه بهش محبت کردیم چرا منت های ما به چشمش میاد ما که منتی نذاشتیم البته خوبی های مارو اسمش و میزاره منت ؟ اگر این کارا رو هم براش نمیکردیم که از همون اول نه میتونست خونه ای تشکیل بده 1 ماهم نمیتونست زندگی کنه چه برسه 2 سال . کارهای پدرو مادرش و خواهراش خوب بودن بنظرش اونا فرشته های روی زمین هستند آسمون باز شده اونا افتادن پایین .کارهای اونارو نمی دید ؟ همه تقصیرات گردن ما بوده ؟ اونا غرور دارن ما نداریم ؟ بهتره بره تا آخر عمرش با اونا زندگی کنه .