-
بی نهایت عزیز، ممنون از توجه و راهنمایی خوبت
من حرفای شما رو قبول دارم. چ.ن فوق العاده احساسی ام و دوسش دارم اینقدر به محبتش نیاز دارم. انگار بنزینمه. محبت نکنه کز می کنم ی گوشه.خودم اصلا دلم نمی خواد محبت رو گدایی کنم. اما چون وقتی بهم محبت میکنه حالم خیلی خوبه، دلم می خواد همیشه حالم خوب باشه، پس ناخود آگاه میرم به سمت محبتش.
با این حال چشم سعی می کنم خودمو حسابی مشغول کنم.مثلا برم و ادامه تحصیل بدم.شروع به درس خوندن کنم. اما میترسم اعصابم بهم بریزه و نتونم حتی درس بخونم.
ی سواله دیگه؟ من چرا اینقد بهش وابستم؟ چرا وقتی قربون صدقم میره انگار دنیا رو بهم دادن؟ اه . از خودم بدم اومد. چقدر من بدبخت شدم که نشستم و عشق رو گدایی می کنم.:97:
ی سوال دیگه ، وقتی اون به من بی تفاوته من حتی دستو دلم به کارای خونه هم نمیره. حتی دلم نمیخواد براش غذا بپزم. یا لباساشو بشورمو اتو کنم. با خودم میگم به منچه. میدونین؟ ی جوری سرد می شم. فقط دلم میخواد بخابم.
واقعا چجوری میششه وابسته نبود؟ دیگه از وابستگی حالم بد شد. دلم میخواد ی ذره هم اون بیاد دنباله من
- - - Updated - - -
و قتی بهم محبت نمیکنه ازش بدم میاد. وقتی ام ازش بدم بیاد دیگه نمیتونم بهش محبت کنم. نمیتونم برم سمتش. اونم نمیاد . تازه وقتی بهش گفتم با من چته؟ گفت خفه شو. به نظر شما من با چه انگیزه ایی دوباره بهش محبت کنم؟ تحسینش کنم؟
تون حتی ی وقتا که میرم سمتش منو پس میزنه. نمیزاره لمسش کنم.
جو گیره. خیال کرده اون دختره و من پسر
نکنه کسی دیگه تو زندگیشه؟:54:
-
از توی این فکرا بیایید بیرون که چه کار کنم همسرم بیاد دنبالم.
سعی کنید به خودتون برسید و از این حالت تک بعدی دربیایید .فرض کنید مجرد بودید الان نیازهای عاطفی
راچگونه برطرف می کردین؟
اما وظایف تون را انجام بدید صبور باشید در یک بازه چند ماهه مطمئن باشید جواب می گیرید.
زمانی که بدون انتظار کاری برای کسی انجام دهید اگر ایشون هیچ عکس العملی نداشت دیگه ناراحت نمی شوید اما اگر
در جواب شما محبت کرد اون رو لطف می دونید وخیلی خوشحال می شوید.
پس در حالت انتظار نداشتن یا ناراحت نمی شوی یا خوشحال می شوی در هر دو حالت شما بردی.
- - - Updated - - -
ازسوئ ظن و خیال بافی که آفت زندگیه پرهیز کن. و به خودت ایست بده.
-
چشم.
اما وقتی کسی به شما فحش بده چطور میشه عادی رفتار کرد.؟
وقتی به من میگه کارای خونه آشپزی شست و شوی لباس و ... وظیفته من چی باید بگم؟ وقتی نمی فهمه اینا لطفه آدم با چه امیدی کار کنه؟
من خودم شاغلم. منم خسته میشم. بجای خسته نباشید برمی گرده به من میگه خاستی نری سرکار.
با اینکه خرج زن با مر خونست. اما به من خیلی کم پول میده-خیلی کم
نمیفهمه باید برای من لباس بخره و نیازهای مالی منو براورده کنه.خودم پوله لباسمو میدم
اینا درک کردنش خیلی سنگینه
آدمو له میکنه
اونوقت چطور برای ی همچین آدمی من غذا بپزم؟ بدم میل کنن؟ چطور کاراشو بکنم؟
وقتی دستور میدن میگن که آب بیار یا اونو بیار یا هر چیز دیگه، من با کدوم میل و رغبت جوابه خواسته هاشو بدم؟
یعنی شما میگید من رو همه بی احترامیاش پا بزارمو چشمامو ببندمو هیچی نگم؟
وقتی به خمن میگه خفه شو بتزم کاراشو بکنم؟
بازم غذای خوشمزه جلوش بزارم؟
وقتی میگه خودت فلان چیزو بخر بازم همه کاراشو بکنم در صورتی که وظیفم نیستو اون وظییفشه که خرجه منو بده
شما اینو میگید؟
منظورتون رو درست متوجه شدم؟
-
خسته نباشید مریم خانوم
من فقط تاپیک اولتون رو خوندم
و سریع یه چیزی یادم اومد
برا همین گفتم بگم بهتون شاید جالب باشه
من با توجه به کتاب هایی که خوندم و حرفایی که از خانوما تو همین جا و ججاهای دیگه شنیدم با خودم میگفتم هروقت ازدواج کنم هممممممممممممه اش به طرفم محبت میکنم
منتهی گاهی اوقات ادم یه چیزیایی میبینه و میشنوه که واقعا دو به شک میشه که این کار درسته یا نه
مثلا یه بنده خدایی تعریف میکرد که یکی از دوستاش اوایل نامزدیشون همه اش قربون صرقه نامزدش میرفته و همه اش هم فکر میکرده کارش درسته
این دوست من (متاهل هست ایشون همم و حدود 40 سالشه) میگفت این بنده خدا همیشه به من میگفتش تو چرا انقدر تو خونه خشکی و از این حرفا
منم بهش هیچی نمیگفتم تا خودش بفهمه
میگفت بعد از یه مدت خودم از زبونش شنیدم داشت میگفت ای کااااااااش مثل فلانی رفتار کرده بودم !!!
میخوام بگم به خاطر محبت به خانومش پشیمون بود
بیشتر دلیلم از گفتن این حرفا این جمله اتون بود که گفتید : "خدایا جرا مردا متوحه نیستن ما عاشق محبت از طرف اوناییم. یعنی اینقدر سخته؟"
نه برا بعضی ها مون سخت نیست
منتهی دیدن موارد متعدد (نه یکی و دوتا) به این شکل باعث میشه ادم بترسه و احتیاط کنه
هرچند بنظر من ار اشتباهیه
ادم باید اول حواسش رو توی انتخاب فرد درست باز کنه
کسی که کاملا پذیرای این محبت باشه
بعد محبت رو نثارش کنه
حالا شما هم این احتمال رو در نظر بگیر که شایدم این بنده خدا همچین فکرایی میکنه مثلا
از طریق همکار ها یا دوستان یا دیدن روابط مختلف یه همچین ترسی توش به وجود اومده
-
سلام
سله رحم انجام بدین و بیشتر مهمونی برین بزارین رفتارای بقیه نزدیکاشو با زناشون ببینه یادبگیره
یه کم هم معمولی رفتارکن (زیاد محلش نزار)
به کارای خودت برس تو هم بشن پای موبایل پای تلویزیون یه لب اتاپ بخر برو توش بزار حرصش بگیره
اگه گفت فلان کارو کن دیر انجام بده
اینارو میگم که کم کم قدرتو بدونه لازم نیست مثل غلام حلقه به گوش کنار دستش باشی
شاید بهت با مسخره بگه قبلا زرنگ بودی چت شده
محل نده و کارایا خودتو بکن
اگرم فحش داد:97: با جسارت بگو خودتی
یه کم جنم نشونش بده
-
سلام عزیزم خیلی متاسفم از بابتت میدونم خیلی سخته شوهرمنم وقتایی که مشغله فکری داره کم حرف و بی حوصله میشه واین موضوع خیلی ادمو ازار میده.بنظرمن از سرکار که میاد یکم پیشش بشین وقتی حس کردی بی حوصلست یا خستست بهش بگو میخوای یکم بدنتو بمالم. معمولا همه مردا عاشقه مشتو مالن وبرای شوهرمن خیلی موثر. اگه بازم بدخلقی کرد ازش بخواه که چی داره ازارش میده یا اگه بازم بد حرف زد بگو میخوای چندروز تنها باشی سعی کن هرچی میگه باهاش مدارا کنی شاید به تنهایی نیاز داره از اینکه یدفعه وارد زندگی مشترک شدو مسىولیت رو گردنش اوفتاده ودیگه مثل نامزدی زندگیش جریان نداره یه شوکی شده براش اما بنظرم احساس میکنم شما هم بیتقصیر نباشی زیاد به شوهرت حساسی و بها دادی شاید از محبت زیادیتون زده شده بهتره محبت همراه با سیاست باشه نه عاجزانه که اینجور محبت هرمعشوقه ای را دلزده میکنه وبی میل،چون دیگه دنبال راه بدست اوردن دلت نمیشه همیشه انتظار از شما داره که فداکاری کنین و ازجون براش دل بدین واون چون از عشق شما مطمىنن و یقین دارن کم کم سرد وبی میل به محبت کردن از طرف شما میشن وپر انتظار..
بنظرمن شما باید یه مدت یا تنهاش بذارین البته نه با قهرو کدورت ازش اجازه بگیر ببین نظر اقاتون چجوره و طرز گفتارش چه جور اگه بخواد ناراحتی پیش بیاد اجتناب کن وسعی کن تو خونه عشقو ازش گدایی نکنی کاری کنی که خوشش میاد
معمولا مردا دو دسته ان بعضیاشون دوس دارن زناشون تو رابطه عشقی یا زناشویی پیش قدم باشن که معمولا اینجورمردا احساسی ترن ودوس دارن زنشون با نازو اشوهای زنونشون اونارو به وجد بیارن
اما بعضیاشون خشنترن دوس دارن با اذیتای کوچیک و مخالفتای الکی ضعیف بودن وبیتوانی زنشونو حس کنن که این حس مردانگیشونو بروز میکنه وزنانگی شمارا.حالا متاسفانه یا خوشبختانه شوهر شما از دسته دوم هستن و این خیلی عالیه شماهم میتونی با قهرای بچگانه و لوس شدن بیشترتون جواب خوشنتشو بدی
مثلا اگه میگه سالاد زورت اومده درست کنی مثله نی نی ها شو بگو اره دوس داشتم درس نکنم دعبام کنی یا توبیام دورس کنی(البته نه تندی وخشن بازم میگم دقیقا مثله بچهای تازه زبون باز کرده)مطمىن باش هیچ مردی از لوس بودن زنش بدش نمیاد فقط سعی کن محبتای زبونیتو کم کنی با هرحرفی که تندوخشن بود روحیتو نبازی توهم با لجبازی های بچگونه وغدی کودکانه که میگن حرف خودمون درسته فقط جواب اقاتو بدی
بدی
حرفام فقط در حد نظره بازم دوستای دیگه هم هستن که بیشتر تجربه داشته باشن
- - - Updated - - -
سلام عزیزم خیلی متاسفم از بابتت میدونم خیلی سخته شوهرمنم وقتایی که مشغله فکری داره کم حرف و بی حوصله میشه واین موضوع خیلی ادمو ازار میده.بنظرمن از سرکار که میاد یکم پیشش بشین وقتی حس کردی بی حوصلست یا خستست بهش بگو میخوای یکم بدنتو بمالم. معمولا همه مردا عاشقه مشتو مالن وبرای شوهرمن خیلی موثر. اگه بازم بدخلقی کرد ازش بخواه که چی داره ازارش میده یا اگه بازم بد حرف زد بگو میخوای چندروز تنها باشی سعی کن هرچی میگه باهاش مدارا کنی شاید به تنهایی نیاز داره از اینکه یدفعه وارد زندگی مشترک شدو مسىولیت رو گردنش اوفتاده ودیگه مثل نامزدی زندگیش جریان نداره یه شوکی شده براش اما بنظرم احساس میکنم شما هم بیتقصیر نباشی زیاد به شوهرت حساسی و بها دادی شاید از محبت زیادیتون زده شده بهتره محبت همراه با سیاست باشه نه عاجزانه که اینجور محبت هرمعشوقه ای را دلزده میکنه وبی میل،چون دیگه دنبال راه بدست اوردن دلت نمیشه همیشه انتظار از شما داره که فداکاری کنین و ازجون براش دل بدین واون چون از عشق شما مطمىنن و یقین دارن کم کم سرد وبی میل به محبت کردن از طرف شما میشن وپر انتظار..
بنظرمن شما باید یه مدت یا تنهاش بذارین البته نه با قهرو کدورت ازش اجازه بگیر ببین نظر اقاتون چجوره و طرز گفتارش چه جور اگه بخواد ناراحتی پیش بیاد اجتناب کن وسعی کن تو خونه عشقو ازش گدایی نکنی کاری کنی که خوشش میاد
معمولا مردا دو دسته ان بعضیاشون دوس دارن زناشون تو رابطه عشقی یا زناشویی پیش قدم باشن که معمولا اینجورمردا احساسی ترن ودوس دارن زنشون با نازو اشوهای زنونشون اونارو به وجد بیارن
اما بعضیاشون خشنترن دوس دارن با اذیتای کوچیک و مخالفتای الکی ضعیف بودن وبیتوانی زنشونو حس کنن که این حس مردانگیشونو بروز میکنه وزنانگی شمارا.حالا متاسفانه یا خوشبختانه شوهر شما از دسته دوم هستن و این خیلی عالیه شماهم میتونی با قهرای بچگانه و لوس شدن بیشترتون جواب خوشنتشو بدی
مثلا اگه میگه سالاد زورت اومده درست کنی مثله نی نی ها شو بگو اره دوس داشتم درس نکنم دعبام کنی یا توبیام دورس کنی(البته نه تندی وخشن بازم میگم دقیقا مثله بچهای تازه زبون باز کرده)مطمىن باش هیچ مردی از لوس بودن زنش بدش نمیاد فقط سعی کن محبتای زبونیتو کم کنی با هرحرفی که تندوخشن بود روحیتو نبازی توهم با لجبازی های بچگونه وغدی کودکانه که میگن حرف خودمون درسته فقط جواب اقاتو بدی
بدی
حرفام فقط در حد نظره بازم دوستای دیگه هم هستن که بیشتر تجربه داشته باشن
-
سلام دوستان خوبم
باید بگم فهمیدم که همسرم چشه
بهم گفت که اینروزا حساب کتاب مالیش بهم ریخته. معذرت خواهی کرد و گفت سعی کنم درکش کنم
منم ازش پذیرفتم عذر خواهیشوو
دیروز وقتی از سر کار اومد کلی براش از همه چی الکی حرف زدم . جو خونه رو شلوغ کردمو انداختم رو شوخی و خنده. فکر کنم اینجوری بهتر جواب بده.
بچه ها نظر شما چیه؟
به من میگه دوس ندارم تو خونه آرایش کنی و دوس دارم لباس معمولی بپوشی و بوی غذا بدی!!!!
آخه این مدلیشو دیده بودین؟
نکنه من اینجوری رفتار کنمو آرایش نکنم به مرور زمان براش دیگه حذاب نباشم؟
- - - Updated - - -
یه موضوع دیگه
وقتی ازش پول بیشتر بخوام فکر میکنه متوقع شدم. آخه سی چهل تومن پولیکار کنم؟ یست الان
چه جوری ازش پول بخوام که این حس رو نکنه
البته خودم شاغلم اما به هر حال نمی خوام حس کنه خودم باید چیز بخرم
- - - Updated - - -
میگن خانوما پیچیدن. اما مردا پیچیده ترن که. واقعا برای پول و حساب کتاب مالی آدم اینقدر کم حرف و ساکت میشه.
به هرحال همینقدرشم پیشرفت می دونم؟ نه؟
-
عروس خانم سلام.
من پیگیر تاپیکت هستم. ببین سعی کن کاری کنی که خوب بودن حالت به خوب بودن یا بد بودن حال همسرت ربطی نداشته باشه. مثلاً اگه یه روز خوشحال بود توام بترکونی، و اگه ناراحت بود بی حس و حال باشی.
این مواردی که عنوان میکنی تو زندگی همهء خانمهای شاغل هست. من هم شاغلم ، تازه بچه کوچیک هم دارم. تمام مسئولیتهای خونه و زندگی رو هم خودم به عهده میگیرم. حتی خرید منزل رو همسرم بدون من انجام نمیده. با اینکه خودش هم میدونه اگه من سرکار نرم، کلی به مشکل میخوریم، بازهم بعضی وقتا از این الفاظ استفاده میکنه که میخواستی نری سرکار و این کارای خونه وظیفته و این چیزا.
تو اینجور مواقع من یه مدت به "وظایفم" فقط رسیدگی میکنم. یکم میرم تو لاک خودم. دیگه وقت واسه اینکه بشینم پیشش و چایی بخورم و حرف بزنیم و این چیزا نمیزارم. بعد مثلاً یهو میاد میخواد تو شستن ظرفا کمکم کنه. منم به هیچ وج نمیزارم. میگم توبرو استراحت کن. من خودم کارامو میکنم. بعد خودش میفهمه که من ناراحتم. و هرطور شده از دلم درمیاره.
توام زیاد حساس نشو. زیاد با این اخلاقای مردونه کلنجار نرو. ضرر میکنی
-
سلام مریم جان
خوشحالم که تا حدودی دلیل ناراحتی شوهرت رو فهمیدی. امیدوارم که مشکل به زودی حل بشه.
من فکر میکنم که بهتره انرژیت رو قسمت کنی قسمتی برای شوهرت و قسمتی هم برای خودت مصرف کنی. اینکه تمام وقت فقط به این فکر کنی که انتظارات شوهرت رو برآورده کنی و خودت رو نادیده بگیری کمکی به حل مشکلت نمیکنه چرا که زن مایه نشاط و شادی در خونه است. اگه به خودت نرسی و خودت رو نادیده بگیری مطمئن باش که روحیه ات رو از دست میدی.
منظورم از رسیدگی آرایش کردن نیست. منظورم اینه که از لحاظ روحی خودت رو نادیده نگیری. وقتی میای خونه به جای اینکه همه فکرت این باشه که الان باید با شوهرت چه جوری رفتار کنی، کارهایی که دوست داری انجام بده. کتاب بخون نقاشی بکش ورزش کن ( اینها کارهاییه که من دوست دارم و به عنوان مثال نوشتم )
شوهرت آرایش دوست نداره خوب نکن لباس عجیب غریب نپوش، مرتب و ساده باش مطمئن باش بدون آرایش هم زیبایی چون زیباییه جوانی رو داری
یه چیز دیگه اینکه در مورد مسائل مالی به نظرم بیخودی حساسی. من هم شاغل هستم تا چند ماه پیش حقوقم از شوهرم هم بیشتر بود اما هیچ وقت پول من و پول تو نبود بینمون. من کار میکنم که زندگیه بهتری داشته باشیم هر دو با هم، کار نمیکنم که حقوقم رو تو حساب بانکیم جمع کنم. هیچ وقت احساس نکردیم که حسابمون از هم جداست، جفتمون برای زندگیمون خرج میکنیم. من هیچ وقت به شوهرم نمیگم به من پول بده اصلان به نظرم خنده دار میاد
این فکر ها رو بریز دور، شما دو نفر دارید تو یه تیم بازی میکنید. هر دو باهم به سمت هدف حرکت میکنید. اینجوری با این حرفها بین خودتون فاصله ننداز
-
دوستای همراه و مهربانم سلام
از حرفای قشنگ و آرامبخشتون ممنونم. از وقتی که برای من گذاشتید ممنونم
مهردخت عزیز من زندگی خیلیا رو دیدم که از اول خانوم چیزی نخواسته و از پوله خودشم هرج کرده اما آخرش بعد از 30 سال برگشته به من میگه اشتباه کردم. به من گفت مرد باید برای زنش خرج کنه تا احساس قدرت کنه. اگه برای زنش خرج نکنه پس کجا خرج کنه. فضولی نباشه، اما شما می خای ی مانتو بخری خودت می خری؟ یا همسرت؟
همسر من الان 3 ماهه به من نگفته چیزی میخای ؟ نمیخای؟ برای ی مراسمی مانتو حتما می خاستم و ضروری بود ، خودم خریدم. پولشم بهم نداد. چون معتقد بود الان نباید مانتو بخرم. در صورتی که برای ی مجلسی بود که نمیشد چیز دیگه بپوشم و ی مرد اینو درک نمیکنه.خودم خریدم. اما چه فایده اگه میخاست بقیه نیازمم خودم براورده کنم که پس چرا ازدواج کردیم؟
موفرفری عزیز:
چند روز پیش به همسرم گفتم اگه فلان کاو بکنی کتری خراب میشه. اما گوش نکرد.در صورتی که خودش که به من میگه فلان کارو بکن من سه سوته باید انجام بدم. من 3 بار بهش گفتم فلان کارو بکن کن گوش نکرد.آخرش بهم گفت "خفه شو" . من تو خودم شکستم. شکستم و سکوت کردم.همین. و تا فرداش باهاش حرفی نزدم.
از خودم بارها پرسیدم چجوری به خودش اجازه میده به من فحش بده؟ پس چرا من فحش نمیدم.البته خودش فهمید قهرم و منت کشی کرد. اما چه فایده؟ هرچی خوبی میکنه با ی فحش همش دود میشه میره هوا:47:
- - - Updated - - -
لطفا منو راهنمایی کنید که چکار کنم که این فحش دادناش لا اقل کمتر بشه و از سرش بیافته. این از همه چیز بدتره حتی از بی محلی.
- - - Updated - - -
بچه ها من هیچوقت تو سری خور نبودم.
الانشم نمیخام باشم
از اینکه شوهرم برگرده به من دستوری حرف بزنه و ارد بده متنفرم م م م م م
از اینکه با دستور بگه بیا لباس منو اتو کن یا فلان کارو بکن متنفرم
اما فقط اگه بگه میشه فلان کارو انجام بدی، حاضرم براش جونمم بدم
نمی فهمه
یا آیکیو شون پایینه یا میخان سلطه گر باشن
خارج از این دو حالت نیست