نوشته اصلی توسط
آونگ
سلام مائده خانم
اول عذر خواهی :54: این چه حریه آقای آونگ من ممنون شما هم هستم اگه شمارو نداشتم میخواستم چیکار کنم
هر پست برای من امکان ویرایش بیش از 20 دقیقه ندارد و دیروز پست سومم در همان زمان 20 دقیقه پیغام خطا داد و امکان ویرایش و مطلب جدید نداشت
خوب کاشکی بیشتر می گفتید دیروز چطور گذشت ؟
فضای جلسه چطور بود ؟ خوب بود ولی زیاد حرف نزدیم اخه وسط حرفامون میز بغلی تشنج کرد منم حالم بد شد دیگه رفتیم:54:
و ...
دقیقا منظورم همین بود که این اتفاق نیافتد وقتی شما از این سمت مطمئن نیستید که بتوانید قرار را فیکس کنید نباید بحث را به این سمت می کشیدید متوجه منظورتون نشدم
می دونم تحت فشار هستید ولی چی شد اونها که به عید غدیر هم راضی نبودند به عید قربان راضی شدند ؟؟؟ نظر خانواده پسر چی بود ؟؟؟؟ پسره گفت من همش گفتم باید بریم خواهرمم گفته که زشته دختر مردم رو سرکار بزاریم ما دیر بریم فکر میکنن دخترشون رو نمیخوایم و از این حرفا گفت هی به بابام گفتم اونم گفته باشه خودش گفت عید قربان حالا دیگه نمیدونم ....
خوب حالا گذشته
و باید طی این چهار روز روی مادرتان کار کنید
چرا اصرار دارید مادرتان جلسه جدا داشته باشد با خواستگارتان؟؟؟؟ یعنی فضای بهتری بوجود می اید ؟؟؟؟؟ شاید ببینتش باهاش صحبت کنه بهتر باشه آخه مامانم تا حالا ندیدش و تصویر ذهنی بدی واسه خودش درست کرده به خاط این میخوام ببینه که سوء تفاهمات رفع بشه
اول تردیدهای مادرتان را رفع کنید چطوری
ضمنا به ایشان بگویید : بابا بعد از اتمام جلسه که نمی خواهند من را به زور ببرند!!!!!!!!!!! :311:خبری نیست !!!!! :58:بیایند حرفهایشان را بزنند ما فقط گوش می دهیم:325: کو تا عقد و عروسی این جمله رو قبلا یادمه بهش گفتم اما حتما دوباره بهش میگم مرسی
بر فرض هم که انجام شود می توانید حداقل یکسال عقد بمانید
بعد مگر مادرتان نگفتند که با جابجایی منزل برای شما جهیزیه تهیه می کنم؟؟؟؟؟؟؟ بله اما کو تا مامانم از این خونه فسقلی دل بکنه ...:302:
فکر کنم هنوز شما علت دقیق مخالفت مادرتان را نمی دانید میدونم علتش اینه که مامان من یه جورایی واسه من میخواد بگه دین و مذهب خیلی مهم
چیزی پشت این تردید وجود دارد اونو پیدا کنید
یک سوال : تا حالا کلا در مجموع چند جلسه افراد مختلف به خواستگاری شما آمدند ؟؟ مامانم اصلا نمیذاره کسی پاشو تو خونمون بزاره همه رو تلفنی رد میکنه یا طرف حضوری تو بیرون میگه بهش میگه نه اصلا من قصد ندارم دختر شوهر جز اون فامیل مزخرفمون و یه پسره به درد نخور دیگه که خودشون رو جلوی مامانم پسره پیغمبر نشون داده بودن مامانم کسی رو راه نداد
یعنی تعداد جلسات خواستگاری برای شما چقدر بوده؟؟؟؟؟؟؟؟
مادرتان اصلا تا به حال غیر از ان یک نفر (فامیل) کسی را راه داده است؟؟؟؟
موفق باشید:323: