آیاحق طلاق رابگیرم؟

نه نیامده ام دنبال مهریه وحق طلاق
بلکه ازهمسرم دلخوریهای ریزودرشتی داشتم که می خوام رفعش کنم خ نازنین 2010 مطمئن باش من اهل طلاق نیستم ولی می خواهم اوراخلع سلاح کنم همانطورکه اوبامن این کارراکرد چه جوربگم می خوام گوشمالیش بدم می خوام فکرنکنه من بی شخصیتم
می خوام فکرنکنه این حقوداره که دست رومن بلندکنه می خوام امنیت جانی وروانی ام را امضاکنم
من تمام سعیم را می خواهم برای حفظ آرامش کنم ولی شمانمی دونی که 1بارمراطوری زد که یک مستطیل بزرگ 30س در5س
دستم کبودکبودشد
یعنی مگه آخه من برده اش هستم
من ترسم ازاین هست که به پشتوانه ی اون کاغذبوده............
آخه شماکه نمی دونی بعداون 100بارمراتهدیدبه طلاق کرد

عزیزم شما الان مهرت رو بخشیدی به همسرت؟؟؟

خوب دختر خوب یکم فکر کن باخودت که من الان مهری ندارم بعد بیام حق طلاق رو هم از شوهرم بگیرم اونم بیاد دو دستی تقدیمم کنه تا اینجاش مشکلی نیست؟؟؟

خالا اگر با همسرت سر موضوعی دعواتون شد بعد شوهرت گذاشت از زندگیت رفت چی؟؟ تو که مهر نداری شوهرتم برمیگرده میگه تو که حق طلاقت کفه دستته خوب

برو بگیر ...اون موقع عزت نفست بهت برمیگرده مثلا؟؟!!!:81:

شما میخوای همسرت رو خلع سلاح کنی با اینکار خودت رو خلع سلاح کردی نه همسرت رو ....

نمیدونم یادت هست یا نه من اون بار اول که تاپیک زدی هم برات گفتم تو دعوا حلوا خیر نمیکنن شما از زبونت برای دفاع از خودت استفاده میکنی همسرت از دستش!!

عزیزم وقتی پست هات رو میخونم تصور میکنم که اصلا رو اعصاب و خشمت کنترل نداری کاملا عصبانیت تو نوشته هات پیداست...

شما به شوهرت محبت میکنی و کتکت میزنه و تهدید به طلاقت میکنه؟؟

از اون موقع که تاپیک اولت رو زدی و از شوهر و مادر شوهرت گلایه داشتی چه تغییری خودت کردی؟ اصلا سعی کردی تغییر رویه بدی؟؟

میگی شوهرم حق نداره دست روم بلند کنه و حرفت کاملا منطقی ولی بدون خودت داری این حق رو دو دستی به شوهرت میدی عصبانیش میکنی و کوتاه نمیای تا

اونم دست رو بلند میکنه ...

رزاجان !
من نبخشیدم ولی اون باتهدیداینکه یاطلاق یابایدمهرتوببخشی اون دستنوشته را ازم گرفت من ترسیدم که واقعاطلاقم بده باخودم گفتم که این کاغذکه ارزش قانونی نداره الکی الکی دروغکی چی می گن دروغ مصلحت آمیز امضامی کنم به شوهرم هم گفتم من راضی نیستم ها گفت عیب نداره الکی امضاکن !!!!!!!!!!!!!!!!بعد باخودم گفتم اگه خدای نکرده زبونم لال کاربه دادگاه کشید این یه امضای خونگی بوده دیگه ارزش قانونی نداره راستی 4تادوستاشم آورد به عنوان شاهد :97:3تاامضای دیگه هم ازم گرفت :grief::97::161:
حالا دوستان گفتنداگرمحضری نباشدارزش ندارد.خداازدهنتون بشنوه ولی مادرپدرم کشتند منو اینقدردعوام کردندومنو تحقیرکردندوخنگ واحمق خواندندکه احساس بی پشتوانگی کردم بابام می گه ببین ازنظرشرعی تودیگه هیچ حقی به عنوان مهرنداری:54::54::54::54::54::54::54::54::5 4::54::54::54::54::54:
دوست گل نه نمی خوام حق طلاق بگیرم کاش عنوان تاپیکم راعوض می کردم می خوام من هم سلاح داشته باشم می خوام به همسرم ثابت بشه اون کاغذهیچ ارزشی نداره به بابام گفتم می گه اگه اون بفهمه تومی خوای مهرتوبذاری اجرامی ره باحضوریکی ازاون شاهدا اون برگه رومحضریش می کنه :54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::5 4::54::54::54:
رزای مهربان من حدودیک ساله که مشاورحضوری می رم نمی دونم اون باری که به اون وسیعی دستموبنفش کرد1سال ونیم پیش بود دوستان شمابگیدچه طوربهش ثابت کنم من هنوزمسلح به سلاح مهرم که منواذیت نکنه؟

مگه جنگه که میخوای سلاح داشته باشی؟؟؟

ببین عزیزم خوشبخت بودن و داشتن عزت نفس تو زندگی اصلا ربطی به مهریه زیاد یا این چیزا نداره.. مرد اگر نخواد با زنش بمونه حتی اگر صد هزار سکه هم مهرش باشه

بازم طلاقش میده اگر هم زنش رو بخواد با یه شاخه گل مهریه ولش نمیکنه....نمیدونم چرا همسرت ازت خواست مهرت رو ببخشی دلیلش این نیست که

مثلا قبلا گفتی میخوام مهرمو ازت بگیرم؟؟شاید ترسیده؟؟ شاید میخواسته دعوا رو بخوابونه گفته مهرت رو ببخش

در هر حال دلیلش هرچی که باشه این رو بدون که اگر شوهرت الان باهات زندگی میکنه بخاطر تو و زندگیشه وگرنه هیچ مردی خودش رو مجبور به زندگی با کسی که

نمیخوادش نمیکنه...

این مهریه خودت بوده دلت خواسته بخشیدیش و حتی اگر به زور اینکار رو کردی باز به کسی ربطی نداره

میدونم با بخشیدن مهریه ات احساس حقارت میکنی در برابر شوهرت و خانوادت ولی این راهش نیست که شما یه سلاح داشته باشی و همسرت هم یه سلاح و بعد

باهم بجنگید...تو تاپیک خصوصیات مثبت شوهرم خیلی تعریف های خوبی از همسرت کردی همین که گفتی مرد با خداییه و مومن واقعیه پس بدون زندگی و خانواده

براش مهمه..یه مومن واقعی راضی به بهم خوردن زندگیش نیست

بخدا بهترین مرد رو کره زمین هم اگر یکم بری رو اعصابش دیگه هیچی واسش مهم نیست ..

به غرور همسرت احترام بذار تا اونم برای غرور شماارزش قائل باشه ..هیچکس با عصبانیت و سلاح بدست گرفتن تو چشم کسی عزیز نشده

هیچکس با زور محبت ازکسی نخریده

بذار سلاحت محبتت به شوهرت باشه بذار فکر کنه که مقابلش قرارنگرفتی...با این سلاح میتونی شرمندش کنی

چه ارزشی داره که دور از جونت شوهرت آزارت بده و طلاقت بده ازاونطرف ماهی ده تاسکه بده بهت؟؟

جنگ نیست همه می گن محبت کن چشم محبت می کنم می گن واقعی باشه بازم چشم دفعه ی آخری که رفتم مشاوره گفت ببین تو هتوزسهم خودت راادانکردی گفت یه لیست ازمواردی که طرف مقابلت خوشش می یادویه لیست ازمواردی که طرف مقابلت بدش می یادبنویس وبه خودت نمره بده ببین چه قدرعمل کردی ووقتی نمره دادم گفت ببین چه نمره ی پایینی گرفتی
حالاهم انشاالله به امیدخدامی خواهم درصدخودم رااز15درصدبه 90-100درصدبرسانم
ئدیرهمدردی هم برام نوشت که همان مقاله هارابخوان و6ماه تایک سال بهش عمل کن تانتیجه اش راببینی
حتی مشاوره گفت اگرشوهرت بهت اعتمادکنه وبهت اطمینان داشته باشه خودش اون کاغذوپاره می کنه می ندازه دور:227::310:
شوهرم هم اینوبهم گفته یعنی اون هنوزبه من اعتمادنداره :47:

بخدا شوهرت فقط میخواسته بترسونت ...شایدم بدبخت دیگه حریفت نشده مونده دیگه چکار کنه گفته باید مهرت رو ببخشی:311::58:

دیگه بنده خدا داره با زبون بی زبونی و به فارسی سلیس میگه محبت ازت میخوااااااااام....خودشم که داره میگه برگه هرو پاره میکنم..

اصلا عجله نکن اون که میخوای با زور ازش بخوای برگه رو پاره کنه بذار خودش با میل خودش پاره کنه بریزش دور

شوهرت را میرنی و دعوا های الکی راه می اندازی یه ذره کنترل رو خودت و رفتارت نداری

به توصیه کسی هم گوش نمیدی فقط میگی سلاح - خلع سلاح

به خدا شوهرت مرد خوبیه بچسب بهش
یه زن با حوصله و صبور باش تا یه ذره خسته میشی ناراحت میشی زندگی را برا خودت و شوهرت تلخ نکن
محبت کن که بهت محبت کنه
تو زنی تو باید یادش بدی که چطور مهربون و با محبت باشه
مطمئن باش اثر میذاره روش شک نکن
تو فقط سعی کن که خوب باشی فقط همین مطمئن باش زندگیت شیرین میشه

با این توصیفات حق طلاق به کارت نمی یاد . وقتت رو برای این حاشیه ها نذار. بگرد دنبال اصل مشکل و راه حلش
بهتره دنبال پیدا کردن راههایی برای صمیمیت بیشتر باشید
در ضمن بخشیدن مهریه اینطوری نیست که یه کاغذ امضا کنید روال اداری و دادگاهی خودش رو داره