نقل قول:
نوشته اصلی توسط jazire
مگه داره فيلم هندي بازي مي كنه ؟؟؟؟
:D:D:D:P
نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط jazire
مگه داره فيلم هندي بازي مي كنه ؟؟؟؟
:D:D:D:P
سلام , عید فطر مبارک
parmis دوست خوبم , از این که دوست داشتن من رو منطقی دونستید ممنونم و باید به دوست خوبم winter بگم که همون طور که در پست اولم اشاره کردم من کم کم به اخلاق و هوش و زکاوت ایشون پی بردم حتی چهرشو درست ندیده بودم , اولین بار که دیدمش حتی فکرشو نمیکردم به عنوان دختر ایده آلم ازش یاد کنم چون در عین پوشش ساده و خوبی که داشت و آرایشی نداشت فقط زیر ابرو زیاد برداشته بود که به نظرم بد اومد و توی دلم گفتم چرا اینقدر زیر ابرو برداشته این دختر , بعدا که ابه چهرش دقت کردم مثل اینکه فهمیده بود و ابرو هاشو کمتر برداشته بود ,
من بک موضوعی رو بگم , من درسته بیست سالمه اما جوونیهامو توی سن 12 تا 18 کردم تموم شده , منظورم هر روز عاشق یکی شدن فرداش عاشقه یکی دیگه , بازم آدم بی منطقی نیستم و منظورم از ابراز علاقه این هست که میخوام با هیلا بیشتر آشنا بشم , با شخصیت صمیمیش آشنا بشم و بدونم در کل چه جور آدمی هست , آیا همونی هست که من میخوام یا به قول شما از روی احساسات هست ؟
و این موضوعی که winter عزیز مطرح کردن و گفتن که بايد با او و اخلاقش ، معيارهاش ، فرهنگ خانوادش و طزر فكرشون بيشتر آشنا بشي .عجولانه در مورد ابراز علاقه تصميم نگير, با ایشون موافقم اما اگر باهاش آشنا نشم چه جوری اینهارو بفهمم , با صحبت های داخل کلاس که این چیزارو نمیگن , اگر هم بگن , هیلا دختری نیست که با کسی صحبت کنه حتی با دختر های کلاس هم به ندرت صحبت میکنه , البته اون دفعه که تعریف کردم , بهش نگفتم دوستت دارم , گفتم من از شما خوشم اومده میخوام بیشتر با شما آشنا بشم , در مورد اینکه وقتی تنهاست بهش بگم , شاید بشه اما به احتمال زیاد ممکن نیست چون همیشه یک نفر همراهش هست و پیدا کردن این جور موقعیتی فکر کنم محاله تازه اگر هم تنها باشه توی دید هست چون دانشگاه ما نیم ساخت هست و از یک جا میشه کل دانشگاه رو دید(منظورم بیرون دانشگاه ) البته پشت کلاسها رو نمیشه دید که هیلا هیچ وقت از اونجا رد نمیشه , به همین دلیل هست که این مشکل برام پیش اومده که چه جوری بهش بگم در محیط بیرون از دانشگاه ( شهر ) هم که بهتره طرفش نرم چون اونجوری زشته و بیشتر فکر بد میکنه , من راه ها رو میدونم اما نمیدونم کدوم راه و روش توی این موقعیت مناسب هست و منو به خواستم میرسونه ؟
1_ از اول ترم زیاد بهش توجه نکنم ببینم وقتی منو میبینه چه عکس العملی داره , اگر نشون میداد که ازم بدش نمیاد و بهم فکر کرده , برم رک بهش بگم که دوستش دارم اما اول باید با هم بیشتر آشنا بشیم .
2_ یادمه یکی از دخترای همین تاپیک بهم گفت که دختر ها دوست دارن کسی باشه که همش نگاهشون میکنه ولی دنبالشون راه نمیفته , پس من هر جا دیدمش طوری بهش نگاه کنم که متوجه نگاهم بشه و اگر بعد از حداقل یک هفته علاقه نشون داد برم بهش بگم .
3_به قول یکی از دوستان که روش ابراز علاقه برادرشون نسبت به نامزدشون رو بیان کردن , من برم و به دوستش بگم که به هیلا بگه من باهاش کار دارم و بعدش بهش بگم .
4_از طریق یکی از استادان اهل دین (شیخ) بخوام که به گوش ایشون برسونن که خودم از این کار زیاد خوشم نمیاد چون ممکنه با خودش فکر کنه من چقدر بی عرضم که جرات نکردم خودم بهش بگم .
شما دوستان خوب من یکی از اینهارو بهم پیشنهاد بدید , یا اگر راه مناسب تری میدونید بهم بگید .
سلام عاشق صادق هيلا
من كاملا با gole orkidehموافقم اگه محترمانه رفتار كني و صادق باشي و صادق بودن و جدي بودنتو بتوني ثابت كني .با توجه يه اينكه تو اين دوره و زمونه انگشت شمار پسري پيدا ميشه كه صادق ياشه و عاشق واقي حتما هيلا هم نميتونه به شما فكر نكنه و حتما به اميد خدا اونم عاشقت خواهد شد.
منم بي خبر نذار
سلام / من امروز این تاپیکو دیدم
با پیشنهاد 4 ولی با یه کم تغییر موافقم:
اگه ایشون تا حدی هر دوی شما رو میشناسه، ازش بخواید هیلا رو برای شنیدن حرفای شما آماده کنه. در واقع واسط شرایطو واسه شما میسنجه تا شما خودتون حرفاتونو بزنید.
به هیلا میگه که دخترم! آقای ... میخواد باهاتون صحبتی داشته باشه. هیلا میگه خیره ایشالله. اونم میگه بله اتفاقاً امر خیره. بعد هیلا میگه متأسفم من ازدواج کردم
ببخشید . الآن گریه کردین؟ خواستم واسه شنیدن هر جوابی آماده بشین. حالا دیگه جدی میگم:
میتونه به هیلا بگه: آقای فلانی از من خواسته که بهتون بگم باهاتون یه صحبتایی داره؛ از اونجایی که نیتشون امر خیره انشاءلله اجازه چه روزی رو میفرمائید تا ...؟ ( آهان یادم رفت شما که بهش نمیگید چی بگه ... زشته دیگه . اصلاً کسی که مناسب این کار میدونیدش خودش میدونه چه طوری بگه )
اینطوری نه فکر میکنه شما بی عرضه اید نه میگه خودش با اینکه یه بارم... دوباره یه کاره پا شده ... و هم اینکه میفهمه موضوع مهمه و مهمتر از اون اگه نامزد داشته باشه ... یا هر چیز دیگه خودتون باهاش رو در رو نشدید و این هم برای شما خوبه هم برای ایشون. اگرم که Ok بود وقتی خودتون احساستونو بگید (به انتظار دختر که دوست دارم خودش بگه و از این حرفا...) پاسخ دادید. فقط اگه ایشالله باهاش حرف زدید زیادی جو عشقولانه نشه ها ... همیشه این حرفتون یادتون باشه:
یه چیز دیگه : شما قراره بشناسید پس خواهشاً قیفو سروتهش نکنید. حدس میزنید شخصیت صمیمی داشته باشه ولی هنوز نشناختید که بدونید شخصیتش صمیمیه یا نه؟! ...نقل قول:
آدم بی منطقی نیستم و منظورم از ابراز علاقه این هست که میخوام با هیلا بیشتر آشنا بشم , با شخصیت صمیمیش آشنا بشم و بدونم در کل چه جور آدمی هست , آیا همونی هست که من میخوام یا به قول شما از روی احساسات هست ؟
یه خواهشم دارم اگه همه چی جور شد تو دوران آشناییتون به خودتون وابسته یا دلبستش نکنید. مطمئنم متوجه منظورم هستید. خودتون دیدی کسائیو که به سر طرف قسم میخورن و میخوان یه خار هم تو دستش نره ولی با ندونم کاریشون چه رنجیو به دختر که احساساتش خیلی خیلی خیلی بیشتر از پسره وارد میکنن.انشاءلله بعد از ازدواج انقدر فرصت دارید که بخواید دل بدید و ... پس محتاط باشید.
موفق و پیروز باشید. خبرشم بدید. مرسی
دوست من اميدوارم ناراحتت نكرده باشم، منظور من اين بود كه فوري نري بهش بگي من دوستت دارم ميخوام باهات ازدواج كنم ! اول سبك سنگين كن ببين آيا اصلا مطرح كردن موضوع در شرايط فعليت درسته و اگه او بگه حرفي نداره همه چي حله ؟ اگر خودت ببري و بدوزي و بعد خانوادت مخالفت كنن چي؟ جوابشو چي ميخواي بدي؟
اما در مورد آشنايي بهتره خودت بري جلو و بهش بگي ميخواي چند دقيقه باهاش صحبت كني و بعد نظرشو راجع به آشنايي بيشتر بپرس و اگر او نخواد با تو در اين مورد صحبت كنه فكر ميكنم بهتره نظرشو در اين مورد از طريق يه واسطه قابل اعتماد و سرد و گرم چشيده جويا بشي.
موفق باشي
سلام ببخشید اگه یه مقدار دیر شد
به نظر من مورد 3 بد نیست و اینکه حتمآ یه جایی اینو بهش بگین که خلوت باشه و ترجیحآ پیش دوستاش نباشه چون با تعریفی که شما از شرم و حیای ایشون کردید فکر نکنم دوست داشته باشن پیش دوستاشون این پیشنهاد داده بشه
بعدم اینکه اگه میتونید اول از همه مطمن بشید که کسی تو زندگیش نیست تا راحتتر و با اطمینان برید جلو و موقعی که داشتید باهشون حرف میزدید کاملآ سر به زیر باشید و اگه دیدید داشت یه کم نرم میشد شماره تماسی بهشون بدید تا فکراشونو بکنن و نظرشونو بگن و بگید این شماره صرفآ واسه اینه که شما از حرف زدن با من توی جمع موذب نباشید
موفق باشی دوست خوبم
حتمآ بیا واسمون بگو که چی کردی
من هم با نظر دوست خوبمون موافقم مخصوصاً قسمت آخرش . و فکر می کنم از طریق یه آدم پخته وارد عمل بشی خیلی خوبه .نقل قول:
نوشته اصلی توسط n_z_aram
مرسی از دوستانی که نظرشون رو دادن , من تا امشب هم هستم بقیه هم لطفا نظر بدن .
از همراهی تمام دوستان تشکر میکنم :72:
سلام آقا هادی
ببخشید دیر جواب دادم
به نظرم کار سختی نیست تنها کافیه که نیتت پاک باشه و با صداقت حرف دلت رو بهش بزنی . شاید داره فکر می کنه قصد بدی دارید که نمی تونه بهتون اعتماد کنه چون تا حالا باهاش حرف نزدید و به یه نوعی همش قایم موشک بازی در آوردید .
یک بار درست و حسابی توی یک وقت مناسب حرفتون رو بزنید و اگر واقعا دوستش داری با گفتن جواب ردش کوتاه نیا و همچنان پافشاری کن چون دختر خانم ها از پسرهای سمج خوششون میاد.
خودتون هم صحبت کنید خیلی بهتره تا کسی رو واسطه کنید
امیدوارم اگه قسمتتون با هم باشه به همدیگه برسید و خوشبخت بشید
دوستان هیچ خبری از هیلا نیست , فکر کنم انتقالی گرفته رفته , دوستان خوبم حتی دوستاشم نیستن , که ازشون سوال کنم هیلا کجاست :47: شما دعا کنید پیداش کنم :203: